امروز: يکشنبه 09 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 04 بهمن 1402 - 16:40
اختصاصی اتحاد خبر به مناسبت روز پدر؛

اتحادخبر-زینب رنج کش: میلاد با سعادت حضرت علی(ع) در ایران روز پدر نامگذاری شده است. به همین بهانه با محمد معماری یکی از جوان ترین پدرهای دشتستانی که در 17 سالگی ازدواج کرده و در 18 سالگی پدر شده بود به گفتگو نشستیم.. محمد رتبه دوم جوان ترین پدر دشتستانی در سال های اخیر است.. برای خواندن این گفتگوی جذاب و صمیمی همراه ما باشید...

اتحادخبر-زینب رنج کش: میلاد با سعادت حضرت علی(ع) در ایران روز پدر نامگذاری شده است. به پیشنهاد سردبیر اتحاد خبر از دو سه هفته پیش بدنبال یافتن پدری با بیشترین تعداد فرزند در شهرستان دشتستان بودیم. با همکاری اداره ثبت احوال پدری با بیست فرزند در قید حیات در یکی از روستاهای حومه شهر برازجان یافتیم. با ایشان تماس گرفتیم تا بعنوان پدرترین مرد دشتستانی با او به گفتگو بنشینیم ولی ظاهرا فرزندان وی اجازه مصاحبه را ندادند.


 

پس از آن دنبال جوان ترین پدر دشتستانی بودیم و با همکاری شبکه بهداشت شهرستان جوانی که 16 سالگی ازدواج کرده و در 17 سالگی پدر شده بود را یافتیم. با او تماس گرفتیم و با اینکه قول داد سر قرار برای گفتگو در دفتر اتحاد خبر حاضر شود ولی این گفتگو نیز انجام نشد تا اینکه رتبه دوم جوان ترین پدر دشتستانی در سال های اخیر را یافتیم. محمد معماری جوان خوش قول و خوش کلام برازجانی سر قرار حاضر شد و با او به گفتگو نشستیم. برای خواندن این گفتگوی جذاب و صمیمی همراه ما باشید.

 

لطفا خود را معرفی بفرمایید.

-باتشکر از دعوت شما، محمد معماری هستم اهل و ساکن شهر برازجان 19 سال ونیم متولد خرداد 1383 و دارای دو فرزند دختر به نام های آرتمیس و دلارا هستم و شغلم نیز آزاد است و مدرک تحصیلی ام نیز دیپلم است.


در چه سنی ازدواج کرده اید؟

-سن 16 سالگی نامزد کردیم و 17سالگی عقد و ازدواج کردیم و اکنون خدا را شکر دو فرزند داریم.


 

چه شد که در این سن ازدواج کردید؟

-اگر واقعیت را بخواهم بگویم من اولین دلیلم پدر و مادرم بودند، پدرم جانباز است و من تنها فرزند او هستم و به روایتی من تک فرزند هستم نه خواهری دارم و نه برادری و به همین خاطر که تنها بودم دوست داشتم سریع ازدواج کنم تا دورمان شلوغ شود بعد خیلی دوست داشتم این فضا را سریع تر تجربه کنم و پدرم نیز مریض احوال بود دوست داشتم دورش کمی شلوغ شود تا از فضای بیماری دور شود.


از قبل با همسرتان آشنا بودید؟

-از سه - چهارماه قبل خواستگاری با درمیان گذاشتن با خانواده ها با هم آشنا شدیم و رفت و آمد می کردیم و بعد از این مدت تصمیم به ازدواج گرفتیم.


همسرتان اکنون چندسال دارند؟

-اکنون17 ساله هستند و در زمان ازدواج 14 سال داشتند.


خانواده همسرتان مخالف ازدواج در سن پایین نبودند؟

-ابتدا مخالف بودند حتی گفتند مدتی را نامزد بمانید و عقد کنید ولی خودم نمی توانستم این را بپذیرم چون بنظرم کسی که قصد انجام کاری را دارد و یک قدم برداشت باید تا به سرانجام رسیدنش برود پس موافقت کردند.


 

بچه دار شدن در این سن برایتان دشوار نبود؟

-هرکاری سختی خود را دارد ولی زندگی متاهلی بدون بچه فایده ای ندارد، طعم شیرین بچه دار شدن خود به یک دنیا می ارزد و هرکس هم ذهنیت خودش را دارد که بعضی ها می گویند حالا زود است و باید فعلا به خوشی با خانمم برسم و بعد بچه دار هم می شویم من که نمی گویم این غلط است نه من می گویم هرکی ذهنیت و طرز تفکر خود را دارد و من می گویم می شود با خانواده چهارنفره مان نیز خوش بگذرانیم من خیلی روی بچه دارشدن حساس بودم و می گفتم بچه هم با خودمان بزرگ می کنیم.


به این فکر می کردم که باید اختلاف سنی مان کم باشد تا بتوانیم هم دیگر را درک کنیم و در جامعه ما خیلی از بچه ها روی تفکر پدر و مادرشان جلو نمی روند و دست خودشان نیست زیرا از دو نسل متفاوت هستند و هرکدام دوست دارند طبق سلیقه خودشان زندگی کنند و یا فرزندشان آن طور که خود می خواهند زندگی کند.

 

چندسالگی پدر شدید؟

-18سالگی


همسرتان موافق بچه دار شدن بود؟

-خانمم موافق بود


بازهم به بچه دارشدن فکر می کنید؟

-الان دو بچه داریم و برای بچه سوم زود است.


 

محل زندگیتان در خانه پدر است یا جدا زندگی می کنید؟

-چون تنها فرزند پدر و مادرم هستم و پدرم نیز بیمار است و حتی خودمان نیاز به کمک در نگهداری فرزندانمان داریم در خانه پدری زندگی می کنیم و دلم نمی آید پدرم را تنها بگذارم و گاهی در کارهای خانه به او کمک می کنم وگرنه مشکلی برای جداشدن نداریم.


شغلتان را می گویید؟

-پراید بار دارم و با آن در شهر کار می کنم.


اگر خاطره ای از زمان پدر شدنتان دارید برایمان بگویید؟

-ما سر فرزند اولمان آرتمیس یکی از دکترهای برازجان گفت که بچه مشکل دارد و خونتان هم به هم نمی خورده  و نباید منجر به ازدواج می شد که حالا بچه دار هم شوید و خانواده کاملا بهم ریخته بود و خودمان هم که بدتر و خانمم نیز بسیار ناراحت بود و بوشهر هم که رفتیم همین را تایید کرد و به ما گفتند دو راه دارید یا جواب آزمایش را بفرستیم آلمان که سریع بیاید چون وقتی نداریم برای سقط جنین یا دو تا بیمارستان یکی امیرالمومنین تهران و یکی کوثر شیراز آزمایش دهید که دوماه دیگر به شما وقت می دهد.


 

ما رفتیم آنجا و طوری شده بودیم که خانمم می خواست بچه را سقط کند چون می گفت بچه گناه دارد اگر با نقص به دنیا بیاید ونباید باعث این اتفاق شویم ولی من میگفتم: نه توکلت به خدا باشد و ما رفتیم شیراز و خدا را شکر مشکلی نبود.


به ما گفته بودند نصف مغزش اصلا تشکیل نشده ولی در ام آر ای اصلا این را نشان نداد بلکه گفتند بچه کاملا سالم است بعد که آن لحظه این خبر را به من دادند انگار دنیا را به من داده بودند و حس می کرد خودم تازه متولد شده ام.


پدر شدن در آن سن کم برایتان چه حسی داشت؟

-اولش که حجم سنگینی از انواع فکر ها بر سر هر آدمی وارد می شود چه از بعد مالی چه معنوی و ... همه جور افکاری را به سر فرد وارد می کند خصوصا الان که وضعیت مردم زیاد در بحث مالی خوب نیست و کسی جرئت نمی کند سمت بچه دار شدن برود.


من به این مسائل فکر نکردم زیرا اگر بخواهم به این مسائل فکر کنم باید تا ده سال آینده نیز بچه دار نشوم ولی حس عجیبی دارد وقتی خسته از سرکار به خانه می آیم و بچه ها را می بینم که می خندند گویی که اصلا سرکار نرفته ام و تعجب می کنم چطوری این حس به انسان انتقال داده می شود.


توصیه اتان به جوانان برای ازدواج چیست؟

-ازدواج به تنهایی خود مقوله ای است که باید به آن فکر کرد نمی گویم با این وضعیت سخت حتما باید ازدواج کرد اما اگر بگذارند از 30 بگذرد دیگر خود از فکر قضیه ازدواج بیرون می آیند و دیگر مجردی و به لذت های زود گذرش عادت می کنند و طعم زندگی مشترک را نمی توانند بچشند و اصل زندگی را از دست می دهند. مشکلات مالی باعث شده که جوانان ما به ازدواج فکر نکنند.


دیگر جوانان ما ازدواج را دور از ذهن خود قرار داده اند و با این وضعیت مالیشان نمی توانند زندگی را تشکیل دهند و خانواده ای بسازند و ازدواج معنی ندارد و به همین دور خوردن و خوش گذرانی می پردازند و دوست شدن دختر و پسر که شکل می گیرد از ازدواج دور می شوند و خیلی کم به ازدواج می انجامد.


وقتی به این شکل رابطه وارد می شوند دیگر طعم شیرین البته زودگذرش باعث می شود نتوانند ازدواج کنند البته ناگفته نماند دوستی و آشنایی برای ازدواج مسیر متفاوتی را طی می کند و خب این مشکلی ندارد ولی اگر بی حاصل و برای وقت گذرانی باشد چیزی جز آسیب برا هردو نفر در پی نخواهد داشت.


دوستی ها مضر هستند زیرا که افراد می گویند خب خوب است دیگر نه مخارج متاهلی را دارم از جمله این مخارج هزینه های عروسی، ماشین، خانه، مخارج همسر، سفر، بعد از آن بچه و مخارج آن بلکه دوستی هیچ خرجی ندارد و مشکلی هم نداریم و این آدم ها می گویند داشته باشم می خورم و نداشته باشم هم نمی خورم دیگر نگران زن و فرزند نیستم.


 

پیشنهادتان به جوانان ازدواج است؟

- نمی خواهم بگویم کسی که ازدواج نکرد آینده خوبی ندارد نه اینطور نیست ولی خب من فکرم اینطور است که اگر ازدواج کنند بهتر است و بهتر می توانند خودشان را جمع کنند ممکن است اوایل دچار سختی شوند اما بعد ها قدرش را می دانند که چه روزهایی وجود داشت که اگر تنها بودند شاید از پسش بر نمی آمدند.


برخورد خانواده اتان چطور بود وقتی فهمیدند بچه دوم در راه است؟

-والله که خودمم شوکه شدم( می خندد)

نه اینکه بچه نخواهم؛ نه؛ برعکس بچه دوست داشتم. خانواده هم ناراحت که نه خیلی هم خوشحال بودند.

 

بچه هایتان چند سال و ماه دارند؟

-بزرگه آرتمیس یک سال و سه ماه دارد و دلارا نیز یک ماهه است.


اگربخواهید از کسی تشکر کنید از چه کسی تشکر می کنید؟

-از پدرم که واقعا زندگی را برایم فراهم کرد چون در این سن فراهم کردن زندگی برایم دشوار بود و این تنها مشکل من نیست بلکه خیلی ها این مشکلات را دارند و نمی توانند زندگی را حتی درسن سی سالگی فراهم کند و دوم از مادرم خیلی ممنونم که اگر نبود هیچکدام از کارها جلو نمی رفت و تنها کسی هم که به من امید داد خانومم بود و از او ممنونم و قدردان او هستم.


چرا ادامه تحصیل ندادید؟

-اصلا نرسیدم واقعا فکر و ذکرم جای دیگر بود. مدرسه می رفتم ولی فکرم جای دیگر بود چه فایده داشت.


واکنش هم کلاسی هایتان آن زمان به مسئله ازدواجتان چگونه بود؟

-به خاطر دارم معلممان واکنشی داشت که شاید برایتان جالب باشد دوست هایم که جای خود دارد، یادم نمی آید دقیق کدام  درس را داشتیم معلم منطق بود گمانم گفت که بعضی از افراد در این سن ازدواج می کنند و سریع طلاق می گیرند او نمی دانست و فکرش را هم نمی کرد که من ازدواج کرده باشم و بچه ها به او گفتند که فلانی هم ازدواج کرده، خیلی تعجب کرده بود و کلا بهم ریخت و سعی کرد حرفش را برعکس کند و واقعا صحبتش هم درست بود همین درصدی که زیر بیست سال ازدواج می کنند در این زمانه ده درصدش بتوانند خودشان را نگه دارند زیرا سنشان که بالا می رود تفکراتشان ممکن است با فشار زندگی تغییر کنند.


 

صحبتی با مسؤولان در خصوص حمایت از پدران جوان دارید؟

-مگر می شود صحبت نداشته باشیم؟ الان تفریح یک جوان چیست اگر فکرش را بکنید جوانان در بحث مالی حق دارند که به سمت ازدواج نروند الان یک وام می خواهند بگیرند 24 درصد با چهار ضامن باید چند ماه بروند و بیایند آخرش هم معلوم نیست وام گیرشان بیاید یا نه!  روی چه حسابی جوان جلو برود برا ازدواج؟ بعد خانه و کار کجاست؟

شرایط ازدواج را مهیا کنند برای جوانان، مخارج بالاست کار نیست الان یک پوشک می خریم 170 تومان شیر خشک که اصلا گیر نمی آید الان شیر خشک نزدیک یک ماه است که بچه هایمان ندارند زیرا در استان نیست و مجبور شده ام به بچه ام شیر پاستوریزه بدهم هرجای استان گشتم نبود حتی رفتم کازرون آنجا هم نبود.اگر به فرض مثال بچه یک ماهه من شیر مادر نمی خورد با این وضعیت نبود شیرخشک می توانستم به او شیر پاستوریزه دهم؟

کسی نیست پاسخگوی این وضعیت باشد و فقط می گویند فرزند آوری مهم است و به جامعه کمک می کند خب باید شما کمک کنید تا جوان به این سمت برود وقتی ببیند بچه اش گرسنه است چرا بچه بیاورد؟


سخن پایانی:

- تشکر از شما و سایت وزینتان، دست تک تک پدران سرزمینم را می بوسم و روزشان را نیز تبریک می گویم وامیدوارم مسؤولان ما بیشتر فکر جوانان باشند.



کانال تلگرام اتحادخبر

مرتبط:

نظرات کاربران
1402/11/06 - 14:08
1
3
اشتباه کردی ازدواج کردی، بچه دار نشو که خیلی خیلی سخت
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • استارت فوتسال محلات شهر برازجان جام ۱۵ با قدرت نمایی مدعیان / تصاویر
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • آغاز عملیات اجرایی پروژه ٣۵٠٠ واحدی سازمان انرژی اتمی
  • بازنده جنگ سخت را برنده جنگ نرم نکنید
  • خط و نشان مدعیان قهرمانی ادوار گذشته در شب دوم مسابقات فوتسال محلات شهر برازجان
  • حضور تیرانداز دشتستانی در مسابقه کشوری بنچ رست ۲۵ متر
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • اسرائیل را چه باید؟
  • دکتر یوسفی؛ مدیری در کنار همکاران
  • .: شهرزاد آبادی حدود 3 روز قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 6 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 8 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 8 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 8 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 9 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 9 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 9 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 12 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 12 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...