امروز: شنبه 08 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 10 اسفند 1399 - 08:52
چيزي شبيه جوابيه به مجري راديو ايران در باب توهين به پرسنل نفت

اتحادخبر-قدرت مظاهري: سعيدجان! خودت قضاوت كن؛ يه روز – فقط يه روز – يكي از سكوهاي گازي از سرويس خارج بشه، يا اينكه يه عمر راديوي شما نباشه، فكر مي كني كدومش مردم رو بيشتر به واكنش وامي داره!؟ پس لطفا كمتر بغل گوش مون وز وز كنيد و بزاريد تو روزاي آخر زمستون صداي آلارما رو بهتر بشنويم كه خداي نكرده يه فاز نره كه مجبور بشي توي آپارتمانت يخ بزني....

قدرت مظاهري:

 

راستش من پاسخاي مودبانه و خيلي رسمي رو دوس شون ندارم سعيدجان! مي دوني، يه جورايي قايم مي كنن آدما حرفاي اصلي شون رو پشت حرفاي رسمي. مث همين جوابيه اي كه آقاي مينو و روابط عمومي وزارت نفت دادن بهت در قبال لُغُزخوني و گُهرفشانياي صبح ششم اسفندت درباره بروبچه هاي نفت و آقاي زنگنه! حال نكردم اصلا از جوابيه ها. جفت شون از اين حرفايي زده بودن كه اين روزا توي كتاباي پندآميز مي زنن و مثلا مي خوان بچه ها رو نصيحت كنن و يه كم به راه شون بيارن. من متاسفانه اينجور حرف زدنا رو حال نمي كنم باهاشون. اصلا حال نمي كنم باهاشون. نه اينكه بلد نباشم يا سخت ام باشه مثلا، نه. حس مي كنم يه چيز ِ قلمبه رو به زور ميخوان فرو كنن تو گوش آدم. ميشه بنظرت؟ نميشه خُب. بي خيال!


سعيدجان، من باوجود اينكه قبل از نفتي شدن، صدابردار فني صدا وسيما بودم، ده دوازده سالي مي شه كه نه "صدا"ي شما و دوستاتونو شنيدم و نه "سيما"تونو ديدم ديگه. چيزايي هم كه مي شنوم و مي بينم اين ور و اون ور، بيشتر، حس بيگانگي و بدبيني و نفرته كه آدما دارن از "صدا" و "سيما" تون! ديروز يكي از همكارا يه فايل صوتي فرستاد كه توي برنامه ي سلام صبح بخير راديو ايران – درست گفتم اسمشو!؟‌

 

ـ تو، يه قر و غمزه مي دي به صدات و نه فقط بچه هاي نفت رو متهم به ويژه خواري مي كني، بلكه به يه پيرمرد كه سن و سال باباتو داره و سالاي سال واسه صنعت و اقتصاد اين مملكت زحمت كشيده و عرق ريخته و بي خوابي كشيده، توهين مي كني و اسمشو يه جوري به آرمان جون – تهيه كننده تون ـ مي گي، كه آدم فكر مي كنه توي اون استوديوي پخش تون، يه نفر آدم بي ادب هم پيدا نميشه كه به قول سعدي ازش ادب آموخته باشي! عموجان، سعيدجان، يه بچه كوچولو هم كه يه بوق مي دن دستش و مي ذارنش بوقچي يه مسابقه مثلا، هر ريتم و آهنگ و مضرابي رو كه دلش كشيد، نميتونه با بوقه بياد. خارج از نزاكت اگه بوق زد، دور و ورياش اگه يه جو ادب و معرفت داشته باشن، مي زنن تو سرش كه حاليش بشه هر فس فسي رو نميشه هر جا اومد.

 

حالا اينكه دور ورت از اينجور آدما نيس، ظاهرا مشكل تو نيس و بايد يه فكر اساسي و زيربنايي بشه براش. يه چيزي هم بگم، برنخوره به همكاراي قديميم. بچه كه بوديم، توي كتاباي مدرسه مون نوشته بودن روز قيامت، چهارتا سوال مي پرسن از آدما. يكي شون اينه كه عمرتو توي چه راهي صرف كردي؟ راستش حس مي كنم براي اون يكي دو سالي كه صدا و سيما بودم، خيلي سخت مي شه كارم با اين دروغايي كه فرستادم رو آنتن.

 

براي همين هم چن سالي مي شه كه از حقوقاي تير و مرداد و شهريورم توي عسلويه مي ذارم كنار و كفاره ي اون روزا رو مي دم. خدا قبول كنه ايشالا. سعيدجان، از حقوقاي نجومي نفتيا گفتي و سوسه اومدي واسه تهيه كننده ات كه يه جا توي نفت و گاز پيدا كنه بچپوندت اون تو. بزار يه جوك تعريف كنم برات كه اينجا توي عسلويه خيلي رايجه بين بچه ها: "... مي گن يه بابايي بچه شو ورمي داره مي بره پيش يه يارويي كه كلي رانت دم دستش بوده و خرش مي رفته  و بهش مي گه يه كاري جور كن برا بچه ام! ياروئه مي پرسه مي خواي بذارمش رئيس صدا و سيما؟ بابائه مي خنده و مي گه نه بابا، اين خيلي بالاس. ياروئه مي پرسه مي خواي بذارمش رئيس راديو مثلا؟ بابائه دوباره جا مي خوره و مي گه نه بابا، اينم خيلي بالاس.

 

ياروئه مي پرسه رئيس تلويزيون چه جوره؟ بابائه مي گه نه بابا، اينم سمّت بالاييه. ياروئه مي پرسه كارگردان، تهيه كننده، گوينده، كدوم شغل رو دوس داره توي سازمان كه بذارمش اونجا؟ بابائه بازهم مي خنده و مي گه نه بابا، اينا همه شون خيلي بالان. ياروئه مي پرسه پس كجا بذارمش؟ بابائه يه لبخند مي زنه و مي گه اگه زحمتت نيس، بفرستش عسلويه! ياروئه يه اخم مي كنه و مي گه شرمنده؛ عسلويه نمي شه. عسلويه ديگه سواد مي خواد!

 

" نشنيده بودي، نه!؟ مطمئنم نشنيده بودي اينو سعيدجان. يه چيز ديگه سعيد. يه تست جالب. غروب كه داري برمي گردي از سرِ كار، درِ خونه ي همسايه هاتو بزن ببين كدومشون گازشون روشنه و كدوماشون راديوشون! اصلا از همسرت بپرس يه بار.

 

اينكه توي طول روز، يه ساعت گاز قطع بشه براش قابل تحمل تره يا اينكه يه عمر "صدا"ي تو رو نشنوه از توي اون شيپورك!؟ سعيدجان، اگه نمي دوني، بدون و به باقي همكارات هم بگو. اينجا بغل دست ما يه كشوره به اسم قطر كه در به در دنبال آدماي نفت و گاز ايرانه و حاضره بيس هزار دلار در ماه بده برا مهندساش. مي دوني چرا نميرن بچه هاي نفت و گاز!؟ براي اينكه فكر مي كنن دعاي اون پيرزن روستايي اردبيلي توي يخبندوناي زمستون، خيلي خيلي بيشتر از دلار و يوروي اون ور آبيا آرامش روحي ميآره براشون. سعيدجان، چيزي رو كه ما توليد مي كنيم، بودجه ي مملكت رو مي بندن روش و اداره ي سالانه ي كشور رو بر اساس اون تنظيم مي كنن.

 

خودت اين نكته رو بسنج با خزعبلات و جفنگياتي كه تو و دوستات درباره ي رئيس جمهور و دولت و كارمنداش سرِ هم مي كنيد و مي فرستيد رو آنتني كه نه مخاطبي داره و نه درآمدي. يه چاه ويله كه هر چي ميريزن توي اون، تمومي هم نداره. يه اسم پرطمطراق دهن پركن به اسم سازمان و كلي آدم با اِهِن و تلپ فراوون با بودجه هاي خداميلياردي نشستين سر ِ يه سفره ي چرب و چيلي كه هزينه هاش از نفت تامين مي شه ولي به اندازه ي يه سوله ي كوچيك و فكسني مث "بي بي سي" و "من و تو" با ده دوازده نفر آدم هم نمي تونيد مخاطب جذب كنيد! اتفاقا اتفاقا يه چيزي كه سالاي ساله رنج مي ده ذهن منو، همين قصه اس . اصلا بر چه اساسي بايد سرمايه ي مردم توي قالب بودجه ي عمومي، توي جيب دم و دستگاه و سازماني بره كه به اندازه ي يه سرِ سوزن هم دغدغه هاشون دغدغه هاي اصلي مردم نيس و فقط و فقط كارشون نق زدن و زنجموره كردن و دورگه كردن صداهاشون براي گفتن ديالوگاي زنونه اس!؟

 

هر سال همين قصه اس انگار. تا زمستون ميآد تموم بشه و سر و كله ي بهار از راه برسه، قورباغه ها شروع مي كنن به خوندن ابوعطا. انگار نه انگار كه سرماي زمهرير زمستون رو همين نفتيا براتون رسوندن به بهار. راستش من و همكارام اصلا و ابدا نيازي به معرفي خودمون نداشته و نداريم. اين سطرا رو هم نمي نوشتم اگه تو و چن تايي عريضه نويس و پاورقي نويس نشريات زرد ويرتون نمي گرفت كه يه مزه بپرونيد واسه دو قرون پول بيشتر كه تهيه كننده و سردبير بندازن توي كاسه هاتون. چون نه وقتش رو دارم و نه اصلا در حد و اندازه اي هستن رسانه هاتون كه بايد جواب داد بهشون. اين رو سعيدجان، فقط براي تنويرذهن آدمايي مي گم كه با دروغاي شبانه روزي رسانه تون، گير مي كنن توي يه مه غليظ و زحمت شون مي افته رو دوش برف پاك كنايي كه بايد شب و روز جارو كنن شيشه رو تا نجات بدن آدما رو از پرتگاه ها و دره هايي كه درست مي كنيد پيش پاهاشون!

 

خودت قضاوت كن؛ يه روز – فقط يه روز – يكي از سكوهاي گازي از سرويس خارج بشه، يا اينكه يه عمر راديوي شما نباشه، فكر مي كني كدومش مردم رو بيشتر به واكنش وامي داره!؟ پس لطفا كمتر بغل گوش مون وز وز كنيد و بزاريد تو روزاي آخر زمستون صداي آلارما رو بهتر بشنويم كه خداي نكرده يه فاز نره كه مجبور بشي توي آپارتمانت يخ بزني و تا صبح بلرزي از سرما. حواست هم خوب جمع كن سعيدجان. خبراي اين سالاي مملكتو مرور كن. هر كسي كه اسمشو "سعيد" گذاشتن ننه باباش، الزاما آدم خوشبخت و رستگاري نشده. مصداقاشو يه سرچ كوچولو بكني، رژه مي رن پيش چشمات. ديگه اينكه گفته بودي بهت مي گن "سعيد كج نشين"! سعيد كج نشين جان، اينجا توي عسلويه، ما كارگاهايي داريم كه "كج" ترين آدما رو هم "راست" مي كنن.

 

همين حالا تا دير نشده، بيا اينجا يه توكِ پا تا از كجي دَرِت بياريم برادر. يه چيز ديگه سعيدخان؛ راجع به آقاي زنگنه هم اون تعبيره رو كه به كار بردي، نشون از ذوق و قريحه ي سرشارت نبود. اولا كه جاي پدرته اون پيرمرد و توي فرهنگ و قاموس ما هم معمولا به ريش و موي سفيد آدما به اندازه ي يه قديس احترام مي ذارن – فرهنگ و قاموس شما رو نمي دونم البته – دوما اينكه با همين فاميل "توكلي" خودت هم مي شه هزار و يك شوخي تنزلي و تحملي و تخلخلي و تخيّلي و اينجور بازيا كرد ولي يه نصيحت رو از من داشته باش. اينكه گذرت اگه افتاد ميدون انقلاب، صاف كه وايسي، كنارش يه راسته ي كتابفروشا مي بيني. يه سر بزن به يكي شون و بگرد دنبال يه كتاب به اسم گلستان سعدي.

 

پيداش كه كردي، وَرِش دار يه ورق بزن اونو. يه جاييش مي رسي كه نوشته: "بزرگش نخوانند اهل خرد، كه نام بزرگان به زشتي برد" نكته ي آخر هم اينكه يه جوك تعريف كردم برات، بذار يه حكايت هم بگم، تموم شه قصه مون: "حكايت مي كنن كه حاكم وقت برا عطار نيشابوري پنجاه هزار درهم مقرري ماهيانه بريده بود. يه روز كه عطار رفت مقرري شو بگيره از خزانه، دربان خزانه ازش پرسيد تو كه يه پيرمرد فرتوت مردني هستي، چه جوري پنجاه هزار درهم مقرري داري و من كه يه دربان قلچماقم و شبانه روز دارم نگهباني مي دم، ماهي هزار درهم هم نمي گيرم!؟

 

عطار يه نيگا انداخت بهش و گفت خموشي در پيش گير كه همچون تويي در دِهِ فريمان، هزار هزار بيش است و همچون مني در دهر، يكي بيش نيست." ... ناراحت نشو از دستم سعيدجان. يه ذره بي ادبي هم اگه توي فحواي نوشته هام هس، يادگاري از همون روزاييه كه همكار شما بودم. الآن چندين ساله كه پاكم. پاكِ پاك.




کانال تلگرام اتحادخبر

مرتبط:
» جان به لب [بيش از 3 سال قبل]
» روزگار سپري نشده اين مردم [بيش از 11 سال قبل]
» شورا يا شوراه ! [بيش از 10 سال قبل]
» خودكشي به زبان ساده ... [بيش از 6 سال قبل]
» سرخ و سفيد [بيش از 4 سال قبل]

نظرات کاربران
1399/12/14 - 10:33
0
1
احسنت به شما با این جوابیه زیبا و رساتون
برخی مجریان اتو کشیده رادیو تلویزیون همیشه عارُق سرمستی سرمیدن و بیشتر از اینکه مغز کوچیکشون کار بندازن زبون درازشون کار میندازن فکر میکنم باید مرور کنن کتاب بیشعوری رو
1399/12/12 - 10:19
0
2
درود بر خوبان
شرکت نفت(اغلب نیروها) از داخل خودشون را کشته و از بیرون مردم ظاهربین و بدون دانایی که قیاس و قضاوت از آب خوردن هم براشون راحتره،حالا اینهایی که بواسطه دیگران گمارده شده اند که حال معلوم.بیاری خدا خوبان پرتوان وپایدار با انرژی بیشتر
1399/12/11 - 22:10
0
2
اگر امثال این مهندسان نبودید خیلی ها از گشنگی به گدایی می افتادند از جمله تو که فهم تون در حد نباتات هست
1399/12/11 - 11:13
0
3
جناب مظاهری عزیز. ما که دیگه گوشمون از خزعبلات اهل رسانه ملی پره و فوج خبرنگاران و بازیگران آزاده ای رو می بینیم که از اون دارن بیرون میان و متاسفانه کسانی جایگزین میشن که رادیو و تلویزیون رو جایی برای باز کردن عقده های دوران کودکیشون میدونن.
افتخار می‌کنیم که در صنعتی کار می کنیم که مستقیما منافعش به مردم عزیز کشورمون میرسه و خودمون رو خدمتگذار مردم می دونیم. حرفهای اینچنینی از افراد معلوم الحال هم حقانیت راهمون رو بیشتر اثبات میکنه
1399/12/11 - 08:15
0
3
سلام.خانه ازپایبست ویران است .صداوسیمای میلی متاسفانه درراستای فرهنگ سازی مسیری جز فحاشی و دروغ پراکنی نمی پیماید .صدای وسیمایی که حتی در خانه مجریان خودش نیز دیده نمی شود فقط درراستای ترویج فرهنگ خشونت و دروغ سالیانه مبالغ عظیمی از بودجه مملکت رامیبلعد و هیچ خاصیتی هم ندارد و محدود مجریان با شرفی هم که از قبل در آن وجود داشتند هرروز کاهش پیدا میکنند انتظاری بیشتر از آن کسی ندارد. این مجری بیسواد هم خواسته با وزوز خود حلقه به گوشی بیشتر خودرا برای آقای علی عسکری به نمایش بگذارد.
1399/12/11 - 06:16
0
2
اخه تو کی هستی که بخواهی با مهندس های مملکت بپری بچه جون آرزوی محال و بزرگی داری اینجا محل علم و تجربه هستش نه ..... که بخوای تغذیه کنی
اگه بیایی تو گرمای بالایی 50درجه که بخار پز میشی می فهمی که چطور حرف بزنی....
...............................
1399/12/11 - 03:33
0
2
درود بر شما

واقعا دمت گرم خوب توجیهش کردی.یه خداقوت هم ازهمینجا به بر و بچه های نفت وگاز.خسته نباشیدمدافعان تولید. یاحق
1399/12/11 - 02:04
0
2
اصلاح نمايم اشتباها بجاي اقاي مهندس مظاهري سعيدراموردخطاب قراردادم كه بدين وسيله اصلاح ميكنم ازاقاي مظاهري عذرخواهي ميكنم
1399/12/11 - 01:57
0
2
سلام وتشكرازشمااقاسعيد كه هم درتخصص وخدمت رساني مايه افتخارهستي هم درسخن اوري وپاسخ گويي به ياوه گوياني كه حسب اقتضا زمان شيپوري بدست گرفته وبي منطق سخن افكني ميكنند اينها بدردهمانجاها ميخورن لياقت زحمت كشيدن درپاي توربين وكوره
هزاردرجه گرماراندارن و....... خداقوت به شماوهمكاران نفت وگازيتون بدهد
1399/12/10 - 22:35
0
2
با سلام
جناب مظاهری عزیز
سپاس از پاسخ شایسته ای که در راستای حمایت از تلاشگران صنعت عظیم نفت ارائه نمودید.
1399/12/10 - 21:42
0
2
درود بر مهندسین زحمت کش وزارت نفت
یه پیشنهاد اینکه این آقای مجری رو یک هفته بفرستند سکو، بدون اینکه هیچ کاری انجام بده یا به قول دوستمون مهندس مظاهری بیاد تو عسلویه ببینیم می تونه تو گرمای ۵۰ درجه بره تو سایت و دوام بیاره؟ بعد قضاوت کنه همکارانی که هفته ها یا ماها رو سکو، عسلویه یا مناطق نفتی، با شرایط سخت و پر استرس کار می کنند و دور از خانواده هاشون هستند، چه حس و حالی دارند.
یه بزرگی می گفت فکر نکنید عسلویه بهتون حقوق می دهند، این پول خونتون هست که می دهند.
1399/12/10 - 18:05
0
2
درود بر استاد عزیز عالی پاسخ در خوری روانه کردید

1399/12/10 - 17:16
0
2
با سلام
خدا را شکر عمری هست که خسته از کار برمیگردیم و اصلا وقت و توان شنیدن و گوش کردن به این رسانه ها را نداریم.یک نفر عملیاتی تو استراحتش هم داره مطالعه و تلاش میکنه که یک تولید کننده بهتر باشه.چون داره تو قلب یکی از صنایع مادر و مولد کشور کار و فعالیت میکنه .
در ضمن یک نفتی در طول عمر کاریش بواسطه شغل عملیاتیش لذت ها ،فرصت ها،لحضات و سلامتی جسمی و روحی خود و خانواده اش را از دست میده که حقوق ناچیزش جبران کننده اون نیست.در پایان این عشق به سرزمین، و غیرت بچه های این صنعت است که اونها را سرپا و مشتاق به خدمت نگه داشته.
1399/12/10 - 15:20
0
2
سعيد،درسته شغلت حرف زدنه،اما وقتي ميخواي حرف بزني يكم تحقيق كن و مطالعه و بررسي بعد كه درست حسابي سر از كار پر زحمت ديگران در آوردي، اونوقت حرف مفت بزن، پول مفتم بگير
1399/12/10 - 15:09
0
2
درود بر جناب مظاهری عزیز
واقعا خستگی را از تنمون درآوردی
واقع
1399/12/10 - 14:47
0
2
مثل هميشه عالي قدرت جان
1399/12/10 - 13:19
0
7
درود بر شما
متاسفانه در جامعه ای زندگی می‌کنیم، هرکسی به خودش اجازه میده در هر حوزه اظهار نظر بکنه و عمق فاجعه جایی نمایان میشه که در حوزه‌های کاملا تخصصی ورود می‌کنند.
بزرگان به ما آموخته اند که کم گوی و گزیده گوی چون در
لذا در پایان به این جمله بسنده می‌کنم که ((شنونده بایستی عاقل باشه))

1399/12/10 - 13:05
1
8
دمتون گرم جناب مظاهری ،به نوبه خودم بعنوان یکی از اعضای کوچک خانواده صنعت نفت بابت جوابیه رک و راست شما بدون اینکه توهین خاصی به کسی بشه تشکر میکنم .
1399/12/10 - 12:50
0
8
پاسخ بعضی ها سکوت است،مهندس جان.لازم نبود این همه وقت تلف می کردید
1399/12/10 - 12:46
0
5
وقتی به قول خودت پول مفت بخورن مفت هم حرف میزنن مهندس جان
پاسخ: البته برخی از آنها/ احترام قشر شریف صدا و سیما واجبه
1399/12/10 - 12:42
0
6
آفرین به این قلم
1399/12/10 - 12:41
0
7
درود بر مهندس عزیز، یکی از بزرگان میفرمایند، آدم دانا، آدم نادان را میشناسه، اما آدم نادان آدم دانا را هرگز نمیشناسد، زیرا دانا روزی خود نادان بوده ولی نادان هرگز دانا نبوده است، آنچه مسلم هست آدمای پر بار رفتار و عملکردشون نشان دهنده ی اهمیت و ارزش آن هاست لاکن آدم بی عمل چون طبله غازی فقط سر و صدای الکی دارد، اگر بخواهم دعا کنم که خداوند این گونه افراد را به راه راست هدایت کند بعید میدونم که نتیجه ای بده، چرا که در مقابل هر تغییر به سمت خوبی مقاومت میکنند، پس خدایا راه راست را به سمت آنها کج کن
1399/12/10 - 12:33
0
9
توی صدا و سیما باب شده که برای نشان دادن و عرض اندام باید کسی را نابود کنی یا از روی او رد شوی و البته این گرگ سالهاست با گله آشناست. آقای مظاهری تشکر از شما بابت پاسخ کوبندتان. جلیل دانایی فر
1399/12/10 - 10:36
0
6
سلام مهندس .روزت بخیر .هر چند وظیفه داشتم چند روز پیشتر روز مهندس رو بهت تبریک بگم و یکی دور روز قبل روز پدر را و البته شاید تو هم بایستی روز وکیل رو و روز مرد رو و روز پدر رو به من .....اما اما با همه این تفاسیر و تفاصیل حرفات به دلم نشست اما اما انگار یه کمی عصبانی بودی
انگار که دل پری داری از خیلیا.
1399/12/10 - 10:12
1
7
چاپلوسی تو ایران حد و مرزی ندارد والله
1399/12/10 - 09:39
0
9
با سلام

شما خودت و ناراحت نکن مهندس
انگار انگ زدن به این و اون تو رسانه ملی باب شده تا مجریهای بی تجربه و گاهی بیسواد از آگاهی خودی نشان بدهند و چه قشری بهتر از پرسنل وزارت نفت که هیچ تریبون و رسانه ای واسه صداشون نیست و فریادرسی ندارند.
خیلی وقت میشه که این قشر زحمتکش به حال خود رها شده اند.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • استارت فوتسال محلات شهر برازجان جام ۱۵ با قدرت نمایی مدعیان / تصاویر
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • آغاز عملیات اجرایی پروژه ٣۵٠٠ واحدی سازمان انرژی اتمی
  • بازنده جنگ سخت را برنده جنگ نرم نکنید
  • حضور تیرانداز دشتستانی در مسابقه کشوری بنچ رست ۲۵ متر
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • اسرائیل را چه باید؟
  • دکتر یوسفی؛ مدیری در کنار همکاران
  • .: شهرزاد آبادی حدود 2 روز قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 6 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 7 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 7 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 8 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 8 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 8 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 8 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 11 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 12 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...