کد خبر: 202260 ، سرويس: مقاله
تاريخ انتشار: 28 دي 1403 - 10:37
اختصاصی اتحاد خبر
اصلاح طلب اصلی و فصلی

اتحاد خبر - احمد خواجه حسنی : احمد دشتی فرماندار جدید دشتستان در آئین معارفه جنابش ، گزاره قابل تأملی را بیان فرمودند که افزون بر تشویق حاضرین در مراسم امّا در عمق راهبردی آن هزار نکته باریک تر از مو وجود دارد و از زوایای متعددی قابل پردازش می باشد بدین مضمون که ایشان اظهار داشتند؛ "بنده به لحاظ گرایش فکری خودم را یک اصلاح طلب می دانم، یک اصلاح طلب اصلی نه فصلی" ...

احمد خواجه حسنی

احمد دشتی فرماندار جدید دشتستان در آئین معارفه جنابش ، گزاره قابل تأملی را بیان فرمودند که افزون بر تشویق حاضرین در مراسم امّا در عمق راهبردی آن هزار نکته باریک تر از مو وجود دارد و از زوایای متعددی قابل پردازش می باشد بدین مضمون که ایشان اظهار داشتند؛ "بنده به لحاظ گرایش فکری خودم را یک اصلاح طلب می دانم، یک اصلاح طلب اصلی نه فصلی" ...
بدایت کلام بایستی توجه داشت که این گزاره در شرایطی بیان می شود که امروزه روز، اصلاح طلبی در نگاه برخی اقلیّت با نفوذ بر هسته مرکزی قدرت، گناهی نابخشودنی و حتی در پاره ای از موارد جرم تلقی می شود و چه بسا با تاوان هایی ملازم گردد.
با این که گفتمان اصلاحات از دیر باز در زمره گفتمان‌های مهم در ادوار سیاسی ایران بوده ولی با گذشت زمان و بنا به دلایل مختلفی از جمله کاربست استراتژی خالص‌سازی و اصرار به تداوم رویه قبض و انجماد ، نقش آفرینی خود را در بازی ماکرو قدرت از دست داده و از این جهت اصلاح طلبان فصلی که عده ای کم خِردِ جاه طلب بوده، هم واره منافع شخصی را به منافع جمعی ترجیح داده و شخصیت های خمیری داشتند ، همان ها که به اقتضای شرایط «بی‌جهت راست و بدون علت چپ می شدند» ، وقتی دیدند در این میان سرشان بی کلاه می ماند ، چوب سر درخت اصلاح طلبی را کف پایشان احساس کردند! و در این پندار که محتمل است به سبب ژست های اصلاح طلبی از خر مراد پیاده شوند و از  قدرت سکر آور سیاسی بی بهره و از ثروت های پیرامون قدرت بی نصیب بمانند! به مرور با رویکردهای اصیل اصلاح طلبی زاویه گرفته ، پرده ها انداختند و عملاً وسط باز شدند یا به عبارتی ساده تر از ترس طرد شدن و به حاشیه رفتن به ناگاه کور و کر و لال شدند!
مخرج مشترک الگوی رفتار جمعی این افراد در فواصل مختلف بر این مدار قرار گرفت که مردم را به عنوان ابزار و مهره شطرنج به بازی بگیرند و نه به عنوان انسان هایی که شایسته حمایت و امیدوار به تغییر از وضع نابسامان موجود به وضع مطلوب اند...
بدین سان وجه غالب رفتار اینان ریا کاری دو سویه در راستای کسب رضایت و جلب توجه اصحاب قدرت شد تا در مقاطعی به ‌‌صورت موقت! پرچم اصلاح طلبی به دست گرفته و بی پروا به پیکر نحیف نموده این جریان سیاسی ضربه وارد کنند و این جریان سیاسی را به مثابه عروس هزار دامادی درآوردند که اکنون می بینیم!
امروزه رویکرد اصلاح طلبی به طرز محسوسی به فرد گرایی تقلیل پیدا کرده و به زبان خوزه ارتگا ئی: «دیگر بازی گر بزرگی باقی نمانده و تنها صدای گروه هم‌ آوازان به گوش می‌رسد».[۱]

طلب منصب فانی نکند صاحب عقل
عاقل آن است که اندیشه کند پایان را

دال مرکزی گفتمان اصلاح طلبی هم واره گفتمان جمهوریت، دموکراسی‌خواهی، توسعه سیاسی و صد البته گفتمان تغییر بوده ، پیش نیاز حصول تغییر امّا بدون تردید رسیدن به سطح قابل قبولی از وفاق است.
به اعتبار سخن دکتر پزشکیان "اصلاح طلبی یعنی هر کس دو روزش با هم برابر باشد زیان کار است هر روز باید به تر از روز قبل شویم با این معنی همه باید اصلاح طلب باشند".

با وقوف به کنه صواب این تعبیر، نباید از خاطر برد که انقلاب، محصول انسداد تمامی راه های اصلاحی توسط حکومت هاست به همین سبب لاک لائو، معتقد است که اصلاح‌ طلبی هم واره از انسداد سیاسی جلوگیری کرده و آلترناتو دیگری را برای تغییرات اجتماعی و سیاسی پیشنهاد می‌کند.

در انتها و به قول ناظم حکمت؛
ما زمستان دیگری را سپری خواهیم کرد؛
با عصیان بزرگی که در درون مان هست
و تنها چیزی‌که گرم مان می‌دارد،
آتش مقدٌس امیدواری است...

پ ن ؛
۱- خوزه ارتگا ئی گاست، فیلسوف لیبرال و نظریه‌ پرداز اسپانیایی است که آثار خواندنی و اثر گذاری از ایشان به فارسی ترجمه شده است.

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/202260