امروز: شنبه 08 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 01 فروردين 1394 - 20:20
گفتگو با سید اسماعیل بهزادی، محلی سرای مطرح استان

اتحاد جنوب: آوانگاری و ترجمه هم چنگی به دل نمی زند مردم بی دل و دماغ هستند حتی حوصله گوش دادن به شعر گویشی هم ندارد تا چه رسد به مطالعه آن، چون کم کم جوانان از گویش محلی فاصله می گیرند پدر و مادرها مرتب تذکر می دهند درست صحبت کن؛ مثلاً بگو آب نگو او، عیب است و سایر کلمات همه را عیب می دانند پس چشم امیدی به نسل آینده نیست و دارند از...

اتحاد جنوب- محمد غلامی:
 سید اسماعیل بهزادی متولد 1328 دشتی از چهره های مطرح شعر محلی استان بوشهر به شمار می رود. شعرهای  محلی ایشان در قالب نوار در اختیار علاقه مندان به شعر محلی قرار گرفته است.
 بهزادی کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارس ست و چند مجموعه شعر (به زبان معیار) در کارنامه ی ادبی او به چشم می خورد.
«در سال ۱۳۷۰ نخستین مجموعه شعری اش به نام «آوای دشت» که شامل اشعار نیمایی و سپید و غزل است، منتشر گردید و آثار دیگر او «دلت که آن همه دریا بود» و «نامت چه مستعار مانده است» در سال ۱۳۸۲ منشر شد. او از جمله شاعرانی است که هم در شعر کلاسیک و هم شعر نو مهارت و تسلط کافی دارد». (دانشنامه ویکی پدیا)
با این شاعر پیشکسوت پیرامون شعر محلی به گفتگو نشسته ایم.  


دورنمای شعر محلی را چگونه می بینید؟
شعر محلی استان به دلیل محدودیت جغرافیایی چندان مخاطب ندارد.


آوانگاری و ترجمه هم چنگی به دل نمی زند مردم بی دل و دماغ هستند حتی حوصله گوش دادن به شعر گویشی هم ندارد تا چه رسد به مطالعه آن، چون کم کم جوانان از گویش محلی فاصله می گیرند پدر و مادرها مرتب تذکر می دهند درست صحبت کن؛ مثلاً بگو آب نگو او، عیب است و سایر کلمات همه را عیب می دانند پس چشم امیدی به نسل آینده نیست و دارند از آن فاصله می گیرند. چگونه به شعر گویشی توجه کنند وقتی واژه های گویشی یکی یکی از بین می روند؟ چه انتظاری به دورنمای شعر گویشی باید داشت؟

با وجود چند نوار شعر از شما آیا در اندیشه ی چاپ کتاب شعر محلی هستید؟
بله دو کتاب با گویش محلی در دست چاپ دارم یکی «عشق و بهار دشتی» و دیگری «ماجراهای دی علو» ست. قبلاً هم گفته ام از کتاب با گویش محلی استقبال نمی شود. علتش هم این است که مردم با کلمات محلی به صورت نوشتاری هم آشنا نیستند؛ مثلاً  خواننده کلمه «نمی گذارد» را هزاران بار بصورت نوشتاری دیده و شنیده، اما کلمه «نواینلِه» را که همین معنی را می دهد و از مصدر «هلیدن» = نمی هلد = نه وامهله = نواینله شاید چند باری شنیده باشد، اما به شکل نوشتن جایی ندیده چون خواندن این نوع کلمات برایش مشکل است به کتابی که پر از این کلمات است رغبتی نشان نمی دهد؛ حتی متأسفانه کتاب های دیگر با زبان معیار هم کم کم همین سرنوشت را پیدا کرده اند. کتاب خرها نه کتاب خوان ها چند دسته اند:
1ـ عده کمی برای مطالعه 2ـ عده ای برای اینکه کتابخانه اشان پر شود و انواع کتاب ها را داشته باشند. 3ـ عده ای هم چون نویسند یا شاعر، دوست و یا همشهری آن هاست اقدام به خرید کتاب می کنند.

جایگاه طنز در شعر محلی؟
طنز در شعر محلی نسبت به موضوعات دیگر جایگاه خاصی دارد و طرفداران بیشتر و من اگر به طنز رو می آوردم به دلیل استقبال مردم بود. با شعر طنز بیشتر می توان با مردم ارتباط حاصل کرد. مردم دوستدار طنز اجتماعی و شخصی هستند. طنزهای من بیشتر طنز شخصی است؛ هرچند طنزهای اجتماعی ماناترند، ولی اگر قرار باشد همه روی به طنز اجتماعی بیاورند یکنواخت می شود. هر شاعری باید روش خود را دنبال کند. مرا با این نوع طنز می شناسند و می پسندند؛ پس ادامه می دهم.

کلیدی ترین شخصیت شعر محلی شما «دی علو»ست، شخصیتی که معرف نام شماست. از دی علو چه خبر؟
با دی علو دوره ها و ماجراهای فراوانی گذرانده ام. بعد از چاپ کتاب «دی علو» و خواندن آخرین شعر از این سری ماجراها از آخرین ماجرایی که بین من و دی علو می گذرد متوجه می شوید که این ماجرا آخرین اتفاقی است که پیش آمده است و تصدیق می کنید که باید پایان ماجرا باشد.

خانواده مرحوم حامدی چقدر در شکل گیری شخصیت ادبی شما نقش داشته اند؟
سال 1340 ششم ابتدایی بودم که پدربزرگم حاج میرزا محمود حامدی جد مادریم فوت کرد و دو سالی قبل وقتی که در قید حیات بودند به اصرار پدرم جسته و گریخته برای تمرین خط به محضر ایشان می رفتم. آن زمان شعر نمی گفتم به خط هم علاقه ای نداشتم. نتیجه اش این شد که به عینه می بینید الفبای شعر را پیش دایی ام و پدرم یاد گرفتم و پس ازآن بطور جدی از محضر استادم مرحوم عبدالرسول حامدی شاعر کتاب «خار در گلدان» استفاده کردم.

چه کسانی در زمینه شعر محلی بیشتر بر شما تاثیر گذاشته اند؟
هرچند سرودن شعر محلی در دشتی توسط مرحوم آقا علینقی میان خزه ای و شیخ علی عاشوری (معکوس) آغاز شده بود من اولین شعر محلی را از دوست عزیزم مرحوم محمد بیابانی شنیدم (کلنگ گل به بار اندن) و بعد، از شاعران دیگر تا اینکه شعری به زبان محلی  بردستانی از دوستم علی هوشمند شاعر جوان شنیدم و باید گفت همین شعر بر روی من تأثیر گذاشت و شروع به سرودن شعر محلی کردم.

شعر محلی استان بوشهر در کجای ادبیات ایستاده است؟
با توجه به منظومه کلاخا از مرحوم مرادی و اشعار دلنشین استاد شمسی زاده و استاد کمالی شعر محلی سیر تصاعدی خود را آغاز کرده و بعد بوسیله محمدغلامی، مجید عابدی و خانم معصومه خدادادی و اخیراً شاعر جوان و با استعداد  مهدی شیخیانی از خورموج ادامه پیدا کرده؛ هرچند به طور کلی شعر محلی نوپاست، اما جایی برای خود در ادبیات استان پیدا کرده است.

چرا با وجود چند کتاب شعر با زبان معیار، مردم سید اسماعیل بهزادی را به عنوان شاعر محلی سرا می شناسند؟
متأسفانه با آن چند کتاب نتوانستم آن چنان که باید با مردم ارتباط برقرار کنم و شاید اشعار محلی هم بصورت کتاب بود ارتباطی برقرار نمی شد، اما خواندن این اشعار در نوار کاست و بعد بصورت سی دی و شرکت در شب شعرها و خواندن اشعار طنز مرا به عنوان شاعر طناز محلی سرا معرفی کرد. البته نظرم این نیست که اگر کتابهای به زبان معیار بصورت گویشی در اختیار مردم می گذاشتم ارتباطی برقرار می شد، آن بحث دیگری دارد.

تا چه اندازه اهل خودسانسوری هستید؟
تا آنجایی که اقتضا می کند؛ مثل حالا برای پاسخ دادن.

اگر چه خیلی ها دلشان می خواهد جای استاد سیداسماعیل بهزادی باشند، اما شما دلتان می خواهد جای چه کسی باشید؟
تعارف نمی کنم نمی خواهم چیزی بگویم که در جوابم بگویید شکسته نفسی می کنید و ازاین حرف ها. نمی گویم کسی نیستم. من در طنز محلی جایگاه کوچکی دارم، ولی در آن حد نیستم که دیگران آرزوی جای من بودن را داشته باشند و اما در مورد خودم بلندپروازی هایم را سانسور می کنم و تنها به خود بودن اکتفا می کنم.

کتاب «بدویت معصوم» را چگونه ارزیابی می کنید؟
متأسفانه این کتاب را نخوانده ام.

توصيه شما به شاعران جوان محلى سرا؟
خود را میراث دار گویش محلی بدانند و با جدیت کار را دنبال کنند و نه از روی تفنن. جداً از تقلید بپرهیزند. اگر بیشتر بگویم ممکن است این ضرب المثل شامل من هم بشود «کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی».

اگر شما مجبور باشید بین شعر گویشی و شعر با زبان معیار یکی را برگزینید، کدام را انتخاب می کنید؟
انتخاب اول، شعر معیار بود و هنوز هم ادامه دارد، اما چون دیدم ارتباط با مردم و استقبال آن ها به شعر گویش محلی بیشتر است با جدیت به شعر گویشی پرداختم و چند جا گفته ام که شعر گویشی من، محلی خورموجی است، نه دشتی اصیل و من همچون مرحوم دایی ام و مرحوم مرادی در به کار بردن واژه های اصیل دشتی، غنی نیستم.

چرا شعر محلی درقالب سپید تا کنون نتوانسته جایی برای خود باز کند؟
برای اینکه شعر سپید ما با زبان معیار  آن طور که باید مورد توجه مردم نیست. بعد از سنت شکنی نیما پیکار نو و کهنه آغاز شد و کم کم داشت شعر نو نیمایی مورد قبول مردم قرار می گرفت که شعر سپید پیدا شد و باز دلسردی مردم نسبت به شعر نو بیشتر شد. با این وضعیت چطور انتظار دارید شعر سپید به گویش محلی در عرصه ادبیات جایی پیدا کند.

به نظر می رسد شعر محلی در وهله ی اول شعر شنیداری باشد یا بهتر است بگویم که خواننده بدون شاعر نمی تواند به کنه شعر نفوذ کند. اگر این نظر را بپذیرید ، تاثیر پذیری شاعر و مخاطب در شعر محلی را چگونه ارزیابی می کنید؟
حکایت شعر محلی مثل داستان نامه ملا نصرالدین است که خودش باید همراه نامه اش باشد. قبلاً هم گفتم خواندن شعر به گویش محلی کار همه نیست و طبیعی است وقتی شعر را می توان شنید گرد خواندن آن نمی روند. بعید می دانم کسی از کتاب به گویش محلی آن چنان که باید استقبال کند.

چه شد که به سوی شعر محلی رفتید؟
نخست از روی تفنن، شعر به گویش محلی سرودم و چون در یکی از شب شعرها خواندم و دیدم مورد استقبال مردم قرار گرفت به ادامه آن بصورت جدی پرداختم و بسیار موفقیت آمیز بود. در حقیقت این شنوندگان بودند که مرا به ادامه این راه تشویق نمودند. من شهرتم را در این راه مدیون مردم عزیز می دانم.

آیا شعر محلی به بن بست می رسد؟
وقتی به بن بست می رسد که شعرش فقط در کتاب باشد. یک نمونه عرض می کنم. کتاب تنگسیر نوشته صادق چوبک تا فیلمش اکران نشد از صد تا یکی نمی دانستند کتاب از چوبک است و موضوع آن چیست؛همچنان  رئیسعلی دلواری. شعر محلی هم تا خوانده نشود مورد توجه مردم قرار نمی گیرد. فرهنگ کتاب نخواندن گسترش پیدا کرده بخصوص کتاب شعر و بویژه شعر محلی که محدودیت جغرافیایی حتی در استان هم دارد؛ مثلاً مردم عزیز دیلم کمتر به گویش دشتی آشنایی دارند و بالعکس مردم دشتی به گویش لیراوی./ج

 

کول و کرار

می رنخُم
تا که شِوِر زه هورِنخه
ری گل شودر و خرگ
گل روغن دزو وامی پِشکه
اگه ری کول و کرارت اندی
چکه سر دیمو هوا
تو هُوی منتظر اُندِنِ تو
اُم کُیُم کردوی گپ
وُوِرارم می کِ
بِرِخُم
تا که تو بِی
و دلم اُم می گُ
وا لش بیت
تا نزیکم واوو
و سیی پاش دیارن که خوشن
و مو زهرم می شو
ای همه گپ که ورارم می کِ
مث یه آهی سرد
یکدفی
از دل مو راساوو

 

****

بک بگیره

تش بگیره جونت ای دل بُک بگیره خرمنت
یکدفی با کله بُفتی بشکِخِت ای گردنت
از هُمو اُول خرت ری خرمن مو ات بُرُند
سیل و طیفونی بیا واپیچنه ای خرمنت
هُی پِلِت دا هر چه خصَّن هُی مو تحویلم گرفت
کیف هاکو ایسکو تو خین خوت پل خُورَدنت
ام گُ می شایی میاری سی مو خیر مکدمت
وا نه اندی خارکور اوی یم از ای اندنت
مو گمونم گوش کر ات میت و یک گُرد تری
ات بکووم خوب می فهمی که می خاره تنت
خونه ی غَنز و دِغَز خوردت بُرُمبه ری سرت
خونه چول آوی و آزارو گم آوو مسکنت
هُی دم دلدار گشتی تا مو بی دل واوی یُم
ایسکو نِشسِنس یه گوشِی هِرهِر شات می خنت

 

***

زن حریف

ای زنک شو رو کپ خوش می یه و می گردن
بس که مُرمُر می کُ دِ مغز سرم اش خُورَدن
حال و روزم دِ مپرسین که از دس ای زنک
سر مو وینگه می یه و دل مو پر دردن
نه کسی زهره می کُ حرف نخش شی ای بزه
بس که ادبار و جسورن حریف صد مردن
مو بُیُس تو خونه از دس ای صد رنگاوم
همه پرسم می کنن تو سی چه رنگت زردن
ای مینی مو که سفی ین تو هسیو بی یم
خهک خُصَّن که مرتب ری سرم اش هردن
هر که شی مو می رسه می گو که اخوارت چن
ای رفیکا همه سی اخوار خوش می گردن
که مو تعریف هکنم او چه سرم می یاره
تا که سی مو بخنن چش سرمو آوردن
ضِیفِیا که همه آروم هس و حرف شنو
ای اما از همه ی ضفیا اصاً فردن



کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • استارت فوتسال محلات شهر برازجان جام ۱۵ با قدرت نمایی مدعیان / تصاویر
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • آغاز عملیات اجرایی پروژه ٣۵٠٠ واحدی سازمان انرژی اتمی
  • بازنده جنگ سخت را برنده جنگ نرم نکنید
  • تولید 24 هزار تن میگو پرورشی در استان بوشهر در سال ۱۴۰۲
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • اسرائیل را چه باید؟
  • دکتر یوسفی؛ مدیری در کنار همکاران
  • .: شهرزاد آبادی حدود 2 روز قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 6 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 7 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 7 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 8 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 8 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 8 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 8 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 11 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 12 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...