امروز: پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 16 بهمن 1393 - 11:07

اتحادجنوب ـ اسماعیل شهرسبزی: سنجیدم، که نگفتن و صبر پیشه کردن، بر داشته هایِ کهن، درساتراپی نشینِ دشتستان بزرگ آن دوران بیهوده است. لذا، از آن جایی که می توانم، از ته قلم و دانستنی هایِ تاریخی ام استمداد کنم به خود گفتم: برخیز و قلم و کاغذ را دریاب، این هم انبوهی از یادداشت هایِ تاریخی و کتاب های مربوط به سیادت های دشتستان و جنوبِ ایران،...

 

کتیبه ای باستانی بر پیشانی کوهِ گیسکان برازجان

اسماعیل شهرسبزی

سنجیدم، که نگفتن و صبر پیشه کردن، بر داشته هایِ کهن، درساتراپی نشینِ دشتستان بزرگ آن دوران بیهوده است. لذا، از آن جایی که می توانم، از ته قلم و دانستنی هایِ تاریخی ام استمداد کنم به خود گفتم: برخیز و قلم و کاغذ را دریاب، این هم انبوهی از یادداشت هایِ تاریخی و کتاب های مربوط به سیادت های دشتستان و جنوبِ ایران، «هرچه می هواد دل تنگت بگو».
از طرفی، و از آن جایی که نمی توان به تمامی نوشته ها و کتب تاریخی به لحاظ صحت و سقم و راست و دروغ های ثبت شده ی پاره ای از مورخینِ هدفدار، تکییه نمود با رعایت احتیاط و ملاحظه یِ جوانب امر، در مورد کتیبه یِ مورد بحث قلم را به گردش در آورده ایم. حالا چگونه باید نوشت که با این مقدمه، به دل خواننده و پژوهنده بنشیند و در مقام بررسی، بی غل و غش از گردونه ی نشر، بیرون بیاید و چون از دل برآمده لاجرم بر دل نشیند. به این امید که پرِ پرواز این کتیبه با این بیان تا دور دست ها و افق های دیگر برسد و تأثیرگذار باشد.
برگردیم به اصل مطلب، کتیبه ای را بازگو می کنیم که دستِ کم حدود بیست و شش قرن پیش و یا فراتر از این تاریخ که دشتستان بزرگ را «ایلام جنوبی» نامیده اند. سر بر بالشِ فراموشی سپرده و تاکنون هیچ دستی چهره ی گردآلود و لعاب غبارهایِ بی توجهیِ قرن های متمادی را از راه دلسوزی پاک نکرده! تا چشم بگشاید و انبوهی از پیام های باارزش خود را بازگو نماید.
چند ماه پیش، دوربنی را برداشتم و با همراهی یکی از برادرانم، فاصله ی پانزده کیلومتری برازجان تا کمرکشِ کوه گیسکان و دیواره ی یکپارچه و عمودی آن را پیمودیم، شب را نیز در کنار خانواده ای کوه نشین که محبت و استقبال خوبی داشت سپری کردیم صبح روز بعد در آن پگاه صاف و هوای پاک  بی غش کوهستان، دوربین و هم کمی آب را برداشته صعود به طرف کتیبه مزبور را وجهه همت خود قرار دادم قسمتی از پیچ و خم پر از خار و خاشاک و علف های خشک مربوط به بهار سال گذشته را که تا حدود سینه ام را لمس می کرد و با احتیاط به اینکه پا روی ماری بزرگ و خفته و چمبر زده ای نگذارم، آهسته و با تأنی به نزدیکی های کتیبه پیش رفتم در حالی که برادرم از همان محل استراحت، مرا با فاصله می پایید و رصد می کرد که در صورت بروز پیش آمدی خود را برساند و یاریم نماید.
نیمه ای از این سربالاییِ صعب و فرازمند را پیمودم و کتیبه را در تیررس نگاهم و دوربین قرار دادم. ابهت و سرافرازی کوه گیسکان (رشته کوه گیسلویه) بر هیچ کس پوشیده نیست بجز رفتن و از نزدیک دیدنِ این پدیده ی شگرف  و خاموش از این روی تعریف و قلم فرساییِ این طبیعت که ریشه در اعصار و قرون دارد، نارسا و کوتاه جلوه می نماید.
اینجانب از سال های 1350 تا 1355 که امور نمایندگی آموزش و پرورش و راهنمایی تعلیماتی مدارسِ پشتکوه برازجان (بخش های امروزی بوشکان و ارم) را بعهده داشتم، هیچگونه جاده ی ماشین رو از برازجان به آن منطقه وجود نداشت. ناچار به وسیله موتورسیکلت از کتُل های خاکی و پر دست انداز از راه کازرون و فراشبند پس از طرف یک شبانه روز و طی مسافت 55 فرسخ به دفتر کارم در روستایِ کلمه می رسیدم.
از فواصل روستاها و سختی پیاده روی ها و توقف ماهیانه در آنجا و بازدید از مدارس که در هر ماه دو نوبت انجام می شد می گذرم، که بسی ناگوار و ملال انگیز است، در این توفیق پنج ساله هر ماه دو بار از نزدیک این کتیبه پیاده و ندرتاً سوار بر اسب عبور می کردم. در بهار سال 1355 با تشکیل گروهی هفت نفره با وسایل کوهنوردی لازم، از برازجان و ار راه مالرو «بام بلند» به طرف کوه قلعه و کتیبه ی مورد بحث طیِ طریق کردیم و شب دوم را در زیر همین کتیبه به روز آوردیم صبح روز سوم از شیبی ناهموار به زیر تابلو رسیدیم هر چند از پیش از این با همراهی معلم سپاهی دانش یکبار به زیریواره یِ این اثر بدیع رفته بودم لکن این بار جمع مان مناسب تر بود. بروس و قوطی رنگ روغن را دست به دست می کردیم تا در شیب های خطرناک، اتفاق ناگواری روی ندهد تابلو کتیبه را در فاصله ی دور بهتر می توان دید تا در نزدیک و زیر دیواره یِ آن.
دست کم برای گروه هفت نفری ما که برای نخستین بار اقدام به کوهنوردی آنهم با وسایل اولیه از قبیل چکش، طناب، میخ، حلقه کارابین و لباس و آرم کوهنوردی و غیره نموده بودیم. اقدامی جالب توجه بود هر چند که در هیچ رسانه ای انعکاس نیافت آن روزها مردم ورزش کوهنوردی را خطرناک جلوه می دادند تشویقی که در کار نبود، اقدام به این ورزشِ سازنده را هم نمی ستودند.
و اکنون برگی از نمونه ی خط پارسی باستان، توی جیبم تا خورده و جاخوش کرده بود، یعنی همان خط میخی که بنا به فرمان داریوش بزرگ به وسیله ی منشیان مخصوص درباره ابداع گردیده بود. هر چند در ابتدا آموزش و یادگیری آن، اختصاصیِ خانواده شاهی و نزدیکان حکومتی بود و بعدها جنبه ی عمومی به خود گرفت در این دیدار اخیر، آرزو و کارم به سامان نرسید، معمرین از جمله پدرم که درود به روانش باد می گفتند: این تابلو با خط « کوفی» است؛ و ما هم باورمان می شد اکنون که کتب تاریخی فراوانی در دسترس می باشد، تاریخ بنای شهر کوفه نزدیک به یک قرن بعد از ساخت این کتیبه می باشد چه رسد به اینکه خطوط این تابلو کوفی می باشد.
و حالا، دوربین را روی تابلو زوم کرده ام و با دقتی زایدالوصف به آن خیره مانده ام اول علامتی که نظم را جلب نمود خط فاصله بین کلمات خط میخی بود این علامت میخ مانند کج که شیبی 45 درجه دارد، به وضوح دیده می شد. خطوطی منظم و لکن مبهم و ناخوانا، از چشم دوربین هم مرا به بیراهه سوق می داد و خستگی را به چشمانم مستولی می کرد. این اثر گرانبها در اثر گذشت زمان های بس طولانی به وسیله ی گل سنگ ها و جبلک و خشکیده و خطوطی از آبشارک های باران زمستانی چنان مخدوش گردیده که مرا در آن موقعیت تنهایی دچار سرگیجه ای ناخواسته نموده بود از ناکامی خود  تأثری عمیق تمامی وجودم را در خود می فشرد که چرا با این همه کوشش نتوانسته ام کارم را به دلخواه انجام بدهم از شما چه پنهان دودلی و خیال اینکه شاید به گفته گذشتگان و پدران که آن ها نیز کتاب های ناسخ التواریخ و زبدة التاریخ و نقل قولهای فراوانی را بلد بودند و سنوات هجری شمسی و قمری را بیشتر از تحصیل کرده های امروزی می دانستند خطوط آن تابلو «کوفی» باشد دوباره ذهنم را انباشت.
به هر تقدیر این کتیبه هر چند گنگ و صامت از آن ارتفاع خیال انگیز به ره گذران می نگرد لکن با تمامی سکوت خود، پیامی از افتخارات نیاکان امن برای گفتن دارد که بخوانید مرا و دریابید مرا، تا کتاب سینه ام پیام بزرگان این مرزبوم و امپراتوریِ گسترده آن روزگار را، تقدیم حضور مهربانتان نماید هرچند کوه نشینان امروزی مرا به نام «زردِ چَه دِه» نامیده اند.
ایستاده ام تا مدعیان باستان شناس درصدی از وظیفه ی خطیر خود را در جهت درکِ محتویاتم به عهده بگیرند و نگذارند تا بیش از این ترک تازی های عوامل طبیعی و انسانی سبب ویرانی و نابودیم گردد و بدانید که نسل آینده خردمندانه در راهند اینهمه کاهلی و کم تحرکی شماها را در نمی تابند هر روز که سپری شود. گرد ملال و نابودی و اضمحلال این همه آثار و کتیبه های باارزش و بی بدیل را به طاقِ نسیان و فراموشی سوق خواهد داد و پشیمانی هم دیگر سودی در بر نخواهد داشت از خدا همت روشن رأیان را طلب می نمایم./ب1




کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
1393/11/25 - 12:55
0
0
با درود بی کران خدمت استاد شهرسبزی و قدردانی از تلاش ایشان در شناخت هرچه بیشتر این منطقه ی باستانی ای کاش استاد عزیز تصاویری از آن کتیبه را هر چند با کیفیتی نامطلوب ضمیمه کرده بودند البته زحمت ایشان و اطلاع رسانی نوشتاری هم بسیار ارزشمند است و دوست داریم بیشتر بنویسند و گوشه و کنار این دیار را معرفی نمایند. موفقیت شما و سایت وزین اتحاد جنوب را از خداوند آرزو مندم. /ب
1393/11/20 - 19:41
0
0
بادرود به آقای شهرسبزی و باسپاس از زحمات ایشان
اشتباه نکنم محل مورد بحث باید زرد چغده باشد که جناب شهرسبزی نام آنجا نبرده اند وایکاش ایشان چند عکسی را از کتیبه میگداشتن تا مطلب کامل تر میشد
نطر شخصی من است شاید اشتباه کنم من آنرا یک پدیده طبیعی دیدم تا سنگ نوشته امیدوارم اشتباه دیده باشم/ج
1393/11/20 - 07:23
0
0
ضمن سپاس فراوان از جناب شهر سبزی و خدمات ارزنده ایشان طی سالهای قبل در بخشهای ارم و بوشکان . کتیبه مورد بحث همانند سایر کتیبه های زمان هخامنشیان با خط میخی باستان در ابعادی بزرگتر از کتیبه های پارس نگاشته شده . قبل از انقلاب گروهی ظاهرا"خارجی با هلیکوپتر آمدند از خطوط بوسیله نوعی خمیر مخصوص کپی برداری و از قلعه یا دژ یا دیدبانی و یا اتشکده مشرف برآن کتیبه نیز بازدید نموده بودند که از نتایج ان اطلاعی در دست نمیباشد اما در سال 1375 به درخواست و راهنمایی اینجانب گروهی از اداره میراث فرهنگی استان (آقایان بلادی ، برهانی ، رنجبر ، بازیار ، ح. محمدی بترتیب مدیر کل وقت. معاون ،مسئول حراست و کارشناس میراث عضو انجمن میراث فرهنگی) با مشقات فراوان از آثار مورد بحث بازدید مشخص شد جهت دسترسی و نگاشتن کتیبه با ساخت راه و دیوار شرایط رابرای کندن ونوشتن آماده نموده بوده اند متاسفانه بدلایل مختلف منجمله زلزله فرسایش قسمت عمده آن از بین رفته سطر و کلمات بجا مانده نیز البته با اون امکانات ما زیاد قابل خواندن نبود که گزارش آن در میراث فرهنگی استان موجود است در پایین دست آن اثار فراوان ساختمانهای مخروبه چاه و قنات وجود دارد که طی چند سال گذشته اشیاء و ادواتی هم پیداشده تکه کوزه و هاوانهای سنگی و شیشه به وفور پراکنده میباشد که بیانگر رونق و ارزش سوق الجیشی منطقه بوده و....
1393/11/19 - 11:45
0
0
آقا مهدی:
چه اثر طبیعی باشه و چه اثر دست بشر باشه! تحقیقات آقای شهرسبزی بزرگوار قابل ستایش و تقدیره.
کی میخوای بی سوادی رو بزاری کنار!؟/ب
1393/11/17 - 10:53
0
0
با سلام . آنچه که جناب شهرسبزی فرموده اند ساخته دست بشر نیست و صرفا یک مورد طبیعی است
1393/11/17 - 08:38
0
0
درود برآقای شهرسبزی. کوشش شما برای شناساندن پیشینه دشتستان بزرگ (ایلام جنوبی ) و برگ برگ تاریخ ایران زمین ستودنی است. شاد و تندرست باشید.
1393/11/16 - 14:08
0
0
سلام و درود بر جناب شهرسبزی
آفرین چه زیبا و ادیبانه از تاریخ کهن دشتستان بزرگ پرده برداشته اید و چه خوب منظری را معرفی نموده اید ، باشد که مورد توجه میراث فرهنگی و دشتستان شناسان قرار گیرد . . .
1393/11/16 - 14:05
0
0
يادت بخير و خوشي معلم عزيزم
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
  • روز سعدی و نکته‌ای نغز از گلستانش
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • آغاز عملیات اجرایی پروژه ٣۵٠٠ واحدی سازمان انرژی اتمی
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • اولین واریزی بزرگ برای معلمان در 1403
  • اسرائیل را چه باید؟
  • .: شهرزاد آبادی حدود 7 ساعت قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 4 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 5 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 5 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 6 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 6 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 9 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 10 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...