امروز: شنبه 08 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 27 اسفند 1400 - 09:45
اختصاصی اتحاد خبر؛

  اتحاد خبر _ حسین جعفری : عید یعنی بازگشت ، دوباره آمدن و گرد هم جمع شدن به شادمانی ؛ عید یعنی جشن و جشن یا یسن  به معنای نیایش است و یسن یا یسنا یعنی نیایش ها . نوروز، یسنِ نیایش و شادمانی ، به پاسِ گذشت یک سال است که از عید پارسال و تمام شدن فصل بهار و شادخواری به فصل تابستان و تلاش و کوشش و سپس پاییزِ برگ ریز و چله ی سرما....

سیر تاریخی جشن نوروز در شاه نامه و روایات اسلامی

  حسین جعفری 
                                                                     
به نام خداوند جان و خرد
که زین برتر اندیشه بر نگذرد


عید یعنی بازگشت ، دوباره آمدن و گرد هم جمع شدن به شادمانی ؛ عید یعنی جشن و جشن یا یسن  به معنای نیایش است و یسن یا یسنا یعنی نیایش ها . نوروز، یسنِ نیایش و شادمانی ، به پاسِ گذشت یک سال است که از عید پارسال و تمام شدن فصل بهار و شادخواری به فصل تابستان و تلاش و کوشش و سپس پاییزِ برگ ریز و چله ی سرماخیز و زمهریر زمستان ، دوباره به فصل رویش و شکوفه و شادی رسیده ایم .
 برگزاری و آغاز نوروز را اگرچه به جمشید پیشدادی نسبت می دهند ولی آیین آریایی نوروز در داستان های ملی ، پیشینه ای بسیار دورتر و دیرتر دارد  و هزاران سال پیش تا کنون بین پارسی زبان ناحیه ی معتدل شمالی یعنی کشور کنونی ایران و همسایگان فارسی زبان در اعتدال ربیعی و برابری شب روز، آغاز فروردین و یا برج حمل برگزار می شده است.

نوروز در شاه نامه
بله ،در داستان های ملی که بهترین و معتبر ترین آن شاه نامه ی فردوسی است برپایی و پایه گذاری نوروز، نخستین بار به جمشید پیشدادی منسوب است ولی پیش از او در زمان بر تخت نشستن گی مرت یا کیومرث نخستین انسان و نخستین پادشاه در باور و فرهنگ ایرانیان هم از جشن نوروز سخن رفته است
"چن آمد به برج حمل آفتاب
جهان گشت با فرّ و آیین و آب
بتابید از آنسان ز برج بره
که گیتی جوان گشت از او یکسره
گیومرث شد بر جهان کدخدای
نخستین به کوه اندرون ساخت جای ...
بعد از کیومرث و داستان سیامک و کشته شدن به دست دیوان و هوشنگ پسر سیامک و کشف آتش که منشا جشن سده است و پادشاهی تهمورث دیوبند ، پسر هوشنگ ، که اختراع خط و نوشتار در شاه نامه به وی  منسوب است به پادشاهی جمشید جم می رسیم
در اهمیت خط و نوشتار و ثبت و ضبط تاریخی آداب و فرهنگ لازم به ذکر است که خاطر نشان کنیم  در شاه نامه ی فردوسی دیوان دشمنان آریاییان هستند حال چه ، منظور از این دشمنان اقوام تمدن های غیر آریایی باشد یا آریاییان شاخه ی شرقی ؛ دیوان خوی و منش نیک ندارند و با آریاییان پیشدادی در ستیزند و سیامک پسر "گَیَ مَرَتَ" یا گیومرث ، نخستین انسان، به دست دیو بچه ای به نام خزروان کشته می شود و سپس "هَیَ شینگَ" یا به زبان امروزی هوشنگ یعنی سازنده ی خانه های محکم به پشتیبانی پدر بزرگش گیومرث به خون خواهی پدر بر می خیزد و با دیوان به جنگ می پردازد یعنی اندیشه ی نیک با اندیشه ی بد یا اهریمن در ستیز است و سرانجام طهمورث یا طمراس پسر هوشنگ بر دیوان چیره می شود و آنان را به خدمت می گیرد و دیوان زینهار می خواهند و زبان می دهند :
 "که مارا مکش تا یکی نو هنر
   بیاموزنیمت که آید به بر
کَیِ نامور دادشان زینهار
بدان تا نهانی کنند آشکار
چن آزادشان شد سر از بند اوی
بجُستند ناچار پیوند اوی
نبشتن به خسرو بیاموختند
دلش را چو خورشید بفروختند
نبشته یکی نی ، چه نزدیک سی
چه رومی ، چه  تازی و چه پارسی
چه سغدی و چینی و چه پهلوی
نگاریدن آن کجا بشنوی
 
و نبشتن را به تهمورث می آموزند و نه یک نوع خط و نبشتن یا دبیری بلکه سی نوع" دِب "یا" دِو" به طمراس یا تهمورث می آموزند و به همین دلیل تهمورث را "دیو بند " می گویند و این عبارتی ایهامی است یعنی هم کسی که دیوها را شکست داد و تسلیم کرد و هم به معنای کسی که نوشتن و دیوانی آموخت .
به دلیل این که نوشتن کار دیوان بود یکی از نام های خط و نوشتار نیز دیو یا دِو است که بعدها دب هم گفته شد و اکنون این نام را در واژه هایی مانند دبستان ، دبیر ، ادب ، دیوان و... می بینیم .
طهمورس یا طمراس یعنی دارای سگ های قوی  و شکست دهنده ی دیوان یا آریاییان شاخه ی شرقی او بوده است و به همین دلیل برخی بر این باورند که خط سانسکریت هندی که نوشتار فرهنگی آریاییان شرقی است بر خط های دیگر در فارسی باستان پیشی تر است چرا که طهمورس را دیوان  دیو یا دب آموختند .

پس دیو یکی از نام های اکومن در بین آریاییان شاخه ی غربی بوده است بر خلاف دیدگاه آریاییان شاخه ی شرقی که دیو یا دوو را خدای پاک می دانستند و این هنوز در فرهنگ ما ریشه دارد و دنیا و مردمان را با دو نگرش می سنجیم
اندیشه ی نیک یا وهومن یا بهمن
اندیشه ی بد یا اکومن ، اکوان یا اهریمن و ابلیس یا شیطان
تا قرن های اخیر بسیاری از عوام و حتا غیر عوام خط و نوشتن را کاری شیطانی می دانستند و از نوشتن و یادگیری نشانه های نوشتاری خود و فرزندانشان را پرهیز می دادند و این نشانه ها را علایم شیطانی می دانستند و می گفتند دانستنی های انسان باید زبانی و از راه گوش باشد و در سینه اش حفظ شود .
ولی باید بدانیم که خط و نوشتار چه دیوانی باشد و یا بهمنی ؛ مبنای تاریخ بشر است و در شاه نامه ی فردوسی از آن به عنوان یک هنر یاد شده است که دانستنی های بشر با این علامت ها و نشانه ها ثبت و ضبط می شود و برای نسل های بعدی یادگار گذاشته می شود و خط و نوشتار بود که  تحوّلی در جهان به وجودآورد و برای همه ی دست آوردهای فکری و فرهنگی بشر تاریخ ساخته شد
 نوبت به  فرزندِ تهمورث ، جمشید پیشدادی که می رسد ، هفت سد سال پادشاه بود و بسیاری از فلزات را کشف کرد و کاخ ها ساخت و اندازه و هنجار گذاشت و برترین کار منسوب به او پایه گذاری نوروز است که در شاه نامه چنین آمده است
"همه کردنی ها چن آمد به جای
ز جای مهی برتر آورد پای
به فرِّ کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت
که چون خواستی دیو برداشتی
زهامون به گردون بر افراشتی
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمان روا
جهان انجمن شد بر تخت اوی
شگفتی فرومانده از بخت اوی
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند

عید نوروز مورد احترام و نکوداشت تمام آیین های بزرگ جهان است از جمله در آیین میترایی  ، زرتشت ، یهود ، مسیح و دین مبین اسلام  از نوروز به نیکی یاد شده است اگرچه برخی می پندارند نوروز عید زرتشتیان است ولی چنانکه ذکر شد در شاه نامه ی فردوسی عید نوروز به جمشید پیشدادی منسوب است در صورتی که  پیامبر زرتشت هزاران سال پس از پادشاهی جمشید و در گاه پادشاهی لُهراسپ و پسرش گُشتاسپ ، جانشینان کیخسرو کیانی ظهور کرده است .

بعد از جمشید پیشدادی که به جمشید جم  نامبردار است و عنوان جم برای جمشید به دو دلیل است یکی این است که دارنده ی جام گیتی نمای است و دیگری این که برپای کننده ی قوانین اجتماعی و تقسیم کار و ساختن خانه و حساب است و نشان می دهد که برپایی نخستین تمدن و گذار از زندگی شبانی و خوراک جویی به زندگی کشاورزی و یکجا نشینی و به وجود آمدن تمدن و تجارت و پیشه ها نیز نخستین بار در فرهنگ ایرانی گاه او بوده که البته مجال گفتار در آن نیست .
 سیر برپایی و سخن از نوروز را پس از جمشید و به بعد از دوره یِ هزار ساله یِ نکبت بارِ چیرگیِ  "اژی دهاک " یا همان ماردوش سه پوزه ی شش چشم و خیزش کاوه ی آهنگر و برتخت نشستن آفریدون پسر آبتین و ماجراهای بند کردن ضحاک و سپس اقتدار دوباره ی ایرانیان و تشکیل امپراتوری پهلوانی و تقسیم کشور بین فرزندان فریدون ، سلم و تور و ایرج و با گذشتن از رزم های پهلوانی بین ایرانیان و تورانیان به گاه کیخسرو می رسانیم  زیرا پس از جمشید اوست که جام جم را در دست دارد .
شب زادن کیخسرو، پسر سیاوش ، شهید شاه نامه ، نیز پس از مرگ پدر، شب آغاز سال نو بوده است که در شاه نامه چنین آمده است .
"شبی قیرگون ماه پنهان شده
به خواب اندرون مرغ و دام و دده
چنین دید سالار پیران به خواب
که شمعی برافروختی ز آفتاب
سیاوش بر شمع تیغی به دست
به آواز گفتی نشاید نشست
از این خواب نوشین سر آزاد کرد
ز فرجام گیتی یکی یاد کرد
که روزی نو آیین و جشنی نو است
شب سور آزاده کیخسرو است ...

 اضافه کنیم که : جهان پهلوان رستم پس از ماجرای شهادت سیاووش در غربت در برابر دسیسه های سودابه و کشتن او، کی کاووسِ خود سر را مجاب می کند که فرزند سیاووش یعنی کی خسرو که به همت گیو، داماد رستم و پسر گودرز به ایران آورده می شود بر تخت شاهی بنشیند و اوست که پس از جمشید ، کی خسرو ، جام جهان نما ، نمادِ اقتدار یک پارچه ی ایران را در دست دارد و هرسال در برپایی نوروز این جام را به دست می گیرد و در آن می نگرد و احوال دوست و دشمن را رسد می کند
در شاه نامه و در ماجرای عاشقانه ی دلدادگی بیژن پسر گیو به منیژه دختر افراسیاب و رفتن به ارمان وفریب خوردن از گرگین میلاد و افتادن در دام عشق و دستگیری او در کاخ منیژه و اسیر شدن درچاه افراسیاب
کیخسرو به گیو چنین می گوید :
"بمان تابیاید مه فوردین
که بفزاید اندر جهان هور دین
بدانگه که بر گل نشاندت باد
به سر بر همی گل فشاندت باد ...
بخواهم من آن جام گیتی نمای
شوم پیش یزدان بباشم به پای
کجا هفت کشور بدو اندرا
ببینم برو بوم هر کشورا ...
بگویم تورا هرکجا بیژن است
به جام این سخن مر مرا روشن است...
چو نوروز خرم فراز آمدش
بدان جام فرخ نیاز آمدش ...
بنابراین در زمان کیخسرو نیز جشن نوروز برپا می شده است و این نیز نمونه ای از بر پایی نوروز در دوره ی کیانی است
مصداق های برپایی نوروز و آمدن واژه یِ نوروز در شاه نامه و اشاره به این جشن برپایی سال نو و یا واژه هایی در معنای نوروز و گردش سال و آیین نوروزی به پنجاه مورد می رسد و شاه نامه سندی معتبر است در ثبت و پوشش آیین های مانند نوروز ، تیرگان ، مهرگان یا جشن ملی ، چله و آغاز زمستان و جشن آیین آتش یا سده ، جشن چهار شنبه سوری و گذشتن سیاوش از آتش و خرده جشن هایی که در مطابقت نام روز و ماه برگزار می شده که مجال پرداختن به این همه نیست و بررسی یک فرهنگ کهن را در نوشته ای فراخ و گسترده می طلبد
از برپایی نوروز و پرداختن به جزییات در کتاب اوستا نشانه هایی  نیست ولی  در بخش بندهش اشاره هایی شده است . در دوره ی هخامنشیان و اشکانیان نیز از برپایی نوروز چندان آگاهی در دست نیست ولی آثاری که به شکل حجاری  در تخت جمشید که نمایندگان ملل گوناگون را به هنگام بار نمایش می دهد این اندیشه را قوت می بخشد که این بار سالانه و به هنگام جشن نوروز و تقدیم هدایا بوده است ولی برپایی نوروز و جزییان این جشن در دوره ی ساسانیان در منابع و آثار مورخان سده های سوم تا پنجم هجری ذکر شده است که به چند بیت از شاه نامه اکتفا می کنیم


نوشیروان به خواب دیده بود که سد هزار از تازیان با هیونان مست و مهار گسسته از اروند رود می گذرند و همه ایران را ویران می کنند ؛ آتش در آتشکده ها خاموش و جشن های نوروز و سده متروک می شوند
      "هم  آتش  بمُردی  به  آتشکده
      شدی تیره نوروز و جشن سده
     نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر
    ز اختر همه تازیان راست بهر"
و این خواب در زمان یزدگرد سوم به حقیقت پیوست و اعراب آمدند، مداین را مدینه برافگند، آتشکده ها خاموش و همه جشن های زردشتیان فراموش شد، مگر نوروز که تا روزگار ما ادامه یافت. چون این جشن پشتوانه ی  طبیعی دارد. فصل زندگی و رویش.دوباره و درست زمانی است که زمستانسرما و سختی به پایان می رسد و بهار نوآیین، آغاز می گردد. و این آغاز، هرسال تجدید می شود. چون از دیدگاه گذشتگان ما، آغاز تاریخ بشراست. این حادثه بزرگ در ذهن ناخودآگاه مردم ثبت شده است. و باز این مردم اند که آن را با هر سختی یی حفظ می کنند. نوروز با دین و آیین مردم سازگاری پیدا کرده و حالا برگزاری آن جزیی از زندگی مردم  محسوب می شود.  و نمی توان با اقوال و سخنان بی مایه و اساس و اسناد از ذهن و زبان مردم ، پس از هزاران سال آن را سترد
در شاه نامه چنین آمده است که جشن و نیایش نوروز در آتشکده برپای می شده است
"چو شد ساخته جای آتشکده
همان جای نوروز و جشن سده"

در سرگذشت خسرو پرویز می خوانیم؛ خسرو تخت طاقدیس،ایوان کسری  را پس از سده ها که ویران و فراموش شده بود، عمارت کرده نخستین بار جشن نوروز را در آن برگزار نمود. هنگامی که کار طاقدیس آغاز شده بود بافنده یی در چین، برابر با آن، فرش بزرگی را آماده می کرد. گفته شده است که این فرش زربفت، پنجاه و هفت در پنجاه و هفت پهنا داشت.  نقش آسمان باستارگان، نقشه هرهفت کشور با تصاویر چهل و هشت پادشاه در آن، در مدت هفت سال بافته شده بود . در نوروزی که طاقدیس را افتتاح می کردند، این فرش از جانب همان بافنده چینی برای خسرو اهدا شد
"سر سال نوهرمز فوردین
بیامد برِ شاه ایران زمین
ببرد آن کیی فرش نزدیک شاه
گرانمایگان بر گرفتند راه
بگسترد نوروزآن جامه را
زشادی جدا کرد خود کامه را"
یعنی به هنگام برپایی جشن نوروز هدایا تقدیم می شده است


 شاید این همان فرش بزرگ بود که در سقوط مداین به دست ِ اعراب به عنوان غنیمت، به مدینه فرستاده شد و در آن جا آن را پارچه پارچه کرده میان مجاهدان تقسیم کردند.

و باز همین خسرو پرویز در باغی که ساخته بود، نوروز را دو هفته جشن گرفت. در همین باغ بود که باربد، خود را معرفی و هنرش را عرضه کرد
"بدان باغ رفتی به نوروز شاه
دو هفته ببودی بدان جشن گاه"
از آیین های نیکوی نوروزی که در شاه نامه آمده است آزاد کردن اسیران و زندانیان بوده است و بخشودن گناهکاران
"زتخت کیان دورتر بنگرید
هر آن کس که کهتر بود بشمرید
وزان پس گنهکار وگر بی گناه
نماند کسی نیز در بند شاه
به ارزانیان جامه ها داد نیز
زدیبا و دینار و هرگونه چیز
هر آنکس که درویش بودی به شهر
که اورا نبودی زنوروز بهر
به درگاه ایوانش بنشاندند
درم های گنجی بر افشاندند"
در شاهنامه آمده است، هنگامی که یزدگرد بزه گر برپسرش بهرام  گور، خشم گرفت و او را در منزل  زندانی کرد، او تنها در مهرگان و نوروز و به میمنت این جشن ها توانست از خانه بیرون بیاید
"بدو خانه زندان کن و باز گرد
نزیبد بر او گاه و ننگ ونبرد
به ایوان همی بود خسته جگر
ندید اندر آن سال روی پدر
مگر مهر و نوروز و جشن سده
که او پیش رفتی میان رده"
 میان رده یعنی جزو دیدار کنندگان با شاه بود .



نوروز در نزد آریاییان تقدس داشت. آن ها به نوروز سوگند یاد می کردند. هنگامی که خسرو را از قدرت خلع و کور کردند، باربد در شیون او گفت:
"به یزدان و نام تو ای شهریار
به نوروز و مهر و به خرم بهار"



و نوروز را به عزیزان و بزرگان خویش مبارک باد می گفتند

                 "بدین شاه،  نوروز  فزخنده  باد
                 دل  بدسگالان   او   کنده  باد

                                                                     

نوشیروان به کارداران خویش نوشته بود که اگر در نوروز، باران نبارید و خشک سالی آمد، از مردم باژ نگیرند.

                 "همان  گر نبارد به  نوروز نم
                 زخشکی شود دشت  خرّم  دژم
                 مخواهید باژاندرآن بوم ورست
                 که ابر بهاران به باران نشست
                 چو بودی سر سال نو  فوردین
                که رخشان شدی در دل ازهور دین
                 نهادی  یکی  گنج خسرو  نهان
                که   نشناختی  کهتری  در   جهان"

                                                               
جشن نوروز به استناد شاه نامه هرچه با شکوه تر برگزار می شده است.  نوروز در حقیقت جشن شادکامی ها و شادخواری های مردم بود بازی هایی از هرنوع و از جمله اسپ دوانی صورت می گرفت:

در باره بهرام آن جا که او می خواهد اسپی بگزیند، آمده است:

                 "من اسپ آن گزینم که اندر نشیب
                 بتازم  نبینم  عنان  از  رکیب
                 چو با  تک  چنان  پایدارش  کنم
                 به نوروز  با  باد  یارش  کنم ...

نوروز در روایات اسلامی :
لازم به ذکر است که روایت ، اعتبار علمی ندارد و تاریخ محسوب نمی شود ولی برخی روایات از پشتوانه هایی همچون اقوال بزرگان و ذکر در منابع و مواخذ نزدیک به واقعه برخوردار است
پیش از سقوط امپراتوری ساسانی به دست عرب های مهاجم ، نوروز آریایی مانند بسیاری دیگر از نمود های دینی و فرهنگی در بخش های زیادی از سرزمین های تابع دولت ساسانی و همسایگان جایگاه والا و شناخته شده ای داشت و بسیاری از ملل این آیین را بنا به موقع طبیعی آن که به هنگام حلول خورشید در برج حمل و آغاز رستاخیز طبیعت بود با خشنودی و علاقه ی بسیار برپای می داشتند .
قدیمی ترین خبری که از برپایی نوروز در دوره ی اسلامی ذکر شده این است که "هرمزان "استاندار خوزستان در زمان خلافت عمر بن خطاب ، خوانچه ای از شیرینی و اقلام نوروزی برای علی بن ابی طالب می فرستد و حضرت مناسبت آن را می پرسد می گویند به مناسبت عید نوروز است و حضرت می فرماید هر روز را برایمان نوروز سازید و شیرینی ها را با اطرافیان خوردند و ظروف گران بها ی آن را به جای خراج کشاورزان آن استان به حساب آوردند.
جرجی زیدان می نویسد در زمان معاویه بر مردم هدایایی معین می کردند و نخستین کسی که در اسلام هدایای نوروزی و وصول آن را معمول کرد حجاج بن یوسف ثقفی بود ولی عمر بن عبدالعزیز این رسم را ملغا کرد و در دربار خلفا ی اموی جشن ها و آداب رسوم ایرانیان برگزار می شد و پیروی از شیوه ی زندگی و لباس و خوراک شاهان و مردم ایران از مفاخر تازیان بود
در زمان خلفای عباسی نیز جشن های ایرانی به ویژه نوروز با اهمیت و شکوه برگزار می گردیدو در سراسر قلمرو عباسیان نوروز یک جشن رسمی محسوب می شد  
در امارت ها و حکومت های ایرانی پس از اسلام نخستین کسی که به برپایی نوروز فرمان داد عبدالله بن طاهر بود . وی نوروز و مهرگان را با شکوه  دیرین و رسوم آن برگزار می کرد. محمد بن حسن بن مصعب نقل کرده است که عبدالله را به جشن نوروز و مهرگان در خزانه یک پیراهن نماند و آن چه داشت از خزانه بیرون آورد و به مردم داد .و سامانیان نیزکه امرای فرهنگ دوست و ایرانی نژاد بودند در بر پایی نوروز و دیگر جشن های ایرانی اهتمام تام داشتند .  در دوره ی ترکان و مغولان و ایل خانا ن مغول وزرای ایرانی و فرهنگ دوست نیز به تقلید از ساسانیان نوروز را برپای می داشتند تا این که در دوره ی صفویه رستاخیزی در توجه به آداب و آیین های ایرانی به وجود آمد
 با بیان روایات و احادیث از ائمه در صحت و درستی جشن هایی مانند نوروز ایرانی این جشن ها و آیین ها رنگ و بوی مذهبی گرفت و با جلال و شکوه و تشریفات هرچه بیشتر برگزار می گردید
این روایات و بیشتر احادیثی که در مورد نوروز ذکر شده در مجموعه ی عظیم بهار الانوار مرحوم مجلسی در دوره ی صفویه گرد آوری شده و همین پشتوانه ای مستحکم بود که نوروز در دوره ی صفویه که یک حکومت مذهبی شیعی بود با رنگ و آب هرچه تمام تر برگزار می شد
چه این روایات مبتنی بر واقعیت و تاریخ باشد یا نباشد رنگ و بوی اسلامی دادن به آیین های کهن و رواج دوباره ی آن ها در دوره ی اسلامی و انتساب های دیگر به بزرگان دین و اهل بیت مانند این که شهربانو دختر یزد گرد ، همسر امام حسین بوده و یا احادیث و اقوالی از زبان ائمه (ع) و صحابه در مورد نوروز و یا هر واقعه ی دیگر از تیز هوشی و ذکاوت ایرانیان است که موجب انتقال و رسوخ فرهنگ  آبا و اجدادی خود به دوره ی جدید شدند تا به بوته ی فراموشی سپرده نشود و همین موجب شد که بسیاری از نمودهای فکری و فرهنگی ایران باستان در دوره ی اسلامی از زمان خلفا تا دوره های  حکومت های ایرانی نژاد و حاکمیت ترکان و مغولان و ایلخان های جانشین مغول رواج و رونق یافت و به عنوان مثال در دوره ی خلفای عباسی نوروز از جشن های بزرگ بود و هرسال با شکوه برگزار می شد و ایرانیان که نمی توانستند یک باره از آداب و رسوم و دانش پدران خود دست بکشند آثار مکتوب ومنابع آیین و فرهنگ خود را به زبان عربی که زبان حاکم بود برگرداندند و بر حاکمان و بزرگان دین عرضه کردند و در دل آنان شیرن کرده و رواج دادند

به یک نمونه از این که حدیث " نوروزیه " از معلی بن خنیس است می پردازیم
چنین روایت کرده معلی بن خنیس که در روز نوروز نزد منبع حقایق و دقایق ، امام جعفر صادق علیه السلام رفتم . فرمود آیا می دانی امروز چه روزی است ؟ گفتم فدای تو شوم روزی است که عجمان ( ایرانیان ) تعظیم آن نمایند و هدیه به یکدیگر می فرستند . فرمود به خانه ی کعبه سوگند که باعث آن تعظیم امری قدیمی است . بیان می کنم برای تو تا بفهمی . گفتم ای سید من دانستن این را دوست تر دارم از آن که دوستان مرده ی من زنده شوند و دشمنان من بمیرند .
پس فرمود :  ای معلی  ، نوروز، روزی است که خدای تعالی ، عهد نامه از ارواح بندگان خود گرفته که او را بندگی نمایند و دیگری را با  او شریک نسازند و ایمان بیاورند به فرستاده ها و حجت های او و ائمه ی معصومین صلوات الله علیهم اجمعین .
نوروز اول روزی است که آفتاب طلوع کرده و بادی که درختان را بارور می سازد وزیده و خرمی زمین آفریده شده و روزی است که کشتی نوح بر زمین قرار گرفت و روزی است که خدای تعالی زنده گردانید جماعتی را که از بیم مرگ از شهر و دیار خود بیرون رفته بودند و چندین هزار کسی بودند  - پس اول حق تعالی ، حکم کرد ایشان را که بمیرند بعد از آن زنده گردانید .
نوروز روزی است که جبریل علیه السلام بر حضرت رسالت ، صلی الله علیه و آله نازل شد به وحی . و روزی است که آن حضرت بت های کفار را شکست . و همچنین روزی است که حضرت ابراهیم علیه السلام بت های کفار را شکست
نوروز روزی است که حضرت رسالت، صلی الله علیه و آله امر فرمود یاران خود را با حضرت امیرالمومنین علیه السلام بیعت امارت فرمایند .
نوروز روزی است که قایم آل محمد ، حضرت حجت علیه السلام ظاهر می شود و بر دجال ظفر می یابد و هیچ نوروزی نیست که ما توقع خلاصی از غم نداشته باشیم زیرا این روز به ما و شیعیان ما نسبت دارد ایرانیان آن را حفظ کرده اند و شما آن را ضایع کرده اید .... "

                "همه ساله بخت توپیروز باد
                همه روزگار تو نوروز باد"


نوروز، روز پیروزی است. پیروزی نو بر کهنه و پیروزی حق بر باطل

                 "که خسرو به هرکار پیروز باد
                همه روزگارش چو نوروز باد"

هر روزتان نوروز ، نوروزتان پیروز     - حسین جعفری ، نوروز 1401



کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • استارت فوتسال محلات شهر برازجان جام ۱۵ با قدرت نمایی مدعیان / تصاویر
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • آغاز عملیات اجرایی پروژه ٣۵٠٠ واحدی سازمان انرژی اتمی
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • بازنده جنگ سخت را برنده جنگ نرم نکنید
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • اسرائیل را چه باید؟
  • دکتر یوسفی؛ مدیری در کنار همکاران
  • .: شهرزاد آبادی 1 روز قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 6 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 7 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 7 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 8 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 8 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 8 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 8 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 11 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 12 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...