کد خبر: 89569 ، سرويس: گزارش و گفتگو
تاريخ انتشار: 19 آذر 1396 - 13:41
اختصاصی اتحاد خبر/ خاطرات تدریس و تحصیل/ (9)
لاله ی من با کلمه "دوستت دارم" زبان گشود/ ثبت نام در مدرسه شهید جاوید کازرونی

اتحادخبر: "خاطرات تدریس"/ دکتر نعیمه متوسلی: از روزی که لاله را سر کلاسم دیدم، بی اختیار مواظب رفتارش بودم و فکر می کردم چطور می توانم به این دختر آسیب دیده کمک کنم.../"خاطرات تحصیل"/اصغر شعبانی: محمد رضا تا اسم مدرسه شهید جاوید کازرونی را شنید زد زیر گریه و اشکش سرازیر شد! به خانمم گفتم محمدرضا چرا گریه می کنه؟گفت: مشکلی...

"خاطرات تدریس"/ لاله ی من با کلمه "دوستت دارم" زبان گشود 
یکی از بهترین خاطرات دوره تدریسم را برای شما تعریف می کنم. چند سال پیش، اواسط سال تحصیلی، دانش آموزی را در مدرسه ای که درس می دادم، ثبت نام کردند. کلاس اول راهنمایی بود.

 

مادرش توی دفتر مدرسه گفت: دختر من دو سال هست که حتی یک کلمه حرف نزده و به جهت شکنجه هایی که از پدرش دیده، در سکوت فرو رفته است. پدرش شیشه مصرف می کرد و مادر و دختر را با سیخ داغ و سیگار و... می سوزاند.

  

من خیلی متاثر شدم و به فکر فرو رفتم. از روزی که لاله را سر کلاسم دیدم، بی اختیار مواظب رفتارش بودم و فکر می کردم چطور می توانم به این دختر آسیب دیده کمک کنم. اولین املایی که از او گرفتم حتی زیر صفر بود! هیچ چیزی توی دفترش نمی نوشت. درس جواب نمی داد و اصلا حرف نمی زد.

  

بعد از مدتی مدارا و امتحان روش های مختلف، برای اولین بار بعد از دو سال، املا را 14 گرفت. چند روز گذشت و اولین انشایش را نوشت. موضوع انشا آزاد بود و لاله در مورد درد سوختگی نوشته بود اما انشا را نخواند و خودم خواندم.

 

اواسط بهمن بود که یک روز وقتی سر کلاس داشتم برگه های امتحان انشا را تصحیح می کردم، یکی از پشت سرم بغلم کرد و صورتم را محکم بوسید و در گوشم گفت: دوستت دارم! 

 

دیدم صدا آشنا نیست! وقتی برگشتم دیدم لاله است! لاله ی من زبان گشود و اولین چیزی که گفت دوستت دارم بود! جمله ای که نشان داد روح این دختر زنده است.


بعد از آن روز، لاله یکی از بهترین دانش آموزان مدرسه شد و الان دانشجوی کارشناسی ارشد یک رشته ی عالی در یکی از بهترین دانشگاه های کشور است.

 

دکتر نعیمه متوسلی- مؤسس و مدیر دبیرستان غیردولتی دخترانه مهردخت



"خاطرات تحصیل"/ ثبت نام در مدرسه شهید جاوید کازرونی

 ما نیز مثل اکثر والدین، همون سال اولی که قرار بود محمد رضا را بفرستیم مدرسه دغدغه انتخاب مدرسه فرزندمون را داشتیم ...


اگر چه مدارس غیر انتفاعی هم زیاد بود اما دوست داشتم شروع تحصیلش با ثبت نام در مدارس دولتی باشه، شاید کمی دیر شده بود اما تلاش های زیادی انجام دادیم تا بتوانیم مجوز ثبت نامش توی مدرسه شهید جاوید کازرونی را بگیریم...


یکی از روزهای گرم شهریورماه برازجان پس از رایزنی های زیادی که صورت گرفت کارهای ابتدایی ثبت نام را انجام دادم و وارد خانه شدم...


خانمم ازم پرسید که چکار کردی؟ گفتم : قراره ثبت نام بشه مدرسه شهید جاوید کازرونی ...

محمد رضا تا اسم مدرسه شهید جاوید کازرونی را شنید زد زیر گریه و اشکش سرازیر شد!


به خانمم گفتم محمدرضا چرا گریه می کنه ؟ گفت: مشکلی نیست، به هر حال بچه هست و شاید از مدرسه می ترسه، ما با هم صحبت می کردیم و محمد رضا بلند بلند گریه می کرد و اشک می ریخت ... 
وارد فاز نصیحت شدم، کنارش نشستم و بهش گفتم: بابا جان مدرسه که گریه نداره، اونجا جای خوبیه، میری پیش بچه ها با هم بازی می کنید، درس یاد میگیرید، من خودم هم سال اول مدرسه ام شهید جاوید کازرونی بودم و از این حرفها ...


تا اسم این مدرسه را گفتم شدت گریه اش بلند تر شد، عجبا!

ازش پرسیدم آخه چرا اینقدر گریه می کنی؟ همزمان با گریه اش گفت که من نمیرم کازرون مدرسه!!! شما اینجا باشید و من برم کازرون مدرسه؟ و هی اشک می ریخت...


با شنیدن این مطلب با همراهی خانمم زدیم زیر خنده، اون گریه می کرد و ما می خندیدیم ...

تا بهش فهموندیم که مدرسه شهید جاوید برازجونه و کازرون نیست و اصلاً قرار نیست بروی کازرون یکی دو روز طول کشید ...


جالب اینجاست که بعد از کلی دنگ و فنگ و رفت و اومد و رایزنی برای ثبت نامش در مدرسه شهید جاوید ، اونجا نرفت و مثل شیر رفت نشست مدرسه غیر انتفاعی کوشش !!/ص

اصغر شعبانی


«شما معلمان و والدین  محترم می توانید جهت ارسال خاطرات تدریس خود یا تحصیل فرزندانتان، بهترین خاطره خود را به همراه عکس به دفتر نشریه اتحاد جنوب تحویل یا به شماره واتس آپ و تلگرام 09398733067 و09010788473  و یا ایمیل ettehadkhabar@gmail.com  ارسال نمایید تا درپایگاه خبری اتحادخبر و هفته نامه  اتحادجنوب نشر و چاپ شود.»

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/89569