پرده اول: فیلم 300: ظهور یک امپراطوری
قسمت دوم فیلم سینمایی ۳۰۰ که ماجراهای آن فصل دیگری از نبرد جنگجویان اسپارت در برابر حملات سپاه خشایارشا پادشاه هخامنشی است چند هفته ای است که  روی پرده آمده است. قسمت اول این فیلم که از نظر پرداخت تصویری شمایی نیمه انیمیشن دارد، در سال ۲۰۰۶ اکران شد و ایرانی ها به خاطر آنچه تحریف وقایع تاریخی و توهین به فرهنگ ایران باستان، به شدت از آن فیلم انتقاد کردند.
محور اصلی داستان فیلم 300 در قسمت اول حول لئونیداس می چرخد که 300 اسپارتی را در نبردی علیه خشایارشاه و ارتش سیصد هزار نفری اش رهبری می کند.در قسمت دوم این فیلم تحت نام :خیزش یک امپراطوری ادامه حمله سپاه خشایارشاه علیه اسپارتی ها و حمله به آتن می باشد.
"آنچه آزار دهنده است چهره بدوی و خشن ایرانیان در فیلم ظهور یک امپراطوری به کارگردانی نوآم مورو متولد 1961 اورشلیم است. فیلم سازی که سابقه ویژه ای در عرصه کارگردانی ندارد. فیلم به مقابله تمیستوکل، سیاستمدار و سردار آتنی، با حمله خشایارشاه و متحد او، ملکه آرتمیس یکم، به یونان و نقش او در شکست ایرانی‌ها در نبرد سالامیس می‌پردازد. تمیستوکل با تقویت نیروی دریایی آتن و تشویق یونانی‌ها به مقاومت در برابر خشایارشاه نقش بزرگی در ناکامی نیروی دریایی بزرگ ایران در نبرد سالامیس داشت. تمیستوکل پس از سقوط آتن به دست خشایارشاه و فرار تعداد زیادی از فرماندهان یونانی، پیشنهاد ماندن و نبرد در تنگهٔ سالامیس را مطرح کرد.
ایرانیان در این فیلم نسبت به یونانیان چهره‌های خشن‌تری دارند. خشایارشاه، با بدن نیمه‌برهنه و قد بلند خود به عنوان رهبری، بی‌کفایت و ضعیف است و تنها ویژگی مثبت چنین ارتشی، تعداد زیاد آن است."
این  فیلم ادامه دروغ پراکنی ها و نشان دادن یک چهره وحشی و بی تمدن از فرهنگ بالای ایران باستان از سوی هالیوود می باشد.انگیزه و هدف سازندگان این فیلم هر چه باشد ، توانسته در سطح جهانی یک چهره سبوعانه و غیر انسانی از ایران به مخاطب نشان دهد.مخاطبی که مجذوب می شود و برایش اهمیتی ندارد که  خشایارشاه و ایرانیان باستان هرگز اینگونه نبوده اند.در مقابل این فیلم واکنشهای ایرانیان تنها در فضای مجازی خلاصه می شود و خبری از واکنش مسئولان سیاسی  و فرهنگی دیده نمی شود.

پرده دوم: میراثی که از یادها می رود
در حالی که غرب  با ساختن فیلمهایی چون 300 عملا فرهنگ و هویت تمدن ساز ایران را هدف قرار داده ، ما نیز به گونه ای دیگر به تمدن والای این سرزمین جفا می کنیم.در سرزمین کهن ایران میراثی از گذشتگان ما وجود دارد که اگر به درستی در سطح جهانی معرفی گردند دیگر کسی رغبت به نگاه کردن فیلم 300 و امثال آن نخواهد داشت.اما متاسفانه نه تنها چنین اقدامی صورت نمی گیرد که حتی حفاظت و مرمت این آثار و معرفی آن به مردم نیز به آن صورتی که شایسته آن باشد نیست.نمونه چنین میراث گرانبهایی در شهرستان دشتستان کم نیست. که شاخص ترین آن کاخ کوروش بزرگ در منطقه چرخاب برازجان و مقبره هخامنشی معروف به گور دختر در تنگ ارم.کاخ2500 ساله کوروش بزرگ در چرخاب برازجان از زمان کشف خود تا کنون نمونه برجسته ای از دانش ، فرهنگ، معماری و تمدن والای ایرانیان باستان می باشد. کشف این کاخ پر ارزش مدرک معتبری است از سیادت دریایی ایرانیان باستان بر خلیج فارس.برای درک شگفتیهای  این کاخ کافیست به پاسخهای دکترعلی اکبرسرافراز مسئول کاوش های باستان شناسی کاخ چرخاب برازجان به خبرنگار روزنامه اعتماد ملی که در صفحه 9  این روزنامه به  مورخه چهارشنبه 10 آبان 1385 شماره 217 به چاپ رسیده است توجه فرمایید." دکتر سرافراز: بله اینجا چیز عجیبی که هست ، سقفی یک تکه است به ابعاد حدود 10 متر در 40 متر. از حداقل چهار لایه و احتمالا شش لایه تشکیل شده .لایه رویی از آجر است.آجر لعاب دار.لعاب سفید. وبعد لایه های سنگ، قیر، سنگ، قیر، وسنگ.تازه این سنگ ، نه  رسوبی است و نه کانی. نوعی سنگ مصنوع دست ساخت . ظاهرا از آرد فلداسپات یا سیلیس با ترکیبی از خاک و..داریم روی ترکیب این سنگ تحقیق می کنیم.این سقف ریخته و تکه تکه شده است. بزرگترین تکه ای که پیدا شده حدود یک متر در یک متر است.
خبرنگار:  سقفی به این سنگینی و ابعاد را روی چه پایه هایی نگه داشته اند؟ جواب: این راز و رمزی است که ما هم دنبالش هستیم. به نشانه هایی دست یافته ایم . ولی هنوز زود است حکم صادر کنیم.
خبرنگار: و رابطه این تالار با عجایب هفتگانه؟ جواب:  ببینید فرض مسلم این است که کوروش باغهای معلق بابل را دیده بود. می گویم فرض مسلم، به این دلیل که کوروش بابل را فتح کرد ، پس باغهای معلق را دیده. فرض دوم  این است که این سقف خود کف یک استخری بوده است.چرا؟چون آجرهای لعاب سفید در سطح رویی این سقف کار شده .مضافا اینکه با دقت در شکل و ابعاد بدست آمده و قسمت زیر تراش آن و احتمالاتی که برای ستونها وجود دارد، مجموعا نشان دهنده این واقعیت است که نظام مهندسی دقیقی در طراحی و ساخت این ستونها و سقف به کار رفته است. من با اتکا به ظرایف این چنینی ، این بنا را در ظرفیت و حد عجایب هفتگانه می دانم."
ایام نوروز به این اثر ارزشمند سرزمینم، دوباره سر زدم. اوضاع تاسف بار تر از سالهای قبل بود.بارندگیهای سیل آسای سالی که گذشت تاثیر بسیار مخربی براین محوطه باستانی گذاشته بود.تنها آه و افسوس بود که همراه من بود در بازدید از این کاخ.
اوضاع گور دختر هم بهتر از کاخ کوروش نیست.عکسهای این مقبره ارزشمند که عده ای از باستانشناسان آنرا منصوب به جد کوروش بزرگ یا خواهر او می دانند در اینترنت قابل رویت است.

پرده سوم : تندیسی که اجازه نصب پیدا نمی کند
تنها بازدید کنندگان آرمگاه مردی که استعمار بریتانیا  را در جنوب به خواری کشاند، مردم محلی منطقه  شاه پسر مرد و کوهنوردانی هستند که گهگاه مسیرشان از آنجا می گذرد.شهید غضنفراسلطنه برازجانی مردی که جان و مال خود را در راه مبارزه با استعمار نثار کرد، یکی از مظلومترین و گمنام ترین شهدای نه تنها جنوب، بلکه ایران است.در تمام برنامه های تلویزیونی، سریالها  و هر چیزی که درباره قیام مردم جنوب علیه استعمار ساخته و پخش شده است از تمام مردان مبارزه یاد و نامی برده می شود و شهید دیار دشتستان در حاشیه می ماند.حتی در سرزمین خود مورد بی مهری قرار می گیرد و تندیسش اجازه نصب پیدا نمی کند. ومن  دوباره به یاد فیلم 300 می افتم که چگونه غرب قهرمانان دروغین خود را اینگونه جهانی می کند و ما قهرمانان واقعی خود را اینگونه به فراموشی می سپاریم.

منابع: خبرآنلاین
روزنامه اعتماد ملی، شماره 217، سال 1385