امروز: دوشنبه 22 ارديبهشت 1404
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 22 مرداد 1403 - 08:14
اختصاصی اتحاد خبر

اتحادخبر - خداداد رضایی: ماجرا بر میگردد به بیش از بیست و پنج سال پیش زمانی که نماینده یکی از کاندیداها در پای صندوق رای گیری بودم.. زمان به کندی می گذشت هوا داشت تاریک می شد و خبری از ناهار من نشد.. همه برگه های رای  قرائت و ثبت شد و جلوی کاندیدای من علامت صفر ثبت شد نگاهها چرخید طرف من، یه نفر نتوانست جلو خودشو بگیره گفت تو خودتم بهش رای ندادی؟...

خاطره صندوق رای

اتحادخبر - خداداد رضایی: ماجرا بر میگردد به بیش از بیست و پنج سال پیش زمانی که هنوز گوشی تو دست مردم برق نمی زد.


خلاصه ما به لحاظ دوستی با یک بنده خدا باعث شد نماینده برادرش در یکی از بخش های همجوار در پای صندوق رای گیری باشیم تا هم مواظب اوضاع و هم برایش از آنهایی که مراجعه می کنند و هنوز مردد هستند. رای جمع کنیم تا ظهر چشم در چشم رای دهنده گان  اندوختم اما هیچکس چشمکی یا چراغ راهنمایی نزد که بطرف من بچرخد.
نزدیکی های ظهر کم کم فهمیدم که اوضاع خیط و  مناسب نیست موقع ناهار شد و گروهها برای نمایندگانشان ناهار می رساندند آنها تعارفی به من می کردند ولی من منتظر ناهار خودم بودم هنوز یادمه یازده کاندید و یازده نماینده کاندید به اضافه  چند نفری هم مسئولان صندوق که ناهارشان به موقع رسید و میل کردند و من فقط صدای عاروقشان را شنیدم.
 هر بار که ناهاری میرسید فکر می کردم ناهار من است تا ده ناهار رسید حالا  قاعدتا یازدهمی باید ناهار من می بود چون کس دیگه ای نبود. بله رسید بزاقها ترشح کرد انتظار به سر رسید  تا مرد کیسه بدست ناهار  کنارم خواست عبور کند گفتم منم فلانی نماینده... ولی او گفت ناهار آبدارچی است که فراموش شده بود.
زمان به کندی می گذشت هوا داشت تاریک می شد و خبری از ناهار من نشد داشتم دل ضعف میرفتم رفتم آب میوه و بسکویت پتی بوری یا بقول خودمان تخته ای  خریدم تا بتوانم روی پا بایستم خودم هم رای خود را در صندوق انداختم اما نه برای نماینده خودم، با خود گفتم کاندیدی که نتواست شکم یک نفر را سیر کند چطور می خواهد فرداها شکم این ملت را پر کند.  رای سفید انداختم که نه سیخ بسوزد نه کباب.

 

حالا شانس ما رای گیری هم مرتب تمدید می شد مسئول صندوق که گوشش را به رادیو چسپانده بود و عینک ذره بینی خود را مرتب جابجا می کرد و با خوشحالی می گفت یک ساعت دیگر تمدید شد او نمی دانست که در شکم من چه آشوبی بپاست که چشم به پایانش دارم.
 رای گیری تا ساعت ۱۲ شب تمدید شد حالا نوبت شمارش در حوزه رای گیری شد. ما هم  در مسجد کمی دورتر از آنها نشسته بودیم تا مواظب اوضاع باشیم و تخلفی صورت نگیرد.
یکی با صدای بلند هر برگه رای را قرائت می کرد و یکی یادداشت می کرد و ما هم برای خودمان یاداشت می کردیم.
 حالا کلی رای خوانده شده بود و هنوز حتی یکبار هم اسم کاندید من خوانده نشده بود از یک طرف خوشحال بودم که میگن کینه شکم تا چهل ساله.  از طرفی در کنار سایر احساس عجز و کوچکی می کردم که هنوز من هیچی رای در برگه یادداشتم ثبت نکرده بودم و بجاش نقاشی خرگوشی در گوشه برگه کشیده بودم تا طوری مشغول باشم. با خود گفتم نکنه هیچی رای نیاره و آبرو من بیشتر بره.
 همینطور هم شد همه برگه ها قرائت و ثبت شد و جلوی کاندیدای من علامت صفر ثبت شد نگاهها چرخید طرف من یکی لبخند می زد یکی در گوش یکی دیگر چیزی می گفت یکی متلک بارم می کرد ولی یه نفر نتوانست جلو خودشو بگیره گفت تو خودتم بهش رای ندادی؟
جوابش عرق شرمی بود که بر پیشانی من نقش بسته بود اما آدم سیر کجا داند حال گرسنه را.  
قضیه اینجا تمام نشد دوستم که برادرش کاندید بود و مرا برای نماینده اش معرفی کرده بود متوجه قضیه شد هر وقت مرا می دید فقط می گفت خوب آبروداری کردی.
 می خواستم بهش بگن ناهار چی شد؟ ولی سکوت بهترین جواب بود. این عمل من تا مدتها ضرب المثل بعضی دوستانم در دور همی ها شده بود.
 سالها گذشت من دانشجو شدم ترم آخرم بود اولین روز کلاس چشمم به جمال استادی افتاد که من سالها قبل نماینده اش در پای صندوق رای بودم تا مرا در کلاس دید به من زل زد و سپس لبخندی.  فوری معنی لبخندش را خواندم من هم با لبخندی جوابش دادم که لبخند من هم خیلی معنا داشت. ته لبخند جناب استاد معنی دیگری هم می داد که من از این درس انصراف بدم بهتره.  ولی چه کنم که ترم آخر بودم و ناچارا باید در محضر استاد فیض می بردم.
هر هفته سر کلاس درس این استاد، بلااستثنا اول درس لبخند می داد و من  هم با لبخند جوابش را می دادم. بعد موعظه استاد شروع می شد در آخر  کلاس هم وقتی استاد عزیز حضور و غیاب می کرد اسم مرا مستحکم تر  اعلام می کرد که این تاکید معنیش مشخص بود.

ترم رو به پایان بود من درسم خوب بود و طوری برای این امتحان خواندم که هنوز هم بخشی از کتاب حفظم است با وجودی که مطمئن بودم. روز امتحان جواب همه سئوالات را درست نوشته بودم ولی نمره پایانی من پانزده داد.
بازم این پایان ماجرا نبود القصه چرخ چرخید و چرخید مدارج بالاتر برای من رقم خورد و شدم رئیس یک مرکز دانشگاهی تا اینکه موقع ثبت نام چشمم به فامیل آشنایی خورد بله با تحقیق و تفحص نوه استاد بود.
 شایدم گردیه دنیا به همین خاطره که هی میچرخه و هی میچرخه تا یادمون بیاره یه روزی چه بروزمون آمده بود. حالا بعضی مواقع وقتی وارد دانشگاه می شدم تا چشمم به نوه استاد می خورد ناخودآگاه این دیالوگ ابن سعد را زمزمه می کردم :
 دیگر مزن ای میر سپه لاف منم را
بسپار به من خلعت و انعام و رقم را
حتی در کلاس درسی که نوه استاد جان  که با من داشت نخست باید این شعر را می خواندم و بعد درس را شروع می کردم. نقشه ها برای نوه استاد طراحی شد و بارها در تفکر من گرسنگی روز رای گیری تا نمره پانزده کلاسو نمیخام در درس  استاد را با استفاده از هوش مصنوعی در ذهنم تجزیه و تحلیل عملیاتی کردم و داده های خروجی هوش مصنوعی می توانست تلافی جذابی برای من و البته مخوف برای نوه استاد باشد. 

از سئوالات ویژه برای نوه استا‌د که خودم هم جوابش را نمی دانستم تا سئوالاتی که در جزوه و کتاب اصلا نبود و .... ولی خب اینطور کلید نخورد عطایش را به لقایش بخشیدم و دل را از کینه تهی کردم چون یه جایی خوانده بودم هرچه کینه گذشته را بیشتر در دل نگه داری کمتر توانایی عاشق شدن در زمان حال را داری.
 و منم  کینه گرسنگی آن روز سخت و هم نمره بیست کلاس را نمیخام، را بخشیدم به نمره پانزده استاد.  نوه استاد بیست گرفت به هر حال پدربزرگ دانشجوی من. استاد و معلمم بود که دیگه پیر و شکسته شده بود...

 



کانال تلگرام اتحادخبر

مرتبط:
» روز زن [بيش از 6 سال قبل]
» دنیایِ ده(۲۸) [7 ماه قبل]
» بيس و چارِ خرداد [بيش از 11 سال قبل]

نظرات کاربران
1403/05/30 - 06:25
0
3
علمی کاربردی با ضعیف ترین دوره خود مواجه شد و فقط به دلیل ضعف و پخمه سالاری و کوتوله پروری فرهنگی بود. استان بوشهر شایبسته بهترین هاست نه ضعیف ترین مدرس الهیات برای دروس تخصصی
1403/05/23 - 23:51
1
3
استاد فکر کنم شعری که در متن گفتگویی ذکر کردی از سعدی نباشه احتمالا از متن یک تعزیه قدیمی کاشانی الهام گرفته شده
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • نمایش "آزرمیدخت" در پلاتو استاد فخری برازجان به روی صحنه است
  • گزارش تصویری (1)/ بازدید مقامات و شخصیت ها از غرفه پتروشیمی مروارید
  • در آغوش نخل ها و کوه های خشت
  • کسب مدال برنز علی دزفولی‌نژاد در رقابت‌های بین‌المللی کشتی فرنگی جام قهرمانان ترکیه
  • بازدید دکتر ابراهیم رضایی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس و دکتر ایوب بنوی دبیر کمیسیون توسعه داوری‌های تخصصی در حوزه پتروشیمی از غرفه پتروشیمی خارک
  • تداوم تعاملات و مذاکرات متخصصان پتروشیمی جم در بیست‌ونهمین نمایشگاه بین المللی OIL SHOW 1404 با فعالان این صنعت
  • تغییر گسترده فضای سبز شهری بندر دیلم
  • 🎥ویدیو/ اولین روز حضور پتروشیمی پردیس در نمایشگاه بین‌المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی
  • بازدید رئیس کمیسیون انرژی مجلس و مدیرعامل منطقه ویژه اقتصادی پارس از غرفه پتروشیمی مروارید
  • تفاهم‌نامه حفاظت از آهوی ایرانی در خارگ امضا شد
  • بیش از ۴۵۰۰ خدمت درمانی به بیمه شدگان تامین اجتماعی بوشهر ارایه شد
  • درخشش دختران بوشهری با کسب ۹ مدال رنگارنگ در رقابت‌های تکواندو قهرمانی کشور
  • حضور فعال پتروشیمی پردیس در نمایشگاه نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی با تمركز بر تعامل، توسعه و دیپلماسی صنعتی
  • «دریابست» در استان بوشهر؛ ممنوعیت صید برای حفظ ذخائر آبزیان
  • توقیف ۲ شناور حامل قاچاق در مرزهای آبی استان بوشهر
  • تصاویر اختصاصی اتحاد خبر از نخستین روز بیست‌ونهمین نمایشگاه بین المللی نفت با حضور رییس جمهور
  • تصاویر اختصاصی اتحاد خبر از آیین گشایش بیست‌ونهمین نمایشگاه نفت
  • معاون عمرانی فرمانداری دشتستان منصوب شد
  • بازدید نماینده دشتستان به همراه فرماندار شهرستان و رئیس دانشگاه علوم پزشکی از مراکز درمانی این شهرستان / تصاویر اختصاصی اتحاد خبر
  • پنجمین نکوداشت هفته گویش دشتستانی / تصاویر
  • کشتی فقط ورزش نیست،مدرسه پهلوانی است/هر وقت باختم سعی کردم با تمرین بیشتر جبران کنم
  • تصاویر اختصاصی اتحاد خبر از دومین روز بیست‌ونهمین نمایشگاه بین المللی نفت در تهران
  • نسخه اینترنتی هفته نامه اتحاد جنوب/شماره 1341
  • بخشدار بخش ارم: پروژه راه ارتباطی نمازگاه–ارم–بوشکان با جدیت پیگیری می‌شود
  • سرپرست میراث فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستی استان بوشهر معارفه شد / تصاویر
  • فرج الله کمالی با سروده هایش حافظ ادبیات و گویش شیرین محلی بود
  • تیم‌های اتحاد و تابان فینالیست لیگ پیشکسوتان فوتبال برازجان شدند / تصاویر
  • تفاهم‌نامه همکاری پژوهشگاه پلیمر ایران و پتروشیمی جم پیلن امضا شد / تصاویر اختصاصی اتحاد خبر
  • تفاهم نامه همکاری جم پیلن با بانک رفاه امضا شد
  • نمایش "آزرمیدخت" در پلاتو استاد فخری برازجان به روی صحنه است
  • تصاویر اختصاصی اتحاد خبر از نخستین روز بیست‌ونهمین نمایشگاه بین المللی نفت با حضور رییس جمهور
  • تصاویر اختصاصی اتحاد خبر از آیین گشایش بیست‌ونهمین نمایشگاه نفت
  • لزوم توسعه زیرساخت‌های جاده‌ای در منطقه پارس جنوبی
  • بازآرایی حکمرانی در بوشهر
  • دیپلمات دشتستانی در قلب دیپلماسی جهانی
  • انتصاب یک بوشهری بعنوان عضو هیات مدیره شرکت مهندسان مشاور خانه سازی ایران
  • اجرای جنگ شادی و تجلیل از نویسندگان و بازنشستگان شهر وحدتیه / تصاویر اختصاصی
  • گزارش تصویری / تجلیل از کارگران نمونه منطقه پارس
  • دهن اسب آبی کم بود باسن ترامپ هم اضافه شد!
  • آیین افتتاح آموزشگاه رانندگی پایه یک و دو اژدری در برازجان برگزار شد / تصاویر اختصاصی
  • معاون عمرانی فرمانداری دشتستان منصوب شد
  • بازدید نماینده دشتستان به همراه فرماندار شهرستان و رئیس دانشگاه علوم پزشکی از مراکز درمانی این شهرستان / تصاویر اختصاصی اتحاد خبر
  • یک دشتستانی مدیر بانک ملی در استان مرکزی شد
  • آموزش و پرورش را تحقیر نکنید!
  • ناخدا عباس دیّری، فرشته نجات دریا
  • .: ابوالقاسم جام شهریاری 1 روز قبل گفت: بسم‌الله الرحمن الرحیم الهم ...
  • .: مهدی 1 روز قبل گفت: هزار آفرین به انتخاب ...
  • .: مسعود آتشی حدود 2 روز قبل گفت: درود خدا بر همه ...
  • .: اکبری حدود 3 روز قبل گفت: یاد و خاطره استاد ...
  • .: رضایی حدود 3 روز قبل گفت: درود به اتحاد خبر ...
  • .: محمد حدود 4 روز قبل گفت: نه اینکه مشکل آب،برق ...
  • .: مرتضی از آبپخش حدود 6 روز قبل گفت: مصرف برق مردم بالا ...
  • .: حسین حدود 6 روز قبل گفت: چرا اتوبان برازجان به ...
  • .: ادریس حدود 7 روز قبل گفت: قلم شیوایی بود درود ...
  • .: مرتضی از آبپخش حدود 7 روز قبل گفت: مثل همیشه یه جوابی ...