کد خبر: 19783 ، سرويس: داستان، شعر و ادب
تاريخ انتشار: 17 مهر 1392 - 10:55
دو شعر از: فرزاد شجاع

 فرزاد شجاع


1)
هنوز
دست روی دست
با انضباط و آرام
تا آینده نشسته ایم
دوربین
کلید و
تندیس هایی که از گذشته می آیند
روبرویم
صف کشیده ای
عینک و
چشمانم
با کلیک هایی که روی اعصابم راه می روند
خلاصه ام در خود
تا گوشه گوشه اتاقم را
خیابانی کنم زیر پاهایم
که دارد له می شود.
حالا
من مانده ام و
حوضم.
2)
خاطراتت را از خاطره ام خط می زنم و
روبروی ازدحام روزها می ایستم
درد
دلتنگی و
حرف پشتِ حرف
نه
حرفه ای م و
نه
حرفه ای دارم
تنها به حرف هایم رنگ زده ام
تا کوچه های شیشه ای غصه هایم و
خواب شبانه ای که
روبروی حرف هایم راه می روند،
به چپ چپ
به راست راست،
هر دو به تو می آیند و
پشت سرت
عقب گرد که می کنی
کسی را می بینی شکل سایه ام.

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/19783