عبدالخالق عبدالهی:

من یا به قول اوحدی کرمانی "این نیک نمای بد مسلمان که من است" مدتهاست تصمیم گرفته بودم دیگر درباره شورای شهر چیزی ننویسم اما راستش را بخواهید در بحث  انتخاب شهردار جدید  خلف وعده کردم و وقتی به خود آمدم که قلم ناخواسته بر کاغذ دویده و این سطور را نگاشته است:
همه دیدیم و شنیدم که  پریروز هم  مثل جلسات قبل، شورا نتوانست یا به تعبیر بعضی ها نخواست بر روی یک گزینه به توافق برسد و شهردار این شهر بی در و پیکر که هر دم از باغش بری می رسد را انتخاب کند تا باز مردم بمانند و یک شهرداری به  بی شهردار آنهم در آستانه تعطیلات  نوروزی در شهری که نه آب هست، نه آبادانی و نه گلبانگ مسلمانی.

دلیل عدم توافق چیست؟ هر کس حرفی می زند و گناه این کوتاهی و ساز مخالف زدن را به گردن دیگری می اندازد. از  صف بندی های سیاسی و گروه نحس چهار و پنج گرفته تا  رابطه  اخوت رئیس شورا با یکی از کاندیداها بگیرید، تا ننوشتن تقاضای کتبی یکی دیگر از کاندیداهای شهردار شدن. اما این موضوع  مسلم است که کلاف سردرگم انتخاب شهردار و این رشته  مسئولیت ناپذیری و بی تفاوتی بعضی اعضای شورا همچنان سرِ دراز دارد و ظاهرأ قرار نیست به این زودی ها حضرات از خر شیطان پیاده شوند.

من این گسستگی وحشتناک و این تشتت آرای  اعضای شورای شهر برازجان را که می بینم از خود می پرسم  وقتی آنها  نمی توانند یک شهردار انتخاب کنند پس قرار است چه کاری انجام دهند؟ آنها فراموش کرده اند که به توپچی یکسال حقوق یا به قول مادرم یکسال "مواجب" می دهند که اگر لازم شد یکروز بچکاند.

پس کمال بی انصافی و حتی نمک نشانسی است که مردم ، غیر از رایی که به شما داده اند چهار سال از کیسه نحیف بیت المال تحت عنوان حقوق و مزایا و حق جلسه و سفرهای زیارتی و سیاحتی به شما پول بدهند که  یک روز به دردشان بخورید و اگر لازم شد گره ای از مشکلاتشان بگشائید آنوقت شما سر بزنگا، دست خلق الله  را در پوست گردو بگذارید و به کمترین وظیفه اتان که انتخاب شهردار است عمل نکنید و از زیر بار این بدیهی ترین تکلیفتان  هم شانه خالی  کنید و همچنان در خواب خوش خرگوشی  باشید. که چه؟ که فلان یا بهمان شخص عضو شورا یا کاندیدای شهرداری  همفکر سیاسی شما یا باب طبع و سلیقه اتان نیست یا از روز اول با شما مشکل یا اختلاف نظر داشته؟ حالا خوب است  چند ماه دیگر انتخابات در پیش است و اعضای فعلی شورا  باز هم  از این مردم رای می خواهند و اینگونه رفتار می کنند وای به اینکه دوره بعد هم رای بیاورند که اگر چنین شود به قول معروف  "شیر ما هم روباه آنها را نمی گیرد"

جالب اینکه  در پایان جلسه نافرجام انتخاب شهردار وقتی از یکی از اعضای شورا  گله کردم که چرا چنین می کنید به چشمانم زل زد و گفت: شورای دوره قبل  که بدتر از ما بود.

نمی خواهم مثال قاطر و اسب را بزنم اما آخر این چه سفسطه و چه عذر بدتر از گناهی است که می آورید؟ واقعأ چرا وضع چنین است؟ چرا خود را با بدتر از خود مقایسه می کنید و دلتان خوش است که قبلی ها بدتر از شما بوده اند؟(که البته نبوده اند) اگر می خواهید مقایسه کنید لااقل  با بهتر از خود مقایسه  کنید و از آنها یاد بگیرید.

بدبختی این است که بعضی شورا نشینان متاسفانه کارِ کارشکنی  را به جایی رسانده اند که  نه به دوست رحم می کنند نه به دشمن و ظاهرأ تصمیم گرفته اند " دشمنان را پوست بَرکنند و دوستان را پوستین ". هر چه بگوئید ککشان هم نمی گزد و سفت و سخت روی صندلی هایشان نشسته اند و به استناد اینکه مردم یک روز یک رای به صندوق انداخته اند چهار سال است  با ندانم کاری و لج بازیهای بچه گانه اشان هر بامبولی خواسته اند  سر مردم در آوردند.

بنده شخصأ  از قانون شورا و شهرداری سر در نمی آورم اما کاش یک نفر قانون دان می آمد و می گفت  رئیس و غیر رئیس اینهمه  دَم از قانون و آئین نامه می زنند  و به محض اینکه بازی طبق خواسته اشان پیش نرفت با توسل به قانونی که ما نمی دانیمش ، زیر میز می زنند ، آیا راست و درست و قانونی می گویند یا همه اش  "تفسیر به رای" و "مصادره به مطلوب" و نعل وارونه زدن است؟ شاید واقعأ حق با آنهایی باشد که این تشکیلات 9 نفره را شورا نمی دانند، آخر شورا که اینطور نیست. شما از روزی که شهردار قبلی را برداشتید چند ماه فرصت داشته اید که یک گزینه را انتخاب کنید. مگر روزی که او را عزل میکردید فکر گزینه بعدی  نبودید؟ چرا اول منار را می دزدید  بعد تازه فکر کندن چاه می افتید؟

حکایت بعضی اعضای شورا که  فرع را گرفته و اصل را وانهاده اند حکایت بنده خدایی است که تا دمدمای صبح بیدار می ماند و نمازمستحب نافله و شب می خواند اما وقت اذان خوابش می برد و نماز واجب صبحش قضا می شد. شما بعضی اعضای شورا به جای اینهمه نشستن در جلسات بیهوده و اینهمه در محافل رسمی و نیمه رسمی ظاهر شدن  و ژست گرفتن و عکس انداختن و کارهای کرده و نکرده را به ریش گرفتن و دخالت در کارهایی که ربطی به شما  ندارد کمی از این حواشی کم کنید و به وظیفه اصلی خود بپردازید و یک شهردار انتخاب کنید.

نه آدم منفی بافی هستم نه اهل غُر زدن و مُنگ و دُرنگ اما این شورا کاری کرده  که خودم بخاطر یک رای که چهار سال قبل داده ام  بارها  دست پشت دست بکوبم و روزی هزار بار بر خودم لعنت بفرستم  که "دیدی چه کردم؟ و خداخدا  کنم این چند ماه هر چه زودتر سر برود بلکه بختک و " هَش" شورا،  دست از سر کچل ما بردارد و شاید دوره بعد فرجی شود.

و اما نکته آخر:
 بنده همین چند روز قبل در پایان یکی از جلسات سریالی انتخاب نکردن شهردار به رئیس و بعضی اعضا پیشنهاد کردم  بهترین راه حل این کلاف سردرگم ،  استعفای دسته جمعی اعضای شوراست . وقتی می بینید نمی توانید مفید و کارگشا  باشید بروید خانه اتان بنشینید و " نه عِرضِ خود ببرید و نه زحمت مردم بدارید ". من می دانم  هر انتخاب اشتباهی  درد دارد و می پذیرم  مردم باید چوب انتخاب اشتباهشان را بخورند و می خورند تا لااقل در دوره آینده با چشم باز رای به صندوق بیندازند اما باور کنید تحمل درد از حد فزون است و همه از دست این کارها کلافه شده اند.

بنده از فرماندار محترم تقاضا دارم در این موضوع ورود کنند، با این توپچی های خواب آلود شورای شهر اتمام حجت کند و اگر چاره نشد از اختیارات قانونی یا کدخدامنشی یا هر راهی که خودشان می دانند و ما نمی دانیم استفاده کنند و حتی اگر لازم باشد هیئت نظارت بر شورا ها  این شورا را از بیخ و بن منحل کند که "  اگر شتر بمیرد حاجی هم خلاص می شود " اصلا از شتر و حاجی هم که بگذریم خواجه شیراز هفتصد سال قبل فرموده اند:

خانقاهی که دخلش نکند خرج کفاف / مصلحت وقت در آن است که میخانه کنند