امروز: چهارشنبه 24 بهمن 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 02 فروردين 1397 - 10:00
گفتگوی ویژه «اتحاد جنوب» با پنج نسل از بازیگران تئاتر دشتستان

اتحاد خبر- علیرضا بحرینی زاده ـ زهره عرب زاده :  از دیرباز دشتستان و به خصوص شهر برازجان هنرمندان بزرگ و به نامی داشته است. هنرمندانی که گاه با قلم خود و گاه با سازشان افتخار آفریدند تا نامشان جاودانه شود. هنر نمایش نیز از آن دست هنرهایی است که همیشه جایگاه ویژه ای در دشتستان داشته و هنرمندان بزرگی از این دیار بر روی صحنه هنرنمایی کرده اند...

 گفتگو از: علیرضا بحرینی زاده ـ زهره عرب زاده :

از دیرباز دشتستان و به خصوص شهر برازجان هنرمندان بزرگ و به نامی داشته است. هنرمندانی که گاه با قلم خود و گاه با سازشان افتخار آفریدند تا نامشان جاودانه شود. هنر نمایش نیز از آن دست هنرهایی است که همیشه جایگاه ویژه ای در دشتستان داشته و هنرمندان بزرگی از این دیار بر روی صحنه هنرنمایی کرده اند و حالا یا در قید حیات نیستند و یا به دیار دیگری کوچ کرده و ما از هنر والایشان بی بهره مانده ایم. به پاس قدردانی از هنرمندان عرصه نمایش، از افراد فعال نسل های مختلف تئاتر دشتستان دعوت کردیم تا به نمایندگی از خانواده بزرگ تئاتر دشتستان با آنها به گفتگو نشسته و از سالهای فعالیت خود بگویند. آقایان «فخرالدین فخری» متولد سال 1334 که از دهه 40 کار تئاتر را شروع کرده، «سید مجید حسینی» متولد سال 1348 که از دهه 70 فعالیت خود را آغاز کرده است، «غلامرضا شنبدی» متولد سال 1351 که از دهه 60 به وادی تئاتر روی آورده، «عبدالرحیم کاویانی» متولد سال 1364 و «محمّد عسکرپور» متولد سال 1368 که از دهه 80 وارد فعالیت تئاتر شده اند. «اتحاد جنوب» شما را به خواندن این گفتگو دعوت می کند:   *از چه سالی تئاتر را شروع کردید و اصلا این هنر از آن زمان چه تغییراتی داشته است؟


فخری: تئاتر را از کلاس چهارم دبستان شروع کردم و اولین کارم که طنز بود را با نیمکت های دبستان معرفت شروع کردیم. از زمانی که تئاترهای مرحوم عباس زاده و آقایان علی انبوی و کیامرثی را می دیدم علاقمند شدم و از سال 44 هم به طور جدی فعالیت خودم را آغاز کردم.
حسینی: همانطور که مشخص است تئاتر جز علاقه چیزی نیست. از قدیم که کار می کردم، تا زمانی که برای مدتی به دلایل مشکلات شخصی کار نکردم و الان که تماشاگر هستم، همه اش علاقه بوده و همین علاقه است که زندگی را پیش می برد. من احساس می کنم سال نمایش و شروع فعالیت مهم نیست و کار کردن و چگونه کار کردن و حمایت کردن مهم است. شما ببینید مثلا الان آقای فخری کار نمی کنند ولی حضورشان کنار گروه های نمایشی چقدر باعث دلگرمی آنها می شود. به نظر من زندگی کلاً هنر است و تمام مردم بازیگرند و جهان هم صحنه نمایش است؛ یکی هنر خود را در خوب رانندگی کردن نمایش می دهد، یکی در همسرداری و دیگری در آشپزی و یکی در تربیت فرزند، کسی هم در مهربانی کردن هنر خود را نشان می دهد، همه اینها هنر خود را نشان می دهند و تلاش می کنند تا در این صحنه زندگی بازیگر و هنرمند قابلی باشند. در دوره ما -حدود بیست سال پیش- همین مشکلات کنونی بود و من همیشه گفتم که باید همه با هم باشیم و کنار هم کار کنیم، ولی متاسفانه اینطور نبوده و همین موضوع باعث شده اعضای گروه ها از هم جدا شوند، این مسئله را باید جدی گرفت. قدیم علاقه بود و من جا دارد یادی کنم از آقایان دکتر یونس حیدری و انبوی و خوانساری و عبدالرضا حسینی که متاسفانه آقایان حسینی و حیدری دیگر در کشور نیستند و در خارج از مرزها به فعالیت هنری می پردازند. ما چندین نمایش کار کردیم که بحمدلله مورد اقبال عمومی قرار گرفت و استقبالی که آن زمان از کارها میشد الان دیگر اتفاق نمی افتد و علاقه مردم بیشتر بود که دلایلش را هم می شود از گرفتاری های روزمره و مشکلات اقتصادی و در پی آن بی حوصلگی مردم دانست. قبلا ما در سالن سیصد نفری ششصد بلیت برای هر سانس می فروختیم و تا کنار سِن تماشاگر می نشست و الان هم جای شکرش باقی ست که همچنان با وجود تمامی این مشکلات انجمن های نمایش استان فعال هستند و خوشبختانه تئاتر برازجان مسیر خودش را پیدا می کند و از لحاظ علمی، شاهد پیشرفت در کارگردانی و نویسندگی و بازیگری هستیم. خوشبختانه امسال دو گروه از برازجان در جشنواره های ملی حضور داشتند که این افتخاری ست برای همه ما و امیدوارم این روند ادامه داشته باشد.


شنبدی: خب من هم مثل بقیه دوستان از کودکی علاقمند بودم و الان در منزل که فرزندانم با هم بازی می کنند یاد دوران کودکی خودم می افتم که حرکات و رفتارهای اطرافیانم را تقلید می کردم. من معتقدم هنر در وجود هر انسانی هست و باید کشف و سپس پرورش داده شود. من از دوران راهنمایی و حدودا سال 62 بود که با نمایش های دهه مبارک فجر شروع کردم و آمدیم جلوتر تا رسیدیم به دوران دبیرستان و این روند حرفه ای تر شد. عضو گروه نمایشی مدرسه بودیم و در مسابقات شهرستانی و استانی شرکت می کردیم تا رسیدیم به مرحله ای که حس کردیم به بازیگری علاقه داریم و سال 67 بود که انجمن سینمای جوان برازجان افتتاح شد و من به سینما و عکاسی گرایش پیدا کردم و آن دوره ها را گذراندم. من افتخار می کنم به عنوان اولین هنرجوی سینمای جوان برازجان بودم و در کنار فیلمسازی و عکاسی در انجمن نمایش هم فعالیت داشتم و در ادوار مختلف در کنار بزرگان تلاش کردیم و همچنین خوشحالم که به عنوان یکی از افراد موسس جشنواره تئاتر استانی دشتستان هستم و طی این سالها تلاش کردیم تا این رویداد هر سال بهتر و پر بارتر برگزار شود.




کاویانی: من سال هشتاد به صورت کاملا اتفاقی و به پیشنهاد یکی از دوستان سر تمرین آقای ریشهری رفتم که آن زمان نمایش غضنفرالسلطنه را کار می کردند و افتخار می کنم دو سال را کنار ایشان و بزرگانی چون استاد فخری و آقای حسینی بودم و یاد گرفتم، هرچند که این پروژه متوقف شد و هیچگاه اجرا نشد. من سال 83 گروهی را تاسیس کردم که با مشورت آقای فخری و به پاس تمام زحماتی که مرحوم عارف برای تئاتر برازجان کشیده بودند نام آن را "عارف" گذاشتم. همان سال نمایش (ت مثل تجربه) که کار کودک بود را روی صحنه بردیم و در جشنواره شرکت کردیم و جوایزی هم دریافت کردیم. با افتخار از دوره نخست جشنواره استانی تئاتر دشتستان در کنار بزرگترها بودم و فعالیت کردم.


عسکرپور: من هم از دوران مدرسه تئاتر را آغاز کردم و بعد از آن به سمت تعزیه رفتم. من و هم نسلهای من از یک جهت خوشبختهای تئاتر دشتستانیم چون پشتوانه هایی مثل استاد فخری و مرحوم عباس زاده را داشتیم و هم نسلهای من همگی علاقمند و پیگیر بودند تا جایی که هر کدام از هم دوره ای های ما توانایی این را دارند که هر گوشه از این مملکت به طور مستقل تئاتر با کیفیت کار کنند. از بابتی هم بدشانس هستیم چون زمانی به تئاتر وارد شدیم که نمی شد مثل دوره های قبل با امکانات کم تئاتر کار کرد و نیاز به پول و امکانات بیشتری احساس میشد.



*آقای فخری شما به عنوان کسی که دو دوره متفاوت را تجربه کردید بفرمایید دوران تئاتر قبل از پیروزی انقلاب با بعد از آن چه تفاوتهایی دارد، به خصوص در دوران جنگ تحمیلی؟


فخری: از لحاظ مخاطب که خیلی تغییر کرده. ما قبلاً سالنی داشتیم که متعلق به آموزش و پرورش بود و هم به عنوان سالن امتحانات از آن استفاده می کردند و هم به عنوان سالن تئاتر که اصلا امکانات نورپردازی نداشت، اما برای دیدن تئاتر همیشه با مشکل کمبود جا برای تماشاگران روبرو بودیم، چیزی که الان کمتر شاهدش هستیم. تا اینکه سالن دبیرستان فرخی ساخته شد و اولین تئاتر را به نام «ستمها تا انقلاب» کار کردیم که البته قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود. از لحاظ فضای نمایشی و بازیگر و کارگردان پیشرفت زیادی داشته ایم، اما معتقدم که دوستان نباید برای کارگردانی کردن عجله کنند و با چند بار روی صحنه رفتن عجولانه دست به کارگردانی بزنند، بلکه باید مطالعه کنند و بیشتر تجربه کنند.


*چرا با وجود تمام تلاشهایی که گروه های نمایشی دارند باز هم با مشکل کمبود مخاطب روبرو هستیم؟


فخری: اوّل تلویزیون، شما امروز هر کانالی که بزنید یک فیلم و یا سریال پخش می کند. دوم فضای مجازی و موبایل، و سوم خود ما که به عنوان متولیان تئاتر نتوانستیم رابطه خوبی با مخاطبانمان برقرار کنیم، علت چهارم هم اینکه تبلیغات ما واقعاً ضعیف است.
حسینی: تمام نکاتی که آقای فخری گفتند را تایید می کنم و یک نکته دیگر را هم اضافه می کنم و آن اینکه تئاترهایی که کار می شود باید متناسب با شرایط جامعه و مشکلات مردم باشد تا استقبال بیشتری بشود و مخاطب ارتباط بهتری برقرار کند. اینطور نباشد که فقط افراد متخصص آن تئاتر را بفهمند، بلکه باید همه مردم از آن لذّت ببرند.
شنبدی: شرایط نسبت به قبل خیلی تغییر کرده، امّا من فکر می کنم خیلی به مقوله آموزش پرداخته نشده و به نظر من باید بیشتر کار شود. همچنین کم کار شدن و یا کم بودن نویسنده خوب و نمایشنامه خوب و در پی آن اجرای نمایش ضعیف باعث می شود سالن های تئاتر خالی باشد و این فقط مختص استان ما نیست و معضلی ست که در تمام کشور و به خصوص شهرستانها وجود دارد. نکته دیگر مشکل اقتصادی است، یک گروه برای تولید یک اثر نمایشی توان مالی کافی ندارد و آنطور که باید نمی تواند یک اثر درخور تولید کند، و من معتقدم که دولت باید در سال مبلغی را به عنوان کمک به گروه ها در نظر بگیرد تا آثاری به مراتب با کیفیت تر تولید بشود و قطعا مخاطبان بیشتری به سالن های تئاتر خواهد آمد.


کاویانی: وضعیت اقتصادی، شما در نظر بگیرید یک خانواده چهار نفره بخواهند تئاتری را ببینند که حداقل قیمت فروش بلیت آن را بیست هزار تومان در نظر می گیریم، آیا توانایی مالی این کار را دارند؟ قطعا خیلی ها این توانایی را ندارند پس نتیجه می گیریم قشر خاصی مخاطب تئاتر هستند. مورد بعدی گرفتاری های روزمره خانواده ها است، من معتقدم مردم از کارهای طنز خوب در شرایط کنونی استقبال می کنند چیزی که در استان ما کمتر هست. نکته بعد اینکه باید تلاش کنیم تا تئاتر در میان اقشار مختلف جامعه بیشتر و بهتر شناخته شود.


عسکرپور: من با بخشی از صحبتهای دوستان موافقم و با بخشی هم مخالف. من یک سوال دارم، اگر یک تئاتر حرفه ای به استان بوشهر بیاید و اجرا داشته باشد، آیا استقبال خوبی می شود؟ من اعتقاد دارم مخاطب ما هم آگاهی و درک خیلی خوبی از برخی تئاترها ندارد. در ضمن مردم ما به شدت دنبال چهره ها هستند و همان افرادی که بلیت ده هزار تومانی تئاتر را نمی خرند حاضرند چند برابر آن را پرداخت کنند تا یک بازیگر یا خواننده معروف را از نزدیک ببینند و این معضلی شده در کل تئاتر کشور و ما شاهد این هستیم تئاترهای بسیار خوبی با بازیگران کم نام و نشان در حال اجرا هستند اما یک تئاتر با کیفیتی به مراتب پایین تر و به دلیل اینکه یک یا چند بازیگر چهره دارند مورد استقبال بیشتری قرار می گیرند. در کل بزرگترین معضل کمبود مخاطب، مشکلات اقتصادی مردم است.
*آقای فخری شما را بیشتر به عنوان بازیگر تلویزیونی می شناسند، چه تفاوت هایی بین قاب تصویر و صحنه وجود دارد؟


فخری: تئاتر و تلویزیون با هم برادرزاده هستند و همانگونه که مستحضرید بیشتر هنرپیشه های سینما و تلویزیون از تئاتر شروع کرده اند. اگر بخواهم از تفاوتهای این دو بگویم باید به نوع گریم جلوی دوربین نسبت به تئاتر اشاره کنم، ما در تئاتر باید گریم هایی داشته باشیم که بزرگنمایی شده است تا مخاطب از هر گوشه ای از سالن بازیگر را همانگونه که باید ببیند اما در قاب تصویر این بزرگنمایی به مراتب کمتر است. از لحاظ بازی نیز بازیگر و کارگردان در سینما و تلویزیون آزادی عمل بیشتری دارند و هرجا که بازی خوب نباشد می توانند قطع کنند و مجدداً ضبط کنند اما در تئاتر حق اشتباه ندارید و باید به طور زنده و اصطلاحاً نفس به نفس مخاطب اجرا کنی و همین موضوع هم باعث می شود بازیگرانی که از تئاتر به سینما و تلویزیون وارد شدند موفق تر باشند.


*آقای شنبدی در استان بوشهر در دهه هفتاد به خصوص شما را بیشتر به عنوان طراح پوستر و بروشور می شناختند و شما یکی از بهترین طراحان بودید، چرا دیگر کار طراحی نمی کنید؟ دلیلش این است که طراحی با دست منسوخ شده و طراحان به طراحی با کامپیوتر رو آورده اند یا اینکه علاقه تان به بازیگری بیشتر شده است؟


شنبدی: سیستم رایانه ای بی تاثیر نیست و من معتقدم کار گرافیکی باید با دست انجام شود تا آن فضا و روح هنری را دارا باشد. من در آن دوران با دکتر یونس حیدری کار می کردم و ایشان با اعتمادی که به من داشتند باعث شدند پیشرفت خوبی داشته باشم. بارها میشد که غروب شروع به طراحی می کردم و تا اذان صبح ادامه داشت و متوجه گذر زمان نمی شدم و این به سبب علاقه ای بود که داشتم. با فعالیت بیشتر در زمینه بازیگری این روند کمتر و کمتر شد هر چند هنوز در منزل اوقات بیکاری را به گرافیک و طراحی و خطاطی می پردازم اما این چند سال اخیر بیشتر تمرکزم را بر روی بازیگری گذاشته ام.


*آقای حسینی چرا ما بعد از سریال هایی چون «روستای سبز» و «آبادی ما» دیگر شما را در قاب تصویر و یا روی صحنه ندیدیم؟


حسینی: آخرین فعالیت من سال 81 و سریال آبادی ما بود. این دلایل مختلفی دارد؛ اوّل مشغله کاری، دو عدم توجه صدا و سیما به کار ما و آنگونه که باید با ما رفتار نشد و خیلی مورد بی مهری صدا و سیما قرار گرفتیم، سوم نبود نمایشنامه یا فیلمنامه ای که مناسب باشد؛ چون معتقدم اول باید خودم با آن نمایشنامه یا فیلمنامه ارتباط برقرار کنم تا بعد بتوانم مخاطبم را همراه کنم.


*منظورتان از بی مهری چیست و چه انتظاراتی از صدا و سیما داشتید که برآورده نشد؟


حسینی: ببینید ما کل کارهای تهیه و ساخت سریال را خودمان انجام می دادیم، از پیش تولید گرفته تا تولید و ساخت سریال و صدابرداری و...، صدا و سیما فقط یک دوربین در اختیار ما گذاشته بود و دوست عزیزمان آقای فضلویه که کارگردان تلویزیونی بودند. من خودم به عنوان بازیگر و کارگردان هنری سریال ها بودم و آقای فیاض فر در کنار من به عنوان نویسنده حضور داشتند. حتی لباس ها را هم از تئاتر خودمان می بردیم و در آخر نامی از ما برده نمیشد و حتی دستمزد ما هم آنقدر که باید پرداخت می کردند پرداخت نشد. برای مثال برای آخرین سریال مبلغ هشتصد هزار تومان به من دادند و گفتند این مبلغ بابت نویسندگی و کارگردانی و بازی و حقوق همه عوامل هست و من آن مبلغ را بین بیست نفر تقسیم کردم. حمل بر خودستایی نباشد ولی سریال های ما در زمان خودشان صبح جمعه مردم استان را پای تلویزیون می کشاند و باعث میشد برای دقایقی بخندند. من همین حالا طرح هایی دارم که می تواند خیلی جذاب تر و پرمخاطب تر از برنامه های کنونی سیمای بوشهر باشد اما متاسفانه فضای صدا و سیمای استان ما بسته است و برنامه سازها تعدادی مشخص و انگشت شمار هستند.


*آقای کاویانی شما در دو فضای متفاوت به طور موازی کار می کنید، به عنوان بازیگر کار جدی و بعضاً خارجی و در امر کارگردانی تئاتر کودک. چطور توانستید این دو را با هم و به شکل همزمان انجام بدهید و خودتان کدام را بیشتر دوست دارید؟


کاویانی: مثل این است که از بچه ای بپرسید پدرت را بیشتر دوست داری یا مادرت را! من بعد از چند سال که فعالیتی نداشتم به پیشنهاد دوست عزیزم «عقیل جماعتی» در نمایش مذهبی ایشان بازی کردم و بلافاصله در نمایش (تمبلو) به کارگردانی خانم بحرینی نقش دیو را بازی کردم که این تئاتر برای کودک بود. خودم چون بیشتر کارگردانی را دوست دارم همیشه فکر می کردم نمی توانم بازیگر خوبی باشم اما با صحبتهایی که دوستان داشتند و برخوردهایی که میشد و با کارهایی که بازی می کردم دیدم می توانم بازیگری را هم دنبال کنم. نقش هایی که در این چند سال به من پیشنهاد شده اغلب جدی و برای بزرگسال بوده است و خودم کارگردانی تئاتر کودک را دوست دارم به خاطر اینکه به کار با بچه ها اعتقاد دارم و باعث می شود کودک درون آدم فعال شود. کارگردانی کار کودک بیشتر دلی هست و من سعی کردم این دو را در کنار هم داشته باشم.  


*آقای عسکرپور شما با وجود اینکه از اوایل دهه هشتاد بازیگری می کنید اما هیچگاه به سمت کارگردانی نرفتید، چرا؟


عسکرپور: حوزه تئاتر خیلی وسیع است و بازیگری بسیار گسترده، شما اگر بخواهید در تئاتر پیشرفت کنید باید هدفی داشته باشید و مسیری را انتخاب کنید که تا انتها برای پیشرفت در آن تلاش کنید. من بازیگری را انتخاب کردم و فعلا به کارگردانی فکر نمی کنم چون خود بازیگری خیلی گسترده است و سال ها زمان میبرد تا یک بازیگر به پختگی کامل یا نسبی برسد.


*نقش خانواده در فعالیت و پیشرفت شما چقدر پررنگ بوده است؟ 


فخری: همسر بنده جز سریالهای تلویزیونی که بازی کردم هیچ یک از کارهای هنری و تئاتری بنده را ندیده است ولی هیچ وقت هم مانع فعالیت های هنریم به خصوص بازیگری نبودند. دخترم (حدیث) از کودکی به بازیگری علاقمند بود و در کارهای خودم بازی می کرد و حالا یکی از بازیگران خوب استان است.
حسینی: من در دوران مجردی دوستان مثبت و هنرمندی داشتم و خانواده هم اعتماد داشتند و می دانستند که کجاها می رویم و چه کارهایی می کنیم و بعد هم که ازدواج کردم چون همسرم «مرضیه غلامشاهی» خودش هنرمند -بازیگر و مجری- بود کاملا همدیگر را درک می کردیم و همیشه مشوق هم بودیم.
شنبدی: همسر بنده فعالیت هنری ندارند ولی با توجه به اینکه چهار فرزند داریم ایشان به خوبی توانسته اند وقت بگذارند و بچه ها را به بهترین نحو تربیت کنند که من از این بابت خوشحالم و کار ایشان را یک کار هنری می بینم که هنرشان را در این امر نشان دادند. ایشان همواره کارهای من را دنبال کرده و همیشه مشوقم بوده اند. اجازه بدهید من یک خاطره از ایشان بگویم، سال 91 من نمایشی را به نام «لبخند باشکوه آقای گیل» بازی می کردم و قرار بود در جشنواره تئاتر استانی بوشهر اجرا داشته باشیم، همسر بنده باردار بود و من با توجه به شرایطی که داشتند گفتم اجرا نمی روم امّا ایشان اصرار کردند و گفتند که حالم خوب است، و بعد از خارج شدن من از منزل به برادرشان زنگ می زنند تا ایشان را به بیمارستان ببرند و من موقعی متوجه شدم که قرار بود پنج دقیقه دیگر اجرا را شروع کنیم و زمانی که من روی صحنه بازی می کردم دخترم «ترنّم» به دنیا آمد. من این گذشت همسرم را هیچ وقت فراموش نمی کنم. اعضای خانواده ام اغلب کار هنری می کنند، پسر بزرگم ماهان نوازنده پیانو است، پسر دومم اشکان گیتار کار می کند و ترنّم تنها دخترم با وجود سن کم نقالی و شاهنامه خوانی کار می کند.


کاویانی: من یکی از شانس های زندگیم ندا همسرم است. به جرات می توانم بگویم اگر یکی از ما تئاتری نبودیم تا الان از هم جدا شده بودیم (با خنده)...
عسکرپور: ذهنیت خانواده ها به خصوص خانواده هایی که سنتی تر هستند این است که پیشرفت فرزند را بیشتر در بعد اقتصادی می بینند و خانواده من هم همین ذهنیت را داشتند. پدرم همیشه می گوید تو می روی تئاتر و ازت کار می کشند و پولت را هم نمی دهند (با خنده)...


*رابطه ی شما با فضای مجازی به چه شکل است و چقدر از این فضا استفاده می کنید؟


عسکرپور: فضای مجازی جهان را اینقدر کوچک کرده که می توانی با هر کسی در هر نقطه ای از دنیا ارتباط برقرار کنی، افرادی که تا قبل از آن ارتباط با آنها سخت و یا غیر ممکن بود. من به دید یک مکانی برای کسب علم و تبادل اطلاعات به این فضا نگاه می کنم.


حسینی: متوسط رو به پایین و علاقه چندانی به فضای مجازی ندارم. وقتی گلی را می شود به طور طبیعی دید چه لزومی دارد که به تصویرش نگاه کنی؟
شنبدی: فضای مجازی یک تحوّل بزرگ در قرن بیست و یکم بود و با این شرایط و فضایی که در جهان حاکم است موجب تبادل اطلاعات و ارتقاء آگاهی مردم می شود. به طور کلی خیلی معقول و در حد معمول از فضای مجازی استفاده می کنم.


فخری: این موضوع را پنجاه پنجاه می بینم. 50 درصد مفید است به واسطه همان تبادل اطلاعات و اخبار روز جهان و 50 درصد هم مضر برای جامعه کنونی خودمان. متاسفانه می بینیم که کلیپ های ساختگی پخش می شود و تعدادی نیز به دلیل ناآگاهی می پذیرند و باور می کنند.


کاویانی: من در فضای مجازی بیشتر به عنوان مکانی برای تبلیغات هنری فعالیت می کنم و به نظرم اگر جنبه های مثبتش را در نظر بگیریم خیلی می تواند به ما کمک کند.
*اگر وارد حوزه تئاتر نمی شدید چه هنر دیگری را دنبال می کردید؟


حسینی: عاشق عکاسی به خصوص پرتره هستم و در موسیقی هم ساز سنتور را خیلی دوست دارم.


عسکرپور: فکر نمی کنم هیچ هنر دیگری چون تئاتر من را دغدغه مند کند، و واقعاً تئاتر و نمایش برای من تبدیل به یک دغدغه شده است؛ شاید هم چون هیچ وقت به بقیه هنرها ورود نکردم.


شنبدی: سینما و گرافیک و خط و طراحی را همیشه دوست داشتم، موسیقی هم هیچ وقت فرصتش پیش نیامد که یک سازی را یاد بگیرم.
فخری: چون در موقعیت آن زمان نیستم نمی دانم.
کاویانی: سه تار را خیلی دوست دارم و مدتی هم کار کردم ولی به خاطر گرفتاری های روزمره ادامه ندادم.


*یک سئوال خارج از هنر، نوروز و حال و هوای آن برای شما یادآور چه چیزی است؟


شنبدی: نوروز من را یاد لباس های نو و نشستن پای سفره هفت سین و خانواده پر جمعیتمان می اندازد، در کنار پدر و مادری که متاسفانه دیگر نیستند و از نعمت این دو بزرگوار محروم هستم. همیشه حسرت لحظه هایی را می خوریم که در کنارشان بودیم و قدرشان را ندانستیم.


حسینی: یاد 15 روز تعطیلی و دیدن برنامه های کودک آن زمان. با توجه به شرایط اقتصادی که مردم دارند آرزو می کنم هیچ پدری شرمنده خانواده اش نباشد. هوای همدیگر را داشته باشیم تا همه با هم و در کنار هم بخندیم و شاد باشیم.


کاویانی: عیدی گرفتن، حتی در این سن هم دوست داریم عیدی بگیریم، هر چند کم (با لبخند). ماهی گلی را هم خیلی دوست دارم و دفترچه نوروزی هم خیلی باحال بود چون تا روز آخر آن را حل نمی کردیم که شیرینی تمام تعطیلات را برایمان تلخ می کرد (با خنده)


فخری: خدا پدرم را رحمت کند، اسکناس های یک تومانی و دو تومانی می گذاشت وسط قرآن و می گفت نیّت کنید و خودتان و شانستان! یک صفحه از قرآن را باز کنید و ببینید چقدر عیدی به شما می رسد. مشق ها و تکالیفی که در تعطیلات داشتیم، از اول کتاب تا هر جایی که معلم قبل از تعطیلات درس داده بود را باید می نوشتیم. یکی از خاطراتی که هرگز یادم نمی رود این است که، ما پنج برادر و پنج خواهر بودیم. روز سیزده بدر که بیرون رفتیم اغلب تکالیف را انجام داده بودیم، وقتی برگشتیم خانه، من و برادرم با هم دعوایمان شد و دفتر مشق یکدیگر را پاره کردیم (با خنده) و شانسی که آوردیم فردایش جمعه بود و 48 ساعت فقط می نوشتیم (همه می خندند) و تنها کسی که نتوانست تکالیفش را تمام کند خودم بودم و روزی که باید می رفتیم مدرسه نرفتم. مدرسه هم از شانس ما دیوار به دیوار خانه ما بود، معلم کلاس دوم ما آقای سروری خدا بیامرز بود و وقتی به کلاس آمده بود تا من نیستم و فرستاد دنبالم. مادربزرگم گفت مریض است و امروز نمی تواند بیاید. آن موقع هم تنبیه به این شکل بود که هر کسی تکالیفش ناقصی داشت و یا انجام نداده بود یک هفته فرصت داشت آن را دو برابر انجام بدهد. فردای آن روز که رفتم مدرسه به من گفت تکالیفت را بیاور و من تا دفترم را نشان دادم گفت خودت دفتر را کامل پاره کن و من چشمم سیاهی رفت... (خنده حاضرین)


عسکرپور: در این چند سال اخیر من لحظه ی سال تحویل را به گلزار شهدا می روم، چون معتقدم این شهیدان با هر اعتقادی که داشتند برای این وطن رفتند و افراد بزرگی هستند و بعد از آن هم سر مزار مادربزرگم می روم.


*و حرف آخر ...


عسکرپور: سال 97 سال بسیار شیرین و پرکاری برای تئاتر استان و به خصوص برازجان بود، از بچه های برازجان سه گروه در جشنواره های بین المللی و ملی حضور داشتند که باعث افتخار است. تئاتر «مبارزه زن ماهیگیر» به کارگردانی مجتبی حیدری در جشنواره بین المللی فجر -بخش فجر پلاس- و تئاتر «ویتسک» به کارگردانی مهسا رهسپار در جشنواره مناطق دانشگاهی و همچنین یک اثر نمایشی از کارگردان برازجانی عقیل جماعتی در جشنواره بین المللی کودک حضور یافت. امیدوارم سال پیش رو سال پربارتری برای تئاتر برازجان باشد.


شنبدی: تشکر می کنم از شما و اتحاد جنوب که ما را دعوت کردید تا گپ و گفت صمیمانه ای داشته باشیم. امسال با تمام کمبودها خوشبختانه تئاتر ما یک اوج خوبی داشت و بسیار خوشحالیم جشنواره ای داشتیم که با تمام کمبودها از نظر آثار راه یافته به بخش مسابقه با کیفیت بود. امیدوارم در سال جدید با توجه به قول هایی که فرماندار سابق دادند و مساعدت جناب لقمان زاده شاهد آغاز ساخت پلاتو باشیم و انتظاری که سال هاست هنرمندان تئاتر برازجان می کشند برآورده بشود.


حسینی: تشکر می کنم از مسئولینی که احساس مسئولیت کردند و اگر بخواهم نام ببرم شورای شهرمان که همیشه حضور داشتند. جدای از مسائل سیاسی آقای لقمان زاده نشان دادند که این شهر، و هنر این شهر را دوست دارند وگرنه می توانست بگوید شب آخر می روم و در اختتامیه اجرای تئاتر را می بینم اما ایشان علی رغم مشغله هایشان بعضی از کارها را چند بار دیدند. همین که مسئولین می آیند و اجراهای هنرمندان را می بینند باعث دلگرمی است و امیدوارم که این روند ادامه داشته باشد. در آخر از هفته نامه وزین «اتحاد جنوب» بابت همراهی همیشگی و پوشش خبری خوبی که از هنرمندان و حوزه فرهنگ و هنر دارند تشکر می کنم.


فخری: از آقای بحرینی زاده که خودشان از هنرمندان خوب تئاتر هستند و همچنین از هفته نامه ی اتحاد جنوب بابت این گفتگو عرض تشکر دارم؛ امیدوارم سال جدید سالی پربار و پر از موفقیت باشد.


کاویانی: امیدوارم شرایط مردم ما از لحاظ معیشتی بهتر شود تا هنر هم رونق بیشتری بگیرد و امیدوارم سال جدید ما بالاخره شاهد ساخت پلاتو باشیم و آرزوی موفقیت برای همه دوستان دارم. در این دو سال اخیر هفته نامه اتحاد جنوب و سایت اتحاد خبر همیشه حامی هنرمندان بوده است و من به عنوان عضو کوچکی از جامعه هنری برازجان از تک تک اعضای این هفته نامه قدردانی می کنم.



کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • راهپیمایی یوم الله ۲۲ بهمن در برازجان برگزار شد + تصاویر اختصاصی
  • آقای پزشکیان بفرمایید یک فنجان مرسین
  • بوشهر در کانون توجه دولت؛ جزئیات سفر رئیس جمهور به استان
  • ‌سرپرست فرمانداری کنگان منصوب شد
  • نسخه اینترنتی هفته نامه اتحاد جنوب/شماره 1331
  • طرح‌های جاده شرقی و ورزشگاه روستای هاله آریاساسول به بهره‌برداری رسید
  • عناوین روزنامه‌های امروز 1403/11/23
  • اسامی بازیکنان تیم فوتبال بانوان استقلال اعلام شد
  • چهار تریلر حامل کالای قاچاق در بوشهر توقیف شد
  • ‌سرپرست فرمانداری تنگستان منصوب شد
  • اردوی تیم ملی فوتبال بانوان نوجوان ایران به میزبانی شهرستان عسلویه
  • کتابخانه‌های عمومی استان بوشهر به کتاب‌های کمک‌درسی تجهیز می‌شوند
  • هشدار هواشناسی در مورد تشدید فعالیت سامانه بارشی در ۳۱ استان
  • پارسی‌ها مسابقات ورزشی به مناسبت دهه فجر برگزار کردند
  • جزییات تکان دهنده از باندی که بدون جراح مردم را جراحی می‌کردند/ اتاق‌عمل بیمارستان آپادانا را اجاره کرده بودند/ بازداشت هفت‌متهم پرونده
  • آیین کلنگ‌زنی بزرگترین پروژه سردخانه و بسته‌بندی خرما در آبپخش/تصاویر اختصاصی
  • راهپیمایی یوم الله ۲۲ بهمن در برازجان برگزار شد + تصاویر اختصاصی
  • افتتاح و بهره‌برداری از پروژه‌های عمرانی و ورزشی در بخش ارم دشتستان/تصاویر اختصاصی
  • افتتاح و کلنگ‌زنی پروژه‌های عمرانی در بخش شبانکاره/ تصاویر
  • افتتاح و آغاز عملیات اجرایی پروژه های بخش شبانکاره و آبپخش/تصاویر اختصاصی
  • صمیمیتی عزیز از شورای شهر برازجان
  • تیم مدیریتی من باید روحیه نقد پذیری داشته باشد
  • افتتاح و آغاز عملیات اجرایی همزمان ۱۶ پروژه عمرانی در برازجان با اعتبار ۱۶۰ میلیارد تومان
  • جوابیه بیمارستان شهید گنجی به "حال ناخوش بخش دیالیز بیمارستان دشتستان
  • سردبیر اتحاد خبر مقام اول جشنواره رسانه ای ابوذر در استان بوشهر
  • آقای پزشکیان بفرمایید یک فنجان مرسین
  • مسابقات شنا دهه فجر به میزبانی شرکت عملیات غیر صنعتی پازارگاد
  • مطالبه مردم بخش ارم بهبود راه‌های ارتباطی است
  • گزارش شهردار از پروژه های عمرانی و خدماتی شهر تنگ ارم/ آسفالت ۲۳ هزار متر مربع
  • ضرورت بهره‌گیری از ظرفیت‌های آموزش و هوشمند سازی در توسعه وظایف امور راهداری و حمل ونقل
  • آیین تکریم و معارفه فرماندار دشتستان/تصاویراختصاصی
  • آیین کلنگ‌زنی بزرگترین پروژه سردخانه و بسته‌بندی خرما در آبپخش/تصاویر اختصاصی
  • هنر نمایی جوانان هنرمند جم در نمایش «یک تکه از گفتار گم شده ماندانا» در چگاسه جم
  • بازدید و دیدار فرماندار دشتستان با مسئولان و متنفذین بخش های ارم و بوشکان
  • افتتاح پروژه های عمرانی بخش سعدآباد با حضور فرماندار دشتستان/ تصاویر اختصاصی
  • آب اولویت اول فرماندار/ افتتاح و کلنگ زنی ۴۲۱پروژه عمرانی در دشتستان
  • راهپیمایی یوم الله ۲۲ بهمن در برازجان برگزار شد + تصاویر اختصاصی
  • سرپرست فرمانداری عسلویه با حضور استاندار بوشهر معرفی شد
  • افتتاح و بهره‌برداری از پروژه‌های عمرانی و ورزشی در بخش ارم دشتستان/تصاویر اختصاصی
  • خود را اصلاح طلب مقید به نظام و رهبری می دانم
  • نسخه اینترنتی هفته نامه اتحاد جنوب/شماره 1327
  • بدرود؛ فرماندار غیر رسانه ای!
  • استاندار بوشهر بر برقراری عدالت آموزشی در نقاط مختلف استان تاکید کرد
  • افتتاح یا آغاز عملیات اجرایی ۲۶ پروژه عمرانی در بخش آب پخش /تصاویر
  • افتتاح و کلنگ‌زنی پروژه‌های عمرانی در بخش شبانکاره/ تصاویر
  • .: ق.مظاهری حدود 3 ساعت قبل گفت: سلام، وقت بخیر و ...
  • .: فتح اله قاسمی حدود 19 ساعت قبل گفت: بدون شرح فقط میگم ...
  • .: محمدآبادی حدود 2 روز قبل گفت: با عرض تبریک، همت ...
  • .: مرتضی از آبپخش حدود 2 روز قبل گفت: به بقاله گفتن ماستت ...
  • .: محتبیغ حدود 3 روز قبل گفت: عالی بود ...
  • .: همشهری حدود 3 روز قبل گفت: چه جالب.مشکل برطرف خواهد ...
  • .: امیر حدود 3 روز قبل گفت: عالیه ان شالله تاریخ ...
  • .: س. پ. حدود 3 روز قبل گفت: قلم جناب عبداللهی رو ...
  • .: احمد حدود 3 روز قبل گفت: سلام خسته نباشید گاز ...
  • .: کوروش آریاپور حدود 4 روز قبل گفت: انصافاً بخشدار محترم نسبت ...