مقدمه:
چرايي و چگونگي عبور ايران اسلامي از پيچي هولناك در واپسين لحظات نفس گير روز  24 خرداد 92 را بايد تنها در انسجام خردمندانه ي چند مولفه ي مهم ملي و ديني كاوش نمود. بي شك بيست و چهارم خرداد، به عنوان يكي از فرازهاي زيبا، حماسي و فراموش ناشدني در تاريخ حاكميت جمهوري اسلامي بر اين سرزمين اهورايي به ثبت خواهد رسيد و آيندگان از هوش ، زكاوت و خردورزي ملت و حاكميت در اين برهه حساس تاريخي، زبان به تحسين خواهند گشود. كساني كه اندك آشنايي با قلم و شيوه ي نگارش اين كمترين دارند، بر اين نكته خوب واقفند كه ذات اين قلم با نقد سرشته شده است و كمتر اثري از مدح را مي توان در مسير آن جستجو نمود. ليكن در اين مطلب ، با افتخار به مدح عملكرد ملت - حاكميت و در راس آن مقام معظم رهبري خواهم پرداخت. زيرا بر اين باورم كه بهترين تصميم ممكن كه خير و سعادت توامان ملت و حاكميت را به ارمغان خواهد آورد با تدبيري حسابگرانه اتخاذ شد. از طرفي ديگر تقدير از كار نيك از آموزه هاي اخلاقي و ديني ماست و نبايد از آن ابا داشت.
اين نوشتار بر آن است تا به چرايي و چگونگي نقش مولفه هاي موثر در خلق اين حماسه بپردازد.

1- نقش ملت :
ملت ايران به تحقيق نشان داده است كه ملتي فهيم ، آگاه و حسابگر است ، فرهنگ ملي ايرانيان هاضمه اي بسيار قوي دارد. قدرت و قوت اين هاضمه در حديست كه بارها در تاريخ، معاند را به مخالف و سپس به موافق تبديل كرده است. ملتي تمدن ساز است ، تاريخ ساز است ، صلح طلب است ، به پلوراليسم قومي، فرهنگي و ديني اعتقاد راسخ دارد. كمتر شعار مي دهد و بيشتر عمل مي كند. بسيار هوشيار است و پيچ هاي تند و بزنگاه هاي حساس تاريخي را خوب رصد و شناسايي نموده ، خردمندانه تصميم مي گيرد و مدبرانه از آن عبور مي كند.
فشارهاي توامان داخلي و خارجي ناشي از برخي اعمال نا صواب دولت هاي نهم و دهم از يك سو و زياده خواهي چند قدرت غربي از ديگر سو بر ملت و بمباران شديد و هولناك تبليغاتي رسانه هاي فارسي زبان برون مرزي اعم از صوتي، تصويري و نوشتاري مبني بر غير قابل اصلاح بودن نظام اسلامي و ترويج فضاي ياس و نا اميدي ، همگان دست به دست هم داده بود تا ايران اسلامي اين سرزمين پاكان را گرفتار حريقي نمايد كه از چهار سوي اين سرزمين زبانه مي كشد. نگارنده بنا به علائق شخصي و احساس مسئوليتي كه در قبال ايران و جمهوري اسلامي دارد، تا آنجا كه ممكن است ، موشكافانه اكثر رسانه هاي مخالف نظام را رصد مي نمايد، كه حاصل اين بررسي ها را مي توان به چند بخش تقسيم كرد :
الف) در فرهنگ غرب ، حقوق بشر و دموكراسي تا جايي قابل اعتناست كه در تضاد و تقابل با منافع قدرت هاي غربي قرار نگيرد.
ب) اكثر نيروهاي ضد انقلاب ، به استثناي تعداد معدودي كه شمار آنها به انگشتان يك دست نيز نمي رسد فاقد توان تحليل درست ، منصفانه و منطقي از شرايط و اوضاع و احوال حاكم بر ايران اسلامي مي باشند و از بار علمي و تحليلي بسيار پاييني برخوردارند كه حتي با رده هاي مياني مسئولان معقول و معتدل در نظام اسلامي نيز قابل قياس نيستند.
ج) انديشه ي اينكه دنياي سرمايه داري حاضر به پذيرش استقلال يك كشور جهان سومي و ايجاد ارتباط با آن بر اساس رعايت حقوق برابر و متقابل باشد، انديشه اي بس خوش باورانه و عبث است. البته اين نه تنها به معناي دميدن در تنور تخاصم با جهان نيست ، بلكه به معناي ضرورت سياست ورزي خردمندانه و ندادن بهانه هاي بيهوده به رقيب جهت مشروع جلوه دادن اعمال زورمدارانه ي آنان است.

2- نقش رهبري :
يكي از ابزار هاي رسانه اي دنياي سرمايه داري جهت مايوس نمودن مردم از صندوق راي در راستاي تغيير سياست هاي اجرايي كشور و در نهايت كاستن از مشروعيت و پشتوانه ي مردمي نظام جهت افزودن بر فشارها بر مسئولان نظام و گرفتن امتياز هاي نامشروع ، اين بود كه در ايران هيات حاكمه و در راس آن نهاد رهبري اعتقادي به صندوق راي ندارند و آن كس كه باب ميل خودشان باشد از صندوق راي بيرون خواهد آمد و ميل و خواست مردم تاثيري در انتخابات نخواهد داشت.
عملكرد برخي دستگاه ها در داخل نيز در راستاي گسترش همين ادعا بود. ليكن درك و درايت مقام معظم رهبري از شرايط حساس بين المللي و داخلي بر تمام اين گمانه ها خط بطلان كشيد. حق الناس خواندن راي مردم و ضرورت حراست و پاسداري از آن، نه تنها سلامت اين انتخابات را تضمين كرد و باعث حاكميت اراده ي ملت گرديد بلكه حكمي ديني شد تا در آينده نيز هيچ فرد، گروه يا نهادي به بهانه ي دفاع از دين و دولت قادر به بي اعتنايي به راي و خواست ملت نباشد. در چنين شرايطي به باور صاحب اين قلم حمايت از تصميم امام (ره) گونه ي مقام معظم رهبري وظيفه ي هر انسان منصف ، مومن و وطن پرستي است. تصميم رهبر معظم انقلاب مبني بر صدور فتواي حق الناس بودن راي مردم ، نشان داد كه معظم له از بينش و درايتي به مراتب بالاتر از ساير رهبران كشور هاي منطقه برخوردار است. كه بي شك به عنوان يكي از فراز هاي دوران رهبري ايشان در تاريخ به ثبت خواهد رسيد. و قابل تقدير و ستايش صميمانه مي باشد.

3- نقش نخبگان و فعالين فرهنگي – سياسي
در تمام جوامع بشري ، نخبگان رسالت حلقه واسط حاكميت با ملت را بر عهده دارند .كه جامعه اسلامي ما نيز از اين قاعده مستثني نيست . چنانچه در مباحث قبلي اشارت رفت ، مخالفان نظام و ايران تمام توان خود را به كار گرفته بودند تا فاصله ي كاذب بين نظام و مردم را به حدي جلوه دهند كه بتوان آن را به واقع نزديك نمود. ليكن در اين انتخابات، نخبگان سياسي ، فرهنگي و اجتماعي ما به زيبا ترين شكل ممكن عمل نمودند. كه اين حكايت از درك بالا و قابل تحسين آنان از شرايط موجود جهان دارد. جمله معروف رهبر انقلاب مبني بر ضرورت حضور حتي كساني كه قصد حمايت از نظام را ندارند ولي ايران را دوست دارند، پاي صندوق هاي راي ، بر زيبايي اين حركت افزود. و برخي نخبگان ما با كنار گذاشتن دلخوري هاي احتمالي كه با نظام داشتند انصافا سنگ تمام گذاشتند و با تلاش خود بر غناي اين حماسه ملي افزودند. كه جاي تقدير و تشكر فراوان دارد. تلاش نخبگان در خنثي سازي زهر پاشي رسانه هاي برون مرزي بحمدالله قرين به توفيق بود. كار كارستان دكتر محمدرضا عارف در انصراف به نفع ملت و نظام باعث پالايش سپهر سياسي ايران و بر صدر نشاندن دوباره ي اخلاق در فرهنگ سياسي اين سرزمين شد. كه تاريخ بي شك همواره از آن به نيكي ياد خواهد كرد و تا هميشه بر تارك تاريخ ايران خواهد درخشيد. حضور پر رنگ علماي دانشگاه و حوزه را نمي توان با نكوداشت دنيوي جبران نمود.
ايثار حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني در كنار همت بلند معلم اخلاق و تقواي سياسي ، حضرت حجه الاسلام و المسلمين سيد محمد خاتمي آخرين و كليدي ترين خانه ي پازل اين حماسه را كامل نمود. كه براي هميشه در خاطر اين ملت قدر شناس باقي خواهد ماند.

نتيجه:
ا- دولت جديد دولت اعتدال و ثبات است ، ظهور اين دولت در دهه ي چهارم انقلاب حكايت از بلوغ سياسي متقابل ملت و حاكميت برخاسته از راي ملت دارد ، كه بايد آن را به فال نيك گرفت.
2- راي ملت به اعتدال به معنا و مفهوم پايان افراط و تفريط ناشي از لشتك هاي به سمت چپ و راست جامعه در دهه هاي پيشين انقلاب است، كه بايد با تمام توان به حفظ و حراست آن پرداخت.
3- دولت يازدهم ، دولت وحدت، گذشت، بخشش و همدلي است. آنچه مسلم است دولت انتقام نخواهد بود. دولت حذف فله اي سرمايه هاي انساني نخواهد بود، دولت سلطه ي سليقه نخواهد بود، بي شك دولت پايان عداوت ها و كينه ورزي هاي كودكانه خواهد بود. دولت اصلاح طلب نيست، دولت اصولگرا نيست، دولت دگرانديشان نيست ، دولت يازدهم دولت ملت ايران است. حمايت و همكاري با آن رسالت همگان است. همگان بايد به خرد جمعي ملي احترام بگذاريم.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

محمد باقر عباسي سملي
دبير انجمن اسلامي مهندسان استان بوشهر