محمد باقر عباسی سملی*

چشم ها را باید شست/ جور دیگر باید دید

در صدر این یاداشت بر خود فرض می دانم که سپاسی صمیمانه از زحمات شبانه روزی و طاقت فرسای پلیس راهور در ایجاد امنیت و آرامش نسبی در شهر و راه های کشور داشته باشیم. بی شک بدون پلیس اگر نگوییم عبور و مرور در راه ها غیر ممکن، بلکه باید اذعان داشت که سخت می شود.

چند روز پیش صبح که از خواب بیدار شدم تصادفی سرحال بودم. از شهر زدم بیرون تا در هوای لطیف این روزها سری به مزرعه زده حال و هوایی تازه کنم. وقتی به پلیس راه جاده بوشهر برازجان رسیدم با صحنه ای تکان دهنده برخوردم.

جنب ایستگاه پلیس لاشه یک اتومبیل له شده در اثر تصادف را بر روی سکویی بلند قرار داده بودند و تصویر  کودکی خرد سال را که با اضطراب می گفت " بابا منتظرم برگردی" بر روی یک بنر بزرگ چاپ و زیر سکویی که اتومبیل روی آن قرار داشت نصب کرده بودند. صحنه خیلی تکان دهنده بود. حالم را خراب کرد.

کنار پلیس جوان توقف کردم و گفتم جناب به مسئولین بالاتر بفرمایید که این صحنه اعصاب رانندگان را خرد می کند. می توان همین پیام را با صحنه ای جذاب تر به مخاطبین منتقل کرد، که وی در پاسخ با لحنی خشن گفت این برای عبرت رانندگان متخلف است.

دیدم ادامه گفتگو با او بی فایده است. اما حال به مسئولان محترم پلیس راه پیشنهاد می کنم که تصویر یک اتومبیل لوکس با راننده ای شیک پوش را در حالی که به مقصد رسیده و در حال پیاده شدن است و از طرفی خانواده اش که به استقبالش آمده اند را روی یک بنر چاپ و زیر آن بنویسند " بابا متشکریم که با رعایت قوانین رانندگی سالم به خانه برگشتی" یا شعاری دیگر بدین مضمون. و بجای لاشه آن اتومبیل و بنر تصویر آن کودک مضطرب نصب نمایند.

زیرا راننده ای که در آغاز سفر با چنین صحنه ای مواجه می شود تا ساعت ها آرامش خود را از دست می دهد و تاثیر منفی آن روحش را مکدر می سازد و باعث بر هم خوردن تسلط او بر راه و رانندگی می شود که بی شک با این وضع مقصود که ایجاد آرامش روانی راننده است حاصل نخواهد شد. در جامعه امروز ما به اندازه کافی تنش برای اعصاب خوردی وجود دارد. ما بر آن نیفزاییم./ص 
*دبیر انجمن اسلامی مهندسان استان بوشهر