- برگزاری «رویداد جوانی جمعیت ایران» در شهرستان دشتستان/تصاویر اختصاصی
- آریاساسول نخستین شرکت ایرانی دریافتکننده جدیدترین استانداردهای بینالمللی سیستمهای مدیریتی
- مدیرعامل جدید پتروشیمی پردیس معرفی شد / تصاویر
- تداوم موج سرما درکشور و نیاز مبرم به صرفه جویی انرژی
- سهمیه بنزین اسفندماه امشب شارژ میشود
- برنامه افزایش مرحلهای عرضه اوپکپلاس بدون تأخیر اجرا میشود
- خط آهن کرمانشاه به خسروی گامی استراتژیک برای توسعه تجارت
- اولین نیروگاه زمین گرمایی نیمه اول ۱۴۰۴ به بهرهبرداری میرسد
- تأمین مالی جمعی، فرصتی مغفول برای رشد اقتصادی ایران
- پرداخت تسهیلات برای ایجاد نیروگاه خورشیدی تجمیعی ۷ مگاواتی در بوشهر
اتحاد خبر-قدرت مظاهری: کیفم را که دستبهدست میکنم تا بهسمت سکوی شمارهی هفت بروم، همچون بیدی که با بادی سهمگین بلرزد، تمامی وجودش به رعشه میافتد و مثل ساختمانی بلند که با انفجارِ موشکی بنیادکَن، بر زمین آوار شود، در خودش فرو میریزد.. نِیهای بیجان و لرزانی که سرشار از حکایتهای تلخِ پدران این سرزمیناند و سالیانِ سال است که...

قدرت مظاهری
به پدرانِ تلخکامِ این سرزمین، به بهانهی روزشان
...
هرجا میروم، آرام و غیرملموس میآید و روبرویم مینشیند. هفتاد هشتاد ساله میزند. با اُوِرکُتی نیمدار، سر و رویی پر از موی سفید و پارچهی سبزِ شالمانندی که دور گردنش انداخته است. عرب است، لُر، کُرد یا ترکِعشایر، نمیدانم اما چشمهایش پر از اشتیاقهای محو و گمشدهی همهی مردمانِ منتظرِ این سرزمین است. خودم را که بیخبر و بیخیال نشان میدهم، با نهایت شعف نگاهم میکند و مشتاقانه لبخندهایی از عمق جان میزند اما همینکه نگاهم به چشمهایش میافتد، باشتاب، ردّ نگاهش را برمیگرداند و لبخندش را مثل حبابی گم و ناپیدا، میخورد.
از یک ساعت پیش که روی صندلی سالن انتظار ایستگاه نشستهام و منتظرم تا قطاری از راه برسد و مرا همراه خودش ببرد، پیرمرد پیوسته و مدام تعقیبم کرده است. حتی وقتیکه کنار بوفه برای خریدن بطری کوچک آبی ایستادهام، حتی زمانیکه از باجهی اطلاعات ایستگاه، ساعت ورود قطار را میپرسم، حتی موقعیکه توی سرویس بهداشتی وضو میگیرم، و حتی وقتیکه برای نماز قامت میبندم اما از بس زیر سنگینیِ نگاهش فشرده میشوم، همهی ذکرهای نمازم را پس و پیش و غلطغلوط میخوانم!
همهجای ایستگاه دنبالم میآید و لحظهای رهایم نمیکند. تا برمیگردم و با نگاهی سریع، چشمهایش را هدف میگیرم، صورتش را برمیگرداند و رَدگُمکنی، به افقی دیگر خیره میشود و با اشارهی انگشتانش مسیرهایی انتزاعی در فضا رسم میکند اما در همان حال هم زیرچشمی مرا میپاید که گُمَم نکند.
ورود و خروج قطارها را که از بلندگوی سالن اعلام میشود، با دقت و وسواس دنبال میکند و با هر اعلامی انگار هزاربار میمیرد و زنده میشود. تا کیفم را برمیدارم و حرکتی میکنم، انگار دلش هُری میریزد و تهِ آن خالی میشود.
نمیدانم از کجا آمده و یا عازم چه مقصدی است اما خیلی خوب میدانم چیزِ غریبی در دل دارد که غیر از خودش و خدایش، هیچکسِ دیگری از آن خبر ندارد.
قطارها میآیند و میروند و با هر آمدن و رفتنی، زلزلهای مهیب در دل پیرمرد برپا میکنند.
به ساعت گوشیام نگاه میکنم که ثانیههای تأخیرِ قطار، روی صفحهاش تلنبار میشوند. از جایم بلند میشوم و به قصد پرسهای توی سالن، قدمزنان از صندلیهای فلزی فاصله میگیرم تا کنار پنجرههای قَدّیِ مشرف به ریلها، تماشاگر قطارهایی باشم که آدمها را مثل مجسمههایی سرد و سنگی توی کوپههایشان میچپانند و به مقصدهایی نامعلوم میبرند.
شیشهی پنجره لکهای کمرنگ و کوچکی دارد که روی تن قطارها مینشینند و خالدارشان میکنند. زنبورِ رنگیِ سرگردانی از راه میرسد و با سرعت به نقطهای از شیشه که خالهای کمتری دارد، میکوبد و روی زمین میافتد.
تصاویر کج و معوجی از مسافران، درون سطح براق شیشه منعکس میشوند که با اعوجاجِشان شکلکهای عجیب و غریبی ترسیم میکنند.
از میانِ همهشان، تصویر اُوِرکُتِ پیرمرد را تشخیص میدهم که کمی بالاتر از آن، دو چشمِ مشتاق و نگران از پشتِسر، مرا میپایند. آنقدر همانجا میایستم تا نگاهش سیر شود اما نمیشود.
قطاری آبیرنگ از راه میرسد و نگاه پیرمرد را مثل فریمهای ممتد یک فیلم سینمایی، تکهتکه میکند.
همزمان صدای نازکِ زنی توی ایستگاه طنین میاندازد که مرا به سکویی خاص جهت سوارشدن دعوت میکند: ،،مسافران محترم اندیمشک، لطفاً جهت سوارشدن به سکوی شمارهی هفت مراجعه فرمایند،،
کیفم را که دستبهدست میکنم تا بهسمت سکوی شمارهی هفت بروم، همچون بیدی که با بادی سهمگین بلرزد، تمامی وجودش به رعشه میافتد و مثل ساختمانی بلند که با انفجارِ موشکی بنیادکَن، بر زمین آوار شود، در خودش فرو میریزد. با نهایتِ توانم شتابناک خودم را به او میرسانم تا مانع سقوطِ بیشترش شوم. زیر بازویش را که میگیرم، ناگهان مثل کودکی خردسال دَرهم میشکند و بغضِ چندینسالهاش همانند بادکنکی بزرگ و پرباد، با صدایی بلند میترکد: "... نرو. خواهش میکنم نرو. بیسویه ساله که منتظرت بودم. میدونم. میدونم خودش نیسی ولی... ولی شبیهترین آدم به سیاوشی. اگه... اگه بودش و میاومد، دقیقاً، دقیقاً همسن و همقد و هم اندازهی تو بود..."
به سر و صورتم دست میکشد. ابروهایم، چشمهایم، بینی و دهان و چانهام را با عشقی وصفناپذیر لمس میکند و با هر دو دستش شانههای خستهام را محکم میفشارد : "... چشات، نگاهِت، لب و دهن و اَبروهات. دقیقاً سیاوشی. خودِ خودِش. اَخما و لبخندات، حتی تُنِ صدات که مث صدای بارون میمونه برا گوشام ... بیسویه سال پیش از همین سکو سوار شد و رفت اندیمشک. رفت اندیمشک و دیگه برنگشت. هزاربار رفتم اونجا دنبالش ولی پیداش نکردم دیگه. گفتن اسیر شده. دل به روزی بَسّم که آزاد شه. همهی اسیرا برگشتن ولی او نیومد. گفتن شهید شده. چشمبهراهِ بویی از پیرِهَنِش موندم ولی نیاوردن. گفتن مفقوده. اثری نیس ازش. گفتم میمونم تا پیدا شه. همهی این سالا اُوِرکُتِش رو پوشیدم و شالِش رو انداختم گردنم که عطرش نره از خاطرم... پونزده سالِش بود که رفت. اگه ... اگه بودش حالا، سیوششساله بود. مثِ تو. مثِ خودت که مطمئنم متولدِ پنجایی..."
بغضش که میترکد، با همهی وجودش گریه میکند. حتی با پوست و استخوانهایش. مچِ دستم را با هر دو دستش محکم چسبیده تا برای بار دوم از دستم ندهد! تا نگذارد باز هم سیاوش راهیِ اندیمشک شود. تا قبل از رسیدنم به سکوی شمارهی هفت، اینبار مانعام شود و بازَمگرداند. بازَمگرداند و نگذارد در برزخِ بیستویک سالهی دیگری دست و پا بزند و هیچ ملجأیی نیابد.
دستهایش -دستهای باریک و استخوانیاش- مثل نِیهای نیزاری خشک و بارانندیده، بیجان و کمرمقاند.
نِیهای بیجان و لرزانی که سرشار از حکایتهای تلخِ پدران این سرزمیناند و سالیانِ سال است که از غمِ جداییها شکایت میکنند.*
*بر اساس یکی از خاطرات سال هشتادوشش.
تازه ترین خبرها
- برگزاری «رویداد جوانی جمعیت ایران» در شهرستان دشتستان/تصاویر اختصاصی
- تداوم موج سرما درکشور و نیاز مبرم به صرفه جویی انرژی
- سهمیه بنزین اسفندماه امشب شارژ میشود
- برنامه افزایش مرحلهای عرضه اوپکپلاس بدون تأخیر اجرا میشود
- خط آهن کرمانشاه به خسروی گامی استراتژیک برای توسعه تجارت
- اولین نیروگاه زمین گرمایی نیمه اول ۱۴۰۴ به بهرهبرداری میرسد
- تأمین مالی جمعی، فرصتی مغفول برای رشد اقتصادی ایران
- پرداخت تسهیلات برای ایجاد نیروگاه خورشیدی تجمیعی ۷ مگاواتی در بوشهر
- وضعیت پیچیده نتانیاهو در موضوع تبادل اسرا سوژه رسانههای عبری شد
- متهم به قتل امیرمحمدخالقی: دو روز بعد متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است
- عارف: راهبرد دولت ایران، گسترش روابط با همسایگان است
- زبان فارسی در برابر وام واژهها؛ اصلاح یا پیچیدهسازی!
- جدیدترین پهپادهای انتحاری و شناسایی تاکتیکی سپاه رونمایی شد
- دیدار رئیس هیئت حشدالشعبی عراق با احمدیان
- بازار سیبزمینی هفته آینده متعادل میشود
- برگزاری جشنواره بزرگ «خشت بهشت» در تهران
- از هر ۷ ایرانی یک نفر به این بیماری مبتلا میشود
- این رژیم غذایی به کلیهها آسیب میرساند
- رشد ۴۰۰ درصدی قیمت برخی داروها!/ در یک ماه گذشته قیمت ۳۰۰ قلم دارو افزایش یافته است
- خطر ورود این بیماری به ایران از مرز افغانستان و پاکستان
- عادتهای بدی که دستگاه گوارش را نابود میکند
- درمان بیماریهای روده با یک روش جالب
- این نان است یا سرطان؟/ انبوه هشدارها و انبوهی از بی توجهی ها
- خانه تکانی| هنگام صدمه با مواد شیمیایی پاککننده چه کنیم؟
- ۴ نشانه مهم سکته مغزی
- عراقچی: فردا امیر قطر به تهران میآید
- جهشی بزرگ برای توسعه حمل و نقل هوایی غرب کشور
- هواشناسی ایران ۳۰ بهمن؛ ورود ۳ سامانه بارشی جدید به کشور
- تکنولوژی؛ عاملی برای تامین امنیت غذایی در آینده جامعه
- 🎥ویدیو/ مهاجرانی: دولت پزشکیان، شجاعت گفتن مشکلات را دارد
- مهاجرانی: رفع مشکل آبرسانی بوشهر تاکید رئیسجمهوری و اولویت دولت است
- برنامه ملی طرح ورزش و مردم در بوشهر برگزار شد
- توقیف ۴ شناور حامل قاچاق در آبهای استان بوشهر
- دیوان عدالت عملکرد فدراسیون موتورسواری و وزارت ورزش را تایید کرد
- توقف پرسپولیس مقابل ذخیرههای النصر، یورش استقلال به صعود در قطر
- تاریخچه دیدارهای استقلال و الریان؛ حریف راحت الحلقوم آبیها
- رمضی: ورزش کارگری روزهای خوبی در پیش دارد/ نیازمند بهروزرسانی قوانین هستیم
- تیم ملی هاکی روی یخ ایران مربی روسی استخدام کرد
- قطعی شدن حضور یک تیم ایرانی در جمع ۸ تیم؛ بررسی تمام احتمالات صعود استقلال یا پرسپولیس
- لیگ دسته یک فوتبال ایران/ بعثت کرمانشاه فردا میزبان آریو اسلامشهر است
- دردسر رونالدو برای استقلال
- ماموریت استقلال برای ناامیدکردن پرسپولیس؛ بازی رویایی تکرار میشود؟
- کشتی آزاد باشگاههای جهان؛ نماینده آذربایجان وارد تهران شد
- هشدار به ملیپوشان بسکتبال ایران برای دیدار حساس با هند
- «گاز فلر» فرصتی برای دور زدن تحریم های بانکی ایران
- مذاکره با آمریکا ریسمانی پوسیده و سقوط به قعر مشکلات اقتصادی است
- آغاز پیشفروش بلیت سفرهای نوروزی از اول اسفند
- خواص بینظیر تخم بلدرچین
- متهمان قتل دانشجوی دانشگاه تهران دستگیر شدند
- سارقین و قاتل دانشجوی دانشگاه تهران به همراه مالخران دستگیر شدهاند
جالب و خواندنی، مثل سایر نوشته ها.
درود.