امروز: جمعه 07 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 31 تير 1400 - 09:00
اختصاصی اتحادخبر/سرویس ادبیات حماسی

اتحادخبر-مهدی بُردبار:در داستانِ بیژن و منیژه در شاهنامه بیژن و گُرگینِ میلاد از سویِ کَی خسرو برایِ نجاتِ اِرمانیان که از گرازهایی که به مزارع و درختان و کِشت کارِ آنان آسیب رسانده بودند و نزدِ وی دادخواهی کرده اند رهسپارِ دیارِ آن می شوند. در آن جا گُرگینِ میلاد از یاری رساندن به بیژن استنکاف می ورزد و به او می گوید که تو خواستی به نبردِ گرازها بیایی...

رسمی پارسی در شاهنامه و کتابخانه ی تاریخیِ دیودوروسِ سیسیلی

مهدی بُردبار:

 

در داستانِ بیژن و منیژه در شاهنامه بیژن و گُرگینِ میلاد از سویِ کَی خسرو برایِ نجاتِ اِرمانیان که از گرازهایی که به مزارع و درختان و کِشت کارِ آنان آسیب رسانده بودند و نزدِ وی دادخواهی کرده اند رهسپارِ دیارِ آن می شوند. در آن جا گُرگینِ میلاد از یاری رساندن به بیژن استنکاف می ورزد و به او می گوید که تو خواستی به نبردِ گرازها بیایی. بیژن تصمیم می گیرد به تنهایی به نبرد گرازها برود و با از بین بردن آن تا دندان هایشان را برمی دارد تا نزدِ کَی خسرو ببرد. اما در این گُرگینِ میلاد از بَدنامی خود نزدِ کَی خسرو و ایرانیان می ترسد (که چرا بیژن را یاری نکرده است) و بنابراین اهریمن دلِ گُرگین را از راهِ راست برمی گرداند و گمراه می کند و برای بیژن نقشه ی بَد و شومی می کشد. به وی می گوید: مکانی سرسبز و خرم و باصفا و خوش آب و هوا در همین نزدیکی است که منیژه دخترِ افراسیاب در آن جا جشنگاهی برپا می کند و تا آن جا یک روز راه است. به آن جا برویم و چند تا پری چهره از ایشان بگیریم و برای کَی خسرو ببریم. آز باعث می شود که بیژن سخنِ گُرگینِ میلاد را بپذیرد و با او به آن مکان برود. هنگامی که به آن جا می رسند جشنگاه را می بینند و  بیژن جامه ی شاهانه می پوشد و به نزدیکِ خیمه ی منیژه می رود و منیژه وی را زیر درختی می بیند و مهرش به او می نشیند. منیژه پیکی سویِ بیژن می فرستد که بداند او کیست. بیژن به پیک می گوید من بیژن فرزندِ گیو هستم و برای کشتن گرازها آمده ام. بالاخره منیژه گفتارِ بیژن را از پیک می شنود و بیژن به سوی خیمه ی وی می رود. در آن جا بیژن و منیژه سه روز و سه شب مشغول شادخواری و خوردنِ مَی می شوند و آوازِ بربط و چنگ می شنوند. هنگامی که وقتِ رفتن فرا می رسد و بیژن در خواب مستی به سر می برد منیژه همدمان خود را فرا می خواند و به آنان می گوید که داروی هوش بر را با مَی بیامیزند و به بیژن بدهند تا همچنان در خواب بماند:

منیژه چو بیژن دُژم روی ماند

پرستندگان را برِ خویش خواند

چو هَنگامِ رفتن فرازآمدش

به دیدارِ بیژن نیاز آمدش

بفرمود تا دارویِ هوش بر

پرستنده آمیخت با نوش بر

و اما بعد از این ماجرا بدین ترتیب منیژه ، بیژن را به کاخ می برد:

عَماری بسیچید رفتن به راه

مرآن خُفته را اندرو جایگاه

ز یکسو نشستنگهِ کام را

دگر ساخته خواب و آرام را

بگسترد کافور بر جایِ خواب

همی ریخت بر چوبِ صندل گُلاب

چُن آمد بنزدیکِ شهر اندرا

بپوشید بر خُفته بر چادرا

نهفته به کاخ اندرآمد به شب

به بیگانگان هیچ نگشاد لب

چنان که اشاره رفت هنگامی که منیژه قصدِ بردنِ منیژه به کاخ را دارد وی را در حالتِ بی هوشی در کجاوه ای می خواباند و خود نیز در کنارِ وی در سویِ دیگر بر جایگاهش می نشیند سپس شبانگاه بدون این که به کسی (بیگانه ای) چیزی بگوید یا بازخواستی پس بدهد ، پنهانی بیژن را وارد کاخ می کند. در اینجا مشاهده می شود که یک مرد (یعنی بیژن) را برای این که بتوانند به صورتِ پنهانی به کاخ انتقال دهند وی را در کجاوه ای که مخصوص زنان است می خوابانند. این روایت با روایتی که در کتابخانه ی تاریخیِ دیودوروسِ سیسیلی (که این روایت را رسمی پارسی می داند) برای انتقالِ تمیستوکلس یونانی که از وطن خود (یعنی یونان) فراری بود و می خواست به دربارِ شاهِ بزرگ (یعنی اردشیرِ درازدست) پناهنده شود همانندی و مشابهت دارد. همچنین این دو روایت مانند بسیاری از روایت های دیگر شاهنامه و تاریخ های یونانی در طولِ زمان دچارِ انحراف هایی شده است اما چارچوبِ اصلی آن همچنان پابرجا مانده است. برای درکِ بهترِ این موضوع ما در این جا عینِ روایت را از کتابِ یونانیان و بربرها نوشته ی دکتر امیر مهدی بدیع می آوریم و همانندی ها را نشان خواهیم داد.

دیودوروسِ سیسیلی می نویسد: " در میانِ پارسیان رسم بر آن است که هر مردی که یکی از زنانِ شاه را هدایت می کند (در داستان بیژن و منیژه هدایت کننده خودِ منیژه است) او را با ارابه ای (همان کجاوه) سر پوشیده می برد (چنان که در داستانِ هفتخانِ اسپندیار این بیت آمده است):

عَماری بسیچید و دیباجُلَیل

کنیزک ببردند چینی دو خَیل

" (جُلَیل) در لتِ یکم به معنای پرده ای ست که روی کجاوه ی زنان می کشند که باعث می شده داخلِ کجاوه دیده نشود. "

و کسانی که با یکی از این ارابه ها مواجه شوند حق ندارند بپرسند چه کسی در آن است یا بخواهند کسی را که چنین سفر می کند ببینند. (همان گونه که وقتی منیژه بیژن را شب هنگام واردِ کاخ می کند با هیچ کسی نه در مورد بیژن صحبتی می کند و نه کسی از وی می پرسد که چه کسی در کجاوه ی اوست):

نهفته به کاخ اندرآمد به شب

به بیگانگان هیچ نگشاد لب

دیودوروسِ سیسیلی ادامه می دهد: "لوسیتید (یعنی کسی که قرار بود تمیستوکلس را در ارابه ی زنان بگذارد و نزدِ اردشیرِ درازدست ببرد) به فکر افتاد از این رسم برایِ اجرایِ نقشه اش استفاده کند: دستور داد یکی از این ارابه ها ، آراسته به فرش ها پوشش هایِ باشکوه فراهم آورند ، (در اینجا منیژه به برای آراستن کجاوه به جای فرش و پوشش هایِ باشکوه با گستردنِ کافور و پالودنِ گلاب بر صندل در آراستن و آماده گردانیدنِ جای خواب بیژن می کوشد):

بگسترد کافور بر جایِ خواب

همی ریخت بر چوبِ صندل گلاب

سپس (لوسیتید) تمیستوکلس را در آن جای داد (همان گونه که منیژه ، بیژن را در کجاوه جای داد) و به این نحو کاملاً فارغ از نگرانی بابتِ امنیتش او را بدون کمترین خطر به مقصد رساند. (همان گونه که منیژه ، بیژن را بدون کمترین خطر و آسوده از نگرانی بابت امنیتش او را به کاخ آورد.)

در پایان گفتن یک نکته ضروری به نظر می رسد و آن اینکه در هر دو ماجرا یعنی در روایتِ شاهنامه و کتابخانه ی تاریخیِ دیودوروسِ سیسیلی یک مرد (یعنی بیژن و تمیستوکلس) با ارابه و کجاوه ی زنان به کاخ منتقل می شوند که یکی دیگر از وجوهِ همانندی این دو روایت است.

 

 

پی نوشت:

 

بدیع ، امیر مهدی ، (۱۳۸۶) ، یونانیان و بربرها ، دوره ی پانزده جلدی ، جلد ششم ، انتشاراتِ بلخ

خالقیِ مطلق ، جلال ، (۱۳۹۳) ، «شاهنامه» ، دوره ی هشت جلدی ، دفترِ سوم ، انتشاراتِ مرکزِ دایرةالمعارفِ بزرگِ اسلامی (مرکز پژوهش های ایرانی و اسلامی)

خالقیِ مطلق ، جلال ، (۱۳۹۳) ، «یادداشت های شاهنامه» ، بخشِ دوم و سوم ، انتشاراتِ مرکز دایرةالمعارفِ بزرگِ اسلامی (مرکز پژوهش هایِ ایرانی و اسلامی)



کانال تلگرام اتحادخبر

مرتبط:
» اخوان ، رنگ ِ حماسه ی شعر [بيش از 3 سال قبل]
» ایرانشــــهر [بيش از 2 سال قبل]
» گفتاری در بابِ نژادِ رستم [بيش از 2 سال قبل]
» از قصرِ سپید تا کاخِ سفید [بيش از 3 سال قبل]
» شاهنامه و اوستا (۱۲) [بيش از 3 سال قبل]

نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • روز سعدی و نکته‌ای نغز از گلستانش
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • آغاز عملیات اجرایی پروژه ٣۵٠٠ واحدی سازمان انرژی اتمی
  • بازنده جنگ سخت را برنده جنگ نرم نکنید
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • اسرائیل را چه باید؟
  • .: شهرزاد آبادی 1 روز قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 5 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 6 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 6 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 7 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 7 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 7 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 7 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 10 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 11 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...