امروز: پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 09 مرداد 1396 - 12:10
گفتگوی اختصاصی اتحاد جنوب با «آیناز فکروند»، گردآفرید دشتستان؛

اتحاد جنوب: «آیناز فکروند». متولد چهار مرداد 82 در برازجان. دختری پرانرژی، فعال، نجیب و استوار. آرام حرف می زند اما حرف های زیادی دارد. با عشق به مادرش نگاه می کند و با غرور از خانواده اش حرف می زند. سرش را بالا می گیرد و با افتخار می گوید به نقالی عشق می ورزد. می گوید: «اجرای زورخانه یکی از بهترین خاطرات نقالی ام بود و خیلی به آن افتخار می کنم که اولین ...

اتحاد جنوب-زهره عرب: «آیناز فکروند». متولد چهار مرداد 82 در برازجان. دختری پرانرژی، فعال، نجیب و استوار. آرام حرف می زند اما حرف های زیادی دارد. با عشق به مادرش نگاه می کند و با غرور از خانواده اش حرف می زند. سرش را بالا می گیرد و با افتخار می گوید به نقالی عشق می ورزد. می گوید: «اجرای زورخانه یکی از بهترین خاطرات نقالی ام بود و خیلی به آن افتخار می کنم که اولین خانمی هستم که در گود زورخانه اجرا می کردم با او گفتگویی صمیمی انجام دادیم، «اتحاد جنوب» شما را به خواندن این گفتگو دعوت می کند:


*از کی احساس کردی به شاهنامه و ادبیات علاقه داری؟

قبل از رفتن به مدرسه به شاهنامه علاقه داشتم، مادرم برایم می خواند و من هم حفظ می کردم؛ من دو ساله بودم بود و مادرم دانشجوی فوق لیسانس ادبیات بود، یکی از واحدهایی که باید می گذراندند شاهنامه بود و مادرم در خانه درس می خواند. مادر عادت داشت بلند بلند و رسا می خواند طوری که من متوجه می شدم، می خواند تا خودش یاد بگیرد. یک روز من خوابیده بودم و مریض هم بودم، مادر می بیند من دارم چیزی زمزمه می کنم و توجهش جلب می شود، بعد متوجه می شود که دارم بیت هایی از شاهنامه را می خوانم.
 

نعیمه متوسلی: دقیقاً هفتاد بیت از شاهنامه را برایم خواند و من جوری هیجان زده شدم که آیناز را در آغوشم گرفتم و بعد از او سوال کردم دیگر چه یاد گرفته ای؟ او هم شروع کرد و حدود سی بیت از مخزن الاسرار نظامی گنجوی را خواند. آیناز از هفت ماهگی شروع به حرف زدن کرده بود  و من بعد از آن كه ديدم اشعار را به اين خوبي حفظ كرده، متوجه شدم به ادبیات و شاهنامه علاقه دارد. هیچ کلمه ای را اشتباه نمی گفت و تمام کلمات را واضح ادا می کرد و این برای همه عجیب بود؛ همه می دانستند که زبان قوی و فن بیان خوبی دارد و سخنور قابلي است.

*به چه شعرهایی علاقه دارید؟

 بعضی از شعرهای فروغ فرخزاد را دوست دارم و به خواندنشان علاقه دارم. سهراب و حسين منزوی، محمدعلي بهمني و فاضل نظری را هم مي خوانم. جلیل صفربیگی هم شعرهای جالبی دارد. بعد از فردوسی، خیام و بعد از خیام حافظ و بعد از آن هم سعدی را دوست دارم.

*
شعر هم می گویی؟
معمولاً به بیشتر وزن های شناخته شده و معروف شعر می گویم و در قالب های مختلف هم شعر دارم، دوبیتی، غزل ، شعر نو. حتی شعر محلی هم می گویم؛ یک بار شعری نوشتم با این مطلع: " ای خدا مرد سی چنت بی که سر و تهش نه دیاره ..." (با خنده)

 نعیمه متوسلی: اولین شعری که گفت و من متوجهش شدم در سه سالگی بود و در مورد ایران. داشت زمزمه می کرد و من صدایش را با گوشی ضبط می کردم. 


*برای چه کسی و چرا شعر می گویی؟

وقتي احساسم غليان می كند شعر مي گويم و برای ملیکا دوستم.

*
چه چیزی باعث شده به او آنقدر علاقه داشته باشی؟
تنها چیزی که می توانم درباره اش بگویم این است: او تمام صفاتی را که می توان برای پاک بودن و بانو بودن به کسی نسبت داد را دارد. انسان عجیبی است و خیلی دوستش دارم.

*
دوستانت هم به نقالی علاقه دارند؟
بله، بعد از ديدن كار من به این کار علاقمند شده اند، مثلا همین ملیکا خیلی تشویقم می کند که ادامه بدهم و حسابی پشتم است.

 

*در زمینه نقالی آموزشی هم دریافت کرده ای؟

مادرم به من آموزش میداد.
آموزش کارگاهی نه نداشته ام، اما مادرم متن ها را برای من می نوشتند و بعد یک دور از روی آن برایم می خواندند و نحوه ادای کلمات و ابیات را برای من دیکته می کردند.

*الان در چه مقطعی هستی؟ و چه رشته ای را دوست داری بخوانی؟

امسال به کلاس نهم می روم
می خواهم در رشته تجربی ادامه بدهم اما ادبیات را هم خیلی دوست دارم.  وزن ها را بلدم و وقتی معلممان شعر می خواند من وزن شعرها را درمی آوردم. وزن شاهنامه را می شناختم و وقتی شعری بر آن وزن می شنیدم زود متوجه می شدم. 

 

اجرای زورخانه یکی از بهترین خاطرات نقالی ام بود

 

*در زورخانه چه حسی داشتی؟

اجرای زورخانه خیلی جالب بود و یکی از بهترین خاطرات نقالی ام بود و خیلی به آن افتخار می کنم که اولین خانمی هستم که در داخل گود زورخانه نقالی و اجرا کردم و یکی دیگر رخصت گرفتن از بزرگان بود و دیگری رخصت گرفتن از زمین زورخانه که این برای خودم خیلی زیباست و همیشه زمان اجرا این کار را انجام می دهم.

موقعی که وارد گود شدم، در لحظه گود را در دست گرفتم. در همان لحظه که شروع کردم می دانستم که به کجا نگاه کنم و همه جا را زیر نظر داشتم و اشکالی در کارم نداشتم و اگر جایی هم اشکالی پیش آمد فقط من و مادرم می فهمیدیم که چه شده است.


*حفظ کردن اینهمه متن برایت سخت نیست؟

حافظه ام خيلي قوی است و شعر و داستان و هر چیزی را که علاقه داشته باشم یادش می گیرم.

 

*دوست داری در کنار نقالی چه کاری انجام بدهی؟
خیلی از هنرها و کارها را دوست دارم، نمی خواهم خودستایی کنم ولی این چیزی است که دیگران می گویند، من در هر کاری که پا می گذارم از آن سربلند بیرون می آیم.

نعیمه متوسلی: آیناز را از وقتی خيلي كوچك بوده در کلاس هاي زيادي ثبت نام كردم. چهار سال عضو مدرسه شنا بوده، بعد کلاس های یوگا، ژیمناستیک، نقاشی و موسیقی و اینها را هم گذرانده. کلاس زبان، نینجا و کمی تکواندو، سوارکاری هم رفته است، آیناز سوارکار و حتی موتورسوار قابلی است.

*کدام را می خواهی ادامه بدهی؟

چیزی که می خواهم ادامه بدهم پیانو است، چون سازی است که مادر است. پیانو را بداهه کار می کنم و آموزشی ندیده ام.
به غیر از موسیقی و نقالی، یکی از ورزش هایی که خیلی دوست دارم بوکس است، البته اگر مادرم صلاح بداند کار کنم. کمانگیری روی اسب را هم بسیار علاقه دارم.

نعیمه متوسلی: آیناز قبلا هم کلاس موسیقی میرفت. استادش آقای ابوذر بحرینی می گفت که آیناز بداهه نوازی مي كند، با اینکه نت نمی شناسد. آشپزی اش هم فوق العاده است و بسیار باسلیقه آشپزی می کند. علاقه دارد همه هنرها را تجربه کند. 
*نظر دیگران چقدر برایت اهمیت دارد؟

معمولا، از کارم خیلی استقبال می شود و در خانواده خیلی حمایتم می کنند ولي می دانم كه هيچ كاري بدون اشكال نمي شود. همه خانواده مادری كارم را دوست دارند و در خانواده پدری به من افتخار خانواده فکروند می گویند و فامیل هایمان در تبریز بعد از اجراها زنگ می زنند و تبریک می گویند، عمه های پدرم در آپارات فیلم ها را می بینند و تحسینم می کنند و اين ها به من انگيزه مي دهد.

 

*و حرف آخر

 بخوانيد اين جمله در گوش باد: 

چو ايران نباشد تن من مباد

 

خانم نعیمه متوسلی، مادر آیناز فکروند است، مدرک دکترای ادبیات فارسی دارد و هم اکنون استاد دانشگاه و مدیر دبیرستان دخترانه می باشد. او نیز در طی مصاحبه در کنار ما بود و به برخی از سوالات ما پاسخ گفت که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم: 


*از اولین اجراهای آیناز بگویید.  

وقتی سه ساله بود در مهدکودک سروش و با مدیریت خانم اکرم صمصامی، در تمام برنامه ها و جشن ها شاهنامه می خواند و من کلیپ هایش را هنوز دارم.
در شش سالگی هم که نزد خانمها مریم و مرجان و حميده ساسانی دوره پیش دبستانی را می گذراند، در تمام جشن ها و برنامه ها شاهنامه و شعرهای وطنی می خواند.

موقعی که آیناز در اواخر پنج سالگی بود اولین متنی را که برایش نوشتم اجرا کرد. اولین اجرای عمومی اش هم در سن  9 سالگي و جلوی جمعیت چهارصد نفری بود ولی غیر از آن از بچگی در جمع های کوچک 50 تا 100 نفری اجرا می کرد. اولین نقلی که اجرا کرد «سهراب کُشی» بود؛ این نقل در عین اینکه قویترین نقل شاهنامه است سخت ترین آن هم هست و اگر کوچکترین اشتباهی رخ بدهد مخاطب زود متوجه می شود.
من تمام بیت ها را برای آیناز معنی می کردم، حتی کلماتی را که ممکن است دو تلفظ و معنی داشته باشد و بعد حفظ کردنش با خودش بود. بعد از حفظ ابیات ما مدام در حال تمرین با همدیگر بودیم و یک جاهایی لازم بود حرکتی را تجزیه و تحلیل کنیم، این کار را با هم انجام می دادیم تا در آن مهارت پیدا کند.
برای اولین نقلی که می خواست اجرا کند با آقای علیرضا بحرینی، بازیگر تئاتر که دانشجویم بود صحبت کردم که بیاید و کارش را ببیند و بعد با آیناز تمرین کرد، برایش می گفت که کجای حرکت ها ایراد دارد و این چند جلسه تمرین خیلی روی آیناز تاثیر گذاشت. در واقع آقای بحرینی به عنوان استاد بازيگری در کنار او بود. 
*کسب مقام اول شاهنامه خوانی در جشنواره سال 93 یک موفقیت بزرگ بود، از آن جشنواره برایمان بگویید.

یک موضوع جالب اینکه آیناز تا سال 93  که در آن جشنواره یعنی هشتمین جشنواره نقالی و شاهنامه خوانی مناطق زاگرس شرکت کرد و مقام اول را در رده سنی زیر 15 سال کسب کرد هیچگونه اجرای نقالی را به چشم ندیده بود و من با او کار می کردم، حتی خودم هم نقالی ندیده بودم و فقط به صورت صوتی گوش کرده بودم. اولین بار من یک صفحه از «مرشد ولی الله ترابی» گوش کردم و از روی آن متن را نوشتم.
در واقع نقالی چهار پنج سال است که دوباره مطرح شده است و در آن زمان یعنی سال 89 کمتر کسی می دانست نقالی چیست. الان آیناز از دو مرشد بزرگ نقالی رخصت دارد.

*شما هنر نقالی را چطور تعریف می کنید؟

نقالی تنها یک هنر نیست بلکه یک سیر و سلوک است مثل عرفان که مراحل خاصی دارد. فرد باید این مراحل را طی کند تا به آن مرحله عالی برسد و هر کسی نمی تواند بلند شود و نقلی بخواند و اسم خودش را بگذارد نقال، به هر کسی هم نمی توان گفت مرشد.

*برای خوانندگان ما معنای مرشد و رخصت را روشن کنید.

در هنر نقالی یک سری ابزار و ادوات وجود دارد و مرشدها وقتی که آموزشها را انجام می دهند و آن فرد نمره و امتیاز قبولی می گیرد یک چیزی به عنوان هدیه به او می دهند و آن هدیه که به فرد می دهند می شود رخصت برای اجرای برنامه و حتي آموزش؛ و این یعنی به درجه کمال رسیده ای و می توانی اجرا داشته باشی. این هدیه که به عنوان رخصت می دهند یک تکه از طومار است و یا مرشد انگشتر یا خرقه و لباسش را هدیه می دهد؛ یا منتشا (که همان چوب دستی نقالی است)، و آیناز از دو مرشد نقالی رخصت دارد.
تابستان 95 او را به بروجرد و نزد «مرشد مصطفی سعیدی» بردم، ایشان در حال حاضر يكي از بزرگان نقالی ایران است و مرشد سعیدی هم طومارش را با دستخط خود امضا كردند و به او دادند. مرشد وقتی اجرا را دید گفت اجرایت خیلی عالی است و می توانی از این به بعد اجرای عمومی داشته باشی و از آیناز پرسید مرشد تو چه کسی بوده است؟ آیناز گفت مرشد نداشته ام، مادرم به من آموزش می دهد. سپس از من پرسید: دخترم، مگر تو رخصت داری؟ گفتم نه؛ چون دسترسی نداشته ایم و جسارت كرده ام و خودم به دخترم آموزش داده ام. همانجا به من نیز رخصت دادند تا بتوانم به علاقمندان و بچه ها آموزش بدهم اما به دلیل کمبود وقت هنوز نتوانسته ام تدریس کنم.

آیناز؛ اولین بانویی که پای در زورخانه گذاشت و نقل خواند
مرشد مهدی چایانی، -که الان جز چهار پنج نفر اول نقالی ایران است- سال 93 در جشنواره ای که در لردگان برگزار شد و آیناز توانست نفر اول شود، داور بود، آنجا بعد از خواندن بیانیه هیئت داوران اعلام کردند این برای من جالب بود که از شهرهاي غربي مناطق زاگرس نشین که مهد نقالی و شاهنامه خوانی است، اسم ها همه شاهنامه ای است و از پیرمرد صد ساله تا بچه های کوچک همه شاهنامه خوان هستند، بین اینها کسی مقام اول را نمي آورد و نماينده شهري اول می شود که هیچ ریشه اي در شاهنامه خواني ندارد. من همانجا به برادرم گفتم آیناز را می گوید. برادرم گفت صبر کن، گفتم می دانم، و بعد اسم آیناز را اعلام کردند.
این بار هم در زورخانه وقتی آیناز برنامه اش را اجرا کرد آمد و به آیناز گفت ادامه بده که می توانی جای گردآفرید ایران باشی و جای او را بگیری.

احترام به بزرگان را می توان از زورخانه ياد گرفت

در دومین جشنواره ضرب و نقل که امسال در کاشان برگزار شد سه بانو اجرای نقالي داشتند كه نفر اول آيناز بود. شهر کاشان بزرگترین زورخانه ها را دارد، زورخانه تختی آران و بیدگل به عنوان بزرگترین زورخانه خاورمیانه است، قرار گذاشتیم روز چهارشنبه که اجرای برنامه است آیناز برود و برنامه اجرا کند، اولین اجرا هم اجرای آیناز بود، یعنی اولین زنی بود که پای در گود زورخانه گذاشت و نقالي كرد، که وقتی تمام شد مرشد چایانی او را خواست و همان جا به او رخصت داد.

بعد هم مرشد شاهنگی نقل «كُک کهزاد» را اجرا کرد. فردای آن روز، مرشد چاياني سهراب كشی را اجرا كرد كه بسيار تاثيرگذار بود و دو نفر از کسانی که از اول تا آخر این نقل گریه می کردند من و آیناز بودیم. فضای زورخانه بسیار معنوی و زیباست.

تمام مدت حضور در آن جا به ذكر دعا و سلامتي خواستن براي ديگران مي گذرد و احترام به بزرگان را مي توان از آن جا ياد گرفت.  

مرشد شاهنگی بعد از اجرای آیناز در زورخانه به من گفت که برخی طوطی وار اجرایشان را انجام می دهند، اما آیناز معلوم بود که بداهه اجرا می کند. آیناز نقل «جنگ بیژن و گرازان» را اجرا کرد که بخشی از بیژن و منیژه شاهنامه است. اجرای آیناز بداهه است و این نشانه قدرت اوست؛ اقتدارش در این مورد در اینجاست که حتی اگر جایی هم فراموش کند می تواند جایگزین کند و در بند متن های سربسته نیست.

مسئولین، نه تنها کوتاهی بلکه بسیار بی مهری ها هم می کنند
برادرم که اصفهان است هر بار که ما می خواهیم براي جشنواره اي جايي برويم با ما می آید. و بقیه بچه ها اعم از پسر و دخترهای فامیل خیلی استقبال می کنند و در خانواده پدری ام همه از این کارش استقبال می کنند و استقبال مردم هم خیلی خوب بوده. ولی هر چقدر که از طرف خانواده استقبال می شود و هنوز پیام های اولین اجراها را دارم؛ اما مسئولین، نه تنها کوتاهی بلکه بسیار بی مهری ها هم می کنند. مردم می گویند آیناز افتخار دشتستان است و هم به من و هم به خودش انگیزه و انرژی می دادند اما مسئولین حتی یک پیام تبریک کوتاه نفرستادند یا یک بنر ساده برایش نزدند. اطلاع رسانی ها خیلی ضعیف است.
و یک مورد دیگر اینکه آینازی که از دو سالگی با شاهنامه بزرگ شده، باید جایگاهش خیلی شناخته شده تر از دیگرانی باشد که زمان كمي هست شروع کرده اند و اگر هم برنامه یا بزرگداشتی برای فردوسی برگزار می شود نقل آن را باید آیناز انجام بدهد که به نوعی در برازجان و حتي استان در این کار اولین است.
متاسفانه در این مورد هم شایسته سالاری وجود ندارد و به کسی که شایسته است کمک نمی کنند و تقدیر نمی شود. ولی دیگرانی می آیند و این کار را انجام می دهند كه حتي هنوز اصطلاحات رایج اين هنر را هم نمي دانند. البته من هرگز به آیناز اجازه نمی دهم که تدریس کند، درست است که از  بزرگان رخصت دارد ولی باید همچنان خاک صحنه بخورد تا بتواند در این رشته سرآمد و در کشور شناخته شود و دیگر هم اجازه نمی دهم آیناز در برازجان و براي جایی اجرا کند، بارها میشد که جایی می رفت و متوجه مي شديم میکروفن ندارند که به این بچه بدهند و باید گلويش پاره شود تا اجرا کند.

من دیگر به آيناز برای اينجور اجراها اجازه نمی دهم و تنها اجراهای شخصي كه خودمان متولي باشيم، نه اینکه اجراهای کوچک انجام بدهد و قدرش را هم ندانند.

 

روز مادر ، بهترين مادر دنيا، و یک عكس ماندگار

آیناز در همایش زنان لرده سال 94 نقل خیلی قشنگی داشت که شعرش از استاد غلامی بود و مقداری متن هم من به آن اضافه کردم كه همه را خيلي تحت تاثیر قرار داد. آن روز ميلاد حضرت زهرا (س) و بزرگداشت مقام مادر بود و آیناز پس از اجرا روز مادر را به همه تبریک گفت و در حضور همه اعلام كرد كه از من به عنوان بهترين مادر دنيا تشكر مي كند. من را به گریه انداخت و بعد هم دست من را بوسيد كه عكس آن ماندگار شد.
هر سال هم روز تولدم برایم شعر می گوید و روی کیکم برایم شعر می نویسد.



کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
1402/12/02 - 20:02
0
0
مادر ایناز هم اکنون معلم ادبیات ما هست در کلاس او وقتی باشی چنان بهر درس او میشوی که زمان از دستت فرار خواهد کرد
و میدانم دخترش هم مثل او هست 1402/12/2
1396/05/10 - 16:30
1
3
ايناز هميشه افتخار ما بوده و هست اين نوجوان دشتستاني ما هميشه سربلند است و اي كاش بيشتر ديده ميشد
1396/05/10 - 14:32
1
1
با سلام
ان شاالله خانم فکروند به یکی از مفاخر ادبی شهرستان تبدیل خواهند شد. مسئولان این استعدادهای گرانبها را قدر بدانند و ارج نهند و زمینه رشد و تعالی هر چه بهترشان را فراهم آورند.
1396/05/10 - 08:56
1
2
به جرات میتوانم بگویم که آیناز جان از طلایه داران ادبیات نسل خودش خواهد بود و ایشان به عنوان یک نوجوان با اخلاق در کنار حمایت خانواده و مدیران شهرستان و استان می تواند یکی از فرزانگان این مرز و بوم باشد که نسلها به ایشان ببالند و نام و یاد ایشان به نیکی و زیبایی سرلوحه همتایانش باشد ، به امید توجه بیشتر به عزیزانمان و قدرشناسی و بذل حمایت بیش از پیش جامعه ایران عزیز ... شاید تا سالهای بعد شاهد فردی چون آیناز نباشیم ... پس تا می توانیم مسیرش را کوتاه و پرانگیزه کنیم و حامی زحمتکشان فرهنگ اصیلمان باشیم... به امید موفقیت های روز افزون برای آیناز عزیز و خانواده اش.
1396/05/09 - 17:04
0
4
اگر خانم فکروند از شهر بوشهر بود ، مسولین استان نسبت به ایشان توجه خاصی داشتند : اما چون برازجانی ( دشتستانی ) است متاسفانه از وی قدردانی نمی شود ، همان گونه که در سریال دلیران تنگستان نقش مبارزان دشتستان به مدت 4 سال نبرد ، باقشون انگلیس در 4 جایگاه سربست چغادک ، شور احمدی ، لرده و رودفاریاب نادیده گرفته شد وهیچ نامی در سریال ذکر شده از دلاوران دشتستان نیست !!!
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • نقدی بر مجموعه داستان " خین‌جوشون " اثر مختار فیاض
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • روز سعدی و نکته‌ای نغز از گلستانش
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/01
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • اسرائیل را چه باید؟
  • اولین واریزی بزرگ برای معلمان در 1403
  • .: شهرزاد آبادی حدود 2 ساعت قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 4 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 5 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 5 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 6 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 6 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 9 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 10 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...