امروز: سه شنبه 24 مهر 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 01 مهر 1403 - 18:40
به مناسبت هفته دفاع مقدس/ گفتگوی اتحاد خبر با عباس رنج کش از رزمندگان دفاع مقدس؛

اتحادخبر-زینب رنج کش: در همه دوران زندگی دختران معمولا پدرشان قهرمان زندگیشان است، حالا تصور کنید پدر این دختر یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس نیز باشد؛ پدر من (عباس رنج کش) نیز یکی از همین رزمندگان بود. اکنون او قهرمان من و مهمان پایگاه خبری تحلیلی اتحادخبر است.. همه افرادی که به جبهه رفتند ایثار و از خودگذشتگی کردند برای مال و اموال دنیا دندان تیز نکرده بودند...

اتحادخبر-زینب رنج کش: جنگ ایران و عراق از 31شهریور 1359 شروع و در سال 1367 به پایان رسید. طی این مدت فرزندان ایران در راه خدا و با نثار خون خود از کیان وطن دفاع نمودند و اجازه ندادند وجبی از خاک وطن در اشغال دشمن بماند.. در همه دوران زندگی دختران معمولا پدرشان قهرمان زندگیشان است، حالا تصور کنید پدر این دختر یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس نیز باشد؛ پدر من نیز یکی از همین رزمندگان بود. گاهی از خاطراتش در کانال ها و خاکریز ها می گفت و از سختی هایی که همرزمانش متحمل می شدند تا به پیروزی برسند، همیشه او را الگوی زندگیمان قرار می دادیم و اگر قدمی برمی داشتیم در ابتدا نگاهمان به این بود که پدرم برای آرامش ما چه کرده و ما چگونه باید برایش جبران کنیم، اکنون او قهرمان من و مهمان پایگاه خبری تحلیلی "اتحاد خبر" است.


لطفا خود را معرفی بفرمایید.
-بسم رب الشهدا و الصدیقین، بنده عباس رنج کش متولد سال 1349 هستم که اکنون شغلم مغازه داری است و حدودا 9ماه در جبهه بوده ام.

 

چطور از شروع جنگ باخبر شدید؟
-نحوه خبر دار شدن مشخص بود؛ چون رادیو اعلام می کرد و کم کم بسیجی ها اعزام می شدند و این از دید ما پنهان نبود و زمانیکه من به جبهه می رفتم چندسالی گذشته بود و من نیز 16 ساله بودم، اگر بخواهیم دقیق تربگویم سال دوم تجربی صف صبحگاهی  مدرسه بودیم که یکی از دبیرهایمان که برادر شهید هم بود در صف صبحگاه در مورد جبهه و جنگ صحبت کردند و از نیاز نیروی انسانی و نظامی برای جنگ و جبهه گفت که بلافاصله پس این صحبت تحصیل را ترک کرده و با آن شور و اشتیاقی که داشتیم تا از وجب وجب خاکمان دفاع کنیم عازم جبهه های جنگ شدیم، حدودا 45 روز آموزش نظامی دیدم و بعد به جبهه اعزام شدم.

خانواده شما مشکلی با رفتنتان به جبهه نداشتند؟
-سنم در آن دوران 16سال بود، فرزند اول خانواده بودم و حساسیت هایی وجود داشت و این برای همه طبیعی است اما رضایتشان را جلب کردم زیرا پدرم از افرادی بود که در انقلاب 1357شرکت داشت و وضعیت را درک می کرد چون نیاز کشور را دید خودش رضایت نامه ام را امضا کرد و مخالفتی با این موضوع نکرد.

دلیل رفتنتان به جبهه چه بود؟
-در آن زمان باید چه دلیلی جز حفظ خاکمان داشته باشیم؟ به خاکمان با هدف غصب حمله شده بود و غیرت هیچکدام از مردان ایرانی از صغیر تا کبیر این اجازه را به او نمیداد تا در خانه بنشیند و کشورش به دست اجنبی بیفتد. پس ما برای کمک به نیروهای نظامی برای حفظ تمامیت ارضی کشورمان و حفظ انقلاب مان به جبهه رفتیم.

به یاد دارید جزو کدام تیپ و یا لشکر بودید؟
-نیروهای استان بوشهر و فارس هر دو از طریق تیپ المهدی و لشکر 19 فجر اعزام می شدند که من بعنوان عضو لشکر 19 فجر اعزام شدم به شلمچه.

نام چند تن از همرزمانتان را برایمان بگویید.
-قبل از پاسخ به سوالتان باید مسئله ای گفته شود و آن هم این است که اصالتا پدرمان اهل بارگاهی دشتستان بود و خودم نیز متولد استان فارس هستم و قطعا از آنجا اعزام شدم و از آن روزها خاطراتی اندک بیش نمانده و ممکن است به خوبی اسامی را به خاطر نیاورم اما نام برخی را به یاد دارم یکی از آن ها حسین رنجبران بود، باقر سرآینده بود که یکی معلم و دیگری نیز پزشک است، رحمت الله رستمی نیز یکی دیگر از این افراد بود تعداد زیاد بود اما حافظه ام یاری نمی کند.

 بنظر شما آنطور که باید به  رزمندگان و جانبازان توجه شده است؟
-متاسفانه خیر؛ در حال حاضر به جانبازان تاحدودی اما  نه آن هم نمی شود گفت رسیدگی شده است؛ مشکلات این افراد یکی دوتا نیست، همه افرادی که به جبهه رفتند ایثار و از خودگذشتگی کردند برای مال و اموال دنیا دندان تیز نکرده بودند بلکه این افراد همه دلبستگی هایشان را رها کردند تا بروند و از ناموسشان که خاک این وطن بود دفاع کنند خیلی از رزمندگان تا سال قبل هیچ حقوقی نداشتند خود بنده زمانیکه همسر یا فرزندانم از این موضوع گلایه می کردند که چرا چون بقیه اقدامی نمی کنی اعتقادم بر این بود که برای مال دنیا به جبهه نرفته بودم که الان توقع حقوق و مزایا را داشته باشم اما وقتی فرزندانم گله کردند که چرا حق ما را دریافت نمیکنی تصمیم گرفتم اقدام کنم وگرنه هیچ یک از ما رزمندگان یا جانبازان در آن دوره به فکر امروز برای دریافت حقوق نبودیم.
-همه افرادی که به جنگ رفتند هرکدام به نحوی دچار موج انفجار شدند مگر می شود شبانه روز بین انفجار باشی و روی سر و گوش و اعصابت اثر نگذارد؟ این کلاهی که روی سر من میبینید اگر از سرم در بیاید از سردرد چشم هایم را نمی توانم باز نگه دارم و همه این ها از اثرات جنگ است هیچ رزمنده ای وجود ندارد که آثاری از جنگ را با خود یدک نکشد.
- در عوض همه این مشکلات کشورمان سرپاست، اما خواسته و مشکلات رزمندگان کم نیست، سهمیه ای که همیشه در کنکور بچه هایشان برایش سرزنش می شوند مضحک است، سهمیه اشتغال جوانانی که به نوعی با افرادی سروکار داشته اند که روزهای سختی را برای پس گرفتن خاکشان از اجنبی پشت سرگذاشته اند یا فرزندان جانبازان شیمیایی یا اعصاب و روان را ببینید.
- خیلی از رزمندگان را در برخی مشاغل با منت برسرکار بردند مگر چه اتفاق خاصی رخ داده؟ اتفاق خاص توسط افرادی رخ داد که مردانه جنگیدند بدون منت جاویدالاثر، شهید، جانباز  و رزمنده شدند که اکنون برخی از افراد باد به غبغب بیندازند و منت بر سر رزمندگان بگذارند؟
-مگر ما تاکنون منتی گذاشته ایم؟ بروید و ببینید چقدر رزمنده اجاره نشین داریم؟ ببینید یک تسهیلات ساده از این افراد دریغ شده است. مشکلات روحی و روانی و اقتصادی و معیشتی از هر طرف به رزمندگان فشار می آورد به فکر مشکل مسکن رزمندگان باشید.
-با این وجود اگر بازهم مشکلی پیش بیاید تمام قد پای این خاک و حکم رهبرمان ایستاده ایم.

دلیل اینکه جوانان آن دوره با آن اشتیاق در آن سن کم به جبهه رفتند چه بود نظرتان نسبت به جوانان امروز چیست؟
-جوانانی بی نظیری داریم؛ در این کشور که رهبری فرزانه داریم آیا توقع جوانان ترسو باید داشت؟ نه چه آن زمان چه الان جوانان هشیار و دغدغه مند هستند.
-اگر وضعیت تحریم ها و معیشت مردم حل شود جوانان نیز دغدغه شان کمتر خواهد شد وگرنه هیچ فرقی با جوانان گذشته ندارند چرا که این جوانان کنونی فرزندان همان غیور مردانی هستند که باج به اجنبی ندادند.

یک خاطره از دوران جبهه تان برایمان بگویید.
-جبهه سراسر خاطره و درس است؛ تو تصمیم میگیری که درس بگیری یا آن را صرفا یک خاطره کنج افکارت نگه داری، جبهه درس اخلاص و یادگیری چگونگی بندگی کردن بود هرگوشه اش برای ما خاطره بود هرگوشه اش عشق بود خاک وطنمان بود ترس نبود دل ها سرشار از شجاعت بود در آن جا مردانی شجاع را می دیدید که گویی تازه به جایگاه حقیقیشان رسیده اند.
-یکی از این ها شهادت هم رزمم بود که همسن بودیم و 16 ساله بود و متاسفانه نامش را بخاطر ندارم ولی گمان می کنم استان فارسی بود، به خاطر دارم که ترکش به گلویش خورد و حنجره اش از بین رفت و گلویش پاره شد و نمی توانست حرف بزند که الان یکی از عکسایی که دارم خون این شهید پشت سرم است و در عکس مشخص است و چون نمی توانست صحبت کند دستش را به خون گلویش آغشته کرد و روی زانویش نوشت یا حسین (ع) وبلافاصله به شهادت رسید.

-خاطرات شیرین هم زیاد بود و بهترینش عملیات کربلای 5 بود که من درآن حضور داشتم و پیروز شد که از شلمچه تا نزدیکی بصره ایران جلو رفت و این خاطره شیرینی است که از ذهن هیچکس پاک نشد.

نقش زنان را در جبهه های جنگ چطور می دیدید؟
-بسیار پررنگ بود، در بهداری ها بودند و حضور پررنگی درتهیه تدارکات رزمندگان چه در جبهه و چه در پشت جبهه  و دوشادوش مردان بدون تردید ایستادگی کردند.

سختی های جنگ برای یک رزمنده را بگویید.
-واژه جنگ کلمه ای سخت است و نرمی ندارد، در جنگ همینکه هر لحظه با مرگ ملاقاتی دوشادوش دارید خود به تنهایی کار را دشوار می کند اصلا نیازی نیست به سختی های طاقت فرسای دیگر اشاره کرد، در جبهه های جنگ، نه خواب دارید و نه خوراک شما هیچ آرامش و یا آسایشی نخواهید داشت و شما هر لحظه آماده جنگ هستید.
-خوب بخاطر دارم قبل از عملیات کربلای 4بود که یک ماه دقیق شبانه روز جوراب و پوتین به پا داشتیم که وقتی برگشتم برای استراحت و یک هفته مرخصی داشتم، پوتین را در آوردم و سپس جوراب را کشیدم و در آوردم یک لایه پوست مرده از پایم جدا شد و اصلا جداشدنش را متوجه نشدم.
-جنگ یعنی همین، متاسفانه این جنگ هم برما تحمیل شد و مجبور به دفاع شدیم.

تدارکات و حمایت مرم خارج از خط مقدم و پشت جبهه ها چطور بود؟
-بی نظیر بود، مردم خود دچار مشکلات اقتصادی عدیده ای بودند اما ذره ای از بچه های رزمنده غافل نمی شدند و بسیار به همراه مواد غذایی نامه هایی می نوشتند که خود باعث دلگرمی ما رزمندگان بود.

سخن پایانی:
- رزمندگان، شهیدان زنده هستند این را به خاطر داشته باشیم که این ها شهیدانی هستند که در بین مردم زندگی می کنند درست است که بی توقع به جبهه رفتند و منتی نیست وظیفه شان در آن دوران ایجاب می کرد که بروند اما بیشتر حواسمان به آن ها باشد.
-صحبت دیگرم با مردم است، صبوری کنید و همینطور که همیشه پای رهبر  و این کشور ایستاده اند اکنون نیز پشت رهبر فرزانه را خالی نکنند زیرا که به زودی شاهد پیشرفت بیشتر کشورمان خواهیم بود به گفته رهبر معظم انقلاب به قله نزدیک شده ایم.







کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • بحران ناترازی انرژی در ایران و پیامدهای آن بر صنایع و اقتصاد: چشم‌اندازی تا سال ۱۴۰۶
  • تامین مالی پتروپالایشگاه‌ها در بازار سرمایه در هاله‌ای از ابهام
  • عیادت حضرت آیت الله صفایی بوشهری از دکتر سید جعفر حمیدی
  • انتخاب مدیر عامل شرکت پتروشیمی پارس بعنوان مدیر ارشد شرایط اضطراری شرکت های پتروشیمی منطقه پارس
  • اسرائیل در حال نسل کشی ظالمانه فلسطینیان در شمال غزه است
  • تکریم و معارفه مدیرعامل مجتمع گاز پارس جنوبی/ تصاویر
  • حذف یارانه این گروه قطعی شد
  • جولان سگهای ولگرد عامل بیماری هاری و انگلی در شهرک صنعتی۲ بوشهر
  • ۲۱۰ هزار تست مختلف آزمایشگاهی در بیمارستان شهید گنجی برازجان انجام شد
  • ترک لیگ بسکتبال ایران توسط بازیکنان خارجی/ سطح کیفی پایین می‌آید؟
  • بازدید کارشناسان اتحادیه حمل و نقل کشوری از مرکز معاینه فنی خودرو در گناوه
  • برگزاری کمیته هم اندیشی سلامت روان در بهزیستی دشتستان
  • دستگیری باند تولید و انتشار محتوای مبتذل اینستاگرامی در بوشهر
  • جهنم باباجان
  • اجرای طرح سلامت دهان و دندان برای کودکان ۶ تا ۱۴ در «دشتستان»
  • صدای عطش مردم برازجان را بشنوید/ پاسخ مدیر آبفا به اتحاد خبر
  • قرعه کشی موبایل ایرانیان/ تصاویر و نام برندگان
  • از اول می خواستم پزشک شوم/ از رویاهایتان دست برندارید
  • آیین تکریم و معارفه مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی برگزار شد
  • تاکید بر توسعه روابط ایران و عربستان سعودی
  • در کنکور اولویت را به علاقه اتان بدهید/ از شدت فشار و استرس از حال رفتم
  • «مصطفی سالاری» سرپرست سازمان تأمین اجتماعی شد
  • به بهانه بزرگداری به اندیشه ای که برتخته آموزگاه آموزه نگار بست
  • بحران ناترازی انرژی در ایران و پیامدهای آن بر صنایع و اقتصاد: چشم‌اندازی تا سال ۱۴۰۶
  • گرامی داشت روز ملی روستا با حضور مدیر پست بانک استان بوشهر در دهیاری دهقاید
  • تامین مالی پتروپالایشگاه‌ها در بازار سرمایه در هاله‌ای از ابهام
  • لزوم حرکت به سمت درمان رایگان/ رفع ناترازی با کمک دولت و مجلس قابل حل است
  • سکونت و اشتغال اتباع خارجی در ۳ شهر بوشهر ممنوع شد
  • عیادت حضرت آیت الله صفایی بوشهری از دکتر سید جعفر حمیدی
  • سالاری آرزوها را عملی می‌کند/ تامین اجتماعی از یک وزارتخانه بزرگ هم بزرگتر است
  • .: اردشیر 1 روز قبل گفت: آقای محمد اسم خودت ...
  • .: بهروزی حدود 2 روز قبل گفت: حاج احمد سنگها چی ...
  • .: ق. مظاهری حدود 2 روز قبل گفت: سلام محمدجان ... کاش ...
  • .: محمد اسماعیلی حدود 3 روز قبل گفت: تبریک به دکتر صابری ...
  • .: یک هیئت علمی در حال بازنشستگی حدود 4 روز قبل گفت: و تو ای نتانیاهو، ...
  • .: مرتضی از آبپخش حدود 5 روز قبل گفت: الان مثلا میخواد اقتدار ...
  • .: محمود حدود 6 روز قبل گفت: می خوام انگیزشون کور ...
  • .: محمد حدود 6 روز قبل گفت: جناب مظاهری از جنگ ...
  • .: صدیقه علیمحمدیان حدود 6 روز قبل گفت: سلام خواستم از جناب ...
  • .: جواد حدود 7 روز قبل گفت: با تبریک به دکتر ...