به گزارش روزنامه ایران؛ پیرمردی با تی شرت اسپرت در گوشه‌ای از جمعیت ایستاده و به دختری که از قیمت دلار سؤال می‌پرسد می‌گوید:«همیشه اینجا شلوغ است ولی نه اینقدر، روزهایی که نوسان زیاد باشد، شلوغ‌تر می‌شود. حالا چقدر می‌خواهی؟ قیمت من 4 هزار تومان است. داخل جمعیت که نمی‌شود بروی، از خودم بخر. خیالت راحت.» صراف‌های چهارراه استانبول و خیابان فردوسی، این بخش از بازار را که دلال‌ها در اختیار خود دارند، «پایین» می‌نامند.

 

یکی از دلار فروش‌های گوشه خیابان می‌گوید:«اینطور نیست که اینجا قیمت را تعیین کنند اما وقتی عده‌ای اول روز می‌روند همانجا و شروع می‌کنند 10هزار و 20 هزار دلار خرید کردن، محدوده قیمت خود به خود رقم می‌خورد.»

 

قیمت در پایین بازار، متفاوت از چیزی است که در داخل صرافی‌ها می‌گذرد. از تقاطع خیابان جمهوری تا میدان فردوسی، بیشتر صرافی‌ها تابلوی دلار را از پشت شیشه خود پایین کشیده‌اند. روی شیشه یکی از صرافی‌ها نیز برگه‌ای نصب و نوشته شده است:«به دلیل نوسانات شدید ارزی لطفاً قیمت دقیق را از داخل سؤال فرمایید.» اما بررسی‌های میدانی «ایران» نشان می‌دهد بازار ارز دیروز را آرام، با کاهش قیمت و در محدوده 4008 تا 4010 تومان برای هر دلار سپری کرد.

 

یکی از دلار فروش‌هایی که کنار میدان فردوسی بساط کرده است، با لحنی کاسب مآبانه می‌گوید: «معلوم است چرا قیمت پایین آمده. برجام را این ترامپ که پاره نکرد، نمی‌دانید پنجشنبه اینجا چه خبر بود. دم مغازه‌ها صف کشیده بودند بروند دلار بخرند، چون فکر می‌کردند بعد از حرف‌های ترامپ حداقل تا 4300 گران می‌شود.» سری تکان می‌دهد، می‌خندد و می‌گوید:«الان خودم 4009 تومان می‌فروشم، همه‌شان ضرر کردند.»

 

مردم هفته پیش هجوم آوردند

 

مردی حدوداً 35 ساله پشت دخل صرافی‌اش نشسته و با تردید ومحافظه کاری، به هر سؤال ساده پاسخ می‌دهد. او می‌گوید 12 سال است که صرافی می‌کند و علت نوسانات اخیر را چنین از دیدگاه خودش توضیح می‌دهد: «خود مردم باعث می‌شوند دلار بالا و پایین بشود. شایعه شده بود که حالا ترامپ می‌خواهد چه بگوید و چطور بازارها را بهم بریزد. اما هیچ کار نکرد و هیچ نشد و التهاب بازار هم پایین آمد. روزهای قبل که نوسان زیاد بود، مردم خودشان هجوم آوردند و به امید گرانی، دلار خریدند.

 

قیمت هم بالا رفت.» بر این اساس، در هفته گذشته تقاضای مردم از عرضه پیشی گرفت و همین نوسان، قیمت دلار را افزایش داد. اما این صراف اطلاعاتی درباره تعداد و میزان افزایش مراجعات برای خرید ارز طی هفته گذشته نمی‌دهد و در پاسخ به سؤال ساده‌ای در همین رابطه می‌گوید:«دیگر سؤال سیاسی نپرسید، تا همین جا هم زیادی اطلاعات دادم. مهم این است که الان قیمت دلار 4010 تومان است.» همان لحظه، در مغازه باز می‌شود و مشتری کت و شلوار پوش داخل می‌آید و قیمت دلار را می‌پرسد. صراف پشت دخل می‌گوید:«4030 تومان است آقا.»

 

بانک مرکزی دلار توزیع کرد

 

«آخر ترامپ چرند و پرند گفت.» پیرمردی با سری نیمه طاس و موهای سفید و خاکستری، از پشت شیشه‌ای که در داخل مغازه‌اش بین فروشنده و مشتری حائل شده است، می‌خندد و علت پایین آمدن نرخ دلار را در همین جمله ساده، خلاصه می‌کند. صرافی او از معدود مغازه‌هایی است که پشت شیشه‌اش از روی تابلوی قیمت نرخ دلار را پاک نکرده و مقابل قیمت فروش، 4008تومان نوشته است. پسر جوانی که پشت میز دیگرِ این صرافی نشسته، بعد از آنکه کارت ملی یک مشتری را برای فروش دلار دریافت می‌کند، می‌گوید:«بانک مرکزی دلار توزیع کرد و نگذاشت بازار به هم بریزد. به نظرم دولت از جیب خودش وارد بازار شد، بانک‌ها به صرافی‌های مجاز دلار توزیع کردند و همین باعث شد قیمت از 4040 و 4030 پایین بیاید. البته مردم هم که دیدند هیچ اتفاق خاصی برای برجام نیفتاد، خیال‌شان راحت شد و دیگر نیامدند زیاد دلار بخرند.»

 

صحبت از تزریق ارز به بازار توسط بانک‌ها و بانک مرکزی و جدی نگرفتن سخنرانی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا مانند ترجیع‌بندی در حرف‌های تمام اهالی چهارراه استانبول و خیابان فردوسی، مشترک است. تمام هیبت امریکا و کاریزمای امریکایی، با حرف‌های رئیس جمهوری تاجر آنها حداقل برای بازیگران بازار ارز ایران، فروریخته است. تمام آن‌هایی که روز گذشته با «ایران» گفت‌و‌گو کردند، چه صراف‌ها، چه دلار فروش‌ها و چه مشتری هایشان، با خنده از سخنرانی ترامپ و پایین آمدن نرخ دلار صحبت می‌کردند. یکی از دلار فروش‌هایی که با موهای ژل زده و پیرایش شده کنار خیابان بساط کرده است، می‌گوید: «سر حرف‌های ترامپ مردم ریختند دلار بخرند، بعد دیدند هیچ خبری نیست قیمت پایین آمد. دولت هم دلار توزیع کرد تا بازارمان آرام بماند. البته هنوز هم بعد از 15 سال کار کردن، نمی‌دانم قیمت دلار از کجا تعیین می‌شود، الان که معامله در کف بازار 4005 تومان است.»

 

بازار ما منطقی نیست

 

داخل یکی از مغازه‌ها در میانه خیابان فردوسی شلوغ است و بیشتر مشتری‌ها برای خرید دینار عراقی برای سفر کربلا وارد صرافی شده‌اند. همهمه مشتری‌ها که خاموش می‌شود، ویترین پشت صرافی ها تازه به چشم می‌آید. داخل ویترین، پر از ظروف، چاقوهای کوچک و سکه‌هایی است که عتیقه به نظر می‌رسند. تابلوی مقابل این صرافی نیز قیمت 4008 تومان را برای دلار نشان می‌دهد. صراف این مغازه، 18 سال است که در بازار ارز فعالیت می‌کند و زیر و بم بازار و نوسانات آن را بخوبی می‌شناسد و می‌گوید:«آن‌هایی که پشت مغازه هایشان قیمت نزده‌اند، دو حالت دارد. یا دلار ندارند و نمی‌خواهند مدام جواب مردم را بدهند، یا اینکه قیمت‌شان برابر با بانک مرکزی نیست و اجازه ندارند تابلو بزنند.»

 

او به نشانه تأسف سری تکان می‌دهد و درباره نوسانات گذشته بازار می‌گوید:«همه چیز اینجا سیاسی است. بازار منطق اقتصادی قابل پیش‌بینی ندارد. با تفاضای مردم، همه چیز گران می‌شود. با منطق نمی‌شود وضعیت بازار ما را فهمید و قابل پیش‌بینی هم نیست. مشتری‌ها خودشان موج روانی ایجاد می‌کنند و بعد دولت وارد می‌شود که بازار را کنترل کند. الان هم قیمت دلار واقعی نیست، تیری در کمان است که اگر رها شود، چه بسا به نزدیکی 4400 تومان هم برسد.»

 

 

 ورود بورس به کانال 85 هزار واحدی