امروز: شنبه 08 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 31 مرداد 1401 - 17:00
گفت‌و‌گوی اتحادخبر با حمید مؤذنی؛ جامعه‌پژوه و نویسنده بوشهری:

اتحاد خبر - رضا شبانکاره:پیش‌ درآمد: حمید مؤذنی، روزنامه‌‌نگار، نویسنده و پژوهشگر در حوزه جامعه‌شناسی در بوشهر و پدیدآورنده‌ی آثاری مانند بازنگری انتقادی (مار و پله در سیاست ورزی ایرانی)، تاریخ سینمای بوشهر، سینما در بوشهر، تاریخ عکاسی در بوشهر، فوتبال و سینما، پاشنه اسفندیار و چشم آشیل مدرن، لنگرگاه همیشگی‌ام بوشهر(مجموعه عکس) است. مؤذنی سردبیری نشریات محلی...

پاتوق‌ها و قهوه‌نوشی: به مثابه‌ی مقاومت مدنی

پیش‌ درآمد: حمید مؤذنی، روزنامه‌‌نگار، نویسنده و پژوهشگر در حوزه جامعه‌شناسی در بوشهر و پدیدآورنده‌ی آثاری مانند بازنگری انتقادی (مار و پله در سیاست ورزی ایرانی)، تاریخ سینمای بوشهر، سینما در بوشهر، تاریخ عکاسی در بوشهر، فوتبال و سینما، پاشنه اسفندیار و چشم آشیل مدرن، لنگرگاه همیشگی‌ام بوشهر(مجموعه عکس) است. مؤذنی سردبیری نشریات محلی آوای بهارستان، سلام جنوب، دریای جنوب و بیرمی را نیز     در دهه‌های پیشین به عهده داشته است.

 

اتحادخبر: اهمیت‌شکل‌گیری پاتوق‌ها در حوزه‌ی عمومی شهرها از منظر علوم اجتماعی چیست و کارکرد آن‌ها را در جوامعی هم‌چون ایران به طور عام و بوشهر به طور خاص در چه می‌بینید؟


حمید مؤذنی: شهرها با زندگی روزمره و مدرنیته، ارتباطی تنگاتنگ دارند. در واقع شهر، امکان گفت‌و‌گو میان شهروندان و تعامل اجتماعی را بازتولید می‌کند. حوزه‌های عمومی در شهرسازی از این منظر حائز اهمیت هستند که در این حوزه ها، مراودات جمعی، مشارکت اجتماعی و گفت‌و‌گوی میان شهروندان رخ می‌دهد.      

یکی از معضلات جامعه‌ی ایرانی، گفت‌و‌گوگریزی است. با غور و تفحص بر اشعار، ضرب‌المثل‌ها و تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران می‌توان گفتمان انزوا، گوشه‌گیری، اجتماع‌هراسی، مشارکت‌گریزی و ... را مشاهده کرد. من نام این خصیصه‌ی  اجتماعی در  ایران را «آگورا فوبیای ملی» نام می‌نهم.(آگورا به میدان در یونان باستان اطلاق می‌شد که شهروندان یونانی در آن‌جا گرد هم جمع شده و در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی به گفت‌و‌گو می‌پرداختند.) متأثر از گفتمان آگورا فوبیای ایرانی در معماری شهرهای ایران کمتر با آگورا یا میدان مواجه هستیم. این فوبیا و هراس جمعی از گفت‌و‌گو، متأثر از تجربه‌های مستمر تاریخی استبداد بوده است که «ابن خلدون» آن را به عصبیت، تعریف کرده است. استبدادی که در ادامه‌ی مسیر خود با یورش بیگانگان به ایران و تسلط هویتی آنان بر ایران به توتالیتاریسم شیفت پیدا کرد و به آگورا فوبیای جمعی بیش از پیش دامن زد. استبداد ایرانی و توتالیتاریسم غالب شده بر آن، به گفت‌و‌گو‌هراسی و بسته‌تر شدن فضای شهری بیشتر دامن زد و در نتیجه‌ی آن،  معماری ایران بر مدارِ سنتی چرخید که در آن هراس، واهمه، تقلید و ملال به زیبایی‌شناختی رسید و عناصر مدرن و گفت‌و‌گو‌محور در معماری‌ها برچیده شد و یا کمتر مد‌نظر قرار گرفت. پاتوق‌ها در ایرانِ پیشاانقلاب مشروطه، پاتوق‌های سنت‌گرا بوده‌اند. در این پاتوق‌ها، گفتمان شهروندی شکل نمی‌گرفت و گفت‌و‌گو‌‌‌محور نبودند. در آن‌ها مونولوگ(تک‌گویی) جاری بود و تقلید گفتمان غالب بود؛ در نتیجه رعایای ابژه به‌جای شهروندان سوژه خروجی آن‌ها بود. برخی اماکن جمعی، قهوه‌خانه‌ها و بازار پاتوق های پیشامدرنیته بودند که در واقع مدرنیته‌ستیزی، گفتمان غالب آن‌ها بود.

با همه‌ی این اوصاف ایرانیان در صد‌و‌اندی سال قبل، طرحی نو در انداختند و انقلابی را پی‌ریزی کردند که با مدرنیته از سر سازش در‌آیند و هوای تجدد را به فضای تنفسی جامعه ایران، بدمند. مشکل اما توتالیتاریسم تحمیلی بود که بر زبان و آیین و مناسک و زندگی ایرانیان تسلط داشت و حاملان خود را به عنوان یک قشر اجتماعی متنفذ در قدرت و اجتماع پرورانیده بود. توده‌ها برای مقاومت در برابر مدرنیته، همراه آنان بودند؛ در نتیجه انقلاب مشروطه تنها با سد استبداد مواجه نشد که توتالیتاریسم اجتماعی متأثر از هویت سیطره‌یافته‌یبیگانه نیز که بر توده‌ها هژمونی داشت مانع مهم مدرنیته بود. از این‌رو مشروطه الکن ماند و منحرف شد و به تعطیلی گرایید. پس از آن رضاشاه سلطنت وضعیت پیشین که در چنبره‌ی سنت استبدادی اسیر بود و هم‌چنین بقایای مشروطه را کناری گذاشت و از نو طرح دولتی مقتدر و ملی را پایه‌ریزی کرد که هم‌زمان با قدرت رسمی، جامعه را نیز به سمت مدرنیته گسیل دهد. این  همان وضعیت مناسبی بود که دارن عجم اوغلو و رابینسون در کتاب مهم «راه باریک آزادی» به آن اشاره کرده‌اند. یعنی اگر دولت ملی مقتدر به دموکراسی شیفت پیدا کند، دموکراسی احتمالاً ثبات بیشتری دارد اما برعکس آن‌چه بسا، بازگشت به استبداد قبل در شمایل جدید باشد.

در دوران رضاشاه معماری شهرها مدرن شد، زنان به حضور اجتماعی تشویق شدند و زیر ساخت‌های شهری و میان شهری برای تعامل و تبادل فراهم شد، دانشگاه تأسیس شد و امکان‌های گفت‌و‌گو در معماری شهرها مدنظر قرار گرفت و ... اما باز در به همان پاشنه چرخید و پس از مدتی از سلطنت فرزندش، همه چیز به سیاق قبل بازگشت. این بار مخالفان مدرنیته قدرت را به دست گرفتند و امکانات شهری برای گفت‌و‌گو برچیده شد و آگورا فوبیای ملی از نو بازتولید شد. حتا برای آگورا فوبیا، نیروهای رسمی و غیر‌رسمی در شهرها علیه گفت‌و‌گو‌ در نظر قرار گرفته شد و هراس جای گفت‌و‌گو و اضطراب جای نشاط را گرفت. 

پاتوق‌های مدرن  در ایران، ذیل چنین گفتمانی راه اندازی شده و یا تعطیل شده‌اند؛ زیرا پاتوق‌های مدرن،  جزیی از فضای عمومی بوده‌اند که در آن‌ها گفت‌و‌گو شکل می‌گرفته است.

 

اتحادخبر: پاتوق‌ها تا چه حد می‌توانند در شکل‌گیری نشاط اجتماعی، مشارکت دادن شهروندان در مباحثات اجتماعی اثرگذار باشند و به چه شکل شهروندان و کنش‌گران می‌توانند این نشاط اجتماعی و مشارکت اجتماعی را در حوزه‌ی عمومی به منصه‌ی ظهور برسانند؟


حمید مؤذنی: پاتوق، بخش مهمی از حوزه عمومی شهری است. پاتوق، ذیل گفتمان گفت‌و‌گوی شهروندی قرار می‌گیرد. در پاتوق‌ها، گفت‌و‌گوهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و عاشقانه صورت می‌پذیرد. در واقع روابط اجتماعی مدرن در پاتوق‌ها نضج گرفته و تقویت می‌شود. پاریس که به زعم «دیوید هاروی»، پایتخت مدرنیته نام‌گذاری شده بابت تعدد و تکثر پاتوق‌هاست. کافه‌ها، رستوران‌ها، فست فودها، موزه‌ها، پارک‌ها، پیاده‌روها، امکان‌های مدرن گفت‌و‌گوهای شهروندی را مهیا می‌سازند. تا یک دهه قبل، جامعه‌ی ایرانی مقاومت مدنی خود را کم‌تر بروز می‌داد و بیشتر کنش مدنی آنها ذیل صندوق انتخابات، صورت می‌پذیرفت. اما از اواسط دهه‌ی نود، کافه‌ها و رستوران‌ها و سبک زندگی و پوشش شهروندان از صندوق رأی گسسته شد و به حوزه‌ی عمومی شهری، تسری بیشتری یافت. «قدرت بی‌قدرتان» به زعم هاول متأثر از تحولات اجتماعی در مقاومت سبک زندگی خود را بروز داد و شبکه‌های اجتماعی نیز در تقویت آن کوشید. پاتوق‌ها مأمن و مرکزی برای گفت‌و‌گو و به امکانی برای مقاومت سبک زندگی بدل شده است. قهوه‌نوشی در این بازه‌ی زمانی به یک سبک زندگی تبدیل شده. هر دکه و سوپرمارکتی بابت این تحول اجتماعی به یک دستگاه قهوه‌ساز تجهیز شد و ایرانیان حتا برای دور دور خود در اتومبیل‌ها یا استراحت و تجدید قوا در کنار دکه‌ها پارک کرده و ضمن نوشیدن قهوه، باب گفت‌و‌گو و تغییرات جدید اجتماعی خود را بروز داده‌اند. این رخداد در دوران جنگ سرد در کشورهای بلوک شرق هم اتفاق افتاده بود. مردمان کشورهای بلوک شرق در دوران استیلای استالینیسم از جمله؛ رومانی، چکسلواکی، لهستان، اکراین، آلمان شرقی و ... با همین رویکردِ مقاومت سبک زندگی و ‌پشت کردن به مصرف کالای ایدئولوژیک گفتمان رسمی دست به مقاومت زدند. پاتوق‌ها مکان این نوع مقاومت شهروندی بود.

 

اتحادخبر: نقش‌پاتوق‌ها در شکل‌گیری احساس تعلق مکانی نسبت به محله، شهر و ... را چه‌گونه می‌بینید و چه‌گونه این تعلق مکانی می‌تواند فهم شهروند را از اهمیت پاتوق و حوزه عمومی عمق بخشد؟


حمید مؤذنی: گفت‌و‌گو، معجزه می‌کند. اعجاز گفت‌و‌گو در تحولات و تغییرات اجتماعی، مهم‌ترین ابزار مدرنیته برای بروز و تقویت شهروندی بوده است. گفت‌و‌گو، شهروندان را از تعصب به دور کرده و ارتباطات هویت مدرن را قوام می‌بخشد. پاتوق‌ها، مسیر جذب و انگیزه‌ی شهروندان به تشکیل نهاد‌های مدنی و تقویت جامعه مدنی را مهیا می‌سازند. در واقع جامعه مدنی خود متشکل از شهروندانی است که هویت مدرن و انگیزه‌های مدنی خود را در پاتوق‌ها کشف می‌کنند. از این‌رو پاتوق‌ها، سنگر مدرنیته در برابر جزم‌اندیشی است. نظام‌های بسته و بنیادگرا از همین رو با پاتوق‌ها و جامعه مدنی، سر ستیز دارند. پاتوق‌ها همچنین به تعلق خاطر شهروندان به موطن و کمک به توسعه‌ی آن یاری می‌رساند.

 

اتحادخبر: به نظر شما نقش سازمان‌هایی مثل شوراهای شهر، شهرداری‌ها، فرهنگ‌سراها در ایران و امثالهم برای اختصاص دادن فضاهای عمومی که بتواند به مثابه‌ی پاتوق یا فضای سوم (مکانی فارغ از خانه و محل کار) برای شهروندان کاربرد داشته باشد چیست؟


حمید مؤذنی: پاتوق‌ها نبایست ذیل عملکرد دولت قرار گیرند. شوراهای شهر به عنوان نماینده‌ی شهروندان بایست تسهیل‌گر تأسیس و رونق پاتوق‌ها باشند اما نبایست خود دست به تأسیس آن بزنند. دخالت قدرت در حوزه‌ی عمومی بیشتر برای کنترل است تا رواج. از این‌رو دولت و یا قدرت بیش از اینکه مؤسس باشد بایست مدافع و حمایت‌گر این آزادی شهروندان در حوزه‌ی عمومی باشد. 

در ایران، گفتمان رسمی بیشتر کنترل‌گر است و نه تنها به کنترل حوزه‌ی عمومی که حتا به کنترل حوزه‌ی خصوصی هم دست می‌زند و از این‌رو، هر اقدامی از جانب قدرت، حتا با ظاهر و ادعای درست هم بیشتر آغشته به کنترل و محدودیت است. شهروندان از این رو دست به تقویت اقتصاد پاتوق روی آورده‌اند. پاتوق‌ها بیش از این‌که به کمک گفتمان رسمی و ‌دولت، نیاز داشته باشند به شهروندان مراجعه کنندهای که اقتصاد و رونق آنان را تضمین می‌کنند، نیاز دارند و قوام می‌یابند. از همین روست که پاتوق‌ها با محدودیت و تعطیل کردن و پلمپ مواجه می‌شوند.

 

اتحادخبر: به گمان شما کدام یک از مکان‌های شهری توانسته‌اند نقش مؤثرتری در شکل‌گیری پاتوق‌ها داشته باشند؟


حمید مؤذنی: رفرم قهوه‌نوشی و تبدیل آن به یک عادت اجتماعی ـ به ویژه در نسل جوان ـ نشان می‌دهد که کافه‌ها، مهم‌ترین پاتوق این دوران برای مقاومت سبک زندگی در برابر جزمیت است. پاتوق‌ها در واقع هم‌چون گلبول‌های سفید در برابر تهاجم بیماری‌ها، عمل می‌کنند. از منظر روانکاوی نیز پاتوق‌ها و به ویژه کافه‌گردی و عادت به مصرف قهوه، به صورت مبارزه‌ی نمادین و مدنی غریزه‌ی زندگی(اروس) در برابر غریزه‌ی مرگ(تاناتوس) در‌آمده و به صورت پویایی جامعه در برابر ملال و افسردگی اجتماعی خود را نمایان ساخته است.

این رویکردهای مدرن و مدنی هم‌چون می ۱۹۶۸ فرانسه است که جوانان و دانشجویان فرانسوی با کنش خود، تمام نظام سنتی را با چالش روبه‌رو ساختند. در واقع کنش شهروندان در حوزه عمومی رویکردی علیه افسردگی ملی است. نوعی سرپیچی ملی است. به گفته‌ی ژولیا کریستوا؛ سرپیچی، صرفاً طرد و تخریب نیست؛ بلکه آغاز دوباره است. به خلاف واژه‌ی خشونت، سرپیچی بر مؤلفه‌ی احیا و نوزایی تأکید می‌کند. از سویی،  این رفتارها به زعم میشل فوکو‌ به گونه‌ای پاداستراتژیک و قابل احترام است. همان‌طور که میشل فوکو ‌در توضیح آن می‌گوید: احترام گذاشتن هنگامی که یک تکینگی، قیام می‌کند و‌ سازش ناپذیر بودن به مجرد آن‌که قدرت، امر عام و جهان‌شمول را زیر پا می‌گذارد انتخابی ساده اما کاری است دشوار. چون باید همواره اندکی در زیر تاریخ، مترصد آن چیزی بود که تاریخ را برهم می‌زند و آن را منقلب می کند و باید اندکی در پس سیاست، هوشیار آن چیزی بود که باید سیاست را بی‌قید و شرط محدود کند. این را هم اضافه کنم که عواطف سرکوب شده در جامعه‌ی ایرانی به گونه‌ای هدایت می‌شد که به صورت کلی، جامعه یک دشمن خارجی را آماج کینه‌ی خود می پنداشت و یا اینکه جامعه‌ستیزی در شهرها فزونی می‌یافت. در نهایت اما این عواطف سرکوب شده به سمت غریزه زندگی تغییر مسیر داده و خود را در پاتوق‌ها و گفت‌و‌گوها،  بروز مدنی داده است.

 

اتحاد خبر: آیا پاتوق‌هایی در بوشهر توانسته‌اند گفتمان فکری‌یی ایجاد کنند؟ عوامل شکل‌گیری یا عدم شکل‌گیری آن را شرح دهید.


حمید مؤذنی: خب بوشهر هم ذیل ایران قرار می‌گیرد. همان‌طور که عرض کردم افزایش پاتوق‌ها در کافه‌ها و رستوران‌ها و عادت به قهوه‌نوشی که در دکه‌ها و سوپر‌مارکت‌ها هم بروز کرده در بوشهر نیز شبیه سایر نقاط کشور است. بخشی از مشاهدات این خیزش علیه افسردگی ملی را من در بوشهر دیده‌ام. بندر بوشهر و معماری آن گرچه پذیرا بود و در آن مسجد و کنشت و کلیسا در جوار هم بود اما فقدان آگورا و میدان و کمبود فضای سبز در آن جایی برای شکل‌گیری گفت‌و‌گو  را مهیا نساخته بود. آن‌چه در بوشهر بیشتر رایج بود شب‌نشینی بود که آن‌ هم ذیل گفتمان حوزه‌ی خصوصی و تفحص در احوال دیگران جای می‌گرفت تا گفت‌و‌گوهای شهروندی. در نهایت نیز این  گفتمان، بابت شرایط جدید سیاسی و اجتماعی تغییر پیدا کرد. هم اکنون نیز در پاتوق‌های مدرن این بندر نه بازگشت به آن گذشته در حال شکل‌گیری است بلکه این پاتوق‌ها به سمت بازاحیای گفت‌و‌گوی مدرن و متاسبات جدید روابط انسانی، میل و اراده دارند. در واقع، تقویت لهجه‌ی بومی، گسترش موسیقی فولک و محلی و‌ روابط مدرن و گفت‌و‌گوهای انتقادی در پاتوق‌های بوشهر شکل گرفته و تقویت شده‌اند. پاتوق‌ها به سنگر جوانان علیه افسردگی و جمود فکری مبدل شده‌اند و در آن‌ها غریزه‌ی زندگی بازتولید می‌شود.

 

اتحاد خبر: اگر بخواهیم درباره‌ی پاتوق یک جمع‌بندی داشته باشید، نظر پایانی خود را بگوئید.


حمید مؤذنی: در پایان با یک جمع‌بندی به سراغ پاتوق‌ها و عادت جدید قهوه نوشیدن می‌روم. این است که تحولات مدرن در ایران ناقص و الکن و کال به سرانجام رسیده‌اند. تحولات ایران و خاورمیانه به رفرماسیون و لوتر نیاز داشت که هیچ‌گاه رخ نداد. روشنفکران دینی نیز هیچ کدام کار لوتر را انجام ندادند بلکه رویکردشان بیشتر عارفانه بود تا منتقدانه؛ از این رو جامعه دچار تحولات عمیق و مدرن نشد.

هم‌چنین در ایران هیچ‌گاه تحولات اجتماعی، گفتمان‌ساز نبوده‌اند که بر نوع زیست، زبان و ذهن تأثیر بگذارند. بلکه این نخبگان بوده‌اند که یک بخش از مدرنیته را بالنده کرده‌ و بقیه‌ی آن را رها کرده اند؛ به همان بخش هم در نهایت لطمه وارد ساخته‌اند. این سال‌ها اما مردم خودشان در کسوت لوتر و در جایگاه روشنفکران قرار گرفته‌اند. ذهن و زبان را با چالش روبه‌رو ساخته‌اند. سنت و زیست پیشین را  تَرَک داده‌اند و زیست و ذهنیت مدرن را در رفتارهای جمعی و فردی بروز داده‌اند. مردم بدون خواندن «قدرت بی‌قدرتان» هاول، همانی بروز می‌دهند که هاول برای مردم چک پیشنهاد داده بود. می ۱۹۶۸ فرانسه را جوانان و زنان رقم زده‌اند و این را در حوزه عمومی به خوبی می‌توان مشاهده کرد. به پاتوق‌ها سر زدن و قهوه نوشیدن این روزها به عادتی سراسری تبدیل شده است. هر دکه و سوپرمارکتی یک قهوه‌ساز گذاشته و کافه‌ها به تعدادشان روز‌به‌روز افزوده  می‌شود.

 پاتوق‌ها و قهوه، حامل روح مدرنیته شده‌اند. به حوزه عمومی و میدان ربط دارد. گفت‌وگو‌محور است و جنسیت ندارد. نوشیدن قهوه در ایران امروز،  یک نماد است. نشانه‌ی  یک تحول عمیق. به گذار اشاره دارد. شهروند سوژه را نمایان می سازد. مدرنیزاسیون نیست، میانجی مدرنیته است.







کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • استارت فوتسال محلات شهر برازجان جام ۱۵ با قدرت نمایی مدعیان / تصاویر
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • آغاز عملیات اجرایی پروژه ٣۵٠٠ واحدی سازمان انرژی اتمی
  • بازنده جنگ سخت را برنده جنگ نرم نکنید
  • تولید 24 هزار تن میگو پرورشی در استان بوشهر در سال ۱۴۰۲
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • اسرائیل را چه باید؟
  • دکتر یوسفی؛ مدیری در کنار همکاران
  • .: شهرزاد آبادی حدود 2 روز قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 6 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 7 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 7 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 8 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 8 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 8 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 8 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 11 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 12 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...