دکتر جعفر حمیدی

هزار همچو سحر رفت و چون شهاب گذشت

درخت غرق گلی بود و همچو آب، گذشت
درخت  غرق گل اما، همیشه می ماند

اگر هزار بهار  از سرش چون خواب گذشت

 از یک بشمار تا هزار، ببین چقدر زمان میبرد. هزار واحد شمارش است و سرخط افزایش. پیشوند بسیاری از کلمات ترکیبی است، هزار چم، هزار خم، هزار دستان، هزار مردان، هزار نامه، هزار شماره روزنامه، هزار اتحاد جنوب. هزار دیگر آید روشن چو آفتاب.
اتحاد جنوب افتخار جنوب است و درختی پابرجای که هزار هفته یا بیست سال، تمام توفان ها را از سر گذرانده، سختی ها و سختگیری ها را پشت سر گذاشته و محکم و پابرجا ایستاده است. بارها شاهد مشکلات و مشکل سازی برای مدیر شجاع آن بوده ایم تا امروز که هزار شماره را به همه سختی و مشکلات چاپ و نبود کاغذ و کمبود آگهی و مشکلات فراوان دیگر به علاقمندان و دوستداران خود عرضه کرده، امید است روزهایی جشنواره هزاره دوم و سوم خود را نیز برگزار کند. اتحاد جنوب در سرزمینی تهیه و نشر  می شود که یکی از افتخارات استان است و در زمان هجوم اشغالگران و متجاوزان بیگانه به خلیج فارس در جنگ جهانی، ملاذ و پناهگاه و مشوق  و مشورت خانه مبارزان و مدافعان جنوب بوده است.
در سرزمین شیر دلان ، روزنامه نویسی هم شیر دلی می طلبد. روزنامه نگاری به ویژه انتشار روزنامه کار آسانی نیست و همه نمی توانند این مهم به سامان برسانند. با حرف و شعار و وعده و وعید هم کار درست نمی شود.
باید در این راه وارد شوی تا ببینی پهنای کار چیست. می گویند شاعری را در عهد صفوییه جرم عشق در آتش می انداختند، عده ای از جمله معشوق برای تماشا جمع شده بودند و بعضی می گریستند شاعر در حال سوختن چشمش به معشوق افتاد و فی البداهه سرود:
احساس سوختن به تماشا نمی شود / آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم
حال باید ناشر روزنامه باشی تا بدانی که ناشر روزنامه چه می کشد.
اما این عشق نوشتن و گفتن و بر ملاکردن و راه نشان دادن و دردها را آشکار نمودن و راه علاج آنها را بیان نمودن، از جان و روح روزنامه نگار و نویسنده به دور نیست . قلم بر راه راست و در راه راست باید بود و تا توان گفتن هست باید گفت و باید نوشت.اگر قلم به دست گرفتی راست رو باش و راست گو. پاک بین باش و پاک رفتار.مدح کسی مگوی و به درد کسی میفزای.

به قول زنده یاد اسماعیل مرتضوی برازجانی:
تا توانی گره گشایی کن  /  وز گره  در زدن جدای کن
دل مجروح و خسته درویش / زخم بندی و مومیایی کن
سر تعظیم پیش سفله مدار / حذر از مردم ریایی کن
رهروان طریق خدمت را / باوفا باش و باوفایی کن

اگر قلم به دست گرفتی چهار چیز را در نظر بگیر که گفته اند:
نویسنده را بایدی چار چیز / دل و دست و افکار و وجدان، تمیز
وگراینکه ناپاک شد این چهار / ز ناپاکی صاحبش، شک مدار
قلم چون گرفتی دو رویی مکن / غرض ورزی و کینه جویی مکن
تملق مگوی در مذمت مباش / گرفتی قلم، بی مروت مباش
                                         (عارف قزوینی)

توفیق بیشتر مدیر صاحبدل اتحاد جنوب و همکاران صمیمی،  زحمتکش و بی ادعای او را  در ادامه این راه مقدس از خداوند بزرگ خواستارم.

تهران - تیرماه ۱۳۹۷