عبدالخالق عبدالهی:

با اینکه می دانم مدیر محترم ارشاد استان بوشهر در مدیریتش موفق نبوده و در این سه سال چوبی نبوده که به قلم پای هنر و هنرمند نزده باشد و سبک مدیریتش نیز یک گام به جلو و دو قدم به عقب یا به قول خودمان " یک نرم و دو سفت " است اما چون ایشان تنها بانوی مدیر ارشاد در کشور است و این موضوع برای بنده به عنوان یک هم استانی باعث افتخار است  لذا  تصمیم داشتم بعد از یادداشت انتقادی چند ماه قبل ، دیگر چیزی ننویسم که باعث تکدرخاطر یا احیانا تزلزل موقعیت ایشان گردد.

تا اینکه در خبرها خواندم در مراسمی که چند شب قبل در آبپخش برگزار شد ایشان جلوی چشم خیلی ها با شهردارآبپخش بگومگو کرده و جملات تندی بین این دو رد و بدل شده است. بنده نمی خواهم وارد جزئیات این جر و بحث شوم و از کل کل کردن و اره دادن و تیشه گرفتن مدیره ارشاد با یکی از مسئولین آنهم در ملا عام چیزی بگویم یا از شهردار آبپخش دفاع کنم و خدمات فرهنگی اش را تشریح کنم. فقط یک نکته بگویم که:
بانوی محترم فرهنگ استان ، حالا که یک بنده خدایی در آبپخش پیدا شده و بی مزد و منت اینهمه برای فرهنگ و هنر شهری که مثل بیشتر شهرهای استان حال و روز فرهنگش خوش نیست و از صدقه ی سر مدیریت شما و سلف اصول گرایتان، مدتهاست نفسِ فرهنگ و هنرش به شماره افتاده ، بی دریغ هزینه می کند و به عبارت دیگر کاری را که شما باید بکنید او انجام می دهد  تشکر که نمی کنید و دست مریزاد که نمی گوئید هیچ ، دیگر چرا بی منتی می کنید و دندان اسب پیشکش را می شمرید ؟
اما اینکه چرا چند سئوال یا انتقاد ساده شهردار که به گواه دوست و دشمن چند برابر آنچه شما در آبپخش هزینه کرده اید را او خرج فعالیتهای فرهنگی آنجا کرده را در آن شب و در آن جلسه کذایی بر نتابیدید و اصولا چرا  کوچکترین انتقاد و اعتراض به تریج قبایتان بر می خورد و زود از جا در می روید و چرا تا حالا به گوشتان هم نخورده که یکی از بدیهی ترین اصول مدیریت این است که مدیر در مقابل انتقاد باید دنده اش پهن باشد و یک مدیر را اگر صد قسمت کنی هشتاد قسمتش تساهل و تسامح و انتقاد پذیری است نیز هیچ ربطی به بنده ندارد . اینها اصول ساده مدیریتی است و اگر نمی دانید به قول معروف " خود دانید و خود "  
آنچه به بنده به عنوان یک شهروند حامی دولت ربط  دارد این است که چرا با این حرکات ناپخته و آبهایی که ناخواسته به آسیاب بدخواهان دولت می ریزید اعتماد و خوشنامی را که به مثقال آمده به خروار به باد می دهید و کاری می کنید تا هنرمندان که یکی از موثرترین اقشار جامعه و هدایت کننده افکار و آرای مردم هستند و به نوعی نبض جامعه را در دست دارند در آستانه انتخابات از دولتی که شما نماینده ارشد فرهنگی اش در استان محسوب می شوید برنجند و یا از صندوق  رای، گریزان شوند یا به دولت بدبین و بدگمان یا احیانا به اردوگاه مقابل کوچ کنند ؟ دوستی دارم که همیشه وقتی می خواهد آدم را از کاری منع کند می گوید : "معمولا انجام دادن یک کار سخت است نکردن که دیگر سخت نیست ، نکن عزیزم ". حالا بانوی محترم ، لطفا اگر جلب رضایت عمومی از عملکرد دولت تدبیر و امید برایتان سخت است لازم نیست جلب رضایت کنید لااقل یا به قول افغان ها ، کم از کم، نارضایتی و دولت گریزی پیشه نکنید . نکردن این کار که دیگر سخت نیست. هست ؟
 اگر نیست پس این چه برگشت به عقب و چه خودزنی فرهنگی و چه گل به خودی است که شما در آستانه انتخابات با رفتارهای نسنجیده اتان انجام می دهید و ناشیانه  توپ را به تور دروازه خودی می دوزید ؟
من و همه می دانیم مدیر ارشاد با استاندار اختلاف نظر جدی دارند و این دو نفر،  دو سال است که آبشان به یک جوی نرفته و نخواهد رفت  . بدبختی اینجاست که اختلافات و سوءظن آنقدر عمیق است که هر انتقادی از مدیر ارشاد به طرفداری از استاندار و هر حمایتی از استاندار، تخریب و کوبیدن مدیر ارشاد تلقی می گردد و این یادداشت نیز مسلمأ از این قاعده مستثنی نخواهد بود و اولین واکنش ارشادیان این است که خواهند گفت " فلانی روی به سفارش نویسی آورده و برای خوشایند دولتیان قلم زده" اما این چنین نیست و دغدغه بنده همانطور که گفته شد بسیار فراتر و کلان تر از حمایت از یکی و کوبیدن آن دیگری است . بنده به اینکه حق با مدیر ارشاد است یا استاندار کاری ندارم اما از مسئولان محترم وزارت ارشاد می پرسم : در اختلاف میان استاندار و بانوی فرهنگ ، فرض کنید حق کاملا به جانب مدیر شماست اما شما وزارت نشینانی که ظاهرأ همه مصالح ملی دولت تدبیر را در بوشهر وانهاده و به هیچ صراطی مستقیم نیستید و به قول معروف " خین تا رکاب " و به هر قیمت قرار است ایشان مدیر ارشاد بوشهر باقی بمانند  آیا این قدرت و اختیار را دارید و اصلا می توانید اگر هم مقصر این ناهماهنگی و ساز مخالف زدنها استاندار بوشهر باشد او را تغییر دهید و بردارید ؟ معلوم است که نه ، پس وقتی چنین است ، وقتی می بینید به دلیل کارشکنی و لج و لجبازی یا هر دلیل دیگری کارها بر زمین مانده ، عقل سلیم و مصالح عالیه مملکت ایجاب و اصلا  حکم می کند شما مدیر ارشادتان را بردارید و گزینه هماهنگ تری را بر سر کار بیاورید بلکه در این چند ماه آخر کارها قوامی یابد و سر و سامانی بگیرد .
حال بماند که اگر راست باشد استاندار دستور داده بانوی فرهنگ را به جلسات دعوت نکنند ( به گمانم راست باشد چون قبلا هم یکی دو مورد از این کارهای عجیب را از استاندار محترم دیده ایم) باور کنید من اگر به جای مدیر ارشاد  بودم همان روز استعفا می دادم و می رفتم و عطای این مدیرکلی را به لقایش می بخشیدم چرا که :
بزمی که در آن روی سخن جانب ما نیست
ای دل ، کمی از ماست که بسیار نشستیم  
و اما نکته آخر در مورد حمایت مشکوکی است که برخی دلواپسان و خصوصا رسانه های اردوگاه مقابل اخیرأ از بانوی فرهنگ استان انجام می دهند . می گویند "بیل" یکی از سیاستمداران آلمانی که در زمان هیتلر رهبر حزب سوسیالیزم آلمان بود ، همیشه به دوستان خود می گفت : وقتی مرتجعین و مخالفان در مجلس رایشتاک ، گفته های مرا تصدیق می کنند ، می ترسم و از خود می پرسم : ای پیره بیل !! باز چه دسته گلی به آب دادی که مورد تحسین این آدمخوارها قرار گرفتی . حالا سرکار بانوی فرهنگ استان، نگاهی به خودتان بیندازید و ببینید به عنوان نماینده دولت تدبیر و امید واقعا چه کرده اید و چه دسته گلی به آب داده اید که سایتهای مخالف و معاند با دولت دوره اتان کرده اند و اینچنین برایتان هورا می کشند و به به و چه چه سر می دهند ؟
بنده در یادداشت قبلی گفتم و نوشتم اگر می خواهید کارهای فرهنگی استان سروسامان یابد بانوی فرهنگ استان را مهار کنید اما الان معتقدم کار از مهار گذشته ، مسئولان محترم وزارتخانه اگر می خواهید مردم به دولت تدبیر و امید همچنان امیدوار باشند و بار دیگر به شما اعتماد کنند و به دولت رای مجدد دهند این بانوی فرهنگ را از استان بردارید و در پست دیگری از خدمات ایشان استفاده نمائید چرا که پس از سه سال به قول شیخ اجل سعدی :
امیدوار بود آدمی به خیر کسان
ما را به خیر او  امید نیست، شر مرسان