زین الدین عاشوری:

روابط بین المللی درعرصه های سیاسی واجتماعی اقتصادی وفرهنگی بر سه اصل ،نیاز ،ترس واحترام شکل میپذیرد.
که در مناسبات بین ملل ودول، احترام یک ملت بستگی به نیار یاترسی است که برآمده ازجایگاه حال آن ملت  درعرصه جهانی  است.

چند روز پیش شنیدیم که دریک فرودگاه بین المللی امریکا به دست یک کودک ایرانی دستبند زده اند،ویا اینکه شاهدیم صدها رسانه وکانالهای ماهواره ای عربی به فرهنگ ،آیین ،رهبران کاریزما و دولتمردان وحتی رهبران دینی مان توهین میکنند، درحالی که عربها با ویژگی های فرهنگی ونظام اجتماعی که منفور عامه جهانیان است ،این همه مورد هجمه قرارنمیگیرند.

راستی چرا با اینکه ما ایرانیان درصف مقدم مبارزه با تروریسم شوم جهانی قرار داریم وتاکنون هزاران جوان پاکباخته ما درمبارزه با تروریسم ،پر پر شده اند، اما قدر قدرتان که هیچ ،حتی آنانی که تروریسم را درآستینشان پرورش داده ومیدهند ،هم مارا عامل تروریسم میدانند.چرا؟؟؟؟؟!!!

چرا این همه با ما ناسازگارند واینهمه بی احترامی و دهن کجی می کنند؟
دلایل بنیادی آن، این است که آنها نه به ما نیاز دارند ونه ازما میترسند.

اما چرا به ما نیاز ندارند؟

زیرا اقتصاد مااشتراکاتی بااقتصادهای دول دیگر ندارد،درشرایط کنونی نه ما مانند عربستان سرمایه های کلانی درکشورهای دیگر جهان سرمایه گذاری کرده ایم ونه درصنایع وبازار بورس وسهام توانسته ایم سرمایه ای جذب کنیم . درشرایطی که حجم تبادل تجاری بین هرکدام ازدوهمسایه مایعنی قطر وامارات با قدرت های جهانی   سر به تریلیون ها دلار میزند. ما عاجز از آنیم که حتی درصنعت نفتمان  سرمایه کافی ازخارج جذب کنیم ودرشرایطی که قطر یا امارات هرکدام چندین برابر جمعیت شان نیروی کار از کشورهای مختلف جهان جذب کرده اند، ماعاجز ازآنیم که معضل بیکاری داخلی را بر طرف کنیم، بالنتیجه ملل ودول غیر  به ما نیاز کم وکمتری دارند. وازطرف دیگر ما اگر قدرت اول منطقه هم باشیم ،قدرت اول تاثیر گذار درکنش ها و واکنش های منطقه نیستیم.

وقتی که ناوگان پنجم امریکا دربحرین مستقر است ،واسکادران های هوایی انگلیس وفرانسه وامریکا درقطر وامارات وبحرین مستقرند.وهمسایه صاحب سلاح اتمی مان میلیون ها کارگر درعربستان ودیگر کشورهای عربی دارد، مسلما عربها پروای پرخاشگری واتهام زدن وحتی تهدید ما را دارند، زیرا درمجموع نه ازما میترسند ونه نیازمند به ما هستند.

و واقعیتش را بخواهیم اعراب دیگر اعراب بدوی سالهای قبل نیستند ،رهبرانشان اکثرا فارغ التحصیل مهمترین مراکز علمی جهان اندو تا آنجا واقعیتهای جوامع فعلی شان را درک کرده اند، که تغییر ساختار قدرت از پادشاهی (امیری وسلطانی)به مردم سالاری ودموکراسی راآغازکرده اند بطوری که طبق برنامه مصوب  تا۲۰۳۰ عملا نظام پادشاهی درکشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس برچیده میشود،و از هم اکنون روند تغییر ماهیت نظام ازپادشاهی به دمکراسی درکشورهایی مانند امارات وقطر مشهود وملموس است.

لذا ما ایرانیان برای ماندگاری باعزت درمنطقه خاور میانه هیچ راهی نداریم جز اینکه یک صدا ویک دل وچهار  نعل هدف قدرت اول منطقه درعرصه های آقتصادی وسیاسی وخصوصا نظامی را دنبال کنیم، واین ممکن نیست مگر آنکه نخست فضای سیاسی توسعه به مفهوم واقعی اش را ممکن گردانیم./ص