کد خبر: 98693 ، سرويس: یادداشت
تاريخ انتشار: 06 تير 1397 - 09:32
به مناسبت سیزده تیرماه جشن تیرگان؛
خورستانِ تابستانی و آهِ آب!!

اتحاد خبر-حسین جعفری: پیش از هر چیز اندرگاه یا گاه انبار تیرگان که یاد آور پیروزی تیشتر اله ی آب بر اپیوش دیو خشک سالی است و  جشن تیرگان ، یکی از جشن های ایرانیان باستان  که در تیرروز از تیرماه برابر با ۱۳ تیر  برگزار می‌شود را تبریک می گویم. این جشن در گرامی داشت تیشتر در روز تیر -روز سیزدهم- از ماه تیر برگزار می شده است...

*حسین جعفری

 

پیش از هر چیز اندرگاه یا گاه انبار تیرگان که یاد آور پیروزی تیشتر اله ی آب بر اپیوش دیو خشک سالی است و  جشن تیرگان ،   یکی از   جشن های ایرانیان باستان  که   در تیرروز از تیرماه برابر با ۱۳ تیر  برگزار می‌شود را تبریک می گویم . این جشن در گرامی داشت تیشتر  در روز تیر -روز سیزدهم- از ماه تیر برگزار می شده است.


در آثار پیشینیان تیرگان روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز برای تعیین مرز ایران و توران نیز دانسته شده ، همچنین جشن تیرگان به روایت   ابوریحان بیرونی   در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان نیز بوده است  زیرا تیر یا عطارد را دبیر فلک و به دلیل نزدیک ترین سیاره به خورشید و در نتیجه ی کوچکتر بودن مدار آن ، تندروترین سیاره بودن ، پیک فلک نیز می گفته اند.

 

البته در این که نام تیرماه با تیرکمان و تیر انداختن آرش به سوی مرز شرقی در زمان منوچهر شاه ، نواده ی ایرج و تعیین مرز ایران و توران در آغاز تیر ماه بودن یا اول آذرماه اختلاف نظر است و یا برخی از پژوهندگان  اعتقاد به تیشتر و ارتباط آن را با آب ، ناشی از تداخل فرهنگ قبطیان یا اجبت ها  در فرهنگ ایرانی  از زمان چیرگی هخامنشیان بر سر زمین مصر می دانند که چون مصریان باستان بر این باوربودند که بین فصل بهار و آغاز تابستان و هنگام طغیان رودخانه ی نیل و زیر آب رفتن جلگه های اطراف نیل وهم زمانی با پیدا شدن عطارد یا تیر در آسمان ارتباط است و این را  به جشن و پای کوبی می پرداخته اند و ایرانیان هم دیدند واین رسم را اجرا کردند . برخی هم معتقدند این تداخل فرهنگی از ایران به مصر و سپس یونان رفته است چرا که باور به تیشتر و تیرگان در کتاب اوستا ی کهن ، یشت هشتم ونام پئوش یا اپئوش   در اوستا به‌معنای "دیو خشک سالی" آمده است. در تیریشت از اپئوش یادشده که در برابرتیشتر ، ایزد باران قرار  می گیرد  ولی تیشتر با خواست  اهورامزدا بر او پیروزی می‌یابد. این مبارزه در ادبیات مزدیسنا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، به‌ویژه در کشوری مانند ایران که مشکل کم‌آبی داشته ، تیشتر ستاره ی باران  اهمیت بسیار داشته است و اپئوش که لفظاً هم به معنی خشک‌کننده است، رقیب تیشتر، فرشته ی باران است و این باورها از ایران به مصر و سپس به یونان و روم رفته است و دین مهریشت و ماه تیشرین تقویم رومی و بسیاری موارد دیگر بر گرفته از فرهنگ کهن آریایی و سرزمین باستانی ایران است که فرهنگی کهن تر از مصر و یونان و روم و حتا هند و چین دارد .  و نام تیر ماه تخفیف یافته ی تیشتر است.


خوانندگان مهربان می دانند گردش زمین به دور خورشید بر مداری بیضی شکل است و محور گردش زمین به دور خود نسبت به کانون منظومه ی شمسی یعنی خورشید یک تمایل بیست و سه درجه دارد و تقسیم زمین به سی صدو شصت درجه یا به عبارت دیگر سی صدو شصت ثانیه که هر درجه یا ثانیه در برابر خورشید موجب می شود بنا بر حرکت وضعی زمین ،تابش نورخورشید نسبت به ثانیه  ی قبل و بعد متفاوت باشد و این خط های فرضی از قطب شمال تا جنوب از نقطه هایی بر یک خط که یک ثانیه در برابر خورشید رد می شود تشکیل شده است  و این سی صد و شصت درجه به شصت دقیقه و بیست و چهار ساعت مجموع می شود یعنی کل زمین به بیست و چهار قاچ که هرقاچ یک ساعت است بخش شده و چون گردش انتقالی بر مداری بیضی شکل است موجب شده که زمین از قطب شمال تا قطب جنوب نیز به یک صدو هشتاد دایره ی فرضی که نود دایره در نیم کره ی شمالی و نود دایره در نیم کره ی جنوبی قرار می گیرد ؛ نیز تقسیم شود و تلاقی هر مدار باهر نیم روز در یک نقطه موقعیت جغرافیایی آن نقطه و طول و عرض جغرافیایی آن را معین می کندو دایره ی میانی استوای زمین یعنی میانه ی زمین  و مدار صفر درجه و گرمترین مدار است    و نصف النهار یا نیم روز گرینویچ لندن نصف النهار مبدا است .و فاصله یا به اصطلاح موقع جغرافیایی کشور ما نزدیک به استوا یعنی بخش آخرین ناحیه ی معتدل شمالی است و ما در ناحیه ی گرم و خشک واقع شده ایم.


سالی دوبار استوای آسمانی  استوای زمین را قطع می کند که در لسان تازی به آن انقلاب گفته اند و چون یک بار اول تابستان و بار دیگر اول زمستان این انقلاب رخ می دهد انقلاب تابستانی و انقلاب زمستانی خوانده می شود اما زنده یاد دکتر محمد مقدم ، استاد زبان شناسی باستانی واژه ی خورستان را به جای انقلاب برای این اتفاق پیشنهاد داده است که با معناتر است چون خور همان خورشید است و پسوند زمانی ستان  معنی واقع شدن و این رخداد نجومی را می رساند . در برابر این  رخ داد و در گردش زمین به دور خود و هم زمان به دور خورشید بر این مدار بیضی شکل دو بار در یک سال نیز محور زمین منطبق با مدارگردش آن است یعنی در واقع زمین بر مدار خود  می خوابد و محور آن نسبت به مدار زاویه ندارد و بر اعتدال یا برابری است و استوای زمین درست مقابل خورشید است .پس در نتیجه طول روز و شب با هم در سراسر زمین  برای یک روز برابر است اما فصل ها در نیم کره ی شمالی و جنوبی عکس هم است یعنی روز آغاز فروردین در نیم کره ی شمالی مطابق با آغاز پاییز در نیم کره ی جنوبی و آغاز تابستان در نیم کره ی جنوبی مطابق با آغاز زمستان در نیم کره ی شمالی است.


اکنون که در نیمه ی نخست تیرماه هستیم و به سیزدهم تیر ،روز جشن تیرگان نزدیک می شویم و از گاه باستان ایرانیان چنین روزی را به یاد آوری پیروزی تیشتر ستاره ی باران آور بر اپیوش دیو خشک سالی جشن می گرفته اند و در خیابان ها و کوچه ها بر سر وروی هم به نشانه ی باران آب می پاشیده اند و شکر گزار این نعمت الهی بوده اند بیایید ما هم با کمبود آب و خشک سالی  مبارزه کنیم وبا انتخاب الگوی صحیح مصرف و آگاهی از این که آب مایه ی حیات است در حفظ آن بکوشیم.


یادمان باشد که نیاکان ما به چهار آخشیج یا چهار عنصر اصلی سازنده ی طبیعت  یعنی خاک، آب، هوا و آتش احترام می گذاشته اند به عنوان مثال بر آتش آب نمی ریخته اند ، برخاک خدو نمی انداخته اند ، در آب روان ادرار نمی کرده اند، در آتش سنگ نمی زده اند و بسیاری از رفتارهای امروزی ما را توهین به عناصر سازنده ی طبیعت بر می شمرده اند . چرا ما چنین کنیم ؟ و چو آنان نباشیم؟ چرا وقتی می دانیم و دانشمندان ما بارها اعلام کرده اند که این عناصر همان هایی هستند که اول خلقت ساخته شده اند و دیگر ساخته نمی شوند . چنین بی رویه و غیر نیازمندانه آن ها را هدر می دهیم ؟ آیا می دانیم که شکل گیری آبی که فقط در کره ی زمین است و هیچ کجای دیگری از این دنیای بی کران و در میلیون ها کهکشان و با میلیاردها سیاره و ستاره که تا کنون شناسایی شده، بجز  این مقدار آبی که در زمین است، قطره ای آب جایی دیگر تا کنون کشف نشده است؟ آیا می دانیم که غیر از آبی که از همان ابتدا و به طور شانسی واتفاقی یا بهتر است بنویسم خدادادی یا خدارهی از آمدن هیدروژن از فاصله ی میلیون ها سال نوری واز کهکشان های دیگر از یک سمت و اکسیژن با همین ترتیب از سمتی دیگر در برخوردی اتفاقی اطراف این کره ی کوچک ترکیب شده و  اچ ،اچ، او یا آب را تشکیل داده اند و این آب میزانی معین دارد و دیگر ساخته نمی شود ولی با بی توجهی ما روزانه مقدار زیادی از آن می میرد ؟ بله آب می میرد ! یعنی نابود می شود ولی زنده نمی شود ؟ چرا باید این مایه ی حیات را برای شستن حیاط بکُشیم ؟ می دانیم که این خود کشی و قتل نفس است ؟ آیا شنیده اید که در همین سه ماه گذشته از سال و در همین کشور خودمان ایران چند روستا و شهرک از بی آبی تخلیه شده و ساکنانش مجبور به ترک محل زندگی خود شده اند ؟ و خانه ها و خیابان های مجلل به متروکه و بیابان تبدیل شده ؟ و آن هم در استان هایی غیر از استان های گرم و خشک و جاهایی که رودخانه ها و چشمه هایی روان بوده است ؟ و به دلیل مصرف بی رویه ی آب و خشک شدن سفره های زیر زمینی با کشیدن آب ها با تلمبه های برقی و چاه های آرتزین و آوردن آب به سطح  و آن هم بیشتر برای کارهای بی مورد مثل شستن ماشین ! ماسه شستن ! کاشت درختان بی ارزشی مثل آکالیپتوس ، کاشت های گل خانه ای خارج از فصل و سود جویی هایی در به خورد مردم دادن سم هایی به شکل هندوانه و طالبی و گردآبادی و... چه سرمایه های عظیمی را از دست می دهیم ؟تا به تفنن و تفریح روزگار بگذرانیم . چه کسی با نخوردن اقلام فانتزی بالا مرده است ؟ درحالی که روزانه بسیاری از پرندگان ، چرندگان به دلیل خشک شدن چشمه ها و تالاب ها  از تشنگی می میرند و به زودی  خدای ناخواسته ،کودکان از بی آبی و تشنگی خواهند ....


همین هنگام که این جمله ها را می نویسم کارشناسان اعلام کرده اند پنجاه میلیون ایرانی به دلیل نبود آب در آینده ای نزدیک مجبور به ترک محل زندگی خود هستند . آیا فکر کرده اید مثلا ما از این دشتستان به دلیل نبود آب به کجا باید پناه ببریم ؟  کسانی که در مصرف آب با همسایه ی خود چشم هم چشمی دارند !  آیا زمان آن نرسیده است که در این یک مقوله باید کوتاه بیایند ؟


بیایید جدی و بسیار هم جدی برای آب اهمیت بیشتر قایل باشیم و در حفظ بیشتر آب برای  روزهای  گرمترآینده که  پیش رویمان است در مصرف آن دقیق باشیم و امساک بورزیم و بجای این که اصراف کنیم و آب را هدر بدهیم آب را گِل نکنیم که مرگ آب ، مرگ حیات است و این حیاط ها ی مجلل که هر بعد از ظهر با هدر دادن مقدار زیادی آب شستشو می شود و فقط برای چند لحظه ای دوباره از گرد و خاک پوشیده می شود با نبود این مایع و مایه  حیات خدای ناکرده ، برای همیشه خالی و خاکی  می ماند !


از نگارنده در این مورد مقاله های  آب حیات یا حیات آب - تیر ماه نود وشش -،  آه آب -بهمن نود و پنج -و سد مخزنی دالکی و سود و زیان محیط زیست  - اسفند نود و دو- را در آرشیو هفته نامه ی وزین اتحاد جنوب و سایت اتحاد خبر مطالعه فرمایید.

 



                             با آرزوی زندگی بهتر برای خوانندگان محترم حسین جعفری

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/98693