- روز سعدی و نکتهای نغز از گلستانش
- بانک قرضالحسنه مهر ایران بیشترین وام را در سال ۱۴۰۲ پرداخت کرد
- پتروشیمی پردیس حامی مهمترین رویداد بین المللی در حوزه تاب آوری انرژی
- شبکه اسرائیلی از زبان نتانیاهو: به دنبال جنگ با ایران نیستیم! / ماموریتهای مهمتری در جبهه غزه و لبنان داریم
- جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
- ادعاها درباره حمله اسرائیل به ایران / ساقط کردن چند ریزپرنده در آسمان اصفهان
- نقدی بر مجموعه داستان " خینجوشون " اثر مختار فیاض
- توزیع تعداد ۵۰ عدد کلاه ایمنی از طرف شهرداری بین موتورسیکلت سواران شهر وحدتیه
- حضور پنج بازیکن بوشهری در اردوی انتخابی تیم ملی فوتبال جوانان
- سرپرست روابط عمومی اداره کل ورزش و جوانان استان بوشهر منصوب شد
حتی اگر بازخوانی خاصی از این جنس عرفان باشد. مثلا یکی از عامه پسندترین آثار مرحوم زرین کوب یعنی «پله پله تا ملاقات خدا» تا مدت ها در سبد خرید کتاب خانواده های ایرانی در سال های دهه هفتاد و حتی هشتاد قرار داشت. همین طور است توجه عجیب جامعه ایران به رمان زرد و کم ارزشی چون «کیمیاگر» از پائولو کوبیلو یا رمان فوق العاده پرفروش کیمیا خاتون از سعیده قدس که چندان توجهی بین کتاب خوان های جدی برنیانگیخت اما به اثری پرفروش تبدیل شد. در واقع می توانم چندین و چند مثال دیگر بزنم که با این محوریت عرفان مولوی وار یا برگرفته از آن به فروش های بسیار خوبی دست پیدا کرده اند.
شافاک نویسنده بسیار جوانی است. او هم اکنون چهل و چهار سال سن دارد و در اوج شهرت است بین نویسندگان ترکیه امروز، فروش های عجیب و غریب آثارش از جمله همین کتاب «عشق» (که در ایران به ملت عشق ترجمه شده) نه فقط در سرزمین مادری که در کشورهای فرانسه زبان و انگلیسی زبانه نیز مصداق دارد.
البته او در فرانسه به دنیا آمده و سال هایی نیز در آنجا زیسته است و یکی از اولین حامیان او همین فرانسوی ها بودند اما او نویسنده بسیار باهوشی است. یک فمینیست در کشوری اسلامی که توانسته در جو مردانه ادبیات ترکیه رشد کند و مدام هم بر این نکته تاکید می کند. او از محصولات مهمی است که در دوران پاموکیسم در ادبیات ترکیه به وجود آمده است؛ جریانی که مشخصا تحت تاثیر فراوان از پاموک به وجود آمد و البته به هیچ وجه تا الان به او نزدیک هم نشده است.
شافاک فارغ از درون مایه همه پسندی که در آثارش وجود دارد، استاد مدیریت رسانه هاست. درباره جریان های سیاسی اظهار نظر می کند. مانند پاموک سر قضیه کشتار ارامنه به دست دولت عثمانی کتاب و متن می نویسد و کارش به دادگاه هم می کشد. روزنامه نگاری پر کار است و در کنار تمام اینها سراغ مفاهیمی می رود که انگار هیچ وقت کهنه نمی شوند. عشق شرقی و بازخوانی اش در ادبیات در صورتی که کمی خلاقانه و نوآورانه باشد، همیشه بازار خوبی دارد. شافاک از همین امر بسیار خوب استفاده می کند و پرورش اش می دهد.
او به هیچ وجه رمان نویس مبتذلی نیست اما در زمره نویسنده های بدنه طبقه بندی می شود که جریان های بازار را خوب می شناسند. مثلا در یکی از رمان هایش به نام «شیرِ سیاه» که گویا به فارسی هم ترجمه شده است درباره مشکلات فرزنددار شدنش نوشته؛ کتابی پرفروش که برای انبوهی از زنان اهمیت دارد یا آخرین کتابش باز تمی عارفانه دارد و شبیه همین رمان عالم گیر «ملتِ عشق» است.
ظهور چنین نویسندگانی که بازار فروش موفقی دارند و در رده بست سلرها طبقه بندی می شوند همیشه برای اقتصاد ادبی اهمیت داشته است. از سویی این دست نویسندگان داستان گوهای بسیار خوبی هستند که ساختارهای پیچیده ای هم ندارند و می توانند طیف وسیعی از مخاطبان جهانی را به خود جلب کنند. هر چند شاید بین خاص خوان های ادبیات جایی چندان برای الیف شافاک و آثارش وجود نداشته باشد اما نمی توان کتمان کرد که او موفق شده در ادبیات کشوری که نمادی چون پاموک دارد و به شدت هم مذکر است، سر برآورد و پیشرفت کند.
بازار ایران نیز در دو سال گذشته به این نویسنده به ملت عشق اش روی خوش نشان داده است و جالب این که در طرح تابستانی ارشاد، این رمان در رده نخست فروش قرار می گیرد، کنار آثار همه پسند دیگری از یک نویسنده به نام جوجو مویز و البته رمانی خاص چون «جز از کل». ترکیبی دلگرم کننده که نشان می دهد جامعه تا چه حد تشنه قصه شنیدن است و کمی هم احساس و متافیزیک؛ چیزی که شافاک به آنها هدیه اش می کند.
گفتگو با الیف شافاک نویسنده ترک
ژست غیرسیاسی بودن به من نمی آید
رمان های این نویسنده زاده فرانسه از جمله «ملت عشق» که در اصل دو رمان در یک رمان است و روایتی موازی از رابطه شمس و مولانا به دست می دهد، در ایران با اقبال عمومی مواجه شده و در لیست پرفروش ها قرار گرفته است. الیف شفق، اصولا آدمی است که سرش برای دعواهای سیاسی درد می کند. وی موضع آشکاری برابر افراطی گری نیروهایی مانند داعش دارد و در مجموع با تمام ایسم های موجود در جهان مخالف است.
پیش تر در سال 2006 شفق، رمان «حرامزاده استانبول» را به انگلیسی نوشت که پرفروش ترین کتاب 2006 ترکیه و نامزد جایزه پرتقال طلایی شد. او در این رمان به روابط ترک ها و ارامنه و نسل کشی ارامنه که رسما توسط حکومت ترکیه انکار می شود پرداخت و به همین خاطر متهم به اهانت به هویت ترکی شد و سه سال تمام در معرض تهدید به حبس بود. هر چند به دلیل نقص ادله جرم، حکم برائت گرفت. این اثر شاید اولین کتاب ترکی بود که مستقیما به قتل عام بی رحمانه و نفی بلدی اشاره می کند که لطمه بسیار شدیدی به جمعیت ارامنه کشور در آخرین سال حکومت عثمانی وارد کرد. مصاحبه ای که می خوانید، جدیدترین اظهارنظرهای وی در گفتگو با گاردین است.
شما در کتاب های تان از زاویه دیدهای مختلفی بهره می گیرد و به هر مسئله به چند شیوه گوناگون می پردازید. دلیل این تنوع زوایای دید و پرداخت های چندگانه به مسئله ای واحد چیست؟
- شاید یکی از دلایلش متولد شدن در خانواده ای رنگارنگ باشد که هر کس در آن ساز خود را می زند. مادربزرگ مادری من تشخیص داده بود مادرم پیش از ازدواج دوم باید تحصیلاتش را به پایان برساند. بنابراین من کودکی را تنهایی از سر گذراندم. حتی بسیاری از مواقع ساکن سفارت بودم که باعث شد اسپانیایی زبان دوم من باشد. همیشه از کودکی قادر بودم ناظر و شاهد خوبی باشم و وقایع را مو به مو در ذهنم ثبت کنم.
خانم شفق، شما در نخستین کتاب خود به نقل قصه یک درویش ترک پرداختید و در آن از زبان ترکی خالص استفاده کردید، هنوز به همان راه می روید؟
- از لحاظ فرم شاید ولی از لحاظ محتوایی خیر. در آن زمان مردم حیرت کرده بودند که چگونه یک دختر 24 ساله فمینیست به بیان داستانی چنین روایتی پرداخته است. در زبان ترکی بسیاری کلمات از زبان های فارسی و عربی گرفته شده اند. به عنوان دانشجویی که رویاهای بزرگ در سر داشت، در آن دوران نام خانوادگی ام را عوض کردم و آن را از پدرم به مادرم انتقال دادم. از کودکی نیز نام خانوادگی مادرم را بیشتر دوست داشتم. شفق، به معنای روشنایی صبح. من همواره به اصالت کلمات معتقد بودم. دلیل این نوع نوشتار بی احترامی من به آن زبان ها نبود بلکه تنها می خواستم در نوع نوشتن خویش به یک زبان وفادار مانده باشم. امروزه شاید دغدغه هایی پخته تر دارم و بیش از زبان و کلمات، به کشتار مردم در کوچه و خیابان فکر می کنم.
شما اکثر نوشته های تان درباره جنگ را به زبان انگلیسی به رشته تحریر درآورده اید. آیا دلیل خاصی دارد؟
- نخست، هدفم ارائه و اشاعه بین المللی دغدغه هایم بود اما از یک نکته نیز غافل نباید شد و آن هم این که در ترکیه مردم نسبت به سرزمین خودشان نوعی حس غریبگی را تجربه می کنند. به دلیل سال ها تلاش ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا، نوعی شیفتگی ورای تصور نسبت به متون غیرترکی وجود دارد. خارجی بودن برای هر چیز نوعی امتیاز محسوب می شود. حتی شاید بتوان گفت نگارش من به زبان انگلیسی مرا یک قدم به مردمم نزدیک تر کرد. در ترکیه ما اجازه خندیدن به سیاستمداران را نداریم و همین امر موجب می شود مردم از نگارش به زبانی دیگر در مذمت سیاست و جنگ استقبال کنند. به زعم من، رئوف ترین انسان ها آنهایی هستند که هنوز در این قرن مطالبی درباره صلح می نویسند. هر چند که از سوی سیاستمداران و جنگ طلبان، دوست و دشمن، به بدترین شکل با ایشان رفتار می شود.
خانم شفق، نظر شما درباره جنگ چیست؟
- به نظر من جنگ را می توان از بسیاری جهات به معماری تشبیه کرد. در بسیاری از کتاب هایم نیز ایده خود را از مساجد معروف در ترکیه گرفته ام. در کتاب «کارآموز معمار» که نوعی خداحافظی با استانبول پیش از مهاجرت به لندن بود، سعی داشتم شکوه و ظلم توأمان سلطان سلیمان را نشان دهم. کتابی که با استقبال خوانندگان و اخم و تخم منتقدان مواجه شد. هر چه شما را در دنیای غرب بیشتر بخوانند، در کشور خود منفورتر و مغفول تر خواهید شد؛ در ترکیه که چنین است. البته این مسئله کمی نیست چرا که در ترکیه مردم اکثرا بی توجه به تبلیغات، خود کتاب خوب را دست به دست می کنند و در جامعه آن را نشر می دهند.
شما به خاطر رمان «حرامزاده استانبول» مورد انتقادهای شدید و در معرض حکم حبس قرار گرفتید. آیا هنگامی که درباره قتل عام ارامنه نوشتید فکر عواقبش را نکردید؟
- مسلما از اول می دانستم که پیامدهایی را دربر دارد. با این وجود عکس العمل مخالفان بسیار شدیدتر از آن چیزی بود که می پنداشتم. در خیابان ها تظاهرات به راه افتاد. عکس هایم را پاره کردند، سوزاندند و به آن آب دهان انداختند. در آن زمان با خود می اندیشیدم آیا کتابم را کامل خوانده اند؟ آیا دغدغه های انسانی ام را نیز دیده اند؟ یا سوار یک موج بوده و به اینجا آورده شده اند؟ این قضیه یک سال به طول انجامید تا حدی که مجبور بودم با بادیگارد به این سو و آن سو بروم. البته در ترکیه این امر، طبیعی است. ما مردمانی احساسی و عاطفی هستیم که مرز عشق و نفرت مان بسیار باریک است. اینجا سرزمین تصمیم های موقت است؛ بنابراین نباید زیاد غرقش شد.
در مصاحبه ای گفته بودید که استانبول را شهری مونث می دانید. این حس را نسبت به لندن هم دارید؟ آیا این صرفا به دلیل فمینیست بودن شما نیست؟
- خیر. من فکر می کنم استانبول، زنی سیاستمدار و جنگجو است که علیرغم تمام تهدیدهای مردسالارنه، برابر جبر تاریخ و جغرافیا مقاومت می کند. به زعم من مناطق توریستی دنیا دارای جذابیت زنانه هستند؛ وگرنه خشونت و دافعه دنیای مردانه امکان ورود اشخاص از کشورهای دیگر را نمی دهد. در لندن هم زنانگی عجیبی به چشم می خورد. با این وجود که جنس مقاومت های مردانه و سرکوب در اروپا با آسیا متفاوت است.
کودتای اخیر را چگونه ارزیابی می کنید؟
- نیاز به ارزیابی خاصی نیست. ما به بحران و آشوب عادت داریم. از زمان کودکی ام در آنکارا این شوخی وجود داشت که سیاست در ترکیه مانند یک ساعت غیرقابل اعتماد است که هر ده سال یک بار باید با مداخله ارتش مجددا کوک شود. در آن دوران از مدرسه به خانه آمدم و یک ساعت عتیقه شماطه دار نقاشی کردم که کنارش یک فرد نظامی با یونیفرم خاص و ستاره های ارتشی ایستاده بود اما در واقعیت برخلاف نقاشی کودکانه من، قضیه از رنگ های کمتری برخوردار بود.
اگر جامعه را به شکل دو نیمه در نظر بگیریم که نیمی از آنها موافقان اردوغان و نیمی مخالف وی بودند؛ با این وجود نیم مخالف آنچنان که باید از کودتا حمایت نکرد چرا که آنها در حافظه تاریخی خویش پیامدهای کودتاهای پیشین را به خاطر داشتند. تمامی ما شب کودتا تا صبح نخوابیدیم. همه می دانند که ما برای پیوستن به اتحادیه اروپا نیاز به تصمیم گیری های منطقی، دور از افراط و تفریط و بر مبنای قانون داریم. با این وجود هم اکنون ترکیه بیش از آن که شبیه یک کشور منطق محور اروپایی باشد، به مرکز بحران زده مغشوش و مشوشی در قسمتی از آسیا شباهت دارد.
این ها بیشتر زیر سر اقلیت است یا اکثریت؟
- در ترکیه اکثریت را اقلیت ها تشکیل می دهند. اگر شما کُرد، علوی، ارمنی، زن، کودک، یهودی و یا یک مخالف ساده دولت باشید، اقلیت محسوب می شوید. در کودتای اخیر هزاران نفر قاضی، پلیس، معلم، فعال اجتماعی و غیره عامدانه و آگاهانه حذف شدند. خسارت جبران ناپذیری است که چنین نیروی انسانی عظیمی بخواهد مجددا احیا شود. اگر دو فاکتور را داشته باید که دیگر علنا دشمن محسوب می شوید. مثلا زنی مخالف دولت یا کودکی کُرد در دبستان را در نظر بگیرید. ایدئولوژیک یکپارچگی و همانندی در این سرزمین موج می زند. همه باید یک شکل باشند و این دقیقا همان تفکر ارتشی حاکم بر ترکیه است.
در ترکیه دموکراسی درون حزبی نیز وجود ندارد؛ چه رسد به شئون دیگر دموکراسی. میانگین در هر چهار روز یک نفر به جرم اهانت به اردوغان دستگیر می شود. از کاریکاتوریست و روزنامه نگار و معلم و پلیس و فعال سیاسی بگیرید تا دانشجویی که در یکی از کامنت های شبکه اجتماعی اش مانند فیس بوک یا اینستاگرام با وی شوخی کرده است. این نظارت آنقدر سنگین و دقیق صورت می گیرد که ترکیه را بالاترین ممیزی توییتر می خوانند. ما ترک ها دیگر هر شب قبل از خواب و هر صبح بعد از بیدار شدن به این می اندیشیم که حالا دیگر چه خواهد شد؟ هیچ کس از فردا مطمئن نیست و همیشه انتظار وقوع هرگونه رخداد غیرمنتظره ای را داریم.
سوال آخر، آیا فمینیست بودن در خاورمیانه کار سختی است؟
- مسلما. ولی من معتقدم تا وقتی حقوق بشر در کشور یا کشورهایی رعایت نشود، نمی توان انتظار جنبش هایی مانند فمینیسم و غیره را داشت. در جامعه من به مرد و زن و پیر و جوان و کودک، ظلم می شود. فمینیست بودن من به این معنا نیست که تنها زنان جامعه خویش را می بینم. بسیاری از رهبران فکری خاورمیانه برای به سر کار آمدن شان شعارهای فمینیستی می دهند که فردای روز انتخابات نیز از یادشان می رود. من متاسفم در این قرن سرشار از فناوری و رسانه، رجب طیب اردوغان می گوید: مرد و زن برابر نیستند. بعد به من می گویند چرا همه جملاتت سیاسی است. خب هر جا قدرت هست، سیاست نیز هست. ژست غیرسیاسی بودن به من نمی آید.
تازه ترین خبرها
- بانک قرضالحسنه مهر ایران بیشترین وام را در سال ۱۴۰۲ پرداخت کرد
- پتروشیمی پردیس حامی مهمترین رویداد بین المللی در حوزه تاب آوری انرژی
- شبکه اسرائیلی از زبان نتانیاهو: به دنبال جنگ با ایران نیستیم! / ماموریتهای مهمتری در جبهه غزه و لبنان داریم
- جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
- ادعاها درباره حمله اسرائیل به ایران / ساقط کردن چند ریزپرنده در آسمان اصفهان
- توزیع تعداد ۵۰ عدد کلاه ایمنی از طرف شهرداری بین موتورسیکلت سواران شهر وحدتیه
- حضور پنج بازیکن بوشهری در اردوی انتخابی تیم ملی فوتبال جوانان
- سرپرست روابط عمومی اداره کل ورزش و جوانان استان بوشهر منصوب شد
- تخصیص ۲۰ میلیارد تومان برای تجهیز هیئتهای ورزشی بوشهر
- حضور کشتی گیران استان بوشهر در مسابقات بین المللی جام شاهد
- نوسان قیمت در محصولات کشاورزی؛ از زمین تا بازار
- بازسازی اساسی پاسگاههای پلیس راه استان بوشهر
- معماری شهر آفتاب بوشهر متناسب با نمای بومی اجرا میشود
- رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور وارد استان بوشهر شد
- مشکلات اراضی مردم در استان بوشهر برطرف شود
- بیش از ۲ هزار عملیات سازمان آتشنشانی شهرداری بوشهر انجام شد
- مسؤولان قضائی شهرستان کنگان در حل مشکلات اهتمام ورزند
- محموله بزرگ کالای قاچاق در گناوه کشف شد
- تغییر رویکرد بانکهای استان بوشهر به توسعه محوری
- ۳۲ هزار مجوز استخدام فرزندان شهدا و ایثارگران اخذ شد
- رقم باورنکردنی کرایهخانه در تهران ۱۳۳۷ (+عکس)
- سپیداج ؛ آیا تا کنون این جاندار که 3 قلب دارد را دیده اید؟! (+عکس)
- نگاهی به مهم ترین سیستم های پدافند ایران (+عکس)
- ترکیه : نتانیاهو در صدد کشاندن منطقه به جنگ است
- رئال روی مکرون را زمین می اندازد
- سرمربی تیم فوتبال سپاهان: شاید وقتی نباشم، اسم من را صدا بزنند
- سرمربی پرسپولیس به نشست خبری نرسید
- بایدن : ایران بهدنبال محو اسرائیل است
- صعود سپاهان در جدول با برد در دربی اصفهان
- پیام تبریک رهبر انقلاب به قهرمانان کشتی آزاد و فرنگی
- محرومیت حسینی و جریمه نقدی برای مرادمند و استقلال
- برای جلوگیری از سرطان روده مسواک بزنید
- این باکتریها به خون انسان تشنه هستند!
- نکات نگهداری از گیربکس دستی خودرو
- بیکارتر از کیم کارداشیان، مرفهتر از ایلان ماسک!
- مصرف این صیفی همه کمبودهای بدن و ویتامین ها را جبران می کند/ تنظیم آنی فشار و قند خون
- جراحی برداشتن لوزه؛ چرا و چه کسانی؟
- به بچههایتان نودل ندهید!
- رئال راهی نیمهنهایی لیگ قهرمانان شد
- دیوید کامرون خطاب به اسرائیل: درگیری را تشدید نکنید
- حماس: نتانیاهو جدیتی برای آزادی اسرا ندارد
- امیر عبداللهیان عازم نیویورک شد
- دیدار پرسپولیس و نفت؛ ماموریت متفاوت برای قهرمانی و بقا
- فال روزانه ۱۴۰۳.۰۱.۳۰
- عناوین روزنامههای امروز1403/01/30
- عناوین روزنامههای ورزشی امروز1403/01/30
- تفاوت استراتژی فروش در پردیس/ ثبت ۶ ركورد در تولید و صادرات
- افزایش 136 درصدی درآمد پتروشیمی پردیس در اسفندماه 1402
- نسخه اینترنتی هفته نامه اتحاد جنوب/شماره 1288
- آریاساسول در بین ۸۲۸ ناشر بورسی رتبه اول را به خود اختصاص داد