کد خبر: 99545 ، سرويس: یادداشت
تاريخ انتشار: 11 مرداد 1397 - 07:00
یادداشتی به مناسبت انتشار هزارمین شماره اتحاد جنوب(17)
عدد کامل هزار

اتحادخبرـ علی هوشمند*: چقدر عدد 1000 عدد کاملی است. چقدر باید نفس نفس بزنی تا به این عدد سترگ و بزرگ برسی. 999 عدد را سینه خیز باید پشت سر بگذاری تا به 1000 برسی. عددی که کامل است. که نشان پختگی و فرهیختگی است. که نشانه رسیدن است... و اکبر صابری با مجموعه همکارانش نمونه همان همت والا و سترگی است که بی وقفه هزار شماره ...

علی هوشمند*

1)

از همان دوران کودکی و نوجوانی، با خودم قرار گذاشتم که نویسنده بشوم و بنویسم.
از همان کودکی که در معرض اخبار ایران و جهان قرار گرفتم. از یک طرف انبوه روزنامه ها و مجلاتی که برادر بزرگترم به خانه می آورد و در خانواده دست به دست می شد و از سوی دیگر رادیوی کوچک پدر که هر شب با آهنگ زنگ «بیک بن» بی بی سی و صدای گیرای «لطفعلی خنجی» اخبار را با پیک شامگاهی اش از آن سوی دنیا مخابره می کرد به شب های ساکت و آرام این گوشه ی دنیا. درست در بندر کوچکی در حاشیه خلیج فارس.
از کودکی با اضطراب زاییده اخبار روزنامه ها و رادیوها بزرگ شدم. از رادیوی ملی که از مسکو اخبار فارسی را به سمع و نظر شنوندگانش می رساند تا رادیوی بی بی سی و رادیو کابل که به لهجه ی شیرین دری هم خبر مخابره می کرد و هم آهنگ های احمد ظاهر و استاد سرآهنگ پخش می کرد.
از سفیر گلوله ی انقلابیون «ظفار» تا کودتای ارتش سرخ در افغانستان. از نبرد سیاهکل و اعدام خسرو گلسرخی و کرامت الله دانشیان. از هواپیما ربایی لیلا خالد دختر جوان فلسطینی تا مبارزات جمیله بوپاشا زن انقلابی الجزایری. از تبعید امام به عراق و کویت و نوفل لوشاتو تا اخبار اعتصاب غذای بابی سندز و ترور انور سادات تا شکست تاسف انگیز محمد علی کلی اسطوره بوکس جهان در رینگ. از مرگ نابه هنگام نابغه موسیقی جهان عرب «ام کلثوم» و از همزمانی انقلاب ایران با انقلاب نیکاراگوِئه.
موج این همه اخبار در دنیای کوچک پیرامونم مرا به رویاهای خوشی آشنا کرد که عاقبت آن به اینجا کشید که در پنجاه و دومین سال زندگی ام هنوز با کاغذ و کلمه به سر می برم. آری ! من پا به پای اضطراب جهان، در دنیای کوچک کودکی ام در معرض اخبار تلخ و شیرینی قرار می گرفتم که مرا تا امتداد آرزوها و امیدها می برد. که مرا به خواندن و نوشتن فرمان می داد.
و اینچنین بود که من فرمانبر امپراطوری کلمات شدم تا شاید در روزگاری، قفل سکون و سکوت را بشکنم به مدد همین خواندن ها و نوشتن ها. افتادن ها و ایستادن ها.
از همکاری با کیهان بچه ها شروع کردم و با خبرنگار افتخاری مجله دختران و پسران ادامه دادم و بعدها در روزنامه های اطلاعات و کیهان و  کیهان فرهنگی سر در آوردم.
آری به همین سادگی روزنامه نگار شدم و همه این سالها، لذت این حرفه شریف را بر شانه خویش منزل به منزل برده ام.
سالهاست که با همین کلمات و کاغذها و دغدغه ها و اضطراب ها خو گرفته ام. عادت کرده و برای خود زندگی کرده ام و رؤیا ساخته ام و و عمر گذرانده ام؛ با این امید که گره ای از کار فرو بسته ای بگشایم. خرابه ای را آباد کنم و سکون و ایستایی را تلنگری بزنم.
جامه و چامه افروختم و عمر را به سود و زیان این حرفه شریف سوختم با امید و آرزوی جرقه ای، شعله ای.
دریغا که چه رویاهایی که بر باد رفت و چه آرزوها و آرمان هایی که ناکام ماند.
اینکه چه اندازه به آرزو و رؤیاهایم دست یافته ام، نمی دانم. اینقدر می دانم که حالا از مرز پنجاه و دو سالگی گذشته ام و بهترین ساعات عمر را به پای همین کلمات، آرزوها و دغدغه ها قربانی کرده ام و با دستانی تهی، همچنان با رؤیاهایم به این راه دنباله دار دلخوشم.


2)
چقدر عدد 1000 عدد کاملی است. چقدر باید نفس نفس بزنی تا به این عدد سترگ و بزرگ برسی. 999 عدد را سینه خیز باید پشت سر بگذاری تا به 1000 برسی. عددی که کامل است. که تکمیل است که نشان پختگی و فرهیختگی است. که نشانه رسیدن است.
و امروز من چقدر خوشحالم که شاهد جشن انتشار هزارمین شماره نشریه ای هستم که نقش به سزایی در پاسداشت فرهنگ، تاریخ، توسعه منطقه، کشف و معرفی استعدادها و بروز خلاقیت های جوانان این استان داشته است.
جشنی به فرخندگی همه شادی ها و دلپذیری همه رسیدن ها و خواستن ها و من می دانم به هزار رسیدن یعنی چه؟ یعنی چه خون دل خوردن هایی. چه بی خوابی کشیدن هایی و چه مرارت کشیدن هایی .
در روزگار وانفسایی که با یک دلالی ساده و با پشتوانه رانت و تملّق گویی می توانی یک شبه راه صد ساله بپیمایی و به خیلی از ثروت ها و امکانات برسی؛ تمام زندگی و وقت خود را مصروف انتشار 8 صفحه نشریه ای بکنی که در سطر سطر آن جز عشق به وطن و مردم سرزمینت چیز دیگری نبینی همت والا می خواهد و تلاش مضاعف و عشق بی دریغ .
و اکبر صابری با مجموعه همکارانش نمونه همان همت والا و سترگی است که بی وقفه هزار شماره ی اتحاد جنوب را با عشق به مردم و فرهنگ و توسعه منطقه منتشر کرد تا جلوه ای زیبا را از همت، تلاش و ایثار را به تماشا بگذارد. تا بگوید که رسانه همواره به کمک مردم زنده است. که رسالت رسانه همیشه پویا و مطالبه گر و حق طلب است. که رسانه می تواند با مردم و برای مردم باشد و مطالبات آنها را از قدرت بازستاند.
اینک در آستانه انتشار هزارمین شماره هفته نامه وزین اتحاد جنوب به همکار ارجمند و برادر سختکوشم آقای اکبر صابری و هیات تحریریه و تیم فداکار و همیشه همراهش و همچنین مردم شریف دشتستان خسته نباشید می گویم و صمیمانه ترین تبریکاتم را نثار همت والا و عزم سترگشان می کنم و برایشان از خداوند مهربان آرزوی موفقیت بیشتر دارم. امیدوارم روند انتشار اتحاد جنوب تا شماره 100 هزار و بیشتر ادامه یابد./ج

*سردبیر روزنامه پیام عسلویه

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/99545