امروز: شنبه 08 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 01 ارديبهشت 1394 - 11:34

اول اردیبهشت امسال سی سال از مرگ سهراب سپهری، شاعر و نقاشی ایران می گذرد. او در سال ۱۳۰۷ در کاشان به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۹ به دلیل ابتلا به سرطان خون در گذشت.

اتحادجنوب: اول اردیبهشت امسال سی سال از مرگ سهراب سپهری، شاعر و نقاشی ایران می گذرد. او در سال ۱۳۰۷ در کاشان به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۹ به دلیل ابتلا به سرطان خون در گذشت.

سپهری با آنکه چه در حوزه شعر و چه در نقاشی منتقدانی داشت، اما از نگاه بیشتر منتقدان ادبی و هنری جایگاه ویژه ای در هر دو حوزه دارد.

از نگاه اين منتقدان، ویژگی عمده سهراب سپهری شاعر آن است که آثارش برخلاف بسیاری از شاعران هم دوره اش، محدود به خوانندگان خاص نمی شود و در میان عامه مردم هم محبوبیت دارد.

... و عشق، تنها عشق

مرا به وسعت اندوه زندگی‌ها برد،

مرا رساند به امكان یك پرنده شدن.

تقویم برترین ها: سال‌مرگ سهراب سپهری

جلال سرفراز - منتقد هنری در برلین: اشتباه بزرگی است اگر بخواهیم سپهریِ نقاش و سپهریِ شاعر را به هر دلیلی در یک ردیف بگذاریم. شعر و نقاشی دو دنیای جدا از هم اند. میان آنها، و میان اغلب هنرها می تواند پیوندی درونی برقرار باشد. اما همجنس نیستند. رنگ و نقش در جامعه ایرانیِ ما تماشاگران محدود، اما جدی خود را دارند و شعر، بخصوص شعر سپهری، جایگاهش را حتی در میان مخاطب عام نیز باز کرده است.

سهراب سپهری نقاش صاحب نامی است، نقاشی را پیش از شعر آموخته و ابتدا در این زمینه شهرتی به هم زده است. تابلوهای او هواخواهان بسیاری دارد. در سال 1389 خورشیدی یکی از تابلوهای او در دوبی ۱۴۰ میلیون تومان قیمت گذاری شد. در حالی که بسیاری از نقاشان نام آورِ ایرانی در بهترین حالت به چنین بازاری دست نیافته اند.

سهراب سپهری نقاشی را از کودکی آغاز کرد. او در یادداشتی با عنوان «هنوز در سفرم» از جمله در این زمینه می نویسد: " پدرم... در طراحی دستی داشت. خوش خط بود. تار می نواخت. او مرا به نقاشی عادت داد... در دبیرستان نقاشی کار جدی تری شد. زنگ نقاشی نقطه روشنی در تاریکی هفته بود."

سال ۱۳۲۷ سهراب جوان، در حالی که در تپه های اطراف قمصر نقاشی می کند، با منصور شیبانی، از نقاشان و هنردوستان آن روزگار، آشنا می شود.

سهراب می نویسد: "آن روز شیبانی چیزها گفت. از هنر حرف ها زد. وَن گوک را نشانم داد. من در گیجیِ دلپذیری بودم. هرچه می شنیدم تازه بود.... شب که به خانه برگشتم، آدمی دیگر بودم."

بدینسان سهراب به سمت نقاشی مدرن کشیده می شود، در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته می شود، و در جریان سفرهای بعدی به اروپا، آمریکا، و ژاپن در این زمینه به چشم اندازهای تازه یی دست می یابد.

سپهری دارای پسندی ویژه است. شیفته کارهای تزیینی نمی شود.

سال ۱۳۳۲ ، پس از پایان دانشکده، در کاخ مرمر موفق به دریافت مدال درجه یک فرهنگ را دریافت می کند.

حیران جادوی طبیعت

سپهری از آن پس نقاشی را جدی تر از پیش می گیرد، سال ۱۳۳۷ شماری از تابلوهایش را در بی ینال تهران به نمایش می گذارد، که ارزشهای زیبایی شناسانه کارش را بر هنرشناسان آن روزگار آشکار می کند.

در روند چنین نمایشگاه هایی شهرت سهراب از مرزها فرا می رود و برای نمایش کارهایش به برخی از گالری های معتبر اروپایی و آمریکایی دعوت می شود.

او تا پایان عمرش مجموعا در بیش از سی نمایشگاه فردی و گروهی در داخل و خارج از کشور شرکت می کند: تهران، ونیز، موزه بندر لوهاور و جشنواره روایان فرانسه، بریج همپتن آمریکا، نگارخانه بنسون نیویورک، بازار هنر بال سوییس...آخرین نمایشگاه کارهای سپهری مدت کوتاهی پیش از مرگش در گالری سیحون تهران برگزار می شود.

سپهری از همان آغاز، و همواره، در طبیعت با شگفتی می نگرد. چنین ذهنیتی دستمایه کار او می شود. در طراحی، در نقشهای ساده، آبرنگ ها و دیگر کارها. تجربه های آغازین سپهری، از دید خود او حتی، درخشش چندانی ندارند. او حیران جادوی طبیعت است، و نه تنها در کارهای خود، بلکه در کارهای دیگران نیز خرده گیری می کند.

در این چارچوب، سپهری در نامه ای می نویسد: "همه نقاشی های دنیا را که روی هم بگذاریم، به اندازه سنگ کنار جاده حقیقت ندارند. هرگز زیبایی آنها به زیبایی لرزش یک دست نمی رسد. در ساخته های هنری حقیقت و زیبایی از جوشش افتاده اند. سنگ شده اند..."

اما این نگاه نومیدوار سپهری را از ادامه کار باز نمی دارد. نقاشی، حرفه ای نیست که آن را کناری بگذارد، و به دنبال کاری دیگر برود. او دارای نگرشی انسان – خدایی است که کارش را از هیچ، از :تهی" آغاز می کند: "من همیشه در تهی نقاشی هایم پنهانم. صدای من از آنجا رساتر به گوش می رسد. در تهی ها نگاه از پرواز باز نمی ماند... انگار در تهی هنوز چیزها شکل نگرفته اند. هنوز شورِ آفرینش در گردش است."

هنر درنگ است. نقطه ای ست که در آن تابِ سرشاری را نیاورده ایم. لبریز شده ایم. گریز می زنیم و با آفرینش هنری خستگی در می کنیم.

مهمترین ویژگی سپهری در نقاشی، تماشا و جستجوست، که گاه نگاه ایده آلیستی وی را تداعی می کند: دور شدن از قابها، چارچوبهایی "که مردمان ... بدان خو گرفته اند... ". سپهری به "زیبایی بی مرز" می اندیشد. چیزی که انسان را بدان دسترسی نیست، و راز جستجو و ادامه و نو به نو شدن هنر نیز در همین است. چنین نگرشی هنرمند اصیل را به جستجو و کشف وامی دارد.

با این حال هر هنرمندی در نهایت مرزی دارد. در این چارچوب سپهری از حدِ توانش پیش تر نمی رود، ناگزیر از جایگاه خدای گونه اش پا بر زمین سخت می گذارد، و در همان چارچوبهایی "خستگی در می کند" که می خواست از آنها بگریزد: "هنر درنگ است. نقطه ای ست که در آن تابِ سرشاری را نیاورده ایم. لبریز شده ایم. گریز می زنیم و با آفرینش هنری خستگی در می کنیم."

در روند تماشا و جستجو، و تلاش پی گیر، تجربه های سپهری در مجموعه درخت ها به اوج می رسد. بطوری که بیشتر دوستدارانش ارزش کارهایش را با این نمونه ها می سنجند. در درختهای سپهری شاخ و برگ جای چندانی ندارند، بلکه بیشتر تنه های بلند، کلفت و به هم چسبیده درختها با رنگ های یکدست، و متجانس جلوه گر می شوند، که تکیک قدرتمند، و دید مدرن سپهری را، چه در انتخاب موضوع، چه در ریتم، چه در بُرش فضاها و گزینش اشیا‌ء ، و چه در دستیابی به ذهنیتی تجریدی بیان می کنند.
از سپهری کارهای دیگری نیز بجا مانده، که اینجا و آنجا قابل تاملند. اما چنانکه اشاره شد، از دید بسیاری از علاقمندان، نقطه قوت کار او در همان مجموعه درختهاست.

او در نامه ای با نقاشی های آبستره مخالفت می کند، اما در عمل گاهی گرفتار آن می شود. کوبیسم و سوررالیسم را تجربه می کند، اسیر جذبه های نقاشی ژاپنی و کنده کاری روی چوب می شود، به هر تجربه تازه ای میدان می دهد، اما بر هر اثری نقش خود را می زند، و همواره سهراب سپهری باقی می ماند.

تجربه رنگ و فرم، حتی میزان تاثیر پذیری سپهری از نقاشان اروپایی، از دید کارشناسان، متفاوت است، برخی از دید ادبیات در کار او می نگرند، و با هزار وصله و سریشم نقاشی هایش را به عرفان و ماوراء الطبیعه پیوند می زنند، برخی استادانه در کار او دقت می کنند و به درستی ضعف و قوتهایش را برمی شمارند.

گروهی نیز حتی در "نقاش" بودن سپهری تردید می کنند. سپهری اما بَری از این نظرهای جورواجور، و خرده گیری ها راه خود رفته است. او بر آن است: "من به عقیده این و آن کاری ندارم. به حقانیت تاریخ هنر نیز علاقه ای نشان نمی دهم. به یک تابلو همانطور نگاه می کنم، که به یک سنگ، یا درخت. آنچه در یک اثر هنری می جویم حالت آن است."

راز نقاشی های سپهری را باید در وابستگی جنون آمیز او به زادگاهش در یافت. در یکی از سفرهایش به اروپا به دوستی در ایران می نویسد: "در گلدان اتاق من چند شاخه شکوفه دار گوجه است. پیوند من با این شکوفه های زودرس کمی پیچیده است. برابر آن ها یک تماشاگر بی غل و غش نیستم. خیال من این شاخه ها را می بُرد، و در حیاط های ایران به درختی پیوند می زند، تا تماشای من رمز خودش را بگیرد. من روی همه نقش های ناشناس رنگ آشنای خودم را می زنم، و فضاهای گمشده را گرد همه چیز می پراکنم."

در چنین نگرشی یادگیری و تاثیر پذیری زیر نشانه سوال نمی رود، بلکه متوقف شدن در این "نقش های ناشناس" نفی می شود. در نقاشی های سپهری "رنگ آشنا" از طبیعتی "کویری" مایه می گیرد، که همه کودکی، همه جوانی، و همه زندگی وی در آن سپری شده است./ج

 برترین ها



کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • استارت فوتسال محلات شهر برازجان جام ۱۵ با قدرت نمایی مدعیان / تصاویر
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • آغاز عملیات اجرایی پروژه ٣۵٠٠ واحدی سازمان انرژی اتمی
  • بازنده جنگ سخت را برنده جنگ نرم نکنید
  • حضور تیرانداز دشتستانی در مسابقه کشوری بنچ رست ۲۵ متر
  • تولید 24 هزار تن میگو پرورشی در استان بوشهر در سال ۱۴۰۲
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • اسرائیل را چه باید؟
  • دکتر یوسفی؛ مدیری در کنار همکاران
  • .: شهرزاد آبادی حدود 2 روز قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 6 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 8 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 8 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 8 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 8 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 8 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 9 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 11 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 12 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...