این واژه را از نقطه نظر مفهوم و هدف، معکوس واژه "فرهنگ انطباقی" که توسط "آگ برن" مطرح گردیده در نظرمی گیریم. در فرهنگ انطباقی  موردنظر "آگ برن"، بخش معنوی فرهنگ (ارزشها،هنجارها،باورها...)تابع بخش مادی(صنعت وتکنولوژی) بوده و باید خود را با آن انطباق دهد،چنانچه انطباق موردنظر به خوبی صورت نپذیرد یا با تاخیر باشد منجر به پدیده ی پس افتادگی فرهنگی یعنی عقب ماندن فرهنگ معنوی از بخش مادی آن می گردد. البته این تبعیت یکسویه و دائمی در چارچوب فرهنگ تکنیک محور که پراگماتیسم و نتیجه گرامی باشد، یک ضرورت پذیرفته شده و طبیعی بوده و لذا کمتر سخن از ارزشها و هنجارهای فراعرفی با منشاء و حیانی به میان می آید و بیشتر بر نسبی و ساختگی بودن آنها تحت شرایط اجتماعی وعرفیات بشری تاکید می ورزند.
هر چند وجود ارزشها وهنجارهای متناسب با تکنولوژی،غیرقابل انکار واجتناب ناپذیراست، اما این به معنای مقبول و معقول بودن انطباق همه ارزشها وهنجارها با بخش مادی فرهنگ نمی باشد، بلکه باید این تبعیت یا انطباق را از جهتی مورد استثناء واغماض قرار داده وعکس آن یعنی مفهوم "فرهنگ انطباقی معکوس"را مدنظر داشت. یک استثناء در این خصوص مربوط به استراتژی بومی سازی و استقلال طلبی کشورهای کمتر دست یافته به بخش مادی فرهنگ می باشد. این کشورها برای تحقق استراتژی مذکور بر ارزشها وآرمانهای خود تاکید نموده و خواهان همسویی همه عناصر فرهنگ اقتباسی و وارداتی (اعم از مادی ومعنوی) با بخش معنوی خود می باشند. در این میان یک جامعه انقلابی مانند جامعه خودمان که مقاومتها و هزینه های زیادی را برای تحقق ارزشها وآرمانهای خودپذیر اگر دیده براین استراتژی و راهبرد پافشاری دوچندان داشته و همواره انطباق معکوس فرهنگ که همان تبعیت بخش مادی از بعد معنوی فرهنگ است را پیگیری و جستجو می کند. اگر در این جامعه انقلابی و استقلال طلب، بخش معنوی فرهنگ، فرع بر بخش مادی آن شود به تدریج اصل پراگماتیسمی واصالت تکنیک بر نظام فرهنگی آن غلبه یافته واستحاله فرهنگی و نهایتا تحول هویتی نصیبش خواهد شد.
استثنائی تراز مورد یاد شده، مربوط به جامعه ای می باشد که فرهنگ فراعرفی با منشاء وحی در آن غلبه دارد. این فرهنگ که سازنده یک جهان اجتماعی مستقل از جهان تکنیکی و مادی گرامی باشد همانطور که منظومه ی علمی خاص خود را می آفریند، توان خلق ابزار و صنعت مبتنی  بر فرهنگ معنوی ویِژه خویش را نیز خواهد داشت. به عنوان مثال در یک جهان اجتماعی دینی با ارزشها و باورهای اسلامی، تکنولوژی ها در نوع و حدی فرصت بروز و ظهور می یابند که منجر به مصرف گرایی، اسراف و تبذیر، انجام محرمات و معصیت های پیدا و پنهان و نیز تسلط تخریبی بر طبیعت نگردند. بنابراین خلاقیت های تکنیکی و ابزاری به دلیل اینکه سمت وسو و حتی شکل و کاربرد خویش را از ارزشها وهنجارهای و حیانی می گیرند لزاما باعث ایجاد پدیده "فرهنگ انطباقی معکوس"(یعنی تبعیت ماده از معنا در نظام فرهنگی دینی) می گردند. این نحوه ی انطباق که معکوس انطباق مورد توجه "آگ برن" می باشد را می توان یکی از شاخص های مهم تمایز جامعه معنوی گرای و حیانی در مقابل جامعه ی مادی مدار وعرفی در نظرگرفت. شاخص مذکور برای جامعه عرفی امروزی که در دنیای تک تمدنی (تمدن غرب)متبلورگردیده قادراست تابه عنوان رویکردی بدیل درجهت ظهور یک پسامدرنیته شالوده شکن، از نوع و حیانی و اسلامی مطرح گردد. /ج