اتحاد خبر: سی و یکم اردیبهشت ماه 1401 با حضور استاندار بوشهر و جمعی از مسئولان، دکتر احمد بنافی به عنوان فرماندار شهرستان دشتستان معارفه و رسماً آغاز به کار کرد. اکنون در یکمین سالروز این انتصاب، اتحاد خبر عملکرد ایشان را به نگرخواهی گذاشته و نظر برخی فعالان عرصه های مختلف دشتستان را با سه سئوال زیر جویا شده است:

۱. عملکرد یکساله فرماندار دشتستان را چگونه ارزیابی می‌کنید و نقاط ضعف و قوت ایشان از نظر شما چیست؟
۲. در حوزه صنفی که فعالیت دارید انتظارات شما را برآورده نموده است؟
۳. از نظر شما مهمترین اولویت های فرماندار در سال دوم مسئولیتش چه مواردی باید باشد؟

احمد خواجه حسنی نویسنده و روزنامه نگار دشتستانی:

ضمن عرض خدا قوّت و خسته نباشید به فرماندار محترم و مجموعه ی فرمانداری، در خصوص سؤال نخست با توجه به گستره و تعدد شرح وظایف و حدود و ثغور اختیارات فرمانداری ها، ارزیابی عملکرد یک ساله ی فرماندار و برشمردن نقاط ضعف و قوت در قالب یک یادداشت نمی گنجد و به طبع، جان کلام آن چنان که شایسته می نماید منعقد نخواهد شد لیکن ارزشیابی کیفی توصیفی عملکرد را می توان لحاظ کرد.

سرهنگ احمد بنافی در مراسم معارفه ، خواسته یا ناخواسته عیار مدیریتی منبعث از فضای میلیتاریسمی (نظامی) را شفاف روی دایره ریخت مشخصاً آن جا که فرمودند؛ "جریان های انقلابی بیایند و تجمیع انجام شود."!

بنافی جوان متولد ۱۳۶۱ بوده و حدود ۲٠ سال سابقه ی فعالیت در سپاه را داشته ، بنابراین رویکردهای مدیریتی در چنین وضعیتی با پتانسیل های نظامی ترجمه و تعبیر می شوند و نمی بایست ظرف مدت یک سال انتظار تحوّل و دگردیسی از ایشان را داشت البته این گزاره نافی زحمات و خدمات ارزشمند فرماندار نمی باشد.
هنرِ مدیریت راهبردی در این است که ذهن چنان باز باشد که دریابد فراخوان تجمیع با یک جریان خاص ، منتج به نتیجه ی مطلوب و جامعه پسندی نخواهد شد ، خطر بزرگ برای مدیریت آن جاست که تم شیت امور را با همان مدل ذهنی که دارند ارزیابی و عملیاتی می کنند.
امورات شهرستانی بزرگ نمی بایست مزرعه ی کشت و صنعت یک ذهنیت جناحی باشد، البته این خط مشی تنها معطوف به یک فرماندار نیست ، فرمانداری دشتستان خانه ی بزرگ همه دشتستانی هاست، همگانی که دل در گرو پیشرفت و آبادانی این منطقه محروم دارند و به خاکش صمیمانه عشق می ورزند.
درحرمت این خانه ی سرنوشت ساز همین بس که سرنوشت جامعه و تصمیم گیری سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و قس علی هذا در اختیار این مجموعه با راهبری شخص فرمانداراست پس خواست و انتظار عمومی این است که با مساوات ، عدالت و برابری همه ی حوزه ها را به یک چشم ببینند، در این باب نویسنده پس از اتمام مراسم معارفه یادداشتی تحت عنوان "جناب فرماندار به ظرفیت واقعی مردم دشتستان متصل شوید" در سایت خبری تحلیلی اتحاد خبر نگاشته و همچنان که نتوانسته خوشحالی خود را از انتصاب یک دشتستانی به سمت فرمانداری پنهان نماید ، نکاتی را در این مورد بر شمردند که چکیده آن بدین شرح بود؛  « مصائب و معضلات دشتستان تنها از طریق ارتباط فراگیر با ظرفیت واقعی عامه ی مردم قابل حل است، در دشتستان بزرگ همگان خودی هستند مگر این که خلافش ثابت شود، عاجزانه تمنّا دارم دردمندانه از ظرفیت موجود برای پیشبرد اهداف و حل و فصل مشکلات بهره برده و تدابیری مدبرانه چاره کرده و منشاء تحول و دگرگونی باشید».

امروز امّا بر این باورم که این اتفاق به بوته عمل نرسیده چرا که وجه کلان ارگانیسم رفتاری فرماندار می بایست در پاره ای موارد تکثر پذیر و همه شمول نمود پیدا می کرد!

نگارنده در خلال فعالیت های رسانه ای از منظرگاه ژورنالیستی با تکیه بر رویکردهای رئالیستی سعی در همراهی و کمک به فرماندار جدید نیل به ایجاد تغییر به وضعیت مطلوب را داشتم صرفاً به این دلیل که بدون تردید ژورنالیست از امتیاز نزدیک بودن با واقعیات بر خوردار است و تلاش هایش می تواند در برخی موارد راه گشا باشد لیکن دلی باید تا دریابد ...

حاشا که نقاط قوتی نیز در رأس تا ذیل عملکرد فرمانداری واضح و مبرهن است که بنده در یادداشتی مستقل با تیتر "روند دموکراتیکِ فرمانداری دشتستان" بدان پرداخته ام.
✓ فرمانداری دشتستان شیوه ی عامه پسندی از اجرای سیاست های عمومی كشور را در روند پیگیری و رسیدگی به امورات جامعه ی هدف در پیش گرفته که تداوم این رویکرد، اقدامی ارزشمند و سترگ محسوب می شود ، تمرکز بر دریافت و کسب اطلاع مستقیم از مشکلات، معضلات، مصائب و آسیب های جامعه با بهره جویی از ابزار رسانه و مشخصاً شبکه های اجتماعی و مهمتر از همه پاسخ گویی برخط به کاربران اتفاق مبارکی بود که در دستور کار روزانه ی فرمانداری دشتستان قرار داشت.
فضای مجازی به عنوان پل ارتباطی برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی به رسانه ای فراگیر و زیستگاه ثانویه ی جامعه امروزی بدل شده و این مهم در مدیریت فعلی به خوبی درک و وجدان شده است.
✓ برقراری و حفظ نظم و امنیّت در شهرستان نیز نعمتی است که نمی توان به سادگی و کریمانه از کنارش گذر کرد .

در مورد نقاط ضعف نیز مواردی موجودیت دارند چندان که به دست چپ شماری ...
از بارزترین ضعف ها به عقیده ی بنده تعطیلی مدارس را می توان مثال آورد که با شکل گیری یک ابر کلاله ای بر پهنه ی دشتستان و بعضاً بارش نم نم باران، بسیاری از مدارس حسب تصمیم ستاد بحران تعطیل می شدند در حالی که در پاره ای موارد خطری متوجه دانش آموزان نبوده مضاف بر این که آموزش غیر حضوری یقیناً وضعیت مطلوبی ندارد و هیچ روشی جایگزین آموزش حضوری در مدارس نیست، شخصاً انتظار داشتم فرماندار مانع از تداوم این روند جامعه گریز شوند.
(خالی از فایده نیست مرقوم دارم در کشورهایی مانند چین یا مکزیک با وقوع بارش شدید باران و شاخص ۳٠٠ آلودگی هوا خبری از تعطیلی مدارس نیست و تعطیلی مدارس در شرایط واقعاً بحرانی از آخرین راه کار هاست).

فرمانداری در اتخاذ و اعمال سیاست‌ها و راهبردهای فرهنگی در سر ریز بی توجهی ها قرار گرفته و ضعف دارد همان گونه که در حوزه بانوان نیز ضعف هایی وجود دارد.

در مورد پرسش دوم و برآورده شدن یا نشدن انتظارات رسانه ای ، پردازش این مهم نیازمند شرح و تفصیلی مستقل است که از حوصله این وجیزه خارج است کوتاه اینکه از زاویه ی جامعه شناختی رسانه های به ویژه رسمی به مثابه یک نهاد اجتماعی و از منظر جامعه شناسی سیاسی به منزله ی یک نیروی اجتماعی اثرگذار بر حیات سیاسی است، اهمیّت و کارکرد رسانه های رسمیِ با سابقه ی روشن و اثرگذار در این مقطع تا حدودی مغفول مانده، اصحاب رسانه در ذهنیت بسیاری از مدیران و مسئولین، شوربختانه مجیز گویانی هستند که حرمت و رسالت رسانه را به سخره گرفته و در نقش تبلیغات چی نهادهای مختلف ابراز وجود می کنند، لاجرم به نظر می رسد معنا و مفهوم اصحاب رسانه در اذهان برخی مسئولین نیاز به باز تعریف دارد!
"به قول نورمن وینسنت، مشکل بسیاری از ما این است که ترجیح می دهیم با تحسین ویران شویم تا این که با انتقاد نجات یابیم."
اصحاب رسانه موظفند واقعیت ها را بیان کنند این دو وظیفه هر یک از اصحاب رسانه است "یکی کشف و اعلام حقیقت و دیگری کاهش درد و رنج مردم"
اصحاب رسانه منافع جمعی را به منافع شخصی ترجیح داده و مسلح به سواد رسانه ای و قدرت تجزیه و تحلیل موضوعات پیرامونی است، جامعه ی ما چه در سطح توده و چه در سطح مدیریتی گاهاً دست خوش یک اشتباه است و آن این که هر فردی که در شبکه های اجتماعی (به عنوان رسانه های غیر رسمی) گروهکی در اختیار دارند و فعالیت می کنند متفکر اجتماعی، رسانه ای و از اصحاب رسانه است!
به هر جهت، رسانه ی رسمیِ مصلح و منتقد خاری در گلو نیست بلکه چشم بینا و گوش شنوای جامعه است، تمیز دادن سره از ناسره در پیشبرد اهداف فرماندار تعیین کننده است.
در این راستا از بارزترین موارد نقش آفرینی رسانه ها در حیات سیاسی، عرصه انتخابات است، تمنّا دارم به جهت تحقق مشارکت حداکثری در انتخابات پیش رو به نقش رسانه در ساحت سیاست به دیده عنایت نظر داشته باشند.

در مورد پرسش سوّم؛
آنچه توفیق و موفقیّت یک فرماندار را تثبیت می کند، در کنار مردم و از برای مردم بودن است، با نگرش های سیاسی نمی توان انسجام اجتماعی را محقق کرد.

در انتها پیشنهاد دارم با عنایت به این که در جریان اعتراضات سال گذشته از ناحیه ی ضعف مفرط سواد رسانه ایِ قاطبه ی کاربران شبکه های اجتماعی، نظام اجتماعی و سیاسی متحمل خسران و زیانی جمعی شد، با اتخاذ و کاربست شیوه های اصولی در ارتقاء سطح سواد رسانه ایِ کاربران سوشیال مدیا در شهرستان بیش از پیش اهتمام ورزیده و از حادث شدن فجایع احتمالی جلوگیری به عمل آید.


از درگاه مقام متعال برای مجموعه ی خادم فرمانداری آرزوی موفقیّت روزافزون دارم.