اتحاد خبر_امان الله شبانکاره:امروزه شاهد آنیم که بخش اعظمی از جمعیت دنیا در شهرها سکونت دارند و این جمعیت عظیم، همچنان روبه فزونی است، و از آن سو نیز می دانیم که عامل اصلی توسعه فرهنگی و اقتصادی کشورها در واقع شهرها به شمار میآیند و به دلیل رشد و گسترش بیوقفه و روزافزون جمعیت شهرهای بزرگ که عواملی ازجمله مهاجرت ...
امان الله شبانکاره
امروزه شاهد آنیم که بخش اعظمی از جمعیت دنیا در شهرها سکونت دارند و این جمعیت عظیم، همچنان روبه فزونی است، و از آن سو نیز می دانیم که عامل اصلی توسعه فرهنگی و اقتصادی کشورها در واقع شهرها به شمار میآیند و به دلیل رشد و گسترش بیوقفه و روزافزون جمعیت شهرهای بزرگ که عواملی ازجمله مهاجرت مردم از روستاها و شهرهای کوچک و همچنین رشد موالید و کاهش میزان مرگ ومیر باعث این امر است، توجه به توسعه شهرهای بزرگ اهمیت زیادی پیدا کرده است . ولی آنچه در اینجا مسئله اصلی و قابل تامل است، این است که توسعه این شهرها چگونه و به چه صورتی باید صورت گیرد که نیازهای آیندگان را تأمین کند و با اصول توسعه پایدار مطابقت داشته باشد.
در اینجا سعی بر آن داریم که به شکلی مختصر که در مجال این فضا باشد، عوامل توسعه در کشورهای توسعه یافته را بررسی نماییم و در مقایسه ای گذرا، مسایل و مشکلات بر سر راه توسعه شهری در کشورمان را بیابیم. در ابتدا عوامل تاثیر گذار در توسعه ی شهری در کشورهای توسعه یافته را بررسی می نماییم.
کشورهای توسعه یافته برای حفظ توسعه ی پایدار شهری، سه عامل اساسی مدیریت برنامهریزی، اجرای برنامههای مدیریت شهری، نظارت و ارتقای برنامههای مدیریت شهری را به عنوان ارکان اصلی مدیریتی خود قرار داده اند. توسعه برنامههای مدیریت شهری در گرو تلاش و ممارست شهرها در جهت پیشرفت و رفاه منابع انسانی میسر می شود. از نظر بسیاری از کارشناسان مدیریت شهری، این اقدامات، شامل جذب مشارکتهای دولتی، بهرهوری اقتصادی، حفظ تساوی و عدالت اجتماعی، کاهش فقر و بهبود شرایط زیست محیطی است که در سایه استفاده بهینه و توزیع عادلانه منابع، امکانپذیر خواهد بود.
در شیوه اجرای مدیریت در این حوزه می بایست این مهم را مد نظر داشت که شهرهایی که به لحاظ فیزیکی و اقتصادی توسعه یافته هستند، نیاز به شیوه مدیریت شهری متفاوت نسبت به شهرهای عقبمانده و دچار نقصان دارند. این به آن معنی است که حوزه ی فعالیتی و تمرکز بودجه و تلاش ها در این شرایط متفاوت می باشد. با در نظر گرفتن این موضوع که در کجا و چه محیطی می باشیم، در ابتدا می بایست مشکلات را پیدا کرد و بعد از آن با استفاده از مزیت های موجود در شهر، به رفع نقصان ها کمر همت بست.
برای بیان مشکلات بر سر راه توسعه ی شهری در کشورمان می بایست به عوامل ذیل اشاره نمود:
بدلیل ناکارآمدی و به روز نبودن قوانین جاری شهری، نهادهای مسئول اداره شهری عملاً فاقد توانایی های لازم برای مهار مشکلات شهری هستند. نظام های اداره شهر غالبا به فعالیت های روزمره زیر که غالبا خدماتی هستند می پردازند و به صورت ذاتی اختیارات اجرایی بسیار محدودی دارند:
ارائه خدمات عمومی اولیه شهری همچون پاکیزگی شهر ، تامین آب و...
احداث ، اصلاح و توسعه معابر ، خیابان ها ، پارک ها و میدانها و....
نظارت بر طرز استفاده از اراضی، بازارها، ساختمان ها، و.... در داخل محدوده حریم شهر و برخی وظایف دیگر شامل، احداث و ادارۀ تأسیسات خدمات شهری شامل کشتارگاه، گورستان، بازار روز و همچنین راه اندازی کارخانه آسفالت، احداث کتابخانه ، ادارۀ امور تاکسیرانی ، ارائه خدمات ایمنی و آتش نشانی ، ایجاد تأسیسات حفاظتی ( سیل گیر و.. ) ایجاد شبکه جمع آوری آب های سطحی، لایروبی مسیل ها و قنوات، رفع خطر از بناها ، کنترل صنایع مزاحم، نامگذاری معابر و نصب پلاک و انواع تابلوها، وظایفی می باشند که بین 50 تا 80 درصد شهرداری ها آنها را به انجام می رسانند.
پرداختن به این گونه فعالیت های روزمره باعث ناکارآمدی مدیریت شهری و عدم پاسخگویی به نیازهای گوناگون ساکنین
شهر شده است. به زبانی بسیار ساده می توان علل ناکارآمدی مدیریت شهری در برخی شهرها را به شرح زیر خلاصه نمود:
وجود شکاف در برنامه ریزی و فعالیت میان سازمان های محلی و مسولین دولتی مسئول مدیریت شهر .
دخالت سازمانها ، ارگانها و همچنین افراد مختلف در امر مدیریت شهری .
سطح پایین آگاهی، عدم حضور و مشارکت مردمی در اداره شهر .
ضعف بنیه مالی نهاد مدیریت سیاسی شهر و وابسته بودن آن به بودجه های دولتی .
عدم گسترش خدمات هماهنگ با رشد جمعیت .
فقدان اطلاعات و دانش کافی برای فرمول بندی و پیاده سازی برنامه ها و سیاستهای مدیریت شهری .
کمبود نیروهای متخصص در امر مدیریت شهری.
موارد ذکر شده از جمله مهمترین علل ناکارآمدی مدیریت شهری در کشور ما هستند.
یکی از بزرگترین مشکلات شهرداری ها در کشور ما مربوظ به نظام مالی آن می باشد، و آن تعریف وارونه منبع مالی مدیریت شهری در مقایسه با شهرداریهای شهرهای پیشرفته و توسعهیافته است. به این معنا که در الگوی تامین مالی حاکم بر مدیریت شهری ما، وابستگی بالای ۷۰ درصدی به نوعی از عوارض شهری وجود دارد که این نوع عوارض در بودجه اداره شهرهای پیشرفته جهان مشابه خارجی ندارد. در قالب این مدل بیش از ۵۰ درصد از درآمدهای شهرداری از محل عوارض ساختوساز به شکل مستقیم تامین میشود و در این میان سهم نوعی از عوارض شهری که در بودجه اداره کلانشهرهای اروپایی در قالب شارژ شهری و مالیات محلی دریافت و بهعنوان درآمد پایدار محسوب میشود در شهرهای ما کمتر از ۵ درصد است. بررسیهای انجام شده از سهم درآمدها و منابع مختلف در بودجه کلانشهرهای اروپایی نشان میدهد: سهم عوارض شهری در بودجه اداره کلانشهرهای اروپایی بهطور متوسط ۱۷ درصد است و در برخی شهرهای اروپایی سهم این درآمد تا ۶۱ درصد نیز افزایش پیدا میکند.
یکی دیگر از نقاط ضعف در بحث مدیریت شهری، مشکل منابع تصمیم سازی است. طرح های ساماندهی شهری در کشورهای توسعه یافته با مشورت مردم و ذی نفعان تهیه و تنظیم می گردد )پایین به بالااست( و اما در ایران طرح های توسعه ای شهری بدون توجه به نظرات مردم و از منابع قدرت بالادستی تهیه و اجرا می شوند)بالا به پایین است.(
برای رفع معضلات مورد اشاره و برای شروع و به عنوان اولین قدم می بایست مزیتهای رقابتی و پتانسیل های یک شهر در ایجاد نقشه ی راه برای توسعه ی پایدار یک شهر پویا و به روز شناسایی گردد. متاسفانه در کشور ما شهرها به سرعت و بدون هیچگونه برنامهریزی خاصی رشد کردهاند. نتیجه این عدم برنامهریزی در بهترین حالت، هرج و مرج و بینظمی است، و این وضعیت اغلب مانع توسعه پایدار است و کیفیت زندگی پایینی را برای شهروندان و البته محیطزیست به همراه دارد. بنابراین، مدیران شهری باید آیندهنگر باشند و برای رشد و تغییرات جمعیتی و اثر آن بر حملونقل، مدارس، بیمارستانها و بسیاری دیگر از جنبههای زندگی شهری برنامهریزی کنند. همچنین آنها باید ضمانت کنند که این برنامهها در طول زمان با تغییر نیازهای شهر سازگار خواهند بود. کارآمدترین شهرها چشماندازی منطقهای اتخاذ میکنند و فرآیند برنامهریزی جامع و انعطافپذیری ارائه میکنند.
ساختن شهری مدرن و زیبا فقط به تشویق کسبوکارها محدود نمیشود، بلکه فرصتهایی را برای تمامی ساکنان شهر با هدف کاهش نابرابری و حفاظت از آسیبها ایجاد میکند. شهردار شهر بوستون، توماس منینو، می گوید: «شغل من این است که تضمین کنم همه شهروندان بوستون فرصتهايی برابر داشته باشند. بیش از 50 درصد جمعیت این شهر را اقلیتهای مختلف تشکیل میدهند و ما باید به همه یکسان نگاه کنیم. این یکسان نگاه کردن شامل تحصیلات مناسب، مدارس خوب و خدمات درست میشود.» برای ایجاد فرصتهای برابر و افزایش کیفیت زندگی برای همه شهروندان روشهای بیشماری وجود دارد، به عنوان مثال، مراقب زندگی افرادی باشیم که در حومههای شهر زندگی میکنند، ممکن است احساس کنند نادیده گرفته میشوند. می بایست توزیع خدمات در سطح شهر و حوزه هایی که در محدوده ی شهری هستند به شکلی یکسان و برابر، صورت پذیرد.