شهروند: زمانی بهترین چپ‌پای فوتبال ایران بود. می‌توانست یکی از بزرگترین فوتبالیست‌های تاریخ فوتبال کشور لقب بگیرد. این چیزی بود که می‌توانست به آن برسد اما نرسید و به بدترین و ناراحت‌کننده‌ترین شکل ممکن در روزهایی که می‌توانست اوج فوتبال او باشد،‌ همه چیز تمام شد. میثم منیعی برای اهالی فوتبال ایران نامی آشناست که در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» درباره حواشی و اتفاقاتی که باعث نابودی فوتبال او شد، توضیحات مهمی ارایه داد که در زیر می‌خوانید:

من همه جا گفته‌ام و باز هم می‌گویم که عادل فردوسی‌پور باعث نابودی فوتبال من شد. درست است که خودم هم قطعا در زندگی اشتباهاتی داشته‌ام اما با کارهایی که عادل در برنامه نود کرد، باعث شد از فوتبال‌زده و خیلی زود از فوتبال دور شوم.

 اشتباه بزرگ من این بود که از استقلال جدا شدم و به مس کرمان رفتم. من نباید از استقلال تحت هیچ شرایطی جدا می‌شدم اما مشاوره‌های بد باعث اتخاذ این تصمیم غلط شد. من ٤‌سال از فوتبال دور بودم. به قدری سختی کشیدم و تهمت‌ها به اندازه‌ای بد بود که حتی حاضر نبودم تا چند‌ سال فوتبال را از تلویزیون نگاه کنم. از طرفی چندین‌بار عمل جراحی روی کتف خود انجام دادم.

من با تراکتورسازی قرارداد داشتم و دوستانم برای حضور در بوشهر راه درستی به من نشان ندادند. من در این فوتبال نه باج دادم و نه باج گرفتم. برای شاهین‌بوشهر شایعه درست کردند که منیعی تیم را بسته است و از بازیکنان مختلف پول گرفته است. آن حرف و حدیث‌ها خیلی من را اذیت کرد، چون حتی برای کمکی که به تیم کردم، حتی یک ریال هم از بازیکنی پول نگرفتم. شایعات و دروغ‌ها را افرادی برای من درست کردند که حاضر نشدم به آنها باج بدهم. آنهایی که جلوی پول درآوردنشان از شاهین‌بوشهر را گرفتم، وقتی به منافع خود نرسیدند، به آن شکل من را زدند. انصافا قدرت زیادی هم داشتند و در برنامه نود هم اخبار و اطلاع غیرواقعی به مردم دادند و نگذاشتند از خودم دفاع کنم.

عادل فردوسی‌پور خیلی بیشتر از آن چیزی که فکرش را بکنید، قدرت دارد و الان بزرگترین و تاثیرگذارترین قطب در فوتبال ایران به حساب می‌آید. برنامه‌اش پربیننده‌ترین برنامه رسانه ملی است که تمام مردم و رسانه‌ها به آن می‌پردازند.

آن اتفاق بدترین اشتباه زندگی فوتبالی من بود. البته حرکت مورد نظر را من انجام ندادم. آن‌قدر بی‌تجربه و کج‌فهم نبودم که خودم آن کار را انجام بدهم. منتهی فاصله رختکن و شرایط اضطراری مهدی کیانی به شکلی بود که مجبور شد کارش را در همان کنار زمین انجام بدهد و من هم مجبور شدم جلوی او بایستم که کارش را بکند. قبول دارم که اشتباه زشت و بدی بود.

ببینید! در ایران اگر بخواهند یک‌نفر را زمین بزنند، سه نوع شایعه برایش درست می‌کنند یا می‌گویند مشکل اخلاقی و روابط نامشروع دارد. یا می‌گویند دزد است یا اتهام اعتیاد به او می‌زنند. درباره من هم شایعه کردند که معتاد به شیشه شده‌ام. من کسانی که این خبرهای دروغ را منتشر کردم، به خدا واگذار می‌کنم. این افراد بویی از انسانیت نبرده بودند و شایعات هم از طریق آنهایی رسانه‌ای شد که به آنها همان‌طور که گفتم، باج نداده بودم. آنهایی که با میثم منیعی دشمنی داشتند، برای زمین‌زدنش به هر دروغی متوسل شدند، چون نتوانسته بودند از او باج بگیرند. من به چشم دیده‌ام که چهره‌های صاحبنام این فوتبال بعضی مواقع به این جریان‌ها باج داده‌اند. مطمئن باشید اگر من اهل باج‌دادن بودم، هنوز هم در این فوتبال حضور داشتم، اما دیدید که چقدر زود فوتبالم تمام شد.

در این مدت چند ماه در خارج از کشور بودم که بیشتر شایعات از همان زمان درست شد. وقتی برگشتم هم تا مدت‌ها از فوتبال زده شده بودم اما درنهایت تصمیم گرفتم در کلاس‌های مربیگری ثبت‌نام کنم. حالا هم تلاش می‌کنم با بالابردن دانش خودم و گرفتن مدارک حرفه‌ای مربیگری به این عرصه وارد شوم. قطعا سعی می‌کنم تمام قدم‌ها را با برنامه و اصولی بردارم تا بتوانم به هدف‌هایی که دارم، برسم.

من کاری به دریافتی بازیکنان امروزی ندارم؛ اما واقعا رفتار بعضی بازیکنان زور دارد. اگر اینها یک‌میلیارد و دو‌میلیارد و سه‌میلیارد می‌گیرند، بازیکنان زمان ما باید ١٠‌میلیارد قرارداد امضا می‌کردند. این مسأله ناراحت‌کننده است که بازیکن وارد استقلال شده و نمی‌داند پیراهن چه تیمی را بر تن می‌کند. یکی با دمپایی به تمرین می‌رود یکی بعد از باخت دربی می‌خندد!

بازیکنان استقلال از دست من ناراحت نشوند. اگر نقدی می‌کنیم به خاطر این است که دلمان می‌سوزد. شاید بیانم بد بود اما سر حرفم هستم. پیراهن استقلال حق‌الناس است و هر کسی آن را می‌پوشد، باید به فکر مردمی باشد که زندگی‌شان این تیم است و با یک پیروزی استقلال تمام‌ مشکلات خود را فراموش می‌کنند؛ اما باخت تیم یک هفته زندگی را برایشان سخت‌تر می‌کند. علیرضا منصوریان امسال واقعا تیم بدی ساخت. خریدهای بدی انجام داد که تمامش برای نقش‌بازی کردن بود و نه برنامه‌ریزی فوتبالی! او پشت بازیکنان بزرگ تیم خود را خالی کرد؛ اشتباهات زیادی کرد و استقلال را به این روز انداخت. پارسال با جوان‌ها نیم‌فصل دوم نتیجه گرفت و امسال شروع کرد به جذب بازیکنان مسن! اصلا خودش هم نمی‌دانست چه کار دارد می‌کند. او استقلالی ساخت که امسال بعید می‌دانم حتی جزو ٥ تیم برتر لیگ هم باشد.

استقلال تیم بزرگی است. داستان این تیم و پرسپولیس با سایر تیم‌ها متفاوت است. شما قدم به قدمی که در این دو تیم بردارید، مورد توجه و زیر ذره‌بین قرار دارید. یک روز امیر قلعه‌نوعی به من گفت که در این فوتبال خیلی زود‌تر از آن چیزی که فکرش را می‌کنی، دیر می‌شود! من به این حرف ایشان رسیدم. مهدی قائدی استعداد زیادی دارد؛ اما این کافی نیست. او و حتی چند بازیکن جوان دیگر استقلال باید جنبه خود را بالا ببرند. شما وقتی در استقلال و پرسپولیس هستید، افراد زیادی دور و بر شما می‌آیند. پیشنهادهای مختلفی می‌دهند. تفریحات و مسائل گوناگونی در زندگی شخصی‌تان می‌تواند به وجود بیاید که اگر حرفه‌ای نباشید و گاف بدهید، فوتبالتان نابود می‌شود. باید به قدری حواس جمع باشید که بتوانید خیلی از کارها را انجام ندهید و فقط در این صورت است که بزرگ می‌شوید و بزرگ می‌مانید.

من اشتباهات زیادی داشتم. نباید خیلی‌ کارها را می‌کردم. خیلی جاها نباید می‌رفتم. نباید به بعضی‌ها اعتماد می‌کردم و با خیلی‌ها نشست و برخاست می‌کردم. باید حرفه‌ای‌تر زندگی می‌کردم و چون اشتباهاتی داشتم تاوانش را هم با زود تمام‌شدن فوتبالم دادم. البته همان‌طور که گفتم خیلی‌ها ناعادلانه و ناجوانمردانه با دامن‌زدن به ابهامات و شایعات دروغ فوتبالم را خراب کردند. به مهدی قائدی و فوتبالیست‌های جوان استقلال می‌گویم که حواس خود را جمع کنند؛ وگرنه با سر به زمین می‌خورند.

من نمی‌دانم آقای افتخاری این مربی را کجا آورده است. بیشتر مشکلات امسال استقلال به خاطر مدیریت ضعیف افتخاری بوده است که نتوانسته شرایطی را فراهم کند که اعضای هیأت‌مدیره در کار تیم نگذارند. کجای دنیا دیده‌اید که اعضای هیأت‌مدیره آن‌قدر مصاحبه داشته باشند؟ افتخاری تا قبل از استقلال در فدراسیون و رئیسش کفاشیان بود که همیشه به همه چیز می‌خندید! در زمان ناصرخان حجازی هم اعضای هیأت‌مدیره بشدت علیه او خیانت کردند و آقای فتح‌الله‌زاده هم پشت ناصرخان را خالی کرد؛ اصلا دلیل اصلی بیماری ناصرخان رفتارهای زشت و زننده‌ای بود که با ایشان شد. استقلال به خاطر بزرگ و مردمی‌بودنش به مدیر و مربی بزرگتری احتیاج دارد. شما نگاه کنید بعد از منصوریان چه اسم‌هایی مطرح شد و درنهایت چه انتخابی انجام دادند. شفر وقتی پیشنهاد را دریافت کرد با سر به استقلال آمد وگرنه باید خانه‌نشین می‌شد. اتفاقات درون تیم و ماجرای انتخاب دستیار و رفتارها با بازیکنان تیم و کنارگذاشتن مجتبی جباری به خوبی نشان می‌دهد که مدیران باشگاه شفر را در مشت خودشان نگه داشته‌اند تا تمام دستورات آنها را اجرایی کند. آقای افتخاری شما کسی بودید که قبول کردید جباری به استقلال بازگردد! با نام و اعتبار او بازی کردید و می‌بینید که هوادار در مقابل‌تان ایستاده است.

 
  اما خیلی‌ها به نتیجه گرفتن استقلال با شفر امیدوار هستند.

ببینید او تیمی را در اختیارگرفته که چند نفر از بازیکنانش اصلا در حد و اندازه‌های نام استقلال نیستند. او یک مربی آلمانی است اما ابزار لازم را برای اجرایی‌کردن برنامه‌هایش ندارد. این تیم را منصوریان آن‌قدر بد بست که مهاجم خوب ندارد و در خط میانی هم آن‌قدر ترافیک بازیکن زیاد است که خود به خود با بازی‌نکردن بازیکنان حاشیه درست می‌شود. من فکر می‌کنم با احساسات و شعور مردم بازی کردند. با این حال چاره‌ای جز حمایت نداریم. اگر هم حرفی می‌زنیم برای این است که آقایان بدانند پیشکسوت و هوادار آن چیزی نیستند که آنها فرض می‌کنند!/ب