کد خبر: 84748 ، سرويس: یادداشت
تاريخ انتشار: 10 مهر 1396 - 18:44
نقدی به طرح سید شریف حسینی به عنوان گزینه استانداری بوشهر
استانداری بوشهر و دروازه گشاد دولت

اتحاد خبر - عبدالرسول عمادی: تمام تجربه اجرایی آقای سید شریف حسینی بخشداری مرکزی اهواز است.  ایشان مدتی هم نماینده مجلس بوده و بعد از آن به وزارت نفت رفته است....  چگونه می توان تا این حد با دولتی مرزبندی سیاسی داشت و آنگهی برای تصدی مقام استانداری در آن دولت تا این حد اهتمام ورزید؟ ظاهرا در دروازه سیاست ورزی در این دولت تا آن حد گشاده است که ...

عبدالرسول عمادی:

 از گوشه و کنار شنیده می شود که آقای سید شریف حسینی بخشدار سابق اهواز را برای استانداری پیشنهاد کرده اند و برخی از نمایندگان و غیر نمایندگان هم پیگیر استاندار شدن ایشان هستند و حتی شنیدم که برخی از معاونت های استانداری بوشهر را هم به بومیانی که هوس استاندار شدن داشته اند قول داده اند.

تمام تجربه اجرایی آقای سید شریف حسینی بخشداری مرکزی اهواز است.  ایشان مدتی هم نماینده مجلس بوده و بعد از آن به وزارت نفت رفته است.
 رفتن ایشان به وزارت نفت بعد از نمایندگی مجلس در حالی که تحصیلات ایشان در حوزه الهیات است هم البته نشان از دور اندیشی و عاقبت اندیشی است.
 وزیر نفت هم در مجلس تلویحا گفته که اکثر نمایندگان بعد از پایان دوره نمایندگی مشتاق خدمت در وزارت نفت هستند و البته این نشان زرنگی است که نماینده ای پس از پایان دوره وکالتش بدون هیچ تخصص مرتبطی از میان خیل عظیم نمایندگان خواهان خدمت در وزارت نفت بتواند به آن وزارت خانه برود و تا این جایش که صلاحیت خود را در مدیریت امورات شخصی خود اثبات کرده است برای اداره امور استان هم اگر شواهدی بر توانایی مدیریتی ایشان یافت نشود شاید همین یک قلم توانایی دل آدم را قرص کند!


آقای سید شریف حسینی در آبان 93 نامه ای به آقای روحانی رئیس جمهور دولت یازدهم در یک سال پس از استقرار آن دولت نوشته که آن را در ادامه آورده ام ایشان در آن نامه که لحنی بسیار تند دارد، رئیس جمهور را علیرغم زمان اندک گذشته از استقرار دولت به عدم وفای به عهد با مردم خوزستان متهم کرده است.
اگر چه لحن آن نامه بیش از آن که ناظر بر حل مشکلات مردم استان خوزستان باشد ناظر بر جلب افکار عمومی برای انتخابات مجلس سال بعد است که البته ایشان در آن انتخابات توفیقی نداشتند اما از سویی دیگر نیز ناظر بر مرز بندی سیاسی قاطعی میان ایشان و دولت است و این مرز را کاملا شفاف می کنند آنجا که در انتهای نامه کل دولت را در خواب تصویر می کنند و شب بخیر قاطعی می گویند و لابد بیداری آنان را به صبح دولت اصول گرایان حواله می دهند!
ملاحظه نامه آقای سید شریف حسینی و تلاش ایشان برای استاندار شدن در دولت آقای روحانی البته نشان از اعتماد به نفس بالای ایشان هم دارد.
 چگونه می توان تا این حد با دولتی مرزبندی سیاسی داشت و آنگهی برای تصدی مقام استانداری در آن دولت تا این حد اهتمام ورزید؟
مگر نه این است که استاندار بالاترین مقام مورد اعتماد هر دولت در استان است چگونه می توان رئیس جمهور و دولتش را در خواب خوش تلقی کرد و هم زمان استاندار آن دولت بود؟
 شاید هم این اعتماد به نفس ناشی از همان خواب تصور کردن دولت است؟!
ظاهرا در دروازه سیاست ورزی در این دولت تا آن حد گشاده است که حتی ارابه اصول گرایان تندرو هم به راحتی از آن وارد می شود.
حال اصول گرایان هم استانی در پیگیری استاندار شدن آقای سید شریف حسینی قابل درک است و البته حال وزیر محترم نفت هم که نیاز به استانداری مطیع و همراه دارد اما همچنان این دغدغه باقی است که اگر بوشهر هم یکی از استان های ایران است نیاز به بهره گیری از تجارب انباشته قبلی دارد تجاربی خیلی بیشتر از بخشداری شهر اهواز.

نامه آقای سید شریف حسینی نماینده اهواز در مجلس نهم که در تاریخ آبان ماه 93 خطاب به رئیس جمهور نگاشته شده است:

جناب آقای دکتر روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران با سلام و احترام،


بیست و چهارم خرداد طلیعه حماسه ای دیگر در سپهر سیاسی جامعه ایرانی بود و همیشه همه ایرانیان در شکل گیری این حماسه سهیم بودند.
دولت شما با پیام خرد و اندیشه و عدالت آمد و مگر مردمان دیار نخل و آفتاب و کارون جز این چه می خواهند.
پانزده ماه از آن روزهای بیم و امید می گذرد و باید بنام فرزند خوزستان پُرمهر، صادقانه و از سَر درد سخنانی به عرض رسانم و چون همیشۀ تاریخ، قضاوت را به چشم خطاناپذیر مردم بسپارم.
این روزها بر اساس وعده ای که به مردم اصفهان از سوی دولت داده شد شاهد جریان دوباره آب در زاینده رود هستیم.
بی گمان این مهم موجب خوشحالی و سرور بخشی از هموطنان ماست و از این رو ما نیز خود را در این شادی سهیم دانسته و همواره از درگاه ایزد توانا خواهان بهروزی همه ایرانیان در جای جای این سرزمین الهی هستیم اما در همین راستا و به این بهانه ذکر چند نکته خالی از لطف نیست؛
الف) می گویند دولت راستگویان و خوش عهدان مستقر شده است. به طور حتم خاطر مبارک هست که در جمع مردم اهواز در نخستین سفر استانی خود گفتید که آب موسوم به پروژه غدیر یک هفته دیگر به اهواز خواهد رسید! آیا می دانید این وعده امروز به ضرب المثلی کنایه آمیز در خوزستان تبدیل شده است؟
آیا می دانید آب غدیر که به اهواز نرسید، همان آب غیر قابل شرب با سرعت و مقدار کمتری در شبکه آب آشامیدنی اهواز جاری است؟ آیا باید هیات حقیقت یاب از فلان کشور خارجی بیاوریم تا شما باور کنید آب غدیر به اهواز نرسیده است؟ مردم اهواز تنها یک پرسش دارند: وعده رئیس جمهور ما چه شد؟
ب) ظاهراً مقرر است در دولت شما تدبیر زمینه ساز امید باشد! اصولاً از تدابیر خود در خوزستان بگویید؟ آیا طرح 550 هزار هکتاری که وعده دادید محقق شد؟ آیا منطقه آزاد اروند نفعی برای مردم استان داشت؟ آیا اروند لایروبی شد؟ آیا تبعیض از بین رفت؟ ایا اشتغال برای جوانان ایجاد شد؟
بگذریم، دامن سخن را تنها در دامنه آب این مایع حیات بخش می گستریم. امروز که آب کارون بر پهنه زاینده رود جریان یافته است، یعنی صدها کیلومتر آب بالا و پایین رفته تا اصفهان از نعمت زیبایی آب محروم نماند، مردم خوزستان ما میپرسند دولتی که می تواند آب را در آن حجم و شکل به زاینده رود ببرد چرا نمیتواند آب کارون را که تنها چند متر با خانه های ما فاصله دارد را در لوله های شبکه آب اهواز جاری سازد؟ بی تردید پاسخ به این سوال از مذاکرات هسته ای با دولت های استکباری سخت تر و دشوارتر نخواهد بود!
ج) آقای روحانی! آب اشامیدنی ما آلوده است. این را با صدای بلند و به اعتبار صدها گزارش فنی و تخصصی مراجع بی طرف و مستقل می گویم. کدام مدیر خوزستانی و شهروند است که دستگاه تصفیه آب نداشته باشد؟ آیا این دستگاه ها، تصفیه شیمیایی هم می کنند و یا تنها کدورت و طعم و بوی آب آلوده اهواز را می کاهند. چگونه وجدان مدیران وزارت نیروی شما آسوده است وقتی که آب کارون را در پهنه زاینده رود جریان می اندازند، روزانه صدها خوزستانی به دلیل شرب آب آلوده راهی بیمارستان ها و مراکز درمانی می شوند. مردم خوزستان با بغض و آه می گویند؛ هوای ما نفتی است. بارانمان اسیدی است. آب شربمان شیمیایی است. نصیب ما از ده ها پروژه ملی ، بیکاری است . براستی چرا ؟!!
د) آقای روحانی! آب خوزستان صدها کیلومتر مسیر را طی کرد و به زاینده رود رسید. خدا را شاکریم و روحانی مچکریم! اما آیا مایه شرمساری نیست که آب بیش از هزار روستای خوزستان به وسیله آب تانکر تامین می شود. آیا مردم ولایتمدار اصفهان که دهها هزار فرزند برومند خود را برای دفاع از خاک تفتیده خوزستان فدا کرده اند می پذیرند آب کارون درختان حاشیه زاینده رود را سیراب کند و چشم مردم روستاهای خوزستان در انتظار تانکرهای آلوده آب آشامیدنی به جاده های خاکی این مناطق خشک شود.
م) علی رغم تجارب تلخ سال های گذشته این روزها نیز شاهد بستری شدن صدها خوزستانی پس از بارش های اسیدی اهواز بودیم، آیا روا نبود وزیر بهداشت شما بر بالین این گرفتاران نجیب نیز حاضر می شد و از نزدیک در جریان امور قرار می گرفت؟ اصولاً آیا تفاوتی میان شهروندان این استان و آن استان وجود دارد؟ مردم با هوش و زیرک ما دولتمردان خود را در سنجه محک قرار می دهند و به هیچ روی تبعیض و نگاه متفاوت دولتیان را نمی پذیرند. آقای روحانی! از وزیر بهداشت خود بپرسید؛ بیمارستان شفای اهواز تنها پناه گاه بیماران سرطانی استان خوزستان دیگر امکان پذیرش ندارد. آیا درد سرطان به دلایل نامعلوم و هزینه های گزاف کافی نیست!
ل) بیست و اندی سال است که دولتهای مختلف بدون توجه به وضعیت بهداشتی استان در پی انتقال آب کارون از سرشاخهها به فلات مرکزی هستند، بیست و اندی سال است که فریاد نمایندگان استان خوزستان و مخالفت کارشناسی و مستدل اهل علم و فن به جایی نمی رسد! بیست و اندی سال است. اما هنوز ذره ای همبستگی مردم نجیب خوزستان به اسلام، انقلاب و رهبری کاهش نیافته وبا جرات می توان گفت خوزستان سنگر نخست دفاع از حریم ولایت است، آقای روحانی ناگهان چه زود دیر می شود، اجازه ندهید نام دولت شما هم در صف دولت های بی توجه به آینده خوزستان عزیز قرار گیرد.
مردم خوزستان مگر چه می خواهند؟ هوای سالم، آب شرب سالم، اشتغال ، رفع تبعیض و ....
آقای رئیس جمهور، معاون اول، وزیر نیرو و شش وزیر اصفهانی دولت، شب بخیر!

 

منبع: haftjoosh@

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/84748