اتحاد خبر-اکبر صابری: اینکه آقای رئیس جمهور چرا قدر طرفداران خود و ستادهای انتخاباتی اش را نمی داند و اینگونه روی اعصاب آنهاست جای تامل و تعجب دارد. هیچ صاحب منصب انتخابی اینگونه به طرفدارانش بی توجهی نمی کند که بر شاخ بنشیند و بُن ببُرد!.. حالا که در کابینه سهم بوشهر را ندادید، لااقل در بحث انتصاب استاندار اینقدر روی اعصاب طرفداران خود راه نروید....
اکبر صابری
عضو افتخاری کمند
انتخابات ریاست جمهوری تیرماه 1403 حواشی و مسایل زیادی داشت که تاکنون نیز ادامه دارد.
آخرین انتخابات پیش از این، دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی بود که مشارکت ۴۰٫۶٪ در مرحله اول به ثبت رسید و در مرحله دوم در تهران حدود 7 درصد و در سایر شهرستان ها هم میانگین 10 تا 15 درصدی به ثبت رسید. نرخ مشارکتی که نگران کننده بنظر رسید.
مع الوصف شورای نگهبان در تدبیری مسبوق به سابقه یک کاندیدا از طیف اصلاح طلبان را تایید کرد (مسعود پزشکیان) تا انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم رقابتی شود.
جبهه اصلاحات که در انتخابات چند ماه قبل، استراتژی خود را مشارکت غیرفعال اعلام کرده بود و این استراتژی در ثبت پایین ترین نرخ مشارکت بعد از انقلاب اسلامی بی تاثیر نبود، در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری با اعلام حمایت از مسعود پزشکیان از هواداران خواست در انتخابات شرکت نمایند.
اعلام حمایت جبهه اصلاحات و سخنان اصلاح طلبانه دکتر پزشکیان، درصدی از اصلاح طلبان را متقاعد کرد در انتخابات شرکت و به ایشان رای دهند. ستادهای انتخاباتی مسعود پزشکیان را از پایتخت تا مراکز استان ها و شهرستان ها اصلاح طلبان شناسنامه دار و شاخص راه اندازی نمودند.
در همین بوشهر خودمان، عبدالرسول عمادی، سید محمد مهدی پورفاطمی، محمدباقر سعادت، قدرت اله رحیمی، مسعود شکوهی، ماشاالله حیدرزاده، اصغر حصیری و جوانان و پیشکسوتان متعدد دیگری از جبهه اصلاحات پای کار آمدند تا کاندیدای اصلاح طلبان پیروز انتخابات شود.
در همان مرحله اول انتخابات که اصلاح طلبان هم پای کار آمدند فقط 40 درصد مردم پای صندوق های رای آمدند.
انتخابات در شرایطی برگزار شد که دولت در دست اصولگراها و طرفداران قالی باف و جلیلی بود. در هیات های اجرایی و نظارت شهرستان ها اکثریت قاطع با اصولگراها بود. وارد جزییات نمی شوم واقعا رقابت در این انتخابات که یک طرف آوردن مردم پای صندوق ها کار سختی بود و از طرف دیگر مدیران و افراد صاحب منصب رای شان با رقیبان پزشکیان بود کار آسانی نبود.
روشن است که در این شرایط بعنوان نفر اول راهی مرحله دوم شدن آقای پزشکیان با رای اصلاح طلبان صورت گرفت. حداقل اینکه 90 درصد آراء ایشان از جبهه اصلاحات و یا آراء غیر سیاسی مردمی بود که شعارهای اصلاح طلبانه پزشکیان را باور کردند. قطعا و یقینا طرفداران جلیلی و قالی باف جایی در سبد رای پزشکیان نداشتند و آنها به کاندیدای خودشان رای دادند.
در مرحله دوم نیز طبیعی است طرفداران آقای جلیلی به کاندیدای مرحله اول خود رای دهند.
روشن است که تلاش اصلاح طلبان و ستادهای انتخاباتی آقای پزشکیان بود که درصد مشارکت مردم را 10 درصد یعنی حدود 6 میلیون رای افزایش داد.
هر طور حساب می کنم خوش بینانه فقط حدود نیمی از آراء آقای قالیباف سمت دکتر پزشکیان آمده است. یعنی حدود 1.7 میلیون رای. و مابه التفاوت رای مرحله اول و دوم دکتر پزشکیان آراء کسانی بود که در مرحله اول رای نداده بودند.
پر واضح است اگر آراء اصلاح طلبان مرحله اول و تحریمی های مرحله دوم نبود اکنون جناب پزشکیان با قریب 16.4 میلیون رای در مصدر و منصب ریاست جمهوری قرار نداشت. و حتما این مهم را خود آقای پزشکیان نیز می داند که با رای چه طیفی از مردم رئیس جمهور شده است.
ولی با همه این احوال اینکه آقای رئیس جمهور چرا قدر طرفداران خود و ستادهای انتخاباتی اش را نمی داند و اینگونه روی اعصاب آنهاست جای تامل و تعجب دارد.
هیچ صاحب منصب انتخابی اینگونه به طرفدارانش بی توجهی نمی کند که بر شاخ بنشیند و بُن ببُرد!
هشدار!
اینکه پزشکیان چرا به درصد مشارکت مردم در انتخابات بعدی و حتی پیروزی در چهار سال دوم ریاست جمهوری خود نمی اندیشد نیز جای تامل دارد!
پزشکیان حتی به تبعات نارضایتی طرفدانش در سفرهای استانی قریب الوقوع خود نیز نمی اندیشد که با این عملکرد پر انتقاد در انتصابات چگونه می خواهد پاسخگوی آنها باشد؟ یا حتی استقبال سردی که از هم اکنون برای سفرهای استانی ایشان پیش بینی می شود.
جان کلام این مقدمه طولانی، به انتصابات بی قاعده دولت چهاردهم برمی گردد.
بی تعارف معرفی کابینه آقای پزشکیان اولین ضد حالی بود که به جامعه 16 میلیونی طرفدارانش وارد کرد!
کجای دنیا سابقه دارد سهم رقیب در دولت منتخب بیش از سهم ستادها و طرفداران اصلی باشد؟
سهم وزرای دولت مرحوم آقای رئیسی از تعداد وزرای دولت روحانی در دولت جدید بیشتر است: سه وزیر اطلاعات، نیرو و دادگستری از دولت رئیسی آمده اند دو وزیر ارشاد و میراث فرهنگی از وزیران روحانی بوده اند! دنیا مالی که دیگه بماند!
الزامات وفاق ملی
شعار "وفاق ملی" هم بسیار خوب و قابل قبول و نیاز جامعه امروز ایران. ولی آیا وفاق ملی فقط برای اصلاح طلبان است؟
یادمان هست که وقتی اصولگراها بر سریر دولت و قدرت بودند،(البته هنوز هم هستند) اصلاح طلبان را به حوالی پاستور هم راه ندادند و حتی به مدیر یک مدرسه هم رحم نکردند. خالص سازی در حد اعلی بود. ولی اکنون چرا باید جنابعالی از کیسه اصلاح طلبان و سبد رای آنان به خالص سازان سهم بیشتری از طرفدارانت بدهید؟!
وفاق ملی عالی ست اگر در سایر قوا و نهادهای تحت کنترل شان نیز آن را عملی نمایند که تاکنون اینگونه نبوده است!
انتصاب استانداران
بگذریم.. ضد حال دوم در انتصاب استانداران در حال رقم خوردن است.
از بین 14 استاندار منصوب شده تاکنون 5 استاندار اصولگرا و 6 استاندار اصلاح طلب و 3 استاندار اعتدالی منصوب شده اند. گناه 5 استانی که باید چهار سال استانداری از جناح رقیب خود را تحمل نمایند چیست؟ آیا از تنفری که ایجاد می کنید خبر دارید؟
خود طرفداران کاندیداهای رقیب توقعی ندارند شما در این دولت به آنها پست دهید، آن وقت شما بنام وفاق دارید طرفداران خود را دل زده و ناراضی می کنید! این با کدام عقل سلیم سازگار است؟
اما استان بوشهر؛
این استان پایتخت انرژی ایران، کریدور توسعه صنایع پتروپالایشی مرزی و به دلیل مرز طولانی با خلیج فارس از موقعیت ممتازی برخوردار است. اما با همه این مزیت ها تنها استانی است که بعد از 45 سال هنوز وزیری را در کابینه نداشته است. حق بوشهر بود با نیروهای انسانی شایسته و نخبه ای که دارد حداقل یک وزیر در کابینه داشته باشد. نخواستید و نشد..
آقای رییس جمهور؛
حالا که در کابینه سهم بوشهر را ندادید، لااقل در بحث انتصاب استاندار اینقدر روی اعصاب طرفداران خود راه نروید!
واقعا مایه تاسف است که با وجود نیروهای بومی شایسته و با تجربه ای که استان بوشهر دارد هر روز نام گزینه ای غیر بومی برای استانداری این استان مطرح می شود.
حرف آخر اینکه راقم این سطور نه از مخالفان یا رقیبان انتخاباتی شماست که از مسئولان ستاد انتخاباتی شما در استان بوشهر بوده و حداقل 40 روز زن و زندگی خود را رها کرده و تمام وقت از بامدادن تا نیمه های شب در ستاد شما برای جذب و جلب نظر مردم و رای به شما تلاش کرده است.
مطمئن باشید این نقد از سر دلسوزی و برای تداوم محبوبیت و موفقیت دولت شما به رشته تحریر درآمده است.
کمند
بخاطر دارم در یک برنامه تلویزیونی گفتید: "کمیته نظارت بر دولت (کمند) را ایجاد خواهیم کرد، این یک کمیته مردمی است و بر رفتار دولت نظارت دارد"
اکنون اولین انتقاد جدی یک شهروند طرفدارتان را در چارچوب کمندی که وعده اش را داده بودید بپذیرید و لطفا به آن عمل کنید.