کد خبر: 43538 ، سرويس: گوناگون
تاريخ انتشار: 26 فروردين 1394 - 07:24
این سریال ها کلا باس ماس!تصاویر
این شب ها تلویزیون به سنت سالهای قبلتر برگشته است ،سریال های طنز مهمان هرشب خانه های ما شده اند پس از سال های پر از اشک و اندوه : دلنوازان، رستگاران و نرگس و...ملودرام ها ی شبه ماهواره ای، حالا دوباره نوبت لبخند شده است.

اتحاد جنوب: این شب ها تلویزیون به سنت سالهای قبلتر برگشته است ،سریال های طنز مهمان هرشب خانه های ما شده اند پس از سال های پر از اشک و اندوه : دلنوازان، رستگاران و نرگس و...ملودرام ها ی شبه ماهواره ای، حالا دوباره نوبت لبخند شده است.

"در حاشیه" مهران مدیری حتی اگر به  ضرب و زور "پشت صحنه هایش" می خنداند، به هر حال شب هایمان را رنگی داده است ،گمان می کنم اگر با زبان طنز و هجو متوجه ی نارسایی های خودمان بشویم بهتر از تماشای سلسله وار خیانت ها و خباثت هاست ،در این یادداشت به یادماندنی ترین سریال های طنز را بررسی کرده ایم، اولویت با آنهایی بوده که جریان ساز شده اند و در مردم نفوذ داشته اند، به طور مثال: تکیه کلام و یا رفتاری را به مردم تسری داده اند، البته در عین اینکه لبخند را بر لب ها نشانده اند حرف هایی را هم به مردم انتقال داده اند .نکته ی قابل ذکر اینکه در گزینش این لیست تلاش شده کمتر علایق شخصی لحاظ شود وگرنه سریال هایی چون : متهم گریخت ،پاورچین و...جایشان در این فهرست خالیست، همچنین تلاش براین داشتیم که در مورد تیپ های ماندگار در هر پاراگراف حتی به اندازه ی یک سطر یادآوری داشته باشیم و نکته ی آخر اینکه این یادداشت مجموعه هایی را شامل می شود که بعد از سال 1380 ساخته شده اند.

شب های برره –  مهران مدیری - 1384

شب های برره از آن دست کارهایی بود که ماندنی شده چندین و چند اصطلاح و خرده رفتار از برره در میان مردم تا همین امروز ماندنی شده است، تیم تکمیل نویسندگان برره با هوشمندی و با ماکت سازی و کوچک سازی جامعه در یک روستای ناشناخته و با لهجه ای غریب تیغ تیز انتقادات را به سمت مردم و مسئولین نشانه گرفتند، سریال با گنجاندن تیپ روشنفکر داستان (سیامک انصاری) در مقابل انبوهی از مردم که نشانه ی عوام بودند به خوبی تضاد ایجاد کرده بود و کلی از رفتارهای غلط را نقد کرد،

این سریال ها کلا باس ماس!

به عنوان مثال : مدیری و عوامل فکری سریال با خلق تیپ کیوون (رضا شفیعی جم) که به پدیده ی تن پروری و مفت خوری نقد جدی وارد کردند، برره که به دو بخش بالا و پایین تقسیم میشد، بستر مهیایی برای نقد رفتار حاکمان داشت: چابلوسی، خود محوری، ریا کاری و..از جمله خصایصی بود که در شب های برره نقد شد ،سکانس هایی که برره ای ها به آسمان چشم می دوختند و با حرکات چشم کشاورزی می کردند! نقد جدی تن پروری های نهادینه شده ی جامعه ی ما بود ،وجود تیپ "دو برره" و یا حرکات و سکنات اهالی ژاندارمری از جمله ظرایف سریال بود .

یادگاری : (خاک وچوک ،عشقولانه، افعال معکوس، پول زور وده ، رقص برره ای ....)

تیپ : روشنفکر (کیانوش استقرارزاده ، سیامک انصاری)- چاپلوس (پاچه خوار- ساعد هدایتی)


قهوه تلخ – مهران مدیری -1389

"قهوه تلخ" به گونه ای تکرار همان فرمول شب های برره بود، این بار به جای یک روستای فرضی ،با یک کاخ و سلطنت فرضی مواجه بودیم. سیامک انصاری همان تیپ کیانوش در برره را حفظ کرده بود، اگر در آنجا روزنامه نگاری تبعیدی بود، در اینجا نقش یک تاریخدان را داشت ،که به شکلی فانتزی وارد دالان تاریخ میشد. بستر کاخ عرصه ای برای نقد بود، اما این بار بیشتر انتقادها به سمت حاکمان بود ،مورد عجیب لیست این یادداشت که در شبکه ی نمایش خانگی توزیع میشد، شاید تنها نمونه ی موفق این شبکه بوده است.

این سریال ها کلا باس ماس!

سریال هر هفته خوب می فروخت و در حد یک سریال تلویزیونی دیده شد و در بین مردم نفوذ پیدا کرد، در سالهای تبعید ناخواسته ی مدیری از تلویزیون به شبکه ی نمایش خانگی، "قهوه تلخ" موفقیت کمی نبود،هم فروخت و هم دیده شد، مدیری باز هم با تیپ سازی موفق شد صدای نقدش را به مردم و مخاطبانش برساند،(اداره شعر و طرب همایونی) که بی اهمیت ترین دایره ی حکومتی بود از جمله نقدهای دیدنی سریال بود ،نقد نهاد های نظم دهنده با خلق تیپ: بلدالملک و برزو خان سپه سالار و نقد تاریخ نویسی توسط فاتحان با خلق تیپ : گنجشک خان دیلمی، از نکات مورد توجه قهوه ی تلخ بوده است.در قهوه ی تلخ عوامل سازنده با استفاده از رقصندگان فولک در چندین قسمت رقص های ایرانی را به بهانه ها ی مختلف به مخاطب عرضه کردند و در عین اینکه نقبی به فرهنگ اصیل زدن، توانستند فضای شادی خلق کنند.

یادگاری: (کیه ؟ ،پرسپکتیو،موونا و...)

تیپ : زبان باز (بلوتوث،مهران مدیری) – حاکم (جهانگیر شاه – محمدرضا هدایتی)


کوچه اقاقیا – رضا عطاران -1381

اگر مدیری با ساخت طنز هایی فانتزی و اجتماعی جای خاصی در بین مردم دارد، عطاران با جنس دیگری از طنز جایگاهی همطراز با مدیری کسب کرده است، جنس طنز عطاران ملموس تر است، او با پرداخت واقعی جزیی ترین رفتارهای روزمره و بسترسازی طنز موقعیت در خانواده های عمدتا متوسط و متوسط به پایین، به راحتی با مخاطبش ارتباط برقرار می کند ،طنز عطاران به اندازه ی مدیری مبتنی بر تیپ سازی نیست، او با انگشت گذاشتن روی شمایل کمتر توجه شده ی ایرانی به نوع دیگری موقعیت کمیک ایجاد می کند و چون کارهای او تا حد زیادی به واقعیت نزدیک هستند قدرت جذب بالایی دارند ،اغراق و موقعیت سازی و ایجاد تضاد، فاکتور های اصلی طنز عطاران هستند .

این سریال ها کلا باس ماس!

 در کوچه ی اقاقیا داستان با مرکزیت منوچهر نوذری در یک خانواده پیش می رود ،نویسنده سریال در تمامی قسمت ها مبنای داستان را براساس موقعیت نوشته است ،"کوچه ی اقاقیا "برای شبکه ی تهران ساخته شد و بعدتر از شبکه های استانی پخش شد و در سراسر کشور دیده شد.کوچه ی اقاقیا یک چهره ی ویژه داشت :"منوچهر نوذری" که جای خالی اش خیلی به چشم می آید.

یادگاری: (ببیتی ،ببرنه و...)

تیپ : تازه به دوران رسیده (گشتاسب ،مجید صالحی)


بدون شرح – مهدی مظلومی- 1381

"شهرقشنگ" نام نشریه ای بود به سردبیری آقای کاووسی، که با همان لوکیشن محدودش در خاطره ها ماند ،سریال مظلومی از چند جهت تازه بود: یکی ریسک استفاده از بازیگرانی چون فتحعلی اویسی در بستری تازه ،اویسی که تا قبل از آن در فیلم های دفاع مقدس نقش خبیث ترین افسران عراقی را ایفا می کرد، با جسارت مظلومی یکی از شیرین ترین کاراکترهایش را ایفا کرد.

این سریال ها کلا باس ماس!

"بدون شرح" با ماکت سازی یک نشریه علاوه براینکه مخاطب را تا حدی با کار رسانه ای آشنا کرد با استفاده از فضای یک نشریه خیلی از حرف هایش را زد ،طنز مظلومی جایی مابین طنز مدیری و عطاران بود نه خیلی اجتماعی بود ونه خیلی خانوادگی نه کاملا مبتنی بر تیپ بود ونه به طور کامل موقعیت محور ،محیط گرم و خانوادگی سریال ضریب نفوذ "بدون شرح" را افزایش داد ،همچنین استفاده از چهره های تازه در عرصه ی طنز نظیر: امیر جعفری، دیگر نکته ی متمایز کننده ی سریال بود ،بدون شرح آنقدر موفق بود که مظلومی دست به کپی سازی از ساخته ی خودش زد و (کمربندها رامحکم ببندیم) را ساخت که البته به اندازه ی بدون شرح موفق نبود .

یادگاری : ( دیجیتالم کجا بود؟! خووب خوووب ،آی کاووسی ،کشتی به گل نشسته ،بحران و....)

تیپ : مدیر مسئول (آقای کاووسی، فتحعلی اویسی)


زیر آسمان شهر – مهران غفوریان – 1380

طنز کلامی تیم غفوریان در "زیر آسمان شهر" به بلوغ رسید و سریال غفوریان به خوبی توانست مردم را بخنداند، هنوز هم برخی از سکانس های زیر آسمان شهر ترو تازه است ،سریال غفوریان برای موفقیت همه چیز داشت: از تیپ تا موسیقی تیتراژ،تمام داستان سریال در آپارتمانی می گذشت که از چند همسایه تشکیل شده بود: دکتر و پسرش، سرایدار و پسرش، زن و شوهری جوان و پیرزنی تنها ،در چند قسمت ابتدایی سریال به نظر مصالح کافی را برای جذب مخاطب نداشت، اما با پرداخت مناسب نویسندگان به معضلات زندگی آپارتمانی و اضافه شدن چهره هایی چون: نصراله رادش ،زیر آسمان شهر گرفت و دیده شد.

این سریال ها کلا باس ماس!

طنز سریال محدود به ماجراهای آپارتمان نماند، نویسندگان با هوشمندی و بستر سازی های مناسب نظیر: انتخابات در آپارتمان برای تعیین مدیر ساختمان، نقدهای خود را به گوش مخاطب می رساندند، همچنین گریز به ماجراهای روز و تاثیر پذیری از خواسته های مخاطب، از دیگر عوامل موفقیت سریال بودند که البته در سری دوم و سوم به هیچ وجه تکرار نشدند.نمادهای "زیر آسمان شهر" بر روی کیف مدارس تا پوشش لواشک و ترشک هم امتداد پیدا کرد، همچنین شعرهایی هم در وصف کاراکترهای سریال ساخته شد، که همگی نشان از محبوبیت زیاد این سریال داشت.

یادگاری: (میزنم تو مختا ،میسمارقوروت،خالی بند و...)

تیپ : خالی بند (بهروز پیرپکاجکی،مهران غفوریان) - سرایدار (خشایار،حمید لولایی)


بزنگاه – رضا عطاران -1386

سریال پرحاشیه ی"بزنگاه" مملو از المان های همیشگی عطاران بود، آخرین تجربه ی تلویزیونی عطاران، داستان ظاهرا ساده ای داشت: فوت پدر و مساله ی تقسیم ارث ،با خانواده ای طرف بودیم که خیلی از خودخواهی ها و کوته بینی های خانواده ی ایرانی را پیش رویمان گذاشته بود :پسر بزرگ تمامیت خواه ،داماد منفعت طلب و دخترانی که حریم نگه نمی دارند .بزنگاه در باکس ماه رمضان و درست پس از افطار پخش شد این باکس و این ساعت پخش چیزی شبیه به اکران نوروز برای سینمایی هاست مخاطب حاضر و آماده که برای پس از افطارش برنامه ی خاصی ندارد، اگر سریالی با اندک استانداردها پیش رویش گذاشته شود، استقبال می کند.

این سریال ها کلا باس ماس!

اما "بزنگاه" فراتر از اینها بود،به عنوان مثال معتادی داشت که از فرط واقعی بودن مدیران سیما تحملش نکردند و سریال تا آستانه ی توقیف پیش رفت ،"بزنگاه" بازی های کمیک ساده ای داشت نظیر :واکر گرفتن لولایی و یا حرکات اغراق آمیز لولایی و صادقی در پای تنور نانوایی و البته این لحن کمیک سهل و ممتنع خاصیت کارهای عطاران است  و تا امروز کسی موفق نشده این لحن را به مانند خود عطاران موفق از اب در بیاورد ،گواه این مدعا شکل بازی گرفتن از مهره هایی نظیر :علی صادقی و احمد پور مخبر است که فقط در کارهای عطاران دلنشین ایفای نقش می کنند.

تیپ: معتاد (نادر،رضا عطاران)

یادگاری: (توفیق اجباری،واکر،عطیه معصومی،و...)


ساختمان پزشکان – سروش صحت -1392

روایتی طنز از یک دکتر روانپزشک و ماجراهای پیرامونی او در ساختمان پزشکان ،وجه مشترک "ساختمان پزشکان" با (در حاشیه) را می توان هدف قرار دادن جامعه ی پزشکان دانست، نقد مناسبات مابین پزشکان و نشان دادن نارسایی های فرهنگی این قشر موضوع مناقشه بر انگیزی بود که "صحت" به خوبی موفق به روایت آن شد، اما نقطه ی قوت سریال را می توان رونمایی از چند چهره ی جدید در این مجموعه دانست ،چهره هایی مثل: هومن برق نورد ،بهنام تشکر ،مجموعه ساختمان پزشکان تعادل خوبی مابین ساختمان پزشکان و فضای خانوادگی دکتر افشار برقرار کرده بود ،هوشمندی دیگر عوامل سازنده توجه به جزییاتی مثل موسیقی تیتراژ بود، که همپای عناصر اصلی داستان محبوب شد ،اینکه "ساختمان پزشکان" وامدار مجموعه های قبلی نبودو در ارائه ی طنز زبان تازه و ویژه ای داشت باعث شد در بین مردم محبوب شود، نکته ای که بسیاری از کارگردانان تلویزیونی به آن توجه نمی کنند :تازگی و خلاقیت.

این سریال ها کلا باس ماس!

یادگاری : (چار تا انگشت،اساسا،...)

تیپ : منشی (خانم شیرزاد،شقایق دهقان)، دکتر روانشناس (نیما افشار،بهنام تشکر)


سه گانه ی (پایتخت) - سیروس مقدم - 1393

در ابتدا کسی تصورش را هم نمی کرد داستانهای عادی مردمانی (معمولی) انقدر محبوب شود که ساخت سری چهارم آن کلید بخورد اما این غیرقابل انکار است که "نقی معمولی" و "ارسطو" جایشان را در بسیاری از خانه ها باز کرده اند، اصلا همین معمولی بودن آنها همین که برای غذا خوردن سفره می اندازند بلوف می زنند و عادی رفتار می کنند دلیل عمده محبوبیت آنهاست ،البته پایتخت سریال 15 قسمتی است و در قیاس با دیگر مجموعه های این فهرست غالبی متفاوت تر دارد اما با احتساب هر سه سری پخش شده از این مجموعه میتوان با اغماض آن را در این فهرست قرار داد.

این سریال ها کلا باس ماس!

مقدم که قبلتر از این تبحر خود را در سریال سازی نشان داده بود با اعتماد به "محسن تنابنده" موفقیت چشمگیری در ساخت یک مجموعه ی طنز پیدا کرد، استفاده از لهجه ی شیرین مازندرانی، پرداخت متفاوت به تیپ هایی چون راننده کامیون و گره افکنی و گره گشایی های متعدد در روند داستان از نکات قابل توجه سریال پایتخت می باشد ،جالب اینکه پایتخت هم به دلیل خلاقیت در پرداخت وتازگی در سوژه ها مورد توجه قرار گرفته است واین همان وجه مشترک تمام مجموعه های ذکر شده در این لیست است.

یادگاری: (لاکچری ، شعبون کدخدا، پلنگ مازندران و...)

تیپ : پدر آزایمری(بابا پنجعلی ، علیرضا خمسه)، راننده کامیون (ارسطو،احمد مهرانفر)/ب1
برترین ها
لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/43538