کد خبر: 99555 ، سرويس: استان بوشهر
تاريخ انتشار: 07 مرداد 1397 - 19:00
از هزاران خاطره.../ به مناسبت انتشار هزارمین شماره اتحاد جنوب(12)
هزار سلام و هزار اندیشه

اتحادخبرـ کرامت اله قاسمی: من از شماره ۹۵۵ هفته نامه اتحاد جنوب به هزارمین شماره آن فکر می کردم چیزی که شاید آقای صابری و سایر دست اندرکاران هفته‌نامه از ماه‌ها پیش به آن فکر می کردند اما اینکه برای ویژه نامه هزارمین شماره بخواهم مطلبی یا یادداشتی را بنویسم یک دفعه ای شد من وقتی به آغازین روزهای چاپ و نشر اولین شماره و یا بهتر است...

کرامت اله قاسمی

من از شماره ۹۵۵ هفته نامه اتحاد جنوب به هزارمین شماره آن فکر می کردم چیزی که شاید آقای صابری و سایر دست اندرکاران هفته‌نامه از ماه‌ها پیش به آن فکر می کردند اما اینکه برای ویژه نامه هزارمین شماره بخواهم مطلبی یا یادداشتی را بنویسم یک دفعه ای شد من وقتی به آغازین روزهای چاپ و نشر اولین شماره و یا بهتر است بگویم پیش شماره هفته نامه اتحاد جنوب فکر می کنم خاطرات شیرینی برایم تداعی می شود چرا که من به تازگی پدر شده بودم. بعد از ظهر غالب روزهای هفته را به اتفاق پویای ۶ ماهه ام با ساک وسایل به منزل مدیرمسئول اتحاد جنوب میرفتم. چون همسرم خانم شهربانو قاسمی که آن روزها در یک مرکز مشاوره به عنوان روانشناس خدمات مشاوره به مراجعان  ارائه میداد. اغلب بعد از ظهرها در محل کار بود. البته همین جا اضافه کنم که که چند وقتی هم به عنوان مشاور به سئوالات خوانندگان نشریه اتحاد جنوب پاسخ میداد و ستونی را تحت عنوان پاسخ به سوالات روانشناسی در نشریه داشت.
 خلاصه اینکه بنا به دعوت آقای صابری که همینجا جا دارد پُزِ نسبت فامیلی داشتن با ایشان را هم بدهم چون  پسر دایی بنده است و مانند کاکای بزرگترم در منزل ایشان که به تعبیر خودش دولت سرا بود که این واژه دولت سرا هم حکایتی دارد چون در منازل سازمانی دولتی در آن برهه زمانی سکونت داشت لذا همواره برخلاف رسم معمول که عموم مردم از خانه خود با عنوان گدا منزل یاد می‌کنند حاج آقای صابری واژه دولت سرا را به کار می‌برد چون به قول خودش جرأت نداشت به خانه سازمانی دولتی عنوان و صفت گدا منزل را بدهد تا مبادا بهانه یی دست آقایان بدهد و دستور تخلیه بدهند.
 بله در اواخر سال ۷۷ در دولت سرای محل سکونت پسر دایی که برای من همیشه بزرگ بوده و هست گرد هم آمدیم تا خبری خوشحال کننده را دریافت کنیم خبر دریافت مجوز چاپ و نشر هفته نامه ای با عنوان اتحاد جنوب و این چنین شد که من عاشق روزنامه و مجله و کتاب و مطالعه به حضور قریب الوقوع هفته نامه با عنوان اتحاد جنوب مطلع شدم. از آن زمان به همراه کودک ۶ ماهه خود که به تعبیر مدیرمسئول محترم خردسال ترین عضو هفته‌نامه بود به دفتر هفته نامه می‌رفتم تا اگر کاری به من ارجاع می‌شد از خبرنگاری تا غلط گیری صفحات تایپ شده تا توزیع نشریه در حد بضاعت و توانم انجام دهم. پویا آن طفل ۶ ماهه آن روزها اینک اما جوانی  ۱۹ ساله است و در اوج شر و شور جوانی و هفته نامه ی وزین اتحاد جنوب نیز ۱۹ سال عمر پر برکت خود را پشت سر گذاشته است در اوج پختگی و کمال.
و در طی این سالها چه تهدیدها و تخریب ها که علیه مدیرمسئول و نیز نشریه صورت نگرفت چه بسیار  کسانی که آمدند و در نشریه قلم زدند حرفهای دلشان را بیان کردند و در این سالها  اندک افرادی هم بودند که نتوانستند حرف بزنند یا شاید که اصلا بلد نبودند حرف بزنند و به جای حرف زدن فقط تهدید کردند و چماق در دست  بعضا تخریب کردند که صد البته تخریبشان فیزیکی بود که غیر از این توان دیگری نداشتند و حتی تا آنجا که شنیدم بعضی خام فکر ها که اینک خود فراری و دربدرند فکر ترور مدیر مسئول هفته نامه اتحاد جنوب را در سر پروراندند ... نمیدانم اتحاد جنوب چه میگفت که آنها را تا به این حد ناراحت می کرد که به فکر کشتن انداخت. هر چه بود و هرچه هست اتحاد جنوب برای اتحاد و همدلی و یکپارچگی یک استان آمده بود.
اما واژه و عدد هزار اگر مقدس نباشد؛ عدد بزرگی است. هر چند که امروزه در عرصه ی اقتصاد به هزار ریال و هزار تومان توجهی نمی‌شود، ولی در بحث انتشار یک هفته نامه که نگاه بکنیم، هزار بار انتشار یک نشریه خود حکایت از یک موفقیت بزرگ است؛ چون در درون خود هزار سلام، هزار سر مقاله، هزار حرف مفید، هزار راهکار، هزار اندیشه، و هزار هزار نکته نهفته است.
موفق باشی اتحاد جنوب؛ هزاران شماره ات را آرزو است.

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/99555