در یک هفته محبوب مردم شدم

لطف خدا بود که به من در انزلی عزت داد. روزی که داشتم به این شهر می‌رفتم هواداران انزلی گفته بودند که فقط مربی بومی می‌خواهیم و فلانی را نمی‌خواهیم، اما در فاصله یک هفته خدا به‌قدری به من عزت داد که در این شهر محبوب مردم شدم.

شب بازی به بازیکنان کوبیده دادند!

قبل از بازی با پاکدشت که اولین بازی تیم بود، استعفایم را نوشتم، چون خیلی مسائل را فهمیدم. شب اولین بازی به بازیکنان پول ندادند، اما به آنها کوبیده دادند و برای تست‌های پزشکی نیز یک میلیون تومان از علی چینی دستی قرض گرفته بودند و در ادامه هم یک میلیون و 300 هزار تومان هزینه اتوبوس هواداران را نیز از من قرض گرفتند. همه اینها به کنار، من دیگر قصد ماندن نداشتم، اما بازیکنانی که به خاطر من و اسم ملوان به این تیم آمده بودند از من خواستند این کار را نکنم و واقعا بی‌معرفتی بود تیم را تنها بگذارم.

لباس‌های تیم را در گونی کردند و بردند

برای بازی اول فقط 12 بازیکن داشتیم، آن‌هم بازیکنان جوانان و امید. 80 درصد بازیکنانی که جذب کردیم- و بازیکنان بزرگی هم بودند- وقتی فهمیدند چه خبر است و آقایان چیزی در چنته ندارند، در فاصله 3 روز این تیم را ترک کردند. کجای دنیا یک تیم با پیراهن‌های لنگه به لنگه تمرین می‌کند و یک‌ربع با تاخیر به میدان می‌رود تا پیراهن برسد؟ قرار بود آل‌اشپرت بپوشیم، اما چون پولی در کار نبود یک تولیدی از منیریه برایمان لباس آورد تا موقع سوت بپوشیم و درنهایت هم چون پولی نداشتیم فقط به تعداد بازیکنان به ما لباس دادند و بقیه لباس‌ها را در گونی کرده و بردند و برای بازی دوم هم لباس دیگری را بر تن کردیم.

20 هزار یورو می‌دادند تا سکوت کنم

کجای دنیا بازیکنان غیربومی در کوچه و خیابان می‌خوابند و جای خواب ندارند؟ برای مربیان هم جایی وجود نداشت. درنهایت هم جلوی خود من به بازیکنان چک سرقت دادند و در ادامه هم آن اتهامات را به فرزاد مجیدی زدند. جالب اینکه برخی به من گفتند 20 هزار یورو می‌دهیم، اگر ساکت باشی و افشاگری نکنی و حتی فسخ قراردادم را هم می‌دادند، اما من نمی‌توانستم فساد را ببینم و سکوت کنم.

بازیکنان پولی تحمیل کردند

یکی از مشکلات‌مان این بود که 3-2 بازیکن را به تمرین فرستادند که در عمرشان اصلا فوتبال بازی نکرده بودند و به‌اصطلاح بازیکن پولی بودند و وقتی داستان را فهمیدم، گفتم افشاگری می‌کنم و استعفایم را نوشتم. برای بازی دوم تصور می‌کردند شکست سنگینی می‌خوریم و ما را در انزلی هو می‌کنند، اما مردم فوتبال‌فهم انزلی 90 دقیقه من و تیمم را تشویق کردند، درحالی که بازیکنان تعویضی من 16 و 17 ساله بودند.

اگر شرافت نداشتم، پیشنهاد رشوه را قبول می‌کردم

این آقایان با این حربه 10 روز است به کار خود ادامه می‌دهند و می‌خواهند همه را بخرند تا سکوت کنند. اخلاق من را همه می‌دانند و اگر من اهل این صحبت‌ها بودم در یکی از بازی‌های فصل گذشته پیشنهاد مالی تیم متمول را قبول کرده و در بازی وا می‌دادم، اما هیچ‌گاه پیشنهاد دور و بری‌های این تیم را نپذیرفتم که درنهایت همین موضوع باعث شد آن تیم از صعود باز بماند و مربی‌اش بگوید لیگ برتر را در بازی با اکسن از دست دادیم.

ولی من با شرافت ایستادم و پیشنهاد تیم حریف را که البته از سوی مالک این باشگاه نبود، نپذیرفتم. قطع به یقین چنین پیشنهادی بود و حتی پول نقد جلویم گذاشتند، که این موضوع را به حراست فدراسیون فوتبال و کمیته اخلاق اطلاع دادم.

گفتند لطیفی باشد، نمی‌توانیم به کارهایمان برسیم

یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتم با آقایان این بود که می‌گفتند اگر علی لطیفی باشد، ما نمی‌توانیم به کارهایی که می‌خواهیم، برسیم و او نمی‌تواند فساد را ببیند و دم نزند. من پیشنهادهای خوبی از سایر تیم‌ها داشتم، اما اجازه ندادند ملوان را ترک کنم و الان هم انتخاب من ملوان است، چون این باشگاه یک برند است، اما مشکل اساسی آنجاست که یک نفر به رابط ما گفته مادامی که لطیفی باشد، نمی‌توانیم به کارهایمان برسیم و اعلام کرده که به خاطر افشاگری‌هایی که داشتم، او را اخراج می‌کنم ولی قبل از اینکه قضیه اخراج مطرح شود، خودم از مربیگری این تیم استعفا دادم. او با حیثیت همه بازی کرد و تنها کسی که نتوانست با او بازی کند، من بودم، چون حقایق را گفتم.

فرهیختگان