اتحاد خبر: الهه كولايي در روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: كشور ما از نظر توسعه سياسي در سطح پاييني قرار دارد. بعد از رقابت‌هاي سياسي كه در فرآيند انتخابات صورت مي‌گيرد متاسفانه گروه‌ها، جناح‌ها و حتي برخي از احزاب سياسي كه بايد به ساز و كار دموكراتيك و قانوني تن داده و در واقع انتخاب مردم را محترم بشمارند و ظرف زماني قانوني را رعايت كنند، ما شاهد هستيم اين جريانات مي‌كوشند تا بدون در نظر گرفتن فرصت‌هاي قانوني، رقيب خود را از پاي در آورند.
اين جريانات تندرو تلاش مي‌كنند بدون در نظر گرفتن خواسته‌ها و مطالبات مردم تغييرات سريع‌تر از ظرفيت‌هاي قانوني را محقق سازند. بر همين اساس شاهد هستيم نه تنها در دوره كنوني، بلكه در دوره‌هاي پيشين مانند دوره خاتمي مباحثي چون عبور از خاتمي مطرح مي‌شود و در واقع مخالفان جريان سياسي حاكم، به ضرورت پايبندي به موازين قانون و ظرفيت‌هاي قانوني توجه نمي‌كنند.
بر همين اساس بدون بازخواني گذشته، بدون درس گرفتن از تجريه‌هايي كه شكل گرفته و بدون در نظر گرفتن پيامد‌ها و نتايج رفتار‌هايي كه شد، ما همواره شاهد دور و تكرار در تجربه‌هاي سياسي در جامعه خود هستيم. بر اين اساس گروه‌هايي در مخالفت با روحاني موضوع عبور از او را مطرح كردند. گروه‌هايي هم كه اصلا از آغاز به او راي ندادند در كنار اين گروه‌ها، آنان را همراهي مي‌كنند چرا كه از ابتدا در اين گزينش نقشي نداشته‌اند و فضاي موجود را براي طرح خواسته‌هاي خود مناسب مي‌دانند. از سوي ديگر كساني هستند كه با رويكرد‌هاي آرمان‌گرايانه برخلاف واقعيت‌ها، تحقق خواسته‌ها و مطالبات خودرا دنبال مي‌كنند و بدون در نظر گرفتن ظرفيت‌هاي واقعي تغيير در جامعه ما و نيز بدون توجه و حتي آگاهي از رويه‌هاي واقعا معقول و ممكن خواسته‌هاي خود را در اين رويكرد مطرح مي‌سازند.
در واقع تركيبي از جريان‌هاي گوناگون، آگاهانه يا ناآگاهانه عبور از روحاني را مطرح مي‌كنند و به دليل سطح پايين توسعه در كشور ما متاسفانه كمتر گزينه‌هاي معقول و موجود مورد توجه قرار مي‌گيرد. به همين دليل ما در شرايط دشوار كنوني كه به عنوان يك كشور در حال توسعه، با گزينه‌هايي محدودي براي تغيير رو به رو هستيم. همان‌گونه كه اشاره شد، اين رويكرد از سوي افراد و جريان‌هايي با ايده‌هاي مخالف و مختلف مطرح مي‌شود و تجربه تاريخي ما ايراني‌ها نشان داده است كه بارها و بارها براي تغيير آنچه نمي‌خواهيم تلاش كرده‌ايم اما كمتر به اين موضوع اشاره شده است كه چه چيزي مي‌توانيم بخواهيم يا به تعبيري گزينه‌هاي واقعا موجود در جامعه ما چيست.
به دليل اهداف و انگيزه‌هاي مختلف موجود، ما شاهد پراكندگي اهداف هستيم كه بنابر تجربه‌هاي قبلي، نه تنها بهبود شرايط را دربر نخواهد داشت بلكه به از دست رفتن بسياري از موقعيت‌ها و همچنين تخريب شرايط موجود منجر خواهد شد.
