امروز: شنبه 01 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 25 ارديبهشت 1400 - 09:00
سبحان حیدری مدرس موسیقی در گفتگو با اتحاد خبر:

اتحادخبر: سبحان حیدری موزیسین جوان برازجانی متولد ۱۳۷۱ در شهر برازجان است و ۱۵ سال است که در حوزه موسیقی فعالیت می کند‌. وی به صورت  تخصصی به ساز هارمونیکا و گیتار نیز می پردازد. این جوان هنرمند در گفتگو با‌ اتحاد خبر به نقاط عطف زندگی هنری اش، چالش ها و سختی های هنر، بی انگیزگی، تدریس، کتاب های آموزشی، سایت  و جشنواره ماهور، انجمن موسیقی و ...

اتحادخبر-سانازدانشگر: سبحان حیدری موزیسین جوان برازجانی متولد ۱۳۷۱ در شهر برازجان است و ۱۵ سال است که در حوزه موسیقی فعالیت می کند‌. وی به صورت  تخصصی به ساز هارمونیکا و گیتار نیز می پردازد. این جوان هنرمند در گفتگو با‌ اتحاد خبر به نقاط عطف زندگی هنری اش، چالش ها و سختی های هنر، بی انگیزگی، تدریس، کتاب های آموزشی، سایت  و جشنواره ماهور، انجمن موسیقی و ... می پردازد که شما را به ماحصل این گفتگو دعوت می کنیم.



علاقه به موسیقی از دوران کودکی
سبحان حیدری به اولین رویداد زندگی هنری خود با موسیقی اشاره ای دارد و می گوید: اولین لوح تقدیری که در حوزه موسیقی دریافت کردم و آن را به یادگار دارم به سرود مدارس سال ۸۴ بر می گردد. از دوران کودکی به موسقی علاقه مند بودم. بیاد دارم اولین اسباب بازی که به میل خودم برایم گرفتند؛ کیبورد کوچکی بود که آن زمان ارگ کوچک می گفتند. اول یا دوم دبستان بودم که آن را خریدم. آن زمان برادرم به من گفت مشخص است تو چکاره می شوی.

نقط عطف زندگی هر شخصی زیر یک ثانیه است
وی با یادآوری آشنایی اش با موسیقی می گوید: به کسانی که خیلی دوستشان دارم مثل دکتر  موسوی و احسان عبدی پور همیشه به صحبت هایشان استناد می کنم. جمله ای احسان عبدی پور دارد که در آن می گوید: نقطه عطف زیر یک ثانیه است یعنی یک لحظه اتفاق می افتد و اگر آن لحظه آدم درستی سر راهت باشد می تواند زندگیت را تغییر دهد. به موسیقی علاقه داشتم و آشنایی به وجود آمد. زمانی که مدرسه نمی رفتم تازه سی دی آمده بود و آن را گذاشتم تا یک کنسرت کامل از یک خواننده بود. بیاد دارم آن زمان وقتی آهنگ را شنیدم وحشتناک مجذوب شدم. همان یک بار کافی بود تا آهنگ را از حفظ بخوانم.

شاید اگر  گیتار نمی خریدم جهانم متفاوت رقم می خورد
حیدری در ادامه بیان می کند:  دوران مدرسه که گذشت کنار مغازه ارکستری که به مجالس می روند رد شدم و آن زمان گیتاری که در ویترین داشت را قیمت گرفتم که ۶۰ هزار تومان بود. تنها ۴۰ هزار تومان داشتم که با ناراحتی به خانه رفتم. بیاد دارم برادرم ۲۰ هزار تومان به من داد و توانستم گیتار را خریداری کنم. این همان نقطه عطف زندگی ام در موسیقی بود. شاید اگر این ساز را نمی خریدم جهان من متفاوت رقم می خورد.  

 


اگر اذیتمان نکنند اتفاق های بزرگی رقم می زنیم
وی با اشاره به این نکته که برای موفق شدن نیاز به حامی نیست بلکه بیشتر نیاز است در مسیر دست انداز نباشد می گوید: برای کسی که انگیره قوی در هر زمینه ای برای موفق شدن دارد چیزی  که نیاز است حامی نیست؛ این است که دست انداز نداشته باشد. در جامعه ما بیشتر از اینکه کسی شما را حمایت کند، مهم تر این است که کسی اذیتت نکند تا بتوانی راهت را ادامه بدهی یعنی داشتن حامی در جامعه ما توقع زیاد از حدی است. ما حامی نمی خواهیم. همین که اذیتمان نکنند خودش می تواند اتفاق های بزرگی رقم بخورد که یکی از آن ها موسیقی بود.

خانواده ام مخالف موسیقی نبودند
جوان هنرمند دشتستانی در ادامه می گوید: خانواده ام واقعا مزاحمم نبودند. این خیلی جای شکر داشت. به طور مثال نمی گفتند چرا گیتار میزنی یا اینکه برایشان بد باشد و تعصبی با این موضوع برخورد کنند. اتفاقا خوب برخورد می کردند؛ همین که می توانستم قطعه جدیدم را به راحتی در خانه بزنم و آن را برای پدرم معرفی کنم جای شکر داشت.

به دلیل اجرای خانم ها در کنسرتم بعضی ها کفن پوشیدند
حیدری به سختی های راه موفقیت در حوزه موسیقی می پردازد و می گوید: سختی ها برای من سه دسته در بحث هنر و اجتماعی می شدند. تعدادی از سختی ها لحظه ای بودند یعنی مثلا بیاد دارم کنسرت هارمونیکا در سال ۹۲ بود که خیلی بد بود. در ذهن هنری بچه هایی که قدیمی تر هستند وجود دارد که چه اتفاقات عجیب و غریبی افتاد. پوستر را منتشر کردیم فقط آقایان در پوستر بودند و بعد عکس پوستر خانم ها در فضای مجازی منتشر شد که بعد گفتند خانم ها اجرا نکنند. پوسترهای ما را در شهر پاره کردند و در آوردند. بعضی ها راهپیمایی با کفن راه انداختند و در خطبه نمازجمعه درمورد آن حرف زدند.

 


در سالن کنسرت مواد منفجره زدند
وی در ادامه افزود: ابتدای دولت روحانی بود که تازه کنسرت ها می خواست جانی بگیرد و بخاطر همین دعوا بود. هر ۵ دقیقه ای یک بار گوشیم زنگ می خورد و تا لحظه ای که می خواستم بروی صحنه بروم یک تیم نیرو انتظامی درب سالن بود و یک وضعیت خیلی وحشتاکی بود. رقابت سیاسی شده بود. یکی از دوستان اصلاح طلب بود گفت کنسرت را لغو کن هزینه کنسرت را کامل پرداخت می کنیم. در یک بازی سیاسی قرار گرفته بودیم با یک زجری کنسرت برگزار شد. ولی در سالن مواد منفجره زدند. این سخت ترین خاطره هنری ام است که نابود شدم. هنوز پوسترهایی که در مساجد برعلیه کنسرت زده بودن که این برنامه غیر فرهنگی است را بیاد دارم.

الان نسبت همه چیز بی انگیزه شده ام
حیدری از بی انگیزگی خود اینچنین می گوید: یک سری سختی ها در مسیر یادگیری است تا به آن نقطه ای که می خواهی برسی. دبیرستان بودم و در شرایط آن زمان مالی که در سن کم هنوز به استقلال مالی نرسیده ای هر هفته برای آموزش به بوشهر و شیراز می رفتم و بسیار سخت بود. یک سری سختی ها هم بوجود می آید که پایان کار و نقطه ای که الان در آن قرار گرفته ام؛ به یک جایی می رسی که شاید هم خیلی کوچک باشد که آنجا به بعد انگیزه نداری. خودم را آدم مرده می دانم و الان خودم را هنرمند نمی دانم. به یک جایی می رسی که هیچ انگیزه ای برای تو نمی ماند.



لحظات فریبنده ای که هیچی در آن نیست
جوان مقام آور دشتستانی در ادامه می گوید: سال اول که داور جشنواره ملی هارمونیکا بودم با خودم می گفتم این اتفاق تا حالا در سطح شهرستان و استان نیفتاده است. نه در ساز محلی بلکه در ساز کلاسیک هم نیفتاده بود. کار سختی بود در ساز کلاسیک حضور پیدا کنید. مثل موفق شدن در فوتبال که سخت تر از دیگر ورزش ها است. چون رقبای بیشتری دارید. بیاد دارم زمانی که  از جشنواره برگشتم؛ چند وقت قبل بچه های هنرهای تجسمی به  جشنواره سنندج رفته بودند و به استقبال آن ها آمده بودند. وقتی ساک به دست از اتوبوس پیاده شدم حتی خانواده ام به استقبالم نیامده بودند. یک بی انگیزگی فوق العاده در آدم شکل می گیرد وقتی لحظه هایی که منتظرش هستی و بعد می روی می بینی هیچی در آن نیست. نه اینکه نیاز به عکس العمل بقیه داری، ناخودآگاه این بی انگیزگی در آدم شکل می گیرد و چیزی نیست که بخواهی با آن مقابله کنی. این لحظه ها لحظاتی هستند که موی انسان را سفید می کند.

برای موفقیت های اشتباهی انتظار می کشیدم
حیدری در خصوص دلیل بی انگیزگی اش می گوید: اینکه من الان در این نقطه هستم یکی از دلایل آن رفتار و عکس العمل بقیه است و اتفاقی که منتظر آن هستی و نمی افتد. احسان عبدی پور می گوید: ما خیلی وقت ها برای آدم های اشتباهی جشن گرفتیم. برای موفقیت های اشتباهی انتظار می کشیدیم. من شب و روز نمی خوابیدم کاری انجام میدادم که نتیجه آن مثل چیزی که میخواستم نشد. انتظاری که داشتم نبود.




ماندگارترین اتفاق هنری ام کتاب های آموزشی ام هستند
 مدرس ساز هارمونیکا به اتفاق های مهم موسیقی در این چند سال می پردازد و می گوید: ماندگارترین اتفاق هنری من کتاب های آموزشی بوده که نوشته ام. الان کتاب آموزشی کالینبای تقریبا شش ماه از منتشر آن می گذرد. خوشبختانه خیلی پرفروش است و بارها چاپ شده و به فروش می رسد.‌ خیلی برایم جای دلگرمی دارد که ۵۰ تا کتاب آموزشی به تهران می فرستم و سه هفته بعد تماس می گیرند که تمام شده و دوباره  بفرست. مشخص است ۵۰ کتاب من دست ۵۰ نفر هنرجو در تهران پخش شده و بسیار برایم خوشحال کننده است. کانال آموزشی کالینبای من هزار و ۸۰۰ عضو دارد. اینکه در یک ساز این تعداد عضو آموزشی داشته باشد برای من ارزشمند و نقطه عطف است چون هم ارزش هنری و بحث مالی دارد. کنسرت صدای پاییز سال گذشته و کارگاه از تمرین تا اجرای زنده، اجرای گروه رساوا، تندیس پژوهش برتر هارمونیکا برای مقاله فواید پزشکی سازدهنی، تندیس مدرس برگزیده سازدهنی ایران، مصاحبه در تلویزیون به دلیل کسب و کار هنری و چیزهای این شکلی برایم اتفاق افتاد.

چرا سازدهنی؟
"چرا سازدهنی" دقیقا عنوان ابتدایی کتاب آموزش سازدهنی مدرس جوان دشتستانی است که در این خصوص می گوید:  در کتاب آموزش سازدهنی میخواهد یک انتخاب علمی داشته باشید نه یک انتخاب احساسی باشد. ریز به ریز بررسی می کند. به ویژگی های خاص این ساز می پردازد. اروپایی ها به آن مجیک ساز جادویی می گویند. خیلی کاربرد دارد که اصلا از قیافه کوچک آن مشخص نیست. از نظر وسعت صوتی بعد از پیانو کاملترین است. همزمان ملودی و آکورد می تواند اجرا کند. کارهای عجیب غریبی در موسیقی می کند که فقط کسی که موسیقی کار می کند می تواند بداند که این ساز با حجم کار چه کار می کند.

فواید پزشکی سازدهنی
وی ادامه می دهد: ساز دهنی فواید پزشکی دارد که در مقاله به آن پرداخته ام؛ ثابت شده است و چیزی نیست که فقط از نظر میزیولوژیک بررسی شود که بر ذهن تاثیر داشته باشد. فواید کاملا فیزیکی دارد که برای درمان آسم در استرالیا تجویز شده که نمونه نسخه آن موجود می باشد. دو بیمارستان در کالیفرنیای آمریکا در دو اتاق آن آموزش سازدهنی است و چیزهای عجیب غریب و پیشگیری از سکته و درمان بیماری گوارشی و افزایش حجم ریه و ... بررسی می کند. حجم کوچک و ملودی را کامل اجرا می کند. این است که سازدهنی را خاص می کند.



سایت ماهور آرت
حیدری در خصوص سایت موسیقی ماهور آرت می گوید: زندگی ام کامل به سمت ماهور آرت رفته است. این هم مثل همه درام هایی که در زندگی آدم اتفاق می افتد این رویداد نیز به طرز عجیب غریبی برای من اتفاق افتاد. یک روز من در درمانگاه کار می کردم و حقوق پایینی داشتم و ناچارا چندین جا تدریس می کردم. هزینه این ها را که دریافت می کردم ۱۵۰ هزار تومان برایم باقی مانده بود. تصمیم گرفتم سایتی راه اندازی کنم و اصلا به این فکر نبودم که یک سایت می خواهم راه اندازی کنم چه چشم اندازی برای آن داشته باشم. چون فضای اینترنتی را دوست داشتم برای علاقه ام سایت زدم بعد شروع شد دیدم کم کم از اینستاگرام سایتم را دیدند و خرید کردند و متوجه شدم اتفاق های خوبی می افتد. سال اول ماهی به چهار فروش اینترنتی رسیدیم. بدون هیچ تبلیغی و سال دوم ماهی ۱۵ فروش و سال بعد آن به ماهی ۶۰ فروش محصول رسید. الان اتفاقاتی افتاده است که باور نمی کردم یک سایت بتواند اینقدر کار انجام دهد.

سایت ۱۵۰ هزار تومانی که الان بیش از یک میلیارد ارزش دارد
وی در ادامه بیان می کند: بنظر خودم نقطه عطف زندگی ام که به صورت مستقیم با آن دست و پنجه نرم کردم. در همه هنرها شما می توانید با تبلیغ و لابی گری و جو سازی رشد کنید یعنی به نمایشگاه یک شخصی که نقاشی های بسیار ساده دارد و کارهای او عمیق نیست. بعد یک جایی می روی جایی که نقاشی های بهتری ارائه داده ولی بازخوردی نداشته و گاها اجرایی می روی که سالن کیپ است ولی اجرا ضعیف و چیپ است و بلعکس اجرایی می روی که بسیار ارزشمند است و کسی نیست. در همه هنرها شما می توانید با جو دادن و یارکشی خودت را مطرح کنی ولی یک جایی است مثل ورزش باید بجنگی و نمی توانی با عکس خودت را بالا بکشی. من حتی اگر همه کتاب هایی که نوشته باشم و کنسرت هایی برگزار کرده باشم. همه آن ها را ضعیف بدانم؛ در راه اندازی تشکیلاتی مثل ماهور نمی توان این را گفت؛ چون با ۱۵۰ هزار تومان شروع شده و در سه سال شاید یک میلیارد و نیم سرمایه داشته باشد. شاید به جرات می گویم خیلی عجیب و غریب است. یک کارگاه برای کارمان گرفته ایم که مربوط به خود ماهور است. انبار و همه چیز برای خود ماهور است. اینجا هر اتفاقی می افتد به این فکر می کنم که همه اینها چیزی است که خودم انجامش داده ام و هیچ کسی به من کمک نکرده است. با ذره ذره کار کردن اتفاقی افتاد که باعث خوشحالی ام است. ماهور آرت چرخه ی فعالیت های هنری را دارد و به هیچ چیزی محدود نمی شود. بسته های آموزشی تولید می کنیم. جشنواره داریم. کانال آموزشی داریم. بلیط فروشی کنسرت، بخش هنرهای تجسمی، فروش ساز، کتاب و یک چرخه کامل هنری است.



جشنواره سوم ماهور
حیدری به جشنواره موسیقی ماهور می پردازد و می گوید:  امسال جشنواره سوم موسیقی را فراخوان کرده ایم. دوره اول از شش استان شرکت کننده داشتیم و دوره دوم تحت الشعاع کرونا قرار گرفت. این دوره انشاالله بازخورد خوبی خواهیم داشت و به دنبال ثبت رکورد هستیم که بتوانیم یک جشنواره اینترنتی و مجازی خوب داشته باشیم و از استان های مختلف شرکت کرده اند‌. جشنواره سوم است و خیلی خوب است. یک کار جمع و جور است که مستقل است و از هیچ بودجه دولتی استفاده نمی کند و خودمان را درگیر مسائل حاشیه ای نمی کنیم و یک جشنواره موسیقی مستقل است. یک جشنواره مستقل که جای آن در هنرهای دیگر از جمله هنرهای نمایشی خالی است. ارزش کار ما این است که جا بیفتد. جشنواره مستقل در همه هنرها داشته باشیم. خوشبختانه ماهور آرت باعث شده که از نظر مالی مشکلی نداشته باشیم. جوایز شخصی باشد و ثبت نام و شرکت در جشنواره کاملا رایگان است. هر کسی از هر جای ایران می تواند در جشنواره ما شرکت کند.

هنرجوهای هم استانی تفکر حرفه ای در  آموزش موسیقی ندارند
وی مدتی است که تدریس را کنار گذاشته  و دلیل آن را بازخوردی بوده  که از سیستم آموزشی و تفکر هنرجوها می داند و می گوید: تفکر  حرفه ای در شهر و استان ما متاسفانه نیست. الان تدریس مجازی انجام می دهم و بیشتر هنرجوهایم خارج از استان هستند ولی فکر می کنم با یک نگرشی که وارد کلاس می شوند را دوست ندارم. دوست دارم کسی که آموزشی را شروع می کند با دیدگاه قوی شروع کند. خیلی از هنرجوهای قدیمی ام دلخور هستم. هنرجویی که آموزش را با من شروع  کرده و به جشنواره راه پیدا کرده از مدرس دیگری تشکر می کند. بحث مالی در حوزه آموزش برایم مهم نیست بلکه آن بازخوردی که از هنرجوهایم میخواهم بگیرم را نمی گیرم. شش دورهِ هنرجویی داشتم که با ۱۰ هنرجو کار می کردم و آن ها را وارد اجرای زنده می کردم. در سالن اجرا کردند و بعد از آن بازخوردی نداشت. کتابی در خصوص از تمرین تا اجرای زنده نوشته ام که ریز نکات را آموزش داده ام و ساعت ها درباره بحث آموزش می توان صحبت کرد.

 

آموزش سقف ندارد
حیدری در ادامه می گوید: سال ۹۵ همراه با یکی از دوستان مدرس در کرج داور جشنواره بودم. هنرجوی آن مدرس در جشنواره شرکت کرد و مقام بدست آورد. همان هنرجو بعد پنج سال از مقام اول جشنواره ملی هنوز پیش مدرس خود کلاس می رود و بعد هنرجویی که سه ماه پیش من کار کرده و آموزش دیده و توانسته روی صحنه زنده قطعه ای را اجرا کند؛ احساس اشباع شدن می کند. این در برازجان با توجه به پتانسیل مالی و دیدگاهی که خانواده او دارد. ولی آن هنرجوی کرجی پس از پنج سال هنوز کلاس می رود. این نشان می دهد که چقدر آن ها دیدگاه شان حرفه ای است. خانواده اش می دانند که آموزش هنری سقف ندارد و باید برای آن هزینه کنند و سازی که برای او می خرند هر چقدر هزینه کنند مشکلی ندارد.  



با پول می توان هنر را خرید
موزیسین دشتستانی به هنر تبلیغاتی می پردازد و می گوید: آن بی انگیزگی که اول صحبتم گفتم خیلی عمیق است. بیاد دارم دو ماه تمرین کردم با یک سازدهنی صدای دو ساز تولید کنم یعنی همزمان آکورد و ملودی بزنی که خیلی کار سختی بود. سال اول که به جشنواره تهران رفتم در کافه این قطعه را اجرا کردم که برای همه تعجب برانگیز بود. سال بعد که رفتم تا همه این کار را انجام می دهند. پرسیدم این تکنیک را از کجا یاد گرفته اید که گفتند: مبلغی دلار به استیو بیکر و با او آنلاین کلاس گرفتم و یاد گرفتیم. من آنقدر سختی می کشیدیم برای یک چیز کوچکی که راحت می توان با پول آن را حل کرد. الان هنر را می توان خرید و اینجاست که انگیزه ای نمی ماند. با پول قبلا خیلی چیزها را می شد خرید اما هنر را نه؛ اما حالا هنر را راحت می توان خرید. هنر از وقتی که تبلیغاتی شده است با پول راحت می توان آن را خرید. الان من شما را بهترین نوازنده جهان می کنم تا سال آینده اگر پول داشته باشید. یعنی پول همه کار می تواند کند و این بی انگیزگی می آورد.

آرزوی هنری ندارم
حیدری در پاسخ به این سوال که چه آرزویی در هنر داری می گوید: هیچ آرزویی الان ندارم و یک جور اشباع شدن شدیدی در من است که به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنم. یک زمانی می گفتم خدایا یک روزی می توان روی صحنه اجرا کنم. فروید در یکی از نظریاتش می گوید: انسان آرزوهایی را که در دسترس می بیند دیگر برای آن تلاش نمی کند. وقتی شما در تهران کارگاه اموزشی، کنسرت و ... انجام می دهید و آرزوهایتان را در دسترس می بینید یک بی انگیزگی عجیبی مدتی است درگیر آن شده ام. احساس می کنم به یک سری خواسته هایم رسیده ام و فکر کردن برای  دیگر خواسته ام پتانسیل و پول کافی را ندارم و اینجاست که بی انگیزگی شکل می گیرد. یعنی شما می دانی که از نظر ذهنی پتانسیل آن را داری که ۱۰ کتاب قطور بخوانی و افزایش علمی بدهی ولی پول که نداشته باشی هیچ کاری برایت نمی کنند و حذف می شوی.
 
دو جلد کتاب شعر دارم
وی به دیگر علایق هنری خود می پردازد و می گوید: علاوه بر موسیقی دو جلد کتاب شعر منتشر شده دارم. "پاسبخش لحظه ها" و "سندیکای مردان یواشکی" که کتاب دومم خیلی اصلاحیه خورد. علاقه زیادی به شعر دارم و  در یک دوره کوتاهی تئاتر کار کردم ولی کامل کنار گذاشته ام به دلیل حواشی زیادی که دارد. به طور کلی هنرهای نمایشی پتانسیل حواشی را دارد برعکس شعر که تک نفره است یا نوازندگی که تمرین می کنید ولی چون تئاتر کار گروهی است حاشیه های زیادی دارد.

با احسان عبدی پور زندگی می کنم
این نوازنده جوان در خصوص علاقه اش به احسان عبدی پور  می گوید: با احسان عبدی پور زندگی می کنم. علاقه نیست. روزانه ۱۰ ساعت به او گوش می دهم. حتی بیشتر از خودش جملاتش را حفظ هستم. این را به جرات می توانم بگویم. دکتر موسوی خودش شاعر است که من می گویم در وزن شعرش می توانم شعر بگویم. اگر جمله ای از احسان عبدی پور بگویید عین همان جمله را ادامه  می دهم. احسان عبدی پور را خیلی دوست دارم.‌



حس ناسیونالیستی ندارم
حیدری به وضعیت موسیقی در دشتستان می پردازد و می گوید: موسیقی در سطح دشتستان قابل صحبت نیست.  احساس خوبی به منطقه گرایی ندارم. احسان عبدی پور در یکی از پادکست هایش می گوید: جهان جزیره کرتوندی شده ای ست. فقط مثل زمینی که تکه تکه آن را کرده ای تا آب به آن بهتر برسد و اصلا محدوده جغرافیایی و متاسفانه حس ناسیونالیستی منطقه کوچک در من نیست.

همه چیز در انسان تغییر می کند
وی در تکمیل صحبت های خود می گوید: برای همین به کلماتی مثل اصالت و ذات اصلا اعتقاد ندارم و فکر می کنم از ذهن کوچک نشات می گیرد. انسانی که هنوز تعلیم دادن خودش را باور ندارد از اصالت حرف می زند. هنوز معتقد است که خودش نمی تواند چیزهای کوچک را یاد بگیرد و زندگی اش را تغییر دهد می گوید: هیچ چیز در انسان تغییر نمی کند. نخیر اینجور نیست همه چیز در انسان تغییر می کند.



انجمن موسیقی کارایی خاصی ندارد
حیدری در خصوص آینده موسیقی در استان بوشهر می گوید:  یک بار محرم نویدکیا که در فوتبال مصاحبه نمی کرد، گزارشگر به او گفت: چرا مصاحبه نمی کنی؟ این اولین و آخرین مصاحبه اش در فوتبال بود که گفت: اصلا فوتبال ایران چی دارد که ما بخواهیم درباره آن بحث کنیم؟ واقعا کل استان بوشهر کلا چند تا آموزشگاه موسیقی دارد؟ چند تا نوازنده دارد و چندتای آن پیگیر هستند و چند گروه دارد که می بینید اصلا با یک محله ای در تهران نمی تواند رقابت کند. هیچ اتفاقی نمی افتد. من تدریس می کنم. گروهم را به روی صحنه می برم و اگر تدریس نکنم هیچ کسی سازدهنی نمی زند. چیز خیلی پیچیده ای نیست. آینده ای ندارد. یک عده ای سازدهنی کار می کنند و عده ای کار نمی کنند.

وی ادامه می دهد: کلیت موسیقی در شهرهای کوچک به دلیل سیاست گذاری های اشتباه مثل انجمن موسیقی چیزی که وجود دارد ولی کارایی ندارد. الان شش ماه بود که آقای حق پرست مسئول انجمن استان بارها به من درخواست مسئولیت انجمن موسیقی برازجان را داد که به او گفتم: واقعا چه کارایی داریم. اگر مسئول موسیقی باشی و شخصی تدریس کند و نتوانی به او بگویی روش تدریست چیست و چه تدریس می کنی و شما صلاحیت نداری. نتوانم هیچ کاری کنم؛ مسئول انجمن بودن من اصلا معنی نمی دهد. دنبال قدرت اجرایی می گشتم و به من ندادند تا یکی دیگر را به عنوان مسئول انجمن موسیقی معرفی کردند.

موسیقی دشتستان در حال سقوط
موزیسین دشتستانی به دوره طلایی موسیقی در دشتستان اشاره ای می کند و می گوید: این سیاست گذاری ها از کلان آنقدر اشتباه است که آینده فقط ضعیف تر می شویم. بیاد دارم ۱۴ سال قبل جشنواره گیتار در برازجان برگزار می شد که الان نیست. نشست های موسیقی مان در جنوب کشور صدا کرد که از بوشهر و شیراز نوازنده ها درخواست ورود به نشست ها را داشتند. کارهای خاص دیگر و نوازنده هایمان همه مدرس بوشهر بودند. این اتفاقات رو به جلو نیست. موسیقی اینجا نسبت به دوران طلایی که فکر می کنم پنج سال قبل بوده که آقای براتی جشنواره هند رفت و من در تهران داوری می کردم. یکی از بچه ها جشنواره جوان پذیرفته شد. آن نقطه قوت ما بود که بعد از آن در حال سقوط هستیم.  



از هنر تبلیغاتی فاصله بگیرید
این هنرمند جوان در توصیه به افرادی که می خواهند وارد دنیای موسیقی شوند می گوید: در حدی نیستم که بخواهم کسی را راهنمایی کنم ولی پیشنهاد می کنم از هنر تبلیغاتی، زندگی تبلیغاتی و هر چیزی که احساس می کنند تبلیغات قاطی آن است تا مدت ها دور شوند یعنی بی سر و صدا به آموزش بپردازید و دچار وادی تبلیغات نشوید.

وی ادامه می دهد: اگر بنشینید یک مدت اصولی و پایه ای آموزش ببیند و هیچ نگوید زودتر پیشرفت می کنند. احساس می کنم خیلی داریم پرحرفی می کنیم. مخصوصا کسانی که تازه هنر را شروع کرده اند خیلی رگ گردنشان باد می کند و دفاع می کنند. یک مدتی اوایل چند سال با آرامش تنها به دنبال یادگیری باشند و دنبال تبلیغات که من بهترم و کی بهتر است. شخص معروفی می گوید: رقابت در اسب ها است نه در هنرمندان؛ یعنی اینقدر که هر رقابتی می کنیم که چه کسی بهتر از دیگری است. هنرجو شروع که می کند حداقل برای مدتی این ها را کنار بگذارد تا ببیند چه می شود. از آب و گل که درآمد و به یک نظریه ای رسید می تواند دفاع کند و رد کند و تازه شخصیت هنری اش شکل می گیرد. الان فکر می کنم کمی دارم آن شخصیت هنری که می خوام دارم شکل می دهم. این اشتباهات را خودم کرده ام خواهشا بقیه این اشتباهات را نکنند و دچار وادی تبلیغات و سر و صدا نباشند.

 

هیچ صحبتی با مسئولین ندارم
این هنرمند در پاسخ به این سوال که صحبتی با مسئولین دارید؟ می گوید: ندارم؛ شما چیزی را نقد می کنید که موجودیت آن را قبول داشته باشید.

صحبت پایانی
حیدری در پایان از همه کسانی که در این سال ها در کنار او بودند تشکر می کند و می گوید: از همه کسانی که در این سال ها من را تحمل کردند تشکر می کنم؛ من خیلی آدم بداخلاقی هستم. در کار هنری و زندگی شخصی نیز همینجور هستم و این را می دانم که ایراد دارم و ایراداتم چیست. سعی در بر طرف کردن آن دارم و همه تلاس هایم را انجام می دهم‌. همه نزدیکان از خانواده گرفته تا دوستان و همکاران همین که من را تحمل کردند و با همه ایرادهایی که داشتم دوستم داشتند ممنون هستم.









کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
1400/02/27 - 13:39
0
1
درود بر استاد 🌹 بی‌نظیرید
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • نقدی بر مجموعه داستان " خین‌جوشون " اثر مختار فیاض
  • جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
  • روز سعدی و نکته‌ای نغز از گلستانش
  • ادعاها درباره حمله اسرائیل به ایران / ساقط کردن چند ریزپرنده در آسمان اصفهان
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/01
  • پتروشیمی پردیس حامی مهمترین رویداد بین المللی در حوزه تاب آوری انرژی
  • قهرمانی دشتستانی ها در لیگ انفرادی تیراندازی استان بوشهر
  • عناوین روزنامه‌های ورزشی امروز1403/02/01
  • بانک قرض‌الحسنه مهر ایران بیشترین وام را در سال ۱۴۰۲ پرداخت کرد
  • تیم کشتی نونهالان هیئت کشتی دشتستان قهرمان مسابقات انتخابی استان بوشهر شد
  • 🎥ویدیو/شنبه های اتحاد خبر با سید حمید شهبازی(۵)
  • شبکه اسرائیلی از زبان نتانیاهو: به دنبال جنگ با ایران نیستیم! / ماموریت‌های مهم‌تری در جبهه غزه و لبنان داریم
  • تصاویری از بهشت روی زمین در شمال ایران
  • تیم های برتر والیبال ساحلی جام رمًضان دیر مشخص شدند
  • فرماندار: منشا صدا در گناوه ناشی از انفجار معدن سنگ کوه بینک بوده است
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اگر احساس تلخی در دهان می کنید این بیماری در کمین شماست
  • تفاوت استراتژی فروش در پردیس/ ثبت ۶ ركورد در تولید و صادرات
  • تقابل ادبی فرماندار دشتستان با هاروکی موراکامی از ژاپن !
  • توزیع تعداد ۵۰ عدد کلاه ایمنی از طرف شهرداری بین موتورسیکلت سواران شهر وحدتیه
  • پیاده روی یا دویدن، کدام برای لاغری و کاهش وزن بهتر است؟
  • ۱۲ کشور امن در صورت شروع جنگ جهانی سوم (+عکس)
  • دست آویزی برای دومین سالکوچ هدهد خبررسان علی پیرمرادی
  • نتا S واگن ؛ یکی از زیباترین خودروهای چینی به بازار می آید (+تصاویر)
  • نقدی بر مجموعه داستان " خین‌جوشون " اثر مختار فیاض
  • آیا این ادویه خوش بو می تواند با سرطان پروستات مقابله کند
  • با این تکنیک به نق زدن و اصرار کردن بچه ها پایان دهید
  • گشت و گذار دختران جوان در تهران 100 سال قبل (+عکس)
  • بازتاب حمله ایران در رسانه‌های خارجی: اسراییل زیر آتش
  • جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • هدایای باقیمانده پیاده روی برازجان قرعه کشی شد
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • مسؤولان نگاه بازتری داشته باشند/ جذابترین قسمت کار ما لحظه ای است که درد بیماران آرام می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • دکتر یوسفی با حافظه مثال زدنی
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • مهدی یوسفی؛ جوانِ شایسته و نخبه
  • .: علی حدود 4 ساعت قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 5 ساعت قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 16 ساعت قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 17 ساعت قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 22 ساعت قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز 1 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 4 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 5 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...
  • .: اسماعیل حدود 6 روز قبل گفت: فقط قدرت است که ...
  • .: سعید حدود 6 روز قبل گفت: آقای امید دریسی پیش ...