
اتحاد خبر - احمد خواجه حسنی :رئیس جمهور پزشکیان در جلسه ستاد بزرگ داشت چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب در فرازی از فرمایشات شان اظهار داشتند قدرت ملّی با همراهی مردم تضمین میشود؛ اگر آنها با ما باشند هیچ قدرتی نمیتواند ما را زمینگیر کند اصل مردم هستند و باید کاری کنیم آنها از ما راضی باشند. قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی نیز پیش تر اذعان داشتند ما در خانه ملّت باید حنجره مردم باشیم، بقای انقلاب اسلامی بدون حضور و بدون توجه به مردم امکان پذیر نیست...
احمد خواجه حسنی
رئیس جمهور پزشکیان در جلسه ستاد بزرگ داشت چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب در فرازی از فرمایشات شان اظهار داشتند قدرت ملّی با همراهی مردم تضمین میشود؛ اگر آنها با ما باشند هیچ قدرتی نمیتواند ما را زمینگیر کند اصل مردم هستند و باید کاری کنیم آنها از ما راضی باشند.
قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی نیز پیش تر اذعان داشتند ما در خانه ملّت باید حنجره مردم باشیم، بقای انقلاب اسلامی بدون حضور و بدون توجه به مردم امکان پذیر نیست.
حدود ۲۰ سال پیش نیز ، ابراهیم یزدی در کتاب دکترین امنیت ملّی، عین همین نظرات را مرقوم داشته و می نویسند ؛ «اگر دشمنی با تجهیزات و امکانات نظامی برتر به کشوری با امکانات کمتر حمله کند، ولی رابطه دولت-ملّت در حد بهینه باشد، مردم و دولت دست به دست هم می دهند و دشمن را بیرون می اندازند».
با یک جستجوی ساده ، از این دست گزاره ها به وفور می توان یافت که فصل مشترک همه آن ها بازگشت به مردم و رسیدگی به مشکلات و مصائب جمعی است لیکن پرسش این است که چرا با این همه تأکیدات مؤکد و مکرر از جانب مسؤلین در مقاطع مختلف امّا در این راه هر چه پیش تر رفته ایم پس تر رفته ایم؟
این سخنان در حالی از جانب رئیس دولت چهاردهم ایراد می شود که در روزهای آتی به اغلب احتمال کشور در آستانه دور تازهای از فشارها و تحریمهای ظالمانه قرار خواهد گرفت و چه بسا اقتصاد و معیشت آن ها بیش از گذشته به محاق خواهد رفت.
پزشکیان از مردمی سخن می گوید که در واقع «جبهه مقاومت داخلی» را شکل داده اند بدین مضمون که در مقابل تحریم و تورم، فساد، ناکارآمدی و ناترازی ها، تبعیض و ناعدالتی و نابرابری فرصت ها و سوء مدیریت ها هم چنان مقاومت پیشه کرده و ناملایمتی ها، نارسایی ها و کاستی ها را به امید تغییر و به بودی به جهت دست یابی به آرزوهای بر باد رفته شان زیست می کنند.
جبهه مقاومت داخلی امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به رسیدگی و تقویت همه جانبه دارد، از نظر بخش قابل توجهی از آن ها جمهوریت در کشور به حاشیه رفته، آن ها احساس بی قدرتی یا به اصطلاح احساس مهجوری سیاسی یا احساس بیگانگی سیاسی می کنند به این معنا که بر اثرگذاری بر ساخت اجتماعی سیاسی ناتوان هستند از همین رو برخی از افراد جامعه، تعلق خاطر و احساس مسئولیتی نسبت به مسائل و موضوعات پیرامونی ندارند و الگوی رفتاری آن ها برآیندی از جامعه اتمیزه است.
چنان چه در طول و عرض نظام تصمیم سازی اراده ای جدّی در جهت تقویت جبهه مقاومت داخلی وجود دارد نخست می بایست به این نکته توجه داشت که نمی توان مسائل را با همان ذهنی حل کرد که آن را پدید آورده است، توماس کوهن (رواج دهنده اصلاح پارادایم) اعتقاد داشتند "مهمترین عامل فلجکننده تغییر پارادایم، ناتوانی ما در آگاهی از فراسوی الگوی تفکر جاری است" ، بنابراین بایسته می نماید از تفکرات عاریه ای منشاء از اذهان بسته ، با حسن تشخیص و وسعت نظر عبور کرده و ذهنیت ها را تغییر داد.
باورمندم اکنون، تنور جامعه برای اعمال تغییرات و اصلاحات اساسی در سطح مناسبی قرار داشته و حسابی داغ است ، پس بیش از این معطل نکنید و نان رضایت مندی جبهه مقاومت داخلی را بچسبانید و فراموش نکنید به زبان الکسی دوتوکویل ؛ «اصلاحات دیر هنگام ، بدترین نوع اصلاحات است و فرجام ناخوشایندی در پی خواهد داشت».