کد خبر: 53831 ، سرويس: یادداشت
تاريخ انتشار: 26 آبان 1394 - 10:49
کارم از گریه گذشته است...
نامه ای سرگشاده به فرماندار دشتستان

اتحادخبر-قاسم تنگسیر نژاد: جناب آقای فرماندار! هر چه با خود کلنجار می روم نمی توانم این مسئله را هضم کنم که چرا باید برای بدیهیات دلیل آورد و مدیران را قانع کرد که از هنرمندان حمایت کنند. چند بار باید یک خواسته را مطرح کرد و برای آن دلیل آورد؟ هنرمندان چند بار دیگر باید درخواست کنند تا نگارخانه ای در برازجان احداث شود؟ همه می دانیم که بیشترین نفع....

جناب آقای دکتر ارسلان زارع
فرماندار محترم و فرهیخته دشتستان
با سلام و تحیات
در تاریخ 10 اردیبهشت 94 در سایت اتحاد خبر نامه سرگشاده ای خطاب به حضرتعالی نوشتم و در آن از برخی مشکلات و معضلات حوزه فرهنگ و هنر دشتستان نام بردم . گرچه شنیدم نامه را دیده و خوانده اید لیکن پاسخ، اظهار نظر یا واکنش عملی از شما ندیدم. البته اطلاع دارم که جنابعالی نسبت به پاسخ دادن به طور علنی به مسائلی که  در رسانه ها منتشر می شود علاقه ای ندارید. اما با عنایت به اینکه نامه را خوانده اید و شاید با مدیرکل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و سایر مسئولین ذیربط رایزنی و گفتگوهای لازم را  انجام داده اید و در جهت این مشکلات تلاش های خودتان را مبذول فرموده اید. ولی متاسفانه نه اینجانب و نه سایر فعالان هنری دشتستان نتیجه ی عملی اقدامات حضرتعالی را هنوز به چشم ندیده ایم و فقط به اخبار رسیده از گوشه و کنار دل سپرده ایم که قرار بر این است تا در آینده ای نزدیک اعتباراتی که به این حوزه اختصاص داده شده، هزینه گردد. این مسئله را نیز حمل بر صحت فرض می کنم و دلیل به ثمر نرسیدن آن را تشریفات اداری خاص برای این موارد قلمداد می نمایم. لیکن با همه این خوش بینی ها ذکر چند نکته لازم است.
پس از انتخابات باشکوه سال 92 و رای معنادار مردم ایران به دولت تدبیر و امید، موج عظیمی از «امیدواری» در دل مردم به وجود آمد و باعث گردید تا هشت سال وصف ناشدنی دولت مهرورز به فراموشی «موقت» سپرده شود. گرچه معتقدم آن سال های اسفناک هرگز از خاطر ایرانیان پاک نخواهد شد. هنرمندان نیز از این امید بی نصیب نماندند و با انتخاب دکتر جنتی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امید به بهبودی اوضاع، بیشتر هم شد. لکن شگفت آور است که بگویم با گذشت بیش از نیمی از عمر دولت یازدهم، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان تحت مدیریت شما، تنها به مدت یک سال دارای رییس بود. قبل از آن، توسط رئیس همسو با تفکر و سیاست های دولت دهم اداره می شد، چندین ماه معطل طی تشریفات نظارتی و اخذ پاسخ استعلامات بود و هم اکنون نیز با سرپرست اداره می شود. بسیار تعجب آور است که ماه های متمادی صرف رایزنی و بحث در مورد انتخاب رییس گذشت و بعد از آن پروسه تایید و اخذ پاسخ استعلامات از نهاد های نظارتی کار را به جایی رساند که تقریبا پس از گذشت بیش از دو سال از عمر دولت، اداره مذکور توفیق این را پیدا کرد تا تنها به مدت یک سال رییسی هم نظر و همسو با دولت تدبیر و امید داشته باشد. یقین می دانم جنابعالی از این مسئله خشنود نیستید و وضعیت فوق الذکر را بر نمی تابید لکن چرا هیچ کار موثری انجام نمی شود را نمی دانم. من نمی دانم پشت دیوار های دفتر کارتان چه می گذرد و چه پیگیری هایی در این خصوص انجام می شود اما حق خود و سایر هنرمندان می دانم که حداقل ما را از این اتفاقات مطلع بفرمایید تا حس نکنیم آن قدر بی اهمیتیم که کمترین توجهی به ما نمی شود و فراموش شده ایم. به ضرس قاطع می گویم بنده و اکثر هنرمندان دشتستان از وضعیت نابسامان، بی نظم و بحرانی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در این شهرستان ناراضی ایم و از دولت تدبیر و امید نیز مایوسیم. یقینا حضرتعالی بهتر از من از تبعات این نارضایتی اطلاع دارید.
بدون شک خیلی بیشتر از من به این امر واقف هستید که میزان خرابی های دولت قبل در حوزه فرهنگ و هنر بیش از سایر حوزه ها بوده است. البته این را یادآور می شوم که از حمایت های جنابعالی در مناسب سازی سالن انجمن سینمای جوان و تبدیل آن به سینما - که به زودی نیز افتتاح خواهد شد-  و یا اختصاص بودجه ای معادل دو میلیارد ریال برای تعمیر و تجهیز تالار فرهنگ متشکر و قدردان هستم. اما به نظر بنده مورد عجیبِ اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دشتستان آن قدر پیچیده است که می بایست در ستاد بحران مطرح و به آن رسیدگی گردد. بحران مستولی بر این اداره توسط مدیران آن قابل رفع نیست و دخالت مدیران ارشد را می طلبد. در طول ریاست آقای شهرام سلیمی فرد هیچ حمایتی از سوی مدیرکل محترم فرهنگ و ارشاد استان از دشتستان به عمل نیامد. ناهماهنگی ها و بی میلی ها تا آنجا پیش رفت که کم کم رنگ توهین به خود گرفت و ایشان بلافاصله پس از اتمام مدت یکساله ماموریت شان به محل کار قبلی خود برگشت. ایشان می گوید «حتی به تعارف تماسی از مسئولان ارشاد استان با بنده گرفته نشد که آیا مایلید به مسئولیت تان ادامه دهید یا نه؟!» جناب آقای دکتر زارع، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان به یک مدیر لایق و با برنامه، مقداری بودجه و چند نیروی جوان و پر انرژی نیاز دارد. در یک کلام این اداره نیازمند یک «خانه تکانی اساسی» است.
از ابتدای دولت تدبیر و امید عملکرد ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی سایر شهرستان ها را رصد بفرمایید. خودتان قضاوت کنید مشکلی که باعث شده تا اداره مذکور در شهرستان عملا هیچ عملکردی در مقایسه با سایر شهرستان ها نداشته باشد، از کجا ناشی می شود؟ اگر مشکل بودجه ای و اعتباری است که قاعدتا در همه شهرستان ها باید این مشکل وجود داشته باشد و اگر چنین است بودجه های برنامه های فرهنگی و هنری آن ها از چه منبعی تامین می گردد؟ از مدیرکل محترم ارشاد بخواهید تا به شما دلیل این رکود وحشتناک را شرح دهد.
به عقیده بنده بحث بودجه، بهانه ای بیش نیست. برای این ادعایم چند مثال می زنم. آمار اجرای عمومی تئاتر در شهر آبپخش در سال گذشته و امسال بسیار راضی کننده بوده است. علاوه بر همت والای هنرمندان این شهر، شورای شهر و شهرداری آبپخش به ازای هر نمایش که به اجرای عمومی برسد مبلغی معادل هفتصد هزار تومان به گروه اجرایی کمک می کند. این در حالی است که عواید ناشی از بلیط فروشی نمایش های اجرا شده هم به گروه مذکور می رسد. گرچه مبلغ بسیار ناچیزی است و ارزش کار این عزیزان خیلی بیشتر از این هاست اما در برازجان همین اتفاق برای هنرمندان آرزوست. چرا شورای شهر و شهرداری برازجان این کار را نمی کند؟ آیا شورای شهر آبپخش ثروتمندتر از شورای شهر برازجان است؟ با خبر شده ام که شورای شهر و شهرداری بوشهر مبلغی حدود سه میلیارد ریال به عنوان کمک هزینه به فیلم تازه احسان عبدی پور در اختیار وی قرار داده اند و استانداری نیز محل خواب و اسکان گروه فیلمبرداری را برعهده گرفته است. آیا اگر هنرمندی از دشتستان می خواست چنین فیلمی بسازد این چنین همکاری با او به عمل می آمد؟ سوال اساسی این است: چرا فقط مشکل بودجه و اعتبار برای شهرستان دشتستان است؟ آیا این امر ناشی از کم توجهی و بی اهمیتی مسئولان شهرستان نسبت به هنرمندان نیست؟
علاوه بر بی توجهی، ضعف مدیریت نیز اشکال بزرگ دیگر این حوزه است. به عنوان مثال سالن انجمن سینمای جوان برازجان با حمایت شما و تخصیص بودجه لازم مناسب سازی شده و هم اکنون توسط انجمن سینمای جوان کشور و موسسه سینما شهر به وسایل سینمایی مجهز گردیده است. از طرفی مسئولان ارشاد، تجهیزات سینمایی مشابهی در تالار فرهنگ نصب نمودند و عنوان کردند این تجهیزات برای پخش فیلم محمد (ص) خواهد بود. این در حالی است که چنین فیلمی تاکنون در برازجان اکران نشده است. اکنون زمزمه هایی به گوش می رسد که قرار است این سالن به بخش خصوصی واگذار شده و به سینما تبدیل شود. هنگامی که به مسئولان ارشاد شهرستان مراجعه و از آن ها در این باره سوال کردم که هنرمندان سایر رشته ها از قبیل تئاتر، موسیقی، شعر و غیره برای اجرای آثارشان به کدام سالن مراجعه کنند چنین پاسخی شنیدم که «هنرمندان باید به بخش خصوصی مراجعه کرده و از در ازای پرداخت هزینه ای به عنوان کرایه سالن به فعالیت مشغول شوند.» البته احتمالا این فعالیت می بایست پیش از شروع اکران فیلم ها باشد. یعنی از ساعت هشت صبح تا چهار بعد از ظهر. در ضمن شگفتی بسیار چند سوال ساده را مطرح می کنم. آیا شهر برازجان گنجایش داشتن دو سالن سینما را دارد؟ آیا این عمل باعث کسادی و تعطیلی هر دو سینما نخواهد شد؟ کدام اتفاق هنری در جهان – به جز برخی از جشنواره ها – در فاصله میان 8 صبح تا 4 بعد ازظهر اجرا می شود؟ اگر اجرا می شود به اطلاع ما هم برسانند. با چه توجیهی می شود تنها سالن متعلق به هنرمندان را از آن ها گرفت و در این صورت هنرمندان برای اجرای آثار هنری شان باید به کدام سالن مراجعه کنند؟ آیا دولت می بایست در شهرستان دشتستان با اختصاص بودجه از هنرمندان حمایت کرده و آن ها را تشویق به فعالیت هنری نماید یا انتظار داشته باشد ایشان - علی رغم اینکه همانند بسیاری از مردم ایران در وضعیت اقتصادی دست و پا می زنند- علاوه بر صرف هزینه های گزاف به منظور آماده سازی یک اثر هنری - به عنوان فعالیتی عام المنفعه-  اجاره بهای سالن و دیگر قضایا را نیز بپردازد؟ آیا این مسئله دستور غیر مستقیمی برای تعطیلی فعالیت های هنری نیست؟ یقینا حضرتعالی از هزینه هایی که این دستور غیر مستقیم به بار می آورد اطلاع کامل دارید.
جناب آقای فرماندار! هر چه با خود کلنجار می روم نمی توانم این مسئله را هضم کنم که چرا باید برای بدیهیات دلیل آورد و مدیران را قانع کرد که از هنرمندان حمایت کنند. چند بار باید یک خواسته را مطرح کرد و برای آن دلیل آورد؟ هنرمندان چند بار دیگر باید درخواست کنند تا نگارخانه ای در برازجان احداث شود؟ همه می دانیم که بیشترین نفع از فعالیت هنری در هر جامعه ای را دولت ها و مردم آن جوامع می برند. نمی دانم چطور باید توضیح داد که فعالیت چند جوان در مسیر صحیح و اندیشمند بسیار ارزشمند تر از رها کردن آن ها در خیابان و مواجهه مستقیم ایشان با صد ها بزه و معضل اجتماعی گوناگون است. یقینا حضرتعالی بیشتر از من به این مسئله واقف و آگاهید و تنها قصد نگارنده از بیان این سیاهه یادآوری و گلایه بود و بس. می دانم و می دانید مسائل و مشکلات مختلف بسیاری در این حوزه هست که امیدوارم فرصتی دست دهد تا به صورت رو در رو توسط خودِ هنرمندان به شما منتقل گردد. باقی بقایتان./ص

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/53831