- نشست فرماندهان پایگاهها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
- چهار درصد باقیمانده از کالاهای متروکه سنواتی بنادر بوشهر در مسیر تعیین تکلیف قرار گرفت /اهتمام ویژه دستگاه قضا برای خروج کامل کالاهای متروکه از بنادر استان
- پیشرفت بیش از ۹۰ درصدی پروژه فاصلاب شهرهای شمالی استان بوشهر
- کرایههای حمل و نقل عمومی از امروز گران شد
- امروز شنبه یکم اردیبهشت؛ قیمت دلار و یورو در مرکز مبادله ایران
- قیمت طلا و سکه یک اردیبهشت۱۴۰۳/ سکه در یک قدمی کانال ۴۴ میلیون
- ریزپرنده چیست؟
- اگر ۷ ساعت خواب شبانه نداشته باشید چه اتفاقی برای صورت شما می افتد؟ (+عکس)
- علائم هشداردهنده حمله قلبی
- بهترین زمان نوشیدن قهوه برای لاغری
اتحادخبرـ محمد باقر عباسی سملی: یکی از مواهب نهفته در تاریخ ملل با تمدن های کهن از جمله ملت ایران، آموزه های عینی علل و عوامل انحطاط تمدن ها و انقراض سلسله های مختلف حکومتی در چنین کشورهایی است. آنچه مسلم است، مترقی ترین اندیشه ها هم زنگار زمان بخود گرفته و نیازمند پالایش مداوم است. با نگاهی گذرا به سرنوشت قوم آریایی ...
محمد باقر عباسی سملی
یکی از مواهب نهفته در تاریخ ملل با تمدنهای کهن از جمله ملت ایران، آموزه های عینی علل و عوامل انحطاط تمدن ها و انقراض سلسله های مختلف حکومتی در چنین کشورهایی است. آنچه مسلم است، مترقی ترین اندیشه ها هم زنگار زمان بخود گرفته و نیازمند پالایش مداوم است. با نگاهی گذرا به سرنوشت قوم آریایی که در اواخر هزاره سوم پیش از میلاد به فلات ایران کوچ کرد، می توان به گنجینه ای گرانبها از علل و عوامل اوج و حضیض های یک قوم در گذر زمان دست یافت. آنچه مسلم است دروغ به مثابه ی بستر یا زیرساخت انواع پلشتی ها عمل می کند. دروغ بحدی زشت، زیانبار و منحط است که تقریبا می توان ادعا نمود که در هیچ اندیشه و آئینی اعم از زمینی یا آسمانی و در هیچ برهه ای از تاریخ مکتوب یا شفاهی بشری در هیچ کجای جهان نه تنها تقدیس نشده بلکه همواره مذموم و ناپسند تلقی و ممنوع بوده و هست. و قبح این عمل در ایران باستان به حدی بوده که از آن به عنوان بر هم زننده ی نظم هستی یاد شده است: « مفهوم دقیق واژه دروغ جای بحث بسیار دارد. در اینجا، تنها به طور خلاصه اشاره کنم که می¬توان آن را با "نظم حاکم بر جهان، به ویژه جهان مادی" متضاد دانست. از این رو دروج(دروغ)، عبارت است از کژرفتاری و انحراف از نظم عادی و طبیعیی حاکم بر هستی.» [1]
هرودوت مورخ یونانی در صده پنجم پیش از میلاد از حساسیت پارس ها ( ایرانیان) نسبت به دروغ اینگونه می گوید: « مغان به كودكان پارسي سواري و كمانگيري و راستگويي را آموزش مي دهند و در جايي ديگر تأكيد كرده بود كه ناشايست ترين كار در چشم پارس ها ابتدا دروغ گويي است، و پس از آن وامدار بودن، و اين دومي را از آن رو بد مي دارند كه فردِ مقروض ممكن است ناگزير شود دروغ بگويد .» [2]
زرتشت پیامبر در اوستا از دروغ و دروغگو به کرات به زشتی یاد می کند که در اینجا تنها چند مورد را برای نمونه ذکر می نماییم:
"دروغگو عمری دراز در تیرگی با آه و ناله بسر می کند او را کرده اش به چنین سرانجامی می کشاند"{گاتها- سرود31- بند 20}
" ای دروغ گویان و ای پیروان دروغ شما که به راه بد و ناراست گرویده اید سخت زیان خواهید دید"{گاتها- سرود32-بند3}
" من زرتشتم و تا آنجا که نیرو دارم دشمن سرسخت دروغ و حامی استوار راستی خواهم بود تا روزی که همه ی جهانیان به کشور جاویدان راستی در آیند"{گاتها- سرود 43- بند 8}
"بی گمان دروغ پرستی که در کردار خویش پیرو بد منشی است هرگز از نعمت خرد پاک که به پیروان راستی وعده داده شده بهره نخواهد جست"{گاتها- سرود 47 - بند 5}
"ای مردان و ای زنان بدرستی بدانید که در این جهان دروغ فریبنده است از آن جدا شوید و آن را مگسترانید و بدانید آن خوشی که از تباهی و تیرگی بدست آید مایه ی اندوه است؛ روحی که راستی را تباه می کند زندگی بهشتی خویشتن را نابود می کند"{گاتها- سرود53- بند6}
حال از تاریخ پیش از ظهور دین مبین اسلام عبور می کنیم و وارد صحنه بعثت پیام آور آیین نورانی اسلام رحمانی می شویم و به نگاه اسلام به دروغ می پردازیم.
دروغ از منظر قرآن کریم: هر چند در قرآن کریم در موارد متعدد از دروغ و دروغگو به زشتی یاد شده است اما جهت جلوگیری از اطاله کلام تنها به ذکر یک مورد آن اکتفا می کنیم.
« در آيه 77 سوره توبه مىخوانيم: فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ: اعمال آنها نفاقى در دلهايشان تا روز قيامت ايجاد كرد، به خاطر اينكه عهد خدا را شكستند و به خاطر اينكه دروغ مىگفتند.»
دروغ از منظر پیامبر اکرم (ص):
«از دروغ بپرهیز که روی دروغگو را سیاه میکند.»[3]
مردی از رسول خدا(ص) پرسید: «چه عملی سبب دخول در آتش است؟ حضرت فرمود: دروغ. زیرا دروغ سبب فجور و فجور سبب کفر و کفر سبب دخول در آتش است.»[4]
در روایتی دیگر پیامبر اکرم(ص) ریشه دروغ را در کمبودها و پستیهای انسان چه از لحاظ روحی و یا جسمی بیان فرموده است: دروغگویی از پستی روح ریشه میگیرد.[5]
امیر مومنان علی (ع) می فرماید:
«ایاک و مصادقه الکذاب فانه کالسراب، یقرب علیک البعید، و یبعد علیک القریب» [ 6 ]" از دوستى با دروغگو بپرهیز که او همچون سراب است، دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را دور مىسازد."
«عَن الامام علی - علیه السّلام - الکذبُ فی العاجلةِ عار و فی الأجلةِ عذابُ النارِ. [7]
امام علی - علیه السّلام - فرمود: دروغ گفتن امروز مایه بی آبروئی و فردا باعث عذاب آتش است. »
از سایر ائمه سلام الله علیهم اجمعین هم به وفور روایات و احادیثی اندر مذمت دروغ و دروغگویی در دسترس است.
آنچه در پیش آمد، ترسیم تصویری حد اقلی از ام الخبائث یعنی دروغ بود. زیرا دروغ دروازه ی ورود به دنیای ناشناخته ی کژی ها و کاستی هایی است که مانع رسیدن به صراط هموار بهزیستی و رستگاری انسان می گردد. بعثت نبی مکرم اسلام (ص) زمانی اتفاق می افتد که بشریت بویژه جامعه زادگاه آن حضرت به دلیل زنگار گرفتن اندیشه های اصلاحی ادیان ابراهیمی ماقبل اسلام، در ظلمات جهل و گمراهی بسر می برد. و چنان جنگلی از پلشتی بر بستر دروغ رویده بود، که بدون بعثت عملا خروج از این جنگل هراس انگیز غیر ممکن می نمود. نور بعثت تابیدن گرفت و صراط رستگاری از میان جنگل پلشتی ها نمایان شد. انسان نفسی تازه گرفت و هوای پاکیزه ی راستی را استنشاق کرد. نسلی نو تربیت شد. ضد ارزش های اشرافی جاهلانه عرب جای خود را به ارزش های انسانی داد و ایثار و فداکاری بر مسند زیبایی نشست. محبت، حلم، گذشت، مهربانی، و کمک به همنوعان زینت بخش زمین شد. افعی افسرده ی دروغ تاب مقاومت در مقابل نور و روشنایی راستی را از دست داد و به دخمه ی ظلمات خزید. امید به زندگی و فردایی بهتر پرتو افشانی می کرد. مخلص کلام شب به پایان رسیده و سپیده ی صبح پدیدار گشته بود. اما افسوس که دیری نپایید که خورشید راستی در سایه ی سیاه سقیفه بنی ساعده غروب می کند، آل ابوسفیان که برای بازگشت مجدد هیولای دروغ در مقابل دخمه ی نفرین شده و تاریک این عفریته ی نفرت فرش قرمز گسترانیده اند، شام سیاه انسان را اینبار در گستره ای به مراتب وسیع تر از پیش به شب پرستان نوید می دهند. آری سران قریش دوباره در سقیفه رای خود را به صندوق دروغ ریختند تا بستر تربیت وزرای کابینه ی آمران حادثه ی جانسوز کربلا را فراهم کرده باشند. اما با این تفاوت که اینبار بجای هبل قرآن بکف دارند. اما قرآنی که تنها یک کالبد بیجان است و روح آن یعنی علی (ع) را در سقیفه از آن جدا کرده اند. و چه سخت است جنگیدن با کالبد بی روحی که امویان آن را به هبلی نوین بدل کرده اند تا علی (ع) را 25 سال خانه نشین و سرانجام به اتهام تعرض و هتاکی به این هبل نوظهور در محراب عبادت به شهادت برسانند، و باز تکرار می کنم که چه سخت است جنگیدن با پوسته ی قرآن وقتی که ابزار دست دروغگویان می شود، به آن سختی که علی (ع) پس از اثابت شمشیر هبل بدستان نوین می فرماید به خدای کعبه که راحت شدم و رستگار، علی (ع) به عنوان قرآن ناطق در مقابل مبارزه با قرآن صامتی که اکنون به سلاح امویان بدل شده است، به ستوه می آید. همان علی که در تاریخ حیات خویش پشت بزرگان عرب را بارها بخاک مالیده بود اکنون که آنان مسلح به سلاح پوستین وارونه ی قرآن شده اند دیگر از پس ذلیل ترین آنان یعنی عمروعاص هم بر نمی آید. امویان اینبار روح هبل را در کالبد قرآن دمیده و آن را بر نیزه کرده اند تا روح قرآن را به زانو در آورند. و دوباره
" نور شمع راستی شد کم فروغ / راستی شد عیب بازار دروغ "
وقتی قرآن ابزار انحصاری قدرت می گردد، تلاوت آن از سوی نزدیکترین صحابی رسول الله (ص) هم جرم محسوب می شود و ابوذر غفاری فقط و فقط به جرم قرائت آیه کنز از طرف حکومت اسلامی!!! به بیابان بی آب و علف ربذه تبعید می شود و در همانجا به شهادت می رسد. براستی مگر در آیه کنز کدام معنی نهفته بود که هم ابوذر به درستی به آن واقف بود و هم امویان از خطر آن برای حکومت غصبی خود آگاه بودند.؟
و اما آیه کنز:
یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِنَّ كَثِیراً مِّنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَیَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ یَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَلَا یُنفِقُونَهَا فِى سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذابٍ أَلِیمٍ (توبه، 34)
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! بسیارى از دانشمندان و راهبان، (با سوء استفاده از موقعیّت خود،) اموال مردم را به ناحق مىخورند و آنان را از راه خدا باز مىدارند. و كسانى كه طلا و نقره مىاندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمىكنند، پس آنان را به عذابى دردناك، بشارت بده!
«ابوذر غفارى، صحابى بزرگوار پیامبر، در اعتراض به زراندوزىهاى معاویه و عثمان و عمّال حكومت و حیف و میل اموال عمومى، صبح و شام این آیه را با صداى بلند در برابر معاویه و سپس در مقابل عثمان مىخواند و مىگفت: این آیه مخصوص مانعان زكات نیست و هر نوع زراندوزى را شامل مىشود. در تفسیر شریف المیزان آمده است كه از برخوردهاى ابوذر با عثمان و معاویه و كعب الأحبار، بر مىآید كه ثروتاندوزى در جامعهى فقیر حرام است، گرچه از راه حلال باشد و زكاتش پرداخت شده باشد. البتّه برخى آن را به اجتهاد شخصى ابوذر نسبت مىدادند، ولى خودش مىگفت: « ما قلتُ لهم الاّ ما سَمعتُ من نبیّهم» آنچه گفتهام از پیامبر شنیدهام. از طرفى صراحت و صداقت ابوذر هم مورد تأیید پیامبر است. از فرازهاى برجستهى زندگى ابوذر، همین امر به معروف و نهى از منكر او نسبت به حكّام، در زمینهى ریخت و پاشهاى اقتصادى است و نزاعش با عثمان بر سر مال و مقام نبود، بلكه اعتراض به یك منكر اجتماعى بود.»[9 ]
و رندی چه زیبا گفت که آنان که با حسین (ع) می جنگیدند به دلیل عدم شناخت آنان از امام حسین (ع) نبود بلکه به این دلیل است که شکم هاشان از مال حرام پر شده بود.
و همانگونه که امام باقر (ع) در حدیث شریف زیر فرموده اند بستر رشد و نمو تمام این بدبختی هایی که گریبانگیر جامعه اسلامی بوده و هست، چیزی جز دروغ نیست.
«عَن الامام الباقر - علیه السّلام - قال: انَّ اللهَ عزوجل: جَعَلَ للشرِ اقفالاً و جَعل مفاتیحَ تلک الاقفالِ الشرابَ والکذبُ شرٌ من الشرابِ.[8] امام باقر - علیه السّلام - فرمود: خداوند متعال برای بدیها قفل هایی قرار داده و کلید اصلی این قفلها شراب است اما دروغ از شراب هم بدتر است.»
حال چنانچه دروغ را به عنوان پی بنای تمام پلشتی ها بپذیریم آنگاه به حادثه ی جانسوز کربلا در سال 61 هجری می رسیم که در آنجا امام حسین (ع) جان کلام و ریشه ی انحراف از اندیشه ی اصلاحی نبی مکرم اسلام را به زیبایی تبیین می فرماید. آنجا که در پاسخ به دعوت مروان ابن حکم والی سابق و مشاور فعلی ولید ابن عتبه استاندار مدینه به بیعت با یزید می فرماید: «اِنَا للّهِ وَاَنّا اِلَيْهِ راجِعُون وَعَلَى اْلا سْلامِ السَلامُ اِذا بُلِيَتِ اْلاُمَّةُ بِراعٍ مِثْل يَزيدَ وَلَقَدْ سَمِعْتُ جَدِّى رَسُولَاللّه صلّى اللّه عليه و آله يَقُولُ: اَلْخِلافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلى الِ ابى سُفْيان فَاِذا رَاَيْتُمْ مَعاوِيَة عَلى مِنْبَرِى فَابْقَرُوا بَطْنَهُ وَقَدرَآهُ اَهْلُ الْمَدِينَة عَلَى الْمِنْبرِ فَلَمْ يَبْقَرُوا فَابْتَلاهُمُاللّه بِيَزِيدَ الْفاسِقِ»[10 ] (اينك بايد فاتحه اسلام را خواند كه مسلمانان به فرمانروايى مانند يزيد گرفتار شده اند. آرى من از جدم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: خلافت بر خاندان ابوسفيان حرام است و اگر روزى معاويه را بر بالاى منبر من ديديد بكشيد، ولى مردم مدينه او را بر منبر پيامبر ديدند و نكشتند واينك خداوند آنان را به يزيد فاسق (و بدتر از معاويه ) مبتلا و گرفتار نموده است0)
آری در اینجاست که سید الشهدا سلام الله الیها بستر دروغ را می شکافد و ریشه ی همه ی مصائب امت را بی پرده به نمایش می گذارد و آن چیزی نیست جز تعطیلی نقد عریان قدرت در جامعه اسلامی، یعنی تعطیلی فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر، و سپس فلسفه حرکت خود را اینگونه بیان می دارد که :
«...وَاَنَّى لَمْ اَخْرُجْ اَشِرا وَلا بَطِراً َلا مُفْسِداً وَلا ظالِماً وَانَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ اْلا صْلاحِ فِى اُمَّةِ جَدِّى صلى اللّه عليه و آله ارِيدُ اَنْ آمُرَ ِالْمَعْرُوفِ َاَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ وَاَسيرَ بِسِيرَةِ جَدِّى وَاَبى على بْنِ اَبِى طالِبٍ فَمَنْ قَبِلَنى بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللّه اَوْلى بِالْحقِّ وَمَنْ رَدَّ عَلَىّ هذا اَصْبِرُ حَتّى يَقْضِيَاللّهُ بَيْنِى وَبَيْنَ الْقَومِ وَهُوَ خَيْرُالْحاكِمِينَ وَهذِهِ وَصِيَّتِى اِلَيْكَ يااَخِى وَما تَوْفِيقى اِلاّ بِاللّه َلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَاَليْهِ اُنِيبُ » [11 ] (....و من نه از روى خودخواهى و يا براى خوشگذرانى و نه براى فساد و ستمگرى از مدينه خارج مى گردم بلكه هدف من از اين سفر امر به معروف و نهى از منكر و خواسته ام از اين حركت ، اصلاح مفاسد امت و احيا و زنده كردن سنت و قانون جدم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و راه و رسم پدرم على بن ابى طالب عليه السلام است . پس هركس اين حقيقت را از من بپذيرد (و از من پيروى كند) راه خدا را پذيرفته است و هركس رد كند (و از من پيروى نكند) من با صبر و استقامت (راه خود را) در پيش خواهم گرفت تا خداوند در ميان من و اين افراد حكم كند كه او بهترين حاكم است . و برادر! اين است وصيت من بر تو و توفيق از طرف خداست ، بر او توكل مى كنم و برگشتم به سوى اوست)
نکات حائز اهمیت در این وصیتنامه این است که اولا امام فلسفه حرکت خود را اصلاح امت پس از احیا حرکت اصلاحی جدش رسول خدا می داند ، زیرا عامل زنگار گرفتن اندیشه اصلاحی در گذر زمان تعطیلی امر به معروف و نقد قدرت در جامعه توسط امت صورت می پذیرذ. در واقع به فرمایش مولا علی (ع) : « و لبس الاسلام لبس الفرو مقلوبا » [13 ] یعنی قدرت دین را بسان پوستین وارونه بر تن جامعه می پوشاند.
ثانیا امام (ع) تنها ابزار اصلاح مفاسد امت را امر به معروف و نهی از منکر می داند. همانگونه که در فوق آمد مردم انحراف از دین را دیدند و با آن مقابله نکردند تا خداوند آنان را به یزید فاسق گرفتار کرد.
نتیجه:
1- عامل توسعه ی بستر دروغ، تعطیلی فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است. شجره ی خبیثه ی انحطاط و انحراف اندیشه های اصلاحی تنها بر بستر دروغ است که ریشه می دواند.
2- اولین اولویت امر به معروف و نهی از منکر، نقد عریان و بی واهمه ی قدرت است. تنها امر به معروف است که اژدهای قدرت را به دخمه ی ظلمانی اش بر می گرداند. زیرا قدرت و ثروت که همواره در طول تاریخ در کنار هم بوده اند علت العلل شیوع کلیه مفاسد اجتماعی هستند. پس مدام باید با جوهر نقد ضدعفونی شوند. فساد قدرت مرز نمی شناسد، اشتهایش سیری ناپذیر است. سکوت امت در مقابل انحراف قدرت، علی(ع) را خانه نشین، ابوذر را تبعید و حسین (ع) را به شهادت رساند.
3- هیچ قدرتی مقدس نیست، خواه در لباس دین باشد خواه در لباس کفر، تنها نقد قدرت است که مقدس است و هرگز نباید تعطیل شود. چه اگر قدرت مقدس بود امام علی (ع) در عین عصمت نمی فرمود:
«... فَلاتَكُفُّوا عَنْ مَقالَة بِحَقٍّ، اَوْ مَشُورَة بِعَدْل، فَاِنّى لَسْتُ فى نَفْسى بِفَوْقِ اَنْ اُخْطِئَ، وَ لا آمَنُ ذلِكَ مِنْ فِعْلى اِلاّ اَنْ يَكْفِىَ اللّهُ مِنْ نَفْسى ما هُوَ اَمْلَكُ بِهِ مِنّى....»[12 ]
(... بنابراين از حق گويى يا مشورت به عدل خوددارى نكنيد، كه من در نظر خود نه بالاتر از آنم كه خطا كنم، و نه در كارم از اشتباه ايمنم مگر اينكه خداوند مرا از نفسم كفايت كند نفسى كه خداوند از من به آن مالك تر است، .... ) تا چه رسد به قدرت های غیر معصوم مدعی دینداری.
منابع:
1- (مفهوم دروغ در ایران باستان، فصلنامهی ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی، ، ص: ۱۷۳-۱۹۸. شروین وکیلی )
2- ( همان : س 6 شمارهی بیستم، پاییز ۱۳۸۹)
3 - نراقی؛ احمد؛ معراج السعادة، تهران، انتشارات پیام آزادی، 1386، باب چهارم، ص 550.
4- مشکینی؛ نصایح، ترجمه آیة الله جنتی، قم، انشتارات الهادی، 1386، باب 9، ص 291.
5- مجلسی؛ بحارالانوار، ج 69، ص 262.
6- نهج البلاغه كلمات قصار كلمه 37.
7- نهج البلاغه كلمات قصار كلمه 38.
8- بحار الأنوار، ج 72، ص 236
9- سایت تبیان
10- سخنان امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا ، محمد صادق نجمی
11- همان
12- نهج البلاغه خطبه 208
13- نهج البلاغه خطبه 207
/ج
تازه ترین خبرها
- نشست فرماندهان پایگاهها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
- چهار درصد باقیمانده از کالاهای متروکه سنواتی بنادر بوشهر در مسیر تعیین تکلیف قرار گرفت /اهتمام ویژه دستگاه قضا برای خروج کامل کالاهای متروکه از بنادر استان
- پیشرفت بیش از ۹۰ درصدی پروژه فاصلاب شهرهای شمالی استان بوشهر
- کرایههای حمل و نقل عمومی از امروز گران شد
- امروز شنبه یکم اردیبهشت؛ قیمت دلار و یورو در مرکز مبادله ایران
- قیمت طلا و سکه یک اردیبهشت۱۴۰۳/ سکه در یک قدمی کانال ۴۴ میلیون
- ریزپرنده چیست؟
- اگر ۷ ساعت خواب شبانه نداشته باشید چه اتفاقی برای صورت شما می افتد؟ (+عکس)
- علائم هشداردهنده حمله قلبی
- بهترین زمان نوشیدن قهوه برای لاغری
- استاندار بوشهر: نقش سپاه در توفیقات نظام برجسته است
- سرمربی جدید تیم فوتبال تراکتور امروز انتخاب می شود
- پیشنهاد پزشکی به بیرانوند برای بازگشت به دروازه پرسپولیس
- بازی زیبای پرسپولیس حال هواداران را خوب کرده/دلالها خطرناک هستند
- آغاز انتخاب رشته آزمون دکتری سال ۱۴۰۳ از امروز
- بیمه زنان خانهدار برای نخستین بار در دولت سیزدهم عملیاتی شد
- دیدار حسین امیرعبداللهیان با دستیار ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد
- مطلوب شدن وضعیت عفاف و حجاب در سطح کشور نسبت به قبل از اجرای طرح
- افزایش ۲۳ درصدی صادرات گاز روسیه به اروپا
- دختر ۱۱ ساله زنی را که با مادرش درگیر شده بود، کشت!
- گزینه سرمربیگری سرخها برای فصل بعد مشخص شد
- تکلیف لیست خروجی استقلال مشخص شد!
- ستاره استقلال زیر تیغ جراحی؛ زمان بازگشت به میادین مشخص شد
- تولد دوباره ستاره استقلال بعد از ۶ ماه
- تیم کشتی نونهالان هیئت کشتی دشتستان قهرمان مسابقات انتخابی استان بوشهر شد
- 🎥ویدیو/شنبه های اتحاد خبر با سید حمید شهبازی(۵)
- استان بوشهر به کرویدر ترانزیتی اوراسیا، روسیه و کشورهای خلیج فارس تبدیل شده است
- پتروشیمیها حق ورزش و جوانان استان بوشهر را نادیده نگیرند
- تخصیص ۲۴۰ میلیارد ریال اعتبار به طرح فاضلاب گناوه و دیلم
- آزمون استخدام سازمان تامین اجتماعی در بوشهر برگزار شد
- سپاه نقشی غیر قابل انکار در توفیقات نظام جمهوری اسلامی داشته است
- هفته ای پر بارش پیش روی کشور/ ورود سامانه جدید از روز دوشنبه
- آیین گرامیداشت روز جهانی سعدی در شیراز برگزار شد
- فرماندار: منشا صدا در گناوه ناشی از انفجار معدن سنگ کوه بینک بوده است
- جشنواره هندبال استان بوشهر برگزارشد
- تیم های برتر والیبال ساحلی جام رمًضان دیر مشخص شدند
- حمله هوایی به یک پایگاه حشد الشعبی در عراق/ یک کشته و ۶ مجروح
- واکنش امیرعبداللهیان به ماجرای اصفهان و ادعاهای اسرائیل
- پاسخ منفی انگلیس به «نتانیاهو» درباره سپاه پاسداران
- بیانیه حشدالشعبی عراق درباره انفجار مهیب در یک پایگاه نظامی
- تصاویری از بهشت روی زمین در شمال ایران
- قهرمانی دشتستانی ها در لیگ انفرادی تیراندازی استان بوشهر
- عناوین روزنامههای امروز1403/02/01
- عناوین روزنامههای ورزشی امروز1403/02/01
- بانک قرضالحسنه مهر ایران بیشترین وام را در سال ۱۴۰۲ پرداخت کرد
- پتروشیمی پردیس حامی مهمترین رویداد بین المللی در حوزه تاب آوری انرژی
- شبکه اسرائیلی از زبان نتانیاهو: به دنبال جنگ با ایران نیستیم! / ماموریتهای مهمتری در جبهه غزه و لبنان داریم
- جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
- ادعاها درباره حمله اسرائیل به ایران / ساقط کردن چند ریزپرنده در آسمان اصفهان
- توزیع تعداد ۵۰ عدد کلاه ایمنی از طرف شهرداری بین موتورسیکلت سواران شهر وحدتیه
اما بحث بنده افرادامثال شما که زحمت تهیه چنین مقالاتی را میکشید ، تحقیق اصولی انجام بدهید که در اسلام واقعاً بحث ولایت، امارت، یا اولو الامر چگونه است؟ آیا اسلام واقعا آنطور که ما شیعیان میگوییم فقط برای صدو سی سال برنامه داشته آنهم از روش تعیین جانشین طبق عرف پادشاهان آ ن زمان ( که داستان این مدتهم که میدانیم) و بعد از آن به امان خدا رها میشود؟ یا نهاز اصل بحث انتخاب توسط شورای نگهبان آن روز و بعد انتخاب و بیعت مردم بوده است یا واقعاً اسلام برای این موضوع هیچ برنامه ای نداشته است؟ با عرض معذرت/ص
انتظار می رفت با استناد به منابع معتبر تاریخی به نقد مطلب بپردازید که بی شک برای بنده هم آموزنده بود. من برای جنابعالی که احتمالا از طرفداران انتخاب انجام شده در سقیفه هستید احترام قائلم اما نقد علمی یک مطلب حد اقل انتظار است. موفق باشید./ص