امروز: شنبه 08 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 24 فروردين 1402 - 16:25

اتحاد خبر- خان: بار اول؛ در یک جاده ی کویری که مور و ملخ هم پَر نمی زد؛ به خاطرِ سبقت، جریمه ی سنگین شدم. فارغ از دوربین هایِ مدار بسته که انگار نصب شده اند فقط برای ثبتِ سرعتِ بیچاره هاییِ امثال من.. هر وقت هم ماشین را پارک می کنم توی خیابان یا خانه. باز پیامک جریمه دست از سر من بر نمی دارد!. تا بیایم، بجنبم و ثابت کنم آن ساعت و آن دقیقه در قوزآباد سفلی ....

دنیای دِه!!!(۹)

خان:

چند قدم مانده تا اذان، از دِه می زنم بیرون. پدالِ گاز را حسابی قلقلک می دهم تا زودتر برسم به خانه. یک باره سربازِ راهور مثلِ سامورایی ها از  پشتِ کمینگاهِ نخل ها  می پرد بیرون، مثلِ داداش"تسوکه یِ" آن انیمیشنِ معروف، علامت مخصوصِ حاکمِ بزرگ( تابلو ایست) را می آورد بالا.ده دوازده قدم آن طرف تر  می زنم کنار. توی خودرو می مانم تا شمشیرزنِ مأمورِ مخصوص بیاید بالای سرِ ماشین و گلو پاره کند که: "احترام بگذارید!!!"

در عالمِ خیال؛ من چشم به راه، شرم زده در حالت رکوع چشم به زمین می دوزم. آن وقت مأمور با آن هیبت و صدایِ دو رگه مجازات را با صدایِ بلند تکرار می کند. من اظهار گناه می کنم و با لابه می گویم: "عفو بفرمایید!!!"

هر چه انتظار می کشم، کسی از جایش تکان نمی خورد. می روم خدمتِ افسر. افسر با نگاهِ عاقل اندر سفیه می گوید: "چرا  سرعت می روی؟!"

می گویم:"ارباب؛ قربانت بگردم. تمام خوراکِ دیشب من تا حالا یک پیاله یِ یَخنی بوده است. مخ ، مخچه تا لوزالمعده یِ من الان هَنگ کرده است. چه طور سرعت نگیرم؟!!!
 
افسر می رود پشت دوربین و با لبخند می گوید:"صدتا سرعت داشته ای!!! سرعت مجاز سی تا بیش تر نبوده است!!!"

خنده ام می گیرد؛ می گویم: "سرعت یک روروک هم بالایِ سی است. اگر من یک استارت ناقابل بزنم؛ عقربه سرعت از بیست و سی می زند بالا! افسر مثلِ شاگردی که تکلیفش را در زنگِ استراحت می نویسد؛ تند تند جاهایِ خالی قبض را پر می کند و می دهد دستم..."

قبض را هٔل می دهم ته داشبورد تا نگاهم به آن گره نخورد. هنوز طعمِ گس جریمه را زیر زبان مزمزه می کنم. چند لقمه بیش تر کوفت نکرده ام که فرزندِ خَلف خبر می دهد که عمو محمد(محمدو) دربِ حیاط منتظر است. سرم را از اتاق می کنم بیرون و با صدای بلند می گویم: "بفرمایید..." محمدو از خدا خواسته می پَرد داخل. سلام بالا بلندی به ننه می کند. ننه هم مثلِ همیشه، کلّی قربان صدقه اش می رود. بعد از احوال پرسی می گوید: "سریع تر بخور، کار داریم!..." این جوش زدن هایِ محمدو همیشه بویِ دردسر می داد.

 ننه قلیانش را برداشت و آمد تو. محمدو و ننه هر وقت می رسیدند به هم خاطره بازی شان گُل می کرد و یک ریز از گذشته  نقل و مَتل تعریف می کردند. محمدو یک خاطره یِ شیرین از "باچی بالاچی" هایش تعریف کرد.صدای چَکّه هایِ خنده یِ ننه فضا را می شکافت و  به آدم آرامش می داد. من نخندیدم. محمدو و ننه نگاهِ  معناداری انداختند به من. ننه رو کرد به من و گفت: .چِتّه بُق کرده ای؟ لابدّ جهاز نداشته ات غرق شده ! یا کَس و کارَت گرفتارِ زلزله یِ هشت ریشتری شده اند! یا...حرف ننه را قطع کردم و گفتم:
"شما هم اگر به خاطر سرعتِ بالایِ سی  جریمه می شدید؛ خنده که هیچ!، تمامِ عمر  جوابِ سلامِ ملت را نمی دادید !!! محمدو هِرّ و کِرّ خندید و گفت: "اگر ماشین دربست می گرفتی، ارزون تر پات می افتاد..." کمی شکر در چای ریخت و ادامه داد: " اگر برایت بگویم کجاها و برای چه جریمه شده ام؛ تا آخر عمر، گَپِ جریمه را نمی زنی!!! سپس؛ چای را هورت کشید و گفت:
"بار اول؛ در یک جاده ی کویری که مور و ملخ هم پَر نمی زد؛ به خاطرِ سبقت، جریمه ی سنگین شدم. فارغ از دوربین هایِ مدار بسته که انگار نصب شده اند فقط برای ثبتِ سرعتِ بیچاره هاییِ امثال من و البته به اندازه ی موهایِ سرم این دوربین ها به من لطف داشته اند!!! هر وقت هم ماشین را پارک می کنم توی خیابان یا خانه. باز پیامک جریمه دست از سر من بر نمی دارد!
"شما در دارقوزآبادِ سفلی به دلیلِ عدمِ توجه به فرمانِ پلیس مبنی بر توقف؛ یک مبلغِ علیه السلامی جریمه شده اید!" تا بیایم، بجنبم و ثابت کنم آن ساعت و آن دقیقه در  دار قوزآباد سفلی نبوده ام. مبلغ تمام درگاه هایِ پلیس و غیر پلیس را درنوردیده است..."

محمدو قلیان دیدو شده را از دست ننه گرفت. با چند فِرق دوپینگ کرد و گفت:
"پیشنهاد می کنم تمامِ ترافیکِ سنگینِ دریافتِ وجوهِ ناشی از تخلف هایِ رانندگی را به برخی مامورانِ کمین گاه هایِ سرِ گردنه ها بسپارند. آن وقت، دیگر این خادمان وظیفه شناس!!!مجبور نیستند دور ماشین بچرخند و با طعنه و کنایه شیوه هایِ پرداخت را گوش زد کنند تا شخصی مثل من با دو متر قد، صد و اندی گوشت و پیه تویِ باغ بیاید."

ثانیاً؛ "مبلغ به کرمِ جیبِ مشتری حواله می شود."

ثالثاً؛ "لحنِ ارعاب، تهدیدِ به توقیف، ضبطِ گواهی نامه و نمره منفی به قولِ لیّن بدل می شود."

نرسیده به رابعاً؛ ترمز محمدو را کشیدم و گفتم: " در این صورت؛ مأمور راضی است، صاحبِ مال هم راضی. می ماند خدا که او هم "ارحم الرّاحمین" است...



کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • استارت فوتسال محلات شهر برازجان جام ۱۵ با قدرت نمایی مدعیان / تصاویر
  • حضور تیرانداز دشتستانی در مسابقه کشوری بنچ رست ۲۵ متر
  • آغاز عملیات اجرایی پایگاه سلامت مرکز خدمات جامع سلامت دشتستان
  • عناوین روزنامه‌های ورزشی امروز1403/02/06
  • رقابت پتروشیمی جم در نمايشگاه Chinaplas 2024 در کنار شرکت‌های بزرگ و قدرتمند دنیا
  • آغاز رقابت بیش از ۱۶ هزار داوطلب کنکوری در استان بوشهر
  • خبرنگاران سراسر شرکت ملی گاز ایران از پالایشگاه های مجتمع گاز پارس جنوبی بازدید کردند
  • کاروان خودروهای شوتی در دشتستان توقیف شد
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/06
  • ثبت بیشترین جلسات و اقدامات راهبردی در هیئت مدیره مجتمع گاز پارس جنوبی در سال 1402
  • بهترین زمان نوشیدن قهوه برای مبتلایان به کبدچرب
  • حضور پتروشیمی پردیس در ایران اكسپو، بزرگترین رویداد صادراتی ایران
  • هفته کارگر در بوشهر با گلباران مزار شهدا آغاز شد
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • آغاز عملیات اجرایی پروژه ٣۵٠٠ واحدی سازمان انرژی اتمی
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/01
  • بازنده جنگ سخت را برنده جنگ نرم نکنید
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • اسرائیل را چه باید؟
  • دکتر یوسفی؛ مدیری در کنار همکاران
  • .: شهرزاد آبادی 1 روز قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 5 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 7 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 7 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 7 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 7 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 7 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 8 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 11 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 11 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...