امروز: پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
جستجو:

اتحادخبر - معصومه خدادادی: صدای تله ویزیون بلند است. غرق می شوم توی فیلم ، برای کلاغی که جفتش او را کشته گریه میکنم. کلاغ ها ی روسیاه... به خودشان هم رحم نمی‌کنند، چه برسد به بقیه... دل ندارند که، یک سیاهی جامد. درست نقطه ی  مقابل همه ی پرنده ها ایستاده اند. چند بیت شعر ننوشته را به زورِ لیوان آب قورت می دهم. همانجا گلوله می شود...

ارسال شده حدود 1 سال پيش

اتحادخبر - فریده فهیمی: انگار همین دیروز بود که باد سرد پاییزی، به همراه ابرهای تیره باران آور،دانه خشک اناری را با خودشان آوردند و عین سیلی محکمی کوبیدند به صورت دیوار صخره ای تنگه ای توی دل پیچ وخم جاده اصلی.دانه انار،به طرز معجزه آسایی، در دل صخره نفوذ کرد و ریشه دواند. طولی نکشید برگ ها و ترکه انار،قد کشیدند و صخره سنگی پیشانی کوه را به...

ارسال شده حدود 1 سال پيش

اتحادخبر-فریده فهیمی: محال است حوریه آن  روز به یاد ماندنی را فراموش کند. روزی که بعد ازمدرسه با عجله،  سر راه مدرسه به خانه، به درب ورودی ساختمان اداری پالایشگاه رفت تا کلید درب حیاطشان را  از پدرش بگیرد. پدر با یونیفرم حراست، به پیشوازش آمد. حوریه کلید را گرفت و در رفت. آنقدر با عجله از راهرو ورودی، بیرون رفت که ناخواسته، تنه ی محکمی به دیوید زد و چشم تو چشم شدند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش

اتحادخبر-فریده فهیمی: هنوز که هنوز است خیلی از همان سوالات چشم بادامی، مخیله ام را قلقلک می دهد. گاهی در مخیله ام، بدو بدو می کنند،گاهی عین قورباغه های ژاپنی می جهند، گاهی هم عین پروانه ی کَلّه مُرده، مغزم را باند پروازشان می کنند، آرام وقرارندارند؛ هی صعود، هی سقوط. سوالات چندان سختی هم نیستند، اتفاقا از بس ساده وپیش پا افتاده هستند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش

اتحادخبر-فریده فهیمی: یکی باید تپه گچی روستای دالکی را از جلوی چشم سید سلیمان بردارد و بیندازد یک جای دور. تَپّه گچی و معدن گچ روی قلّه ی   تپه، تلخ ترین حادثه  فجیع زندگی سید سلیمان  را رقم زده است و مدام داغش را تازه می کند. سی و سه چهار سال، آزگار است سیّد سلیمان، قبل از اذان غروب، هر جا که باشد و مشغول هر کاری که باشد،  همه ی وزن سنگین غصه هایش و ...

ارسال شده حدود 1 سال پيش

اتحادخبر-فریده فهیمی:سی و دو سه سال آزگار است که همه ی روزهای سلمان به همین سبک،  به شب می رسد. هرچه آخرین ترکش های روز، تقلا می کنند، بازهم زورشان به غروب نمی رسد.  هر غروب، موج های دریا،  با یک ریتم مشخص و روی یک مدار معین، به سمت سلمان می آیند و  رازی  را که در سینه دارند به او گوشزد می کنند و برمی گردند. موج های دریا...

 

ارسال شده حدود 1 سال پيش

اتحادخبر-حوریزاد قائدی: اولين شعاع‌هاي خورشيد از سمت مشرق آسمان بيرون مي‌آمدند. آرام و باشكوه گل، برگ‌هايش را با ناز تكان داد. خورشيد بوسه بر گلبرگ‌هایش زد و شبنم‌ها در بوسه خورشيد حل شدند. اطرافش را نگاه كرد. همان منظره‌ي هميشگي. رودي در ته دره كه مثل ماري طويل به نظر مي آمد؛ آسماني در بالاي سرش كه فكر نمی‌کرد همه جا همين رنگ باشد و ...

ارسال شده حدود 1 سال پيش

اتحادخبر-خداداد رضایی:آژير خطر زندان بصدا درآمد، نگهبانان به حالت آماده باش درآمدند ، خیلی سریع خبر از بلندگوی زندان اعلام شد :توجه فرمایید .... توجه فرمائید . سه زندانی حرفه ای  از زندان بطور مشکوکی فرار کرده اند.زندان 00X   ، زندانی  ویژه برای مقامات بلند مرتبه و اداری کشور بود که به زندانیان خدمات ویژه ای می داد مثل سویت شخصی با امکانات ویژه ، مرخصی ماهانه...

 

ارسال شده حدود 1 سال پيش

اتحادخبر-معصومه خدادادی:جومه ی سیاهِ بلندش،گُلِ کِلون زده بود بهار...شما بهار رو ندیدین... ما... ما جنگ زده ها رنگ خاک و خون گرفتیم و بوی  باروت و خاکستر بعد به مادرم گفت: تو میگی خدا حواسش پرتِ کدوم گوشه ی دنیاش بود که شیوَن سر از دهان زنان جنوب درآورد...مو همین یه پسرِ داشتُمدوستاش گفتن:گلوله که می خورد تو چشاش، نگاش به اَفتو بود به...

 

ارسال شده حدود 1 سال پيش

اتحادخبر: معصومه محتشمی:تکِ هوا شکسته بود. آفتاب داشت بی رمق می­شد و باد گلمبو خور کن افتاده بود تو کوچه­ها. ابرها گاهی این پهلو، آن پهلو می­شدند و چند قطره باران که می­ریخت، بوی خاک می­پیچید تو مشام و ده.احمد خیره شد به چشم­های منیژه که ناشیانه سرمه­شان کشیده بود و موهایش که بوی سرخی می­داد و روی فرقش دو جا می­شد. پیراهن شال ویل ماشکی تنش بود ...

 

ارسال شده حدود 1 سال پيش

اتحادخبر-آمنه خضری نژاد:دیر رسیدم  روزهای پاییزی بسیار کوتاه است چیزی نمانده به غروب.  سراشیبی تپه را بالا رفتم. بارگاه واقع شده در بلندای دلنشینی که چندین جاده‌ و زمین‌های کشاورزی  از یک سمت وسمت دیگر به خانه‌های روستای وصل شده. آنجا، نه به جان بخشی و دل نشینی وادرینگ هایتس (wadring Haits) بلکه بیشتر!اوایل که میرفتم، تبریک منزل ...

 

ارسال شده بيش از 2 سال پيش

اتحادخبر-خداداد رضایی :خيابون حمرا که به شانزلیزه بیروت مشهور است  هرگز نمی خوابد و مردم تا صبح در آن می لولند بوي غذاهای دلچسب عربی و دودی از کباب ها که آدمی را سرمست خود می کند ، هتل‌ها و کافه ها که انگار خدا شب را استراحت  آنها نیافریده و همچنان پرتلاش بر روزی خود می افزایند.ماه جون بود و هوا عالی مدیترانه  فاصله تا دریا فقط صدمتر بود یک راست ...

 

ارسال شده بيش از 2 سال پيش

اتحادخبر-آمنه خضری نژاد:بدون صدا و پارسی رد شدن. آخ! که چه سگ‌های مهربان و خوبی. چقدر من خوشبختم، از همه مهمتر خدا دوستم دارد ، شانس آوردم  که هار نبودند وقتی ایستادم که گله‌ی سگ زیر نور تیربرق کنار جاده رسیده بود. که ناگهان همه با هم شروع به پارس جیغ  و زوزه کردند آنها محل اختفای سمور را پیدا کردند  همان که همین حالا داشتم لانه‌اش را ...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش

اتحادخبر-زینب رنجکش:الما لب پنجره شیروانی خانه مادر بزرگش جیران خاتون نشسته بود و با هر تکان ریزش صدای جیر جیر و ترق و تروق پارکت های کف و لب پنجره بلند میشد. قدمت خانه مادر بزرگش به جد پدریشان بازمیگشت شاید خانه ای با قدمت200 سال شاید هم بیشتر کسی نمیداند... خانه ای با شجره نامه ای طویل و بازسازی هرساله خود خوفناکترین قسمت این خانه بود...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش

اتحادخبر-حوریزاد قائدی:آرام و قرار نداشت. نگاه مسخ شده‌اش خیره به ناکجایی بود که فقط خودش از آن آگاه بود: نقطه‌اي تاريك در انتهای دالانی بي‌نور كه زندگی در آن رنگ باخته بود. جمله‌ها مثل لشكری شكست‌خورده، نامرتب و نامفهوم از دهانش خارج می‌شدند. پلک چپش می‌زد و حرف بین حلق و حنجره‌اش در هروله بود. انگار دوباره پری‌ها به جانش افتاده بودند.دلش می‌خواست...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش

اتحادخبر- فریده فهیمی:هنوز که هنوز است خیلی از همان سوالات چشم بادامی، مخیله ام را قلقلک می دهد. گاهی در مخیله ام، بدو بدو می کنند،گاهی عین قورباغه های ژاپنی می جهند، گاهی هم عین پروانه ی کَلّه مُرده، مغزم را باند پروازشان می کنند، آرام وقرارندارند؛ هی صعود، هی سقوط. سوالات چندان سختی هم نیستند، اتفاقا از بس ساده وپیش پا افتاده هستند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش

اتحادخبر-حسین خواجه آزاد:سالها پیش درحالیکه جوانی بیست و سه چهار ساله بودم،در یک شب سرد و برفی در یکی از شهرهای سردسیری کشور،پس از مطالعه آخرین فصل از رمان جاویدان بینوایان ویکتور هوگو در حالیکه از مرگ جانکاه فانتین و مرگ غریبانه ژان والژان سخت اندوهگین و ناراحت بودم،تصمیم گرفتم که منهم همچون ژان والژان باوجود تنگدستی و...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش

اتحادخبر-زینب رنجکش:پنجره... امروز بازهم اورا دیدم... کنار کنکاش های روزمره ام با تمام خستگی درونی و برونیم این روزها بهانه ای برای نفس کشیدن پشت این پنجره شیروانی دارم... دخترک کوچک و ظریف همسایمان.. هرروز بعد ازمرتب سازی برگهای نوت و تمیز کردن کلاسهای تک تک استادان شامخ گیتار و پیانو و تمام سازهایی ک فکرش را بتوانم بکنم،خورد و...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش

اتحادخبر-فریده فهیمی:شب، تمام تاریکی وسنگینی اش را فرو کرده توی حلق کوچه نفتی. نه فقط کوچه نفتی، همه کوچه  و خیابان های شهر، حسابی  اسیر تاریکی شب هستند. حالا حالا ها هم از روشنایی صبح خبری نیست که نیست. معادلات تنظیم زمان به هم خورده. انگار قرنیه چشم زمان، خش برداشته یا اینکه شبکیه اش ترک برداشته، تصویری از...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش

اتحاد خبر-حدیث شادی: گُل آفتابگردان، بین گل های میخک واطلسی یک باغچه کوچک در یک خانه قشنگ،  قرار داشت. قد گل آفتابگردان، از همه گل ها بلند تر بود. گل های دیگر، بالای سرشان را نگاه نمی کردند و گل آفتابگردان را نمی دیدند. بهمین دلیل، گل آفتابگردان، تنها بود و هیچ دوستی نداشت.روز ها گذشت و گل آفتابگردان، بزرگ و بزرگ تر شد. هرچه بزرگتر می شد...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7

تازه ترین خبرها

  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • تقابل ادبی فرماندار دشتستان با هاروکی موراکامی از ژاپن !
  • توزیع تعداد ۵۰ عدد کلاه ایمنی از طرف شهرداری بین موتورسیکلت سواران شهر وحدتیه
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • نقدی بر مجموعه داستان " خین‌جوشون " اثر مختار فیاض
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
  • روز سعدی و نکته‌ای نغز از گلستانش
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • به بچه‌هایتان نودل ندهید!
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/01
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • هدایای باقیمانده پیاده روی برازجان قرعه کشی شد
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • اولین واریزی بزرگ برای معلمان در 1403
  • اسرائیل را چه باید؟
  • .: لیلادانا حدود 3 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 5 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 5 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 5 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 5 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 6 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 6 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 9 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 9 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...
  • .: اسماعیل حدود 11 روز قبل گفت: فقط قدرت است که ...
  • آمار سایت

    بازدید امروز: 8178
    بازدید دیروز: 68812
    بازدید کل: 351502758

    افراد آنلاین: 121