کد خبر: 82711 ، سرويس: مقاله
تاريخ انتشار: 14 شهريور 1396 - 10:17
هنرمند کیست؟!

اتحادخبر- علیرضا احمدی خرّم: هنر را تعاریف متعددی است.حداقل به عمر تاریخ زیستن بشر .از آن هنگام که بشر سخن گفتن را بر دیار غارها و به مدد اشکال و تصاویر بیاموخت و بکار بست تا به امروز که رشته های هنری از تعدد و گسترگی و شمایل بسیار برخوردار گشته اند به هر عصری و دورانی اهل نظر و هنر در پی یافت تعریفی جامع از هنر در تب و تاب بوده اند و هنوز...

علیرضا احمدی خرّم*


هنر را تعاریف متعددی است.حداقل به عمر تاریخ زیستن بشر .از آن هنگام که بشر سخن گفتن را بر دیار غارها و به مدد اشکال و تصاویر بیاموخت و بکار بست تا به امروز که رشته های هنری از تعدد و گسترگی و شمایل بسیار برخوردار گشته اند به هر عصری و دورانی اهل نظر و هنر در پی یافت تعریفی جامع از هنر در تب و تاب بوده اند و هنوز نیز ره به جایی نبرده اند. واقعیت آن است که هر تعریفی از هنر بخشی از ماهیت آن را به تصویر می کشد.زیبایی،حقیقت، لذت بخشی،تعهد و کمال جویی هر کدام به زمانی و عرصه ای هنر را بر خود آراسته اند اما هنر همه اینهاست اما هر کدام به تنهایی جامع هنر نیست بلکه همه اینهاست که در کنار هم و با هم هنر را به تعریف می نشیند.فارغ از بحث تعاریف و اصطلاحات که داوری آن را باید به اهل فن سپرد آنکه پدیدآورنده هنر است را در کلام و بیان هنرمند می خوانند. هنرمند در نگاه اول پدید آورنده و خالق اثر هنری است و اثر هنری مجموعه ای وسیع از تولیدات هنری را در تمامی زمینه ها شامل می شود.

 

اما چرا شناخت هنرمند لازم است.آیا اینکه هنرمند را به تعریف و کاوش نشسته و در پی شناختی دقیق تر و کامل تر و البته جستجوی ماهیتی اصولی و اساسی برای او باشیم ضروری به نظر می رسد؟ پاسخ مثبت است و البته چرای آن در ادامه طرح خواهد شد. اگر به نیکی بنگریم امروزه آثار هنری و پدیدآورندگان آن به مدد تبلیغات و پوشش خبری گسترده  در معرض دید و ارائه به مخاطب هستند.در واقع بر خلاف گذشته که هنر مجاری ارتباطی محدودی با مخاطب داشت و هنرمند تنها به یاری گفت و شنودی محدود و یا نمایشگاهی که بازدید از آن عمدتا محدود به دیدار بصری و اتفاقی آن در محل بود ، امروزه هنر آماج تبلیغات و معرفی وسیع و گسترده ای از جانب عموم قرار می گیرد.از طرفی حضور فضای مجازی در جامعه نیز موجب گستردگی ابعاد تبلیغاتی هنر در زمینه های مختلف می شود و البته هنرمند نیز به همین نسبت به جامعه معرفی می گردد.آنچه در این میان حلقه ای مفقوده است آن است که گاهی شناساندن هنر و هنرمند لزوما با جایگاه هنری او همخوانی ندارد. به عبارتی تبلیغات گروهی لزوما با هنر واقعی ممکن است همراه نشود و هنرمند واقعی را نشناساند. در بسط و توضیح این مطلب لازم به ذکر است که چنانچه به پیشینه هنر و هنرمند بنگریم مواردی از این دست فراوان است که هنرمند را با تجربه و ممارست و تحمل مشقت ها در مسیر فراگیری هنر می شناختند . به عبارتی تجربه، ماحصل سالها تمرین بود و رسیدن به مقام استادی و پیشکسوتی مسیری میانبر نبود که به ماهی و سالی بدان بتوان دست یافت.کسوت هنرمند همگام با تجربه او پیش می رفت و به همان نسبت هنرمند در میان مردم به محبوبیت می رسید و خاضع تر می گشت.


با ذکر این مقدمه اجمالی باید هنرمند را با نگاهی دقیق تر نگریست. هنرمند کیست ؟ هنرمند چه ویژگی هایی دارد و با چه شاخص هایی شناخته می شود.نخست نکته آن است که هنرمند خالق هنر است و هنر او منبعث از احساسات و عواطق و علایق درونی اوست. هنرمند بخشی از وجود و درون خود را در قالب هنر عرضه می کند.او  جلوه گر تاریخی از احساسات بشر است. هنرمند در این مجال روایتگر درون خود است . بنابراین جای تعجب نیست که به همان نسبت که در آفرینش اثر هنری با خودش صادق باشد مخاطب نیز با اثرش همراه و همدل و همنشین خواهد شد. هنرمندی که با خودش صادق نباشد و با اثرش ارتباط نیابد نمی تواند مخاطب را با خود همراه سازد و چه نیک گفته اند که : آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند.


نکته بعد در خصوص ابعاد رفتاری و اخلاقی هنرمند است.هنرمند باید مقید به اخلاق هنری باشد.اخلاق هنری چیست؟ مجموعه ای از خلق و خو ها چه در بیان و کلام ،چه در اندیشه و رفتار و چه در سکنات و سلوک هنری.هنرمند با غرور با بد اندیشی و با شهرت طلبی سنخیتی ندارد.او آمده تا در کنار بزرگان مروج کمال جامعه خویش باشد نه زمینه ساز افول آن . هنرمند واقعی الگوساز است و حداقل الگوی هنرمندانی است که در جوارش می آموزند.او باید فراتر از آموزش هنر معلم منش هنرمندی باشد.بنابر این از دیگر ویژگی های هنرمند تربیت نفس و گام برداشتن در مسیر کمال انسانی است.
کار هنرمند شناساندن زیبایی ها و شگفتی های عالم است. عالم درون و عالم برون . هنرمند با خلق اثر هنری تلاش دارد ظریفی از ظرافت های وجود عالم را در آیینه هنر خود منعکس کند بنابراین هنرمند را به نسبتی اندیشه ورزی و غور در حقایق عالم نیاز است. هنرمند باید در اندیشه و تفکر دست یافتن به حقیقت هستی سعی کند و خود را با ظواهر دنیا آنچنان مانوس نسازد. اینجاست که در مواجه شدن با خلق اثر هنری عمق و غنای روح خود را در آن سرازیر می کند و طبعا آن اثر هنری تا عمق جان مخاطب نفوذ می کند.


کوتاه سخن آنکه هنر پروری و زیبنده به زیور هنر بودن موهبتی الهی و رسالتی بر دوش هنرمند است. ودیعه ای که بر هنرمند دریچه ای ارجمند به جهان اطراف می گشاید. هنرمند هنر را می آفریند اما هنر او را جامعه قضاوت می کند. با آن همراه می شوند و از آن الهام می گیرند.او می تواند منادی گر نیکی ها باشد.با خود اوست که مبانی اندیشه و نگاه خود را به پیرامونش بر چه معیاری استوار سازد. هنرمند چه بخواهد و چه نخواهد در میان مردم زندگی می کند و مورد توجه مردم است .او باید به بازتعریف خود در قبال جامعه بپردازد .او باید به این شناخت نائل شود که شایسته تمجید است یا نه. مستحق ستایش است یا هنوز راهی دراز در پیش دارد. با این اوصاف هنرمند جستجوگری در مسیر تعالی است و به همان نسبت نیز در معرض آسیب نفس . اما آنچه به نظر نگارنده به او در پیمودن این راه سترگ یاری می رساند فریفته نشدن به خود است که همچون چراغی نورانی راه را بر او می نماید./ص


*فعال فرهنگی،هنری

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/82711