اتحاد خبر:مهدی مقدری، دبیرکل سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی تبیین اندیشه و عمل اصلا طلبانه و نهادینه ساختن آن در تمام شئون جامعه و نشر آن در میان مخاطبان را مأموریت حزب مطبوع خود دانست. وی ضمن اشاره به فعالیت حزب در طول دو دهه اخیر گفت: بسیار خرسندم که در بیست و یکمین سال تاسیس سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی و در دوازدهمین کنگره حزب میزبان شما کنشگران، سیاستورزان و اندیشمندان هستیم.
اتحاد خبر:مهدی مقدری، دبیرکل سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی تبیین اندیشه و عمل اصلا طلبانه و نهادینه ساختن آن در تمام شئون جامعه و نشر آن در میان مخاطبان را مأموریت حزب مطبوع خود دانست. وی ضمن اشاره به فعالیت حزب در طول دو دهه اخیر گفت: بسیار خرسندم که در بیست و یکمین سال تاسیس سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی و در دوازدهمین کنگره حزب میزبان شما کنشگران، سیاستورزان و اندیشمندان هستیم.
سازمانی که امروز با افتخار میزبان شماست، بیش از دو دهه در سپهر پر افت و خیز تحزب ایرانی تلاش داشته تا امر سیاسی را پردامنهتر و حرفهایتر از گذشته دنبال نماید. نهادی که در بلبشوی سیاستورزی در ایران، سودای “عدالت” و “آزادی” داشته؛ چه آنکه فصل مشترک تمام آرمانهای بشری در طی قرنها جدالِ فلسفی را همانا دست یازیدن به عدالت و آزادی میپندارد.
مقدری سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی برای دستیابی به این دو آرمان والای بشری در عصر جدید گفتمان اصلاحات را بهترین رویکرد موجود برای کشور میداند. ماموریتی که سازمان برای خود و در برابر طیف گسترده از مخاطبان این گفتمان زنده و پویا تعریف کرده است، عبارتست از: تبیین اندیشه و عمل اصلاحطلبانه و تلاش برای نهادینه ساختن آن در همه شئون جامعه. به این معنی که سازمان، مفهوم و تاثیرات اصلاحطلبی را هم به زبان عمل و هم به زبان کلام ترجمه کرده و آن را در بین جامعه مخاطب خود نشر میدهد.
به عبارت دیگر در شرایطی که از یک سو اندیشههای ساختارشکن و از سوی دیگر اندیشههای بنیادگرایانه و اقتدارطلبانه در قشرهایی از جامعه رسوخ کرده و طرفدارانی را به خود جلب نموده، سازمان عدالت و آزادی ماموریت خود را در سند چشمانداز تا سال ۱۴۰۰ خود، نشر و تبیین اندیشه اصلاحطلبانه قرار داده است.
دبیرکل سازمان عدالت و آزادی افزود: از دیگر سو، «سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی»، وفاق و همدلیِ سیاسی و اجتماعی را مهمترین نیاز جامعهی ایرانی برای پیمودن قلههای رفیع کامیابی و بهروزی دانسته و بر این باورست این مهم جز از راه «گفتوگوی ملی» و کنار گذاشتن اختلافات بیهوده و کدورتهای گذشته، به دست نمیآید. تلاش جدی برای ترمیم شکاف بین حاکمیت و ملت، اعتمادسازی دوسویه بین نظام و اصلاحطلبان، نگاهِ رو به آینده بر اساس منافع ملی، آغاز گفتوگوهای سازنده و فراگیر و گذشت و پرهیز از لجبازی و کینهجویی و انتقامگیری سیاسی، ضروریترین پیشنیاز برای ورود به این فرایند است که باید فارغ از گرایشهای سیاسی و حزبی، مد نظر همهی کنشگران عرصهی سیاست و جامعه قرار گیرد.
امروز بسیاری از جریانهای سیاسی رقیب که سودای خام حذف اصلاحطلبان از فضای سیاسی را در سر میپروراندند، به این نتیجه رسیدهاند که اصلاحطلبان با توجه به مقبولیت فراگیر و گستردگی پایگاه اجتماعی و کارنامهی درخشانی که در خدمت به ملک و میهن به یادگار گذاشتهاند، از عرصهی سیاسی کشور حذفشدنی نیستند و نمیتوان آنان را نادیده انگاشته، فتوا به قلع و قمع این جریان اصیل و وطندوست داد.
وی تأکید کرد ما بر این باوریم که پیششرط کامیابی نظام ما در ایجاد آرامش، امنیت، توسعه و رسیدن به اهداف بلندی که ایران اسلامی را در افق ۱۴۰۴ برخوردار از جایگاه نخست علمی و فناوری و سیاسی میبیند، اهتمام به مفاهیم بلند «صلح و اصلاحات» در داخل و خارج است. وجود هرگونه تنش، سوء تفاهم، بیاعتمادی، تعدی و تجاوز، اجحاف و ستم سیستماتیک و حذف و سرکوب، چه در پهنهی داخلی و چه در عرصهی خارجی، نهتنها کشور را از وصول به آن اهداف بازمیدارد، بلکه فاصلهی موجود تا آن چشمانداز روشن را روز به روز بیشتر خواهد کرد. مفهوم «صلح و اصلاحات» از دامنهی بسیار وسیعی برخوردار است که جامعهی ایرانی باید آن را به تمام لایههای زیستِ جمعی خود، از نهاد خانواده گرفته تا روابط انسانی و اجتماعی و سیاسی تزریق کند تا پیکرهی خود را برای جهشهای بلند به سمت تعالی و پیشرفت توانمند سازد.
در این راستا، انتخابات ریاست جمهوری اخیر فرصتی برای تغییرات بنیادین است. فرصتی که جامعه ایرانی تمام قد آن را به فال نیک گرفت و حماسهای دوباره آفرید. پیامهای این انتخابات و تحلیل آن از حوصله این کلام خارج است؛ اما این انتخابات نشان داد عرصه عمومی در ایران کماکان زنده است و علائم بالینی حیات را دارد. این انتخابات نمایان کرد عرصه عمومی متشکل از جامعه مدنی و جامعه سیاسی هنوز کارکرد خود برای اثرگذاری را از دست نداده و قدرت اجتماعی همچنان میتواند قدرت سیاسی را تحت تاثیر خود قرار دهد. هر چند انتظار ما از دولت دوازدهم این بود که با درک چنین شرایطی، کابینه آینده را مطابق خواست و مطالبات ملی ایرانیان همسو سازد؛ اما افسوس. به نظر میرسد دولت، پس از گذشت چهار سال، کماکان سیاست داخلی را به حال خود رها کرده و سیاست روشنی برای پروژه “توسعه سیاسی” در دستور کار ندارد.
از این رو، از فراکسیون امید مجلس انتظار داریم با بررسی دقیق و تطبیق گزینههای معرفی شده از سوی رییس جمهور با برنامهها و شعارهای اصلاحطلبانه، کارآیی و اثربخشی دولت دوازدهم را ملاک ارزیابی خویش قرار دهند.
در پایان، با افتخار اعلام میکنم سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی در بزنگاههای حساسِ سالهای اخیر، همزمان با گسترش تدریجی و محدود تشکیلاتی خود تلاش کرد تا دوشادوش احزاب و نهادهای اصلاحطلب کشور، امید، که بذر هویت ماست را زنده نگه دارد.
در ادامه مقدری اعلام داشت «سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی»، با حفظ هویت و مواضع خود، دست همکاری و همراهی همهی افراد، احزاب و گروههایی را که برای آزادی و آبادی ایران تلاش میکنند و به دموکراسی و حفظ حقوق شهروندی و حرکتهای اصلاحطلبانه و اعتدالگرایانه پایبند و متعهد هستند، به گرمی میفشارد و آمادگی دارد در کمک به فرایند توسعهی پایدار و متوازن کشور و بسط دموکراسی و حقوق بشر، با همهی نیروهای تحولخواه به گفتگو نشسته و با آنان همکاری و تشریک مساعی کند.
اینک، در پایان دوره مسوولیتم به عنوان دبیرکل حزب، از تلاشها، حمایتها و همراهیهای یکان یکان اعضای پرافتخار سازمان که با حضور ثمربخش آنها در انتخابات اخیر شوراهای شهرِ مراکز استانها به پیروزیهای تاریخی دست یافتیم، سپاسگزارم و بیشک دستاوردهای سالهای اخیر حزب را مرهون از خودگذشتگی سروران عزیزم میدانم.
وی ابراز امیدواری کرد در سایه عنایات حضرت حق، روزهای سرشار از پیروزی و بهروزی نصیب ملت بزرگ ایران و اعضای دلسوز سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی گردد.