امروز: چهارشنبه 15 آذر 1402
    طراحی سایت
جستجو:

اتحادخبر- دی هلیهو: گفتُم خدا کُنه دِوارته پخشِش کنِن تا بَلکَم ئی سیرِق، وُ خوش بیا وُ باور کنه!دیگ پسین که سَلوُ رفته بی صحرا وُ خوم تِینا خونه بیدُم، تلویزون یه فیلمِ راسینی نهاده بی که مال یه زن خارجینی بی. زِنَک اومده بی ایران وُ مسلمون واویدِی. یه چن تا شیخ و آخوند و زن چادری دورشه گِرُفتیدِن وُ هاسی پاش عکس...

ارسال شده حدود 6 روز پيش در طنز تلخند - نظر (1)

اتحادخبر- خان:حسنو: "داش مشتیِ ده، منشیِ ثابتِ صندوقِ انتخابات از شورایِ دانش آموزی تا ریاست جمهوری، عضو علی البدل و مردم دارِ شورایِ ده"خدمتِ داش های گُلم عرض می کنم که: چندین بار حسِّ تکلیف مرا تویِ قوطی کرده که به نامِ نامیِ کاندیدا، خود را یک باره بیندازم وسطِ معرکه و دینِ خود را به ولی نعمتانِ خویش ادا کنم  اما هر بار سنگِ بزرگی سدِّ راه...

ارسال شده حدود 10 روز پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحادخبر- دی هلیهو :تو مِطَو نشسیدیم. دیرازگوشتون زونی درد کُهنُو دِکِشا اومده سراقُم. سَلوُ یه نوبت ارتوپدی گرُفت و بردُم ورِ دکتر. سالونی که توش نشسیدیم تا بِرِیم ور دکتر، پُرِ مریض بی. یه مُشتیمون پیر و پاتال بیدیم که بُیَد میرفتیم ور ارتوپد، یه مُشتی هم بچه‌بار بیدن. بچه‌بارَل هم اُوردیدن شون ور دکتر اطفال که مِطَوِش ...

ارسال شده حدود 23 روز پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحاد خبر- خان: قبل از آن که "اتحاد"، نگرخواهی در بابِ انتخابات پیش رو را کلید بزند و گزارشگرِ نشریه چند سوال پایان باز مطرح کند و ریش و قیچی را بسپارد به بزرگان، بنده پیش دستی می کنم و بر سبیلِ عاریت، نظرِ شخصیت هایِ تلخندِ دنیایِ ده!!! را در این مورد جویا می شوم."محمدو" کاسبِ تیغ زن و اقتصاددانِ تجربی با گرایشِ "رانت":..

ارسال شده حدود 30 روز پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحاد خبر- دی هلیهو :یِهنا میگرده وُ هَسکِی گُت میده. مث کسی که تازه بُواش مُردُوا، همیذات ناراعت و دِمَقِه. گفتم مِی سی چه یه دِقِه نمیشینی بینُم چه مرگِتِه.مینُم دِکِشا یه هَسکِی گُتی دا وُ مث دیواری که بُرُمبِه وُ بِفتِه ری زمین، رُمبِس ری صندلی نمازیم که تو سیکِ خونه نِهاده. جوری اُفتا ریش که مار و جانماز و تَسویم از جاماریش اُفتادن دومَن...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحاد خبر- خان: خیلی سال پیش، دوستی که دستی بر آتشِ تندِ تعلیم و تربیت دارد؛ هر جا می نشستیم افسارِ سخن را در دست می گرفت و یک فصل از فصولِ آموزش و پرورش پیشرفته ی فنلاند را رو می کرد. الحق، اطلاعاتِ خوبی داشت و جمع را شیفته یِ سیستم آموزشی فنلاند می کرد به گونه ای که در آن دوران، حضّار آرزوی فنلاند را در سر می پروراندند..

ارسال شده 2 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحاد خبر- خان: تلفن قطع نشده بود که سر و کلّه ی محمدو پیدا شد. انگار پشتِ در ایستاده بود. محمدو آمد داخل. قلیانِ  ننه را چاق کرد، زیر پوز گذاشت و دوباره گفت: "مدتی است یک چیزی مثل کِرم توی کلّه ام وول می خورد؛ بگویم یا نگویم؟ گفتم: تا دکتر لازم نشده ای، بگو!   گفت: تو کُم درد داری می نویسی؟!  حالا نوشتی هم نوشتی؛ چرا پر و پاچه یِ دیگران را می گیری؟!...

ارسال شده 2 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (1)

اتحاد خبر- دی هلیهو: سیش نگفتُم چه گفته دربارِی خوش و باقی آدمَل، سیش نگفتُم چِی نه مال خومونه که دم کِرده، سیش نگفتُم پام خوُ واویده و اصلا دیه درد نمیکنه، سیش نگفتم دِ ساعتِ تموم وَرِ هم بیدیمه وُ پُی هم گپ میزدیمِه ! سیش نگفتُم. سی چه بُگُم!؟ سی چه سی کسی بُگُم که باور نمیکنه!؟...

ارسال شده 2 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحاد خبر-دی هلیهو: گفتم دُختِه وِر مِزِه، سی خوت کُرف میگی وُ میگردی. یه نعوذ باللهی چی بگو اِقلکَن. گفتم مال کسی نزده تو چَنّه تا!  گفت خو تو بیدی، چه میکِردی؟  گفتم مو اِی بیدُم، میرفتُم پاش گپ میزدُم و نصیحتش میکِردُم. گفت چه میگفتی؟ گفتم چِمینُم. وَش میگفتُم ایطَحری نه عَلدِه که هاسِی میکنی....

ارسال شده 3 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحاد خبر- خان:  عَلو دِقّ کرده بود. کاردش بزدی، خونش در نمی آمد. دو سه هفته ای عزا گرفته بود. اصلاً داشت دیوانه می شد. نشسته بود، به گوشه ای زُل زده بود و لام تا کام هیچ نمی گفت. وقتی به خانه رسیدم، اشک مثلِ دَمِ مشک از چشمانِ ننه جاری بود. گفتم: ننه؛ کسی مرده؟ طاعون آمده یا وبا؟ کسی سکته کرده؟ و ... میان هِق هِق هایش فهمیدم که ...

ارسال شده 3 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (1)

اتحاد خبر-دی هلیهو :سَلوُ می گو میرزالی خیلی رِواتوُوِه اُما خو آدم بی آزاریه. رِوات هم که میکَشه، بَدِ کَسیه نِمیگو. فقط میگرده بینُم ئی چه گفته وُ او چه کِرده وُ ئی چه خاردِه وُ او چه شَهرِگُلی تو سر خوش زده. پریگ پسین که هُوا تَش بی وُ یه چی مث کَرِدید هم پهن واویدِی ری شهر، یکی در زِه. سَلوُ رَه دَرِه واز کِرد...

ارسال شده 3 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحاد خبر-دی هلیهو : ...وُ کامَعلی دیاره تر بی کا ! پرسِش کِردُم تو کی هسی عامو والا ! چیشِشِه مثِ تیرمویِینی مُر کِرد و گفت نمیشناسی!؟ گفتم نه والا جون خوت. گفت مو عزراییلُم... بعدِش اُومِه کِرُم نِشِس و گفت دلِت سی سِلِیمون و میشزال تنگ نِواویدِه!؟ گفتم تنگ نواویدِه، اِی خدا واویده قدِ نِکِ سیزنی سیشون!...

ارسال شده 4 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحاد خبر- خان: در عالم خواب؛ خود را مثل تازه دامادها با کتِ و شلوار سفید، عینکِ ریبن و کفشِ برّاق دیدم. با منّت بر زمین و زمان، دربِ مؤسسه را هل دادم و وارد شدم. همه یِ کارمندان به احترامِ من تمام قد ایستادند. مستقیم رفتم نزد ریاستِ محترم (همان باجناقِ گرام که ذکر آن گذشت.)  رئیس به محضِ رؤیتِ قیافه یِ ماه من، مثلِ فنر از جا پرید و به پیشواز آمد...

ارسال شده 4 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحاد خبر- خان: به سرعت برق و باد شماره ی مدیر را گرفت، گذاشت روی آیفون و شروع کرد به خُش و بِش، مرورخاطرات و ... گذشته به شکلِ رمز با مدیر. در آخر هم سفارش کرد که؛ "هوای بچّه ی باجناقِ عزیزِ ما را در مدرسه داشته باشید و برای پیشرفت وی مضایقه نکنید." مدیر آن طرفِ گوشی "بله قربان، چشم و ... "گفت و سپس خدا حافظی کردند...

ارسال شده 4 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحادخبر - دی هِلِیهُو:  پار اربعین که رفتِی کربلا، سی مونَم یه مهر و جانمازی اُوورده بی که از اُوستِیسُو ریشون نماز میخونُم. بوُ سِلیمونه میدِن دورش بگردُم. گفت زنخالو، اِی سیت بُگُم چه دیدُم، باورت نِوِیمو. گفتُم چه دیدی کَلباقر. گفت تو بین‌الحرمین که هاسِی میرفتُم، یِکِشا پَسَندری اُنگار سِلیمونِه دیدُم...

ارسال شده 4 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (3)

اتحاد خبر - خان :شب گیسوانش را افشان کرده بود. ماهِ نو گوشه یِ آسمان سوسو می زد. تُکِ گرما شکسته بود. مردم از مسجد سرازیر می شدند سمت خانه ها. "لطفو" چشمانِ چپِ خود را چرخی داد. خانه یِ نقلیِ مش کریم مثل آهویِ در دام افتاده، اسیرِ نگاهش شد.خانه آن طرفِ تپه قرار داشت. دو برادر به سانِ دو طاووسِ مست از تلّ رفتند بالا و مثل دو گَزِ بی هنر مقابلِ...

ارسال شده 5 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحادخبر - دی هِلِیهُو: دیر از گوشتون ئی زوُنی چپُما، ئی زوُنی پُی چپُم یه ده بیس روزیه که کُشتُمه. همیطحر مث چی که کارد لُو بِدی توشا، یه کِشا سیخ میکَشِه که دلُم میره تو ضعف. مث که خُرِنگِ تَشی اُند اختُوی توشا، همیذات. رفتُم ور دکتر، یه مشتِ دار و دُووُینی سیم نوشت اُما گفت یه...

ارسال شده 5 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحاد خبر - خان : تابستانِ ده طاقت فرسا بود. خورشید هُرمِ خود را بر سر و رویِ ده می کوبید. بادِ گرم، به تمامِ پنجره ها سرک می کشید و تا مغزِ استخوان ها را می سوزاند. صبح ها، زن و مرد، کوچک و بزرگِ همسایه هُل می خوردند تویِ دروازه ها. دَری وَری می گفتند و پشتِ سرِ این و آن صفحه می گذاشتند. کودکان، "پیش" دو کَل می کردند...

ارسال شده 5 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحادخبر - دی هِلِیهُو: مَجفَروُ آسِیمَحسِین همیطحری که سوارِ پَنگاشی بی وُ پُی یه لیتَکی هم هِی میزِه پشتِش که مثلاً هاسِی اَسوِشِه میروُنِه، تا رسی بِرَکِ ما که دم خونِی حاج عُواس نشسیدیم و هاسِی قیلون میکشیدیم، گفت راس واوین، راس واوین تا پُی اَسووُم ریتون رد نِواویدُمِه.

ارسال شده 5 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)

اتحاد خبر - خان : هوا که بفهمی نفهمی خنک می شد، سر و گوپالِ بویِ نفت و دود گرفته یِ "نسیمو" هم پیدایش می شد. توی ده هایِ اطراف چرخ می خورد. هر کس علاءالدینِ نفتی، چراغِ سیمیِ نفتی و ...تویِ دم و دستگاهش پیدا می شد می داد دستِ نسیمو. او هم آن قدر به جهات ستّه می چرخاندش و گُرد گُردش می کرد تا دردش را می یافت و دوا می کرد. هیچ کس ...

ارسال شده 5 ماه پيش در طنز تلخند - نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 | 32 | 33 | 34 | 35 | 36 | 37 | 38 | 39 | 40 | 41 | 42 | 43 | 44 | 45 | 46 | 47 | 48 | 49 | 50 | 51 | 52 | 53 | 54 | 55 | 56 | 57 | 58 | 59 | 60 | 61

تازه ترین خبرها

  • افتتاح میدان حافظ در برازجان / تصاویر
  • گرانی 1000 درصدی کپسول گاز در بازار سیاه/ توضیح مدیر شرکت پخش فراورده های نفتی دشتستان
  • رونمایی از سومین کتاب زنده یاد سروش اتابک زاده/ تصاویر
  • فایزخوان های مطرح استان نوای دل سر دادند/ تصاویر
  • مراسم تجلیل از پرستاران شهرستان دشتستان برگزار شد/ تصاویر
  • بیشترین تاییدیه ها در حوزه بوشهر، گناوه و دیلم/ سخت گیرترین هیات اجرایی در دشتستان
  • اجرای گروه نوازان سرنا در برازجان/ تصاویر
  • دورهمی پاییزه اتحادی ها/ تصاویر
  • سرپرست گمرک منطقه ویژه انرژی پارس معارفه شد
  • نامه سه عضو شورا به فرماندار دشتستان؛ استیضاح شهردار خلاف مقررات است
  • حادثه تصادف در دشتستان ۱۱ مصدوم برجای گذاشت
  • برگزاری اولین دوره مسابقات تیراندازی با تفنگ و تپانچه استان به میزبانی دشتستان/ نفرات برتر و تصاویر
  • تجمع بزرگ مردم بوشهر در حمایت جهانی از کودکان مظلوم فلسطین/ تصاویر
  • ۴۰۶ پروژه فعال در شهرستان دشتستان/ تدوین کتابچه نظام مسائل شهرستان / تصاویر
  • نسخه اینترنتی هفته نامه اتحاد جنوب/شماره 1268
  • .: ایرانیان 1 روز قبل گفت: چ جالب، ادارات ارامش!! ...
  • .: سعدآباد حدود 2 روز قبل گفت: در مورد احداث شهرک ...
  • .: مهدی 963 حدود 3 روز قبل گفت: تملق و مزاح گوئی ...
  • .: علی حدود 3 روز قبل گفت: در حوزه مصوبات مجلس ...
  • .: خ حدود 4 روز قبل گفت: استان بوشهر تنها استانی ...
  • .: همسایه حدود 6 روز قبل گفت: دم سلو گرم ...
  • .: هوتوتو حدود 6 روز قبل گفت: دروغ بزرگتر از این؟ ...
  • .: سعید حدود 7 روز قبل گفت: معلومه وقتی هیچ اعتراضی ...
  • .: شهدا حدود 8 روز قبل گفت: با این روند در ...
  • .: هادی حدود 8 روز قبل گفت: گرانی بیش از ده ...