امروز: پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 22 آبان 1395 - 17:32

اتحاد خبر: ماهنامه سینمایی "همشهری 24" در هر شماره به بررسی بازی شش بازیگر در فیلم های در حال اکران سینمای ایران و نقاط ضعف و قوت آنان می پردازد.

ابوالفضل پورعرب در «سایه های موازی»

 
عتیقه فروشی است که دل بسته دختری می شود اما او را می آزارد.
 
بازیگران ماهِ سینمای ایران: آبان 95

راستش انتخاب خوبی برای بازی در این نقش نیست؛ نه بیانش، نه حسش، نه آن شاعرانگی از دست رفته نقش، در بازی پورعرب دیده نمی شود. این شخصیت احتیاج به بازیگری دارد که بداند بازی رئالیستی به اجرای این نقش نمی خورد و باید کمی سردتر و خودارتر عمل کند؛ دیالوگ های پینگ پنگی را این اندازه بُرنده خطاب به بازیگر مقابلش نگوید و بتوند وجوه مختلف شخصیت (رخوت/ شادابی/ غمگینی) در طول فیلم را کنترل شده ارائه کند.

آن چیزی که پورعرب عرضه کرده، مردی است کاسب کار که دل باخته دختری می شود، حسادت می کند، آزار می دهد و در آخر هم او را از دست می دهد. این با دنیای فیلم، با روحیه شاعرانگی که دختر را گرفتار می کند در تضاد است. دختر باید از تناقض فروشنده/ روشنفکر به وجد بیاید و بخواهد بخش دوم را پرورش بدهد اما حالا بخش کاسب بر وجه روشنفکر غلبه کرده است پس نقش کاملا از دست رفته است.
 


حمید فرخ نژاد در «هیهات»

سردار موسوی است که در راه رفتن به کربلا، تصمیم می گیرد در روستای پدری اش بماند.
 
بازیگران ماهِ سینمای ایران: آبان 95

بازی او در سکوت و نگاه خلاصه شده و اصولا نقش های درون گرا، آدم هایی که حرف نمی زنند و همه چیز نه مقابل چشم شان که پس پشت آن اتفاق می افتد، همیشه مقداری الکن و مبهم اند. انگیزه های او مثل یک نقش عادی برای تماشاگر مشخص نیست (مگر این که سابقه او را بدانند) و اصلا ممکن است کسی متوجه نشود که مشکل او چیست و چرا این روحیه را دارد. بنابراین تماشاگر با نقش ارتباط کامل برقرار نمی کند.

فرخ نژاد چیزهایی را جایگزین این بی حرفی کرده که گاهی به شخصیت کمک می کند؛ مثلا نوعی کرختی، خستگی، سنگینی در حرکت، بیان و کلام وارد بازی کرده که انگار او بعد یک خواب طولانی، با یک تصویر باور نکردنی مواجه شده است. چهره اش بی حس است و انگار هوا، فضا و گرما را حس نمی کند و این می تواند کمک کند تا بفهمیم که سردار موسوی «هیهات» مثل اصحاب کهف از خواب طولانی مدتی بیدار شده است. عناصری که کمک می کند موقعیت معقولی ساخته شود اما هنو زهم نقاط اتصال تماشاگر با نقش را بیشتر نمی کند. ما باید او را باور کنیم اما باور این آدم، در این زمان محدود سخت است.
 


حامد بهداد در «هیهات»

جوانی است که می خواهد ضریح نوساز امام حسین (ع) را به خانه اش ببرد تا مادرش آن را زیارت کند.
 
بازیگران ماهِ سینمای ایران: آبان 95

بازی او مثل دینامیت در آستانه انفجار است، مثل فنری که جمع شده و آماده است که همه انرژی اش را خالی کند. سرگشتگی شخصیت اول به پول و طلبکاری ربط پیدا می کند اما کمی بعد، معلوم می شود که گرفتن طلب هم بار آن پریشانی را کم نکرده. انگار خواسته مادر (زیارت کربلا) است که دارد او را له می کند. بنابراین سرقت ماشین و به جاده زدنش هم به همین سرگشتگی ربط پیدا می کند و بهداد بین این دو موقعیت بی ربط به هم با بازی اش نقطه اتصال می یابد اما مهم تر از آن بازی با لهجه است، این که جوری حرف بزنی که در عین باورپذیری، قابل فهم باشد. تسلط بهداد، در بیان است؛ او توانسته واضح و گویا جملات را بگوید و در عین حال اصالت لهجه را هم حفظ کند. از این دو نظر، بازی او در «هیهات» تحسین برانگیز است.
 


مهدی هاشمی در سیانور

بهمنش است، سربازجوی ساواک که مامور یک پرونده ویژه می شود.
 
بازیگران ماهِ سینمای ایران: آبان 95

تعریف یک خطی نقش به ذهن کلیشه ای این پیام را می دهد که باید چهره ای نه چندان دوست داشتنی، خشن، غیرعقلانی و ... از یک ساواکی ساخت که چیزی جز شکنجه بلد نیست اما وقتی این تعریف را کنار نام مهدی هاشمی می گذارید همه چیز عوض می شود؛ او با قد کوتاه، سادگی بیان و چهره ای صمیمی و سمپاتیک، نمی تواند در واژه شکنجه گر خلاصه شود.

هاشمی، بهمنش را مثل یک لوطی بازاری درآورده، مردی ساده، منطقی، بهوش و زیرک که کاملا عادی رفتار می کند. هیچ ویژگی خاصی ندارد و جملات را نه با تاکید و ضربه که کاملا آرام می گوید. او توانسته نقش را از اتوریته خالی کند و به جایش در آن روح انسانی بدمد. به همین دلیل، شبیه تصور ما از یک بازجوی ساواکی نیست. او مردی باهوش است که دارد کارش را درست انجام می دهد. به همین دلیل هم بیشتر اوقات دوست داشتنی است و با همه خباثتش وادارمان می کند که نسبت به آن بی تفاوت نباشیم.
 


ترانه علیدوستی در «فروشنده»

رعناست، بازیگر تئاتر که یک شب در خانه اش با غریبه ای مواجه می شود.
 
بازیگران ماهِ سینمای ایران: آبان 95

رعنا بعد از حادثه، به کلی در لاک خودش فرو می رود. انگار رشته های ارتباط او با جهان اطراف قطع می شود؛ ساکت، بی قرار و ترسیده به نظر می رسد و وقتی درباره آن شب و آن ماجرا حرف می زند، عصبانیت در صدایش موج می زند. پس درون ناآرام او به همراه سکوت عیانش دو وجه متضاد می سازد. اجرای ترانه علیدوستی از نقش، رعایت دقیق اندازه این حس هاست. او با کنترل میزان سکوت، بی قراری که در حرکاتش است و البته نگاه، شخصیت رعنا را می سازد.

ما به عنوان تماشاگر، می فهمیم چیزی که او را آزار می دهد و می خواهد از دستش خلاص شود و البته نمی تواند. او دارد درونش را خاموش می کند. نگاه های خیره او، صدایی که لحن شادش را از دست داده و انگار مرده و چهره ای که دیگر هیچ حسی ندارد، به ساخت نقش رعنا کمک کرده است تا ما او را باور کنیم و باور می کنیم.
 


شهاب حسینی در «فروشنده»

عماد است، معلم و بازیگر تئاتر که می خواهد فرد متعرض به خانه اش را پیدا کند.
 
بازیگران ماهِ سینمای ایران: آبان 95

سکانس بازجویی در خانه مخروبه، اوج بازی اش است؛ جایی که می فهمد فرد متعرض یک پیرمرد بوده! مکث، سکوت و نفسی که بالا نمی آید جان مایه صحنه را شکل می دهد. انگار اوست که دارد جان می دهد. در آن فضای خالی این به هم ریختگی اوست که جلب توجه می کند. این که عصبانیتش نه در داد و فریاد، که در درونش اتفاق می افتد و عمل بیرونی اش، نوعی احساس خفگی است.

اما این تنها وجه بازی خوب او نیست. به نگاه او دقت کنید؛ این نگاه، در طول زمان به آرامی حس و روشنایی اش را از دست می دهد، انگار چیزی درون او می میرد. مسخ شدن، نه الزاما در رفتار، که از چشم های او پیداست.


کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • تقابل ادبی فرماندار دشتستان با هاروکی موراکامی از ژاپن !
  • توزیع تعداد ۵۰ عدد کلاه ایمنی از طرف شهرداری بین موتورسیکلت سواران شهر وحدتیه
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • نقدی بر مجموعه داستان " خین‌جوشون " اثر مختار فیاض
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
  • روز سعدی و نکته‌ای نغز از گلستانش
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • به بچه‌هایتان نودل ندهید!
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/01
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • هدایای باقیمانده پیاده روی برازجان قرعه کشی شد
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • اولین واریزی بزرگ برای معلمان در 1403
  • اسرائیل را چه باید؟
  • .: لیلادانا حدود 3 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 5 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 5 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 5 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 5 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 6 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 6 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 9 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 9 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...
  • .: اسماعیل حدود 11 روز قبل گفت: فقط قدرت است که ...