محمدعلی عبدالشیخی:
این روزها و در این وادی پرتلاطم ورزش،مخصوصا فوتبال شاهد اتفاقات گسترده ای  در این حیطه هستیم.برد، باخت، مساوی، قهرمانی، صعود، سقوط، گل ،تبانی ،دروغ ،فساد ،رابطه ،ضابطه و اندک گاهی ظهور تک استعدادها و دراین میان نگارنده این مطلب بدون داشتن هیچ گونه حزب و تعلق خاطر سیاسی به گروه و جریان خاص ،هدف از نگارش این مطلب را پرداخت به مسائل و مشکلات و چراهای همیشگی و درد آور ورزش و فوتبال بوشهر قرار داده است ،پس بدون فوت وقت به سراغ حرف دل مردم شریف و مظلوم استانم می روم ،حرف هایی را که کمتر جایی مجال و تریبونی برای بیان آن می دهند.
جناب اقایان نماینده و نمایندگان ،مسئول و مسئولین استان ،مشکل اصلی مردم استان بوشهر ،مخصوصا قشر جوان آن امروزه این نیست که چرا خانم کاترین اشتون با نرگس محمدی ها دیدار کرده است؟ منشا اصلی بدبختی مردم بوشهر این نیست که چرا اقای جنتی با اقای خاتمی ها دیدار کرده است؟ جناب آقایان ،درد مردم بوشهر در داشتن یا نداشتن صفحه فیسبوک از سوی بعضی از اشخاص دولتی نیست ،مشکل بوشهر و بوشهری بی کفایتی و بی لیاقتی مسئولین ماست. آقایان نماینده و نمایندگان استان در مجلس  و مسئولین استانی بدون پرده و لکنت زبان سخن می گویم ،مشکل و معضل بوشهر و بوشهری شما و شماها هستید ،بیایید با پذیرفتن واقعیت ضعف ،تساهل وتسامع در تمامی امور محوله را از سوی خود پذیرا باشیم.تا چه زمانی باید بازیچه دست پایتخت نشین ها و چند استان دیگر باشیم ،تا کی ! باید اصولگرا ،اصلاح طلب را بکوبد و همین قضیه برعکس...

مسئولین عزیز!
ورزش استان بوشهر و ورزش اول ان فوتبال ، برای برون رفت از این منجلاب و نا به سامانی ها و رکودهای خویش نیازمند و محتاج نگاه ویژه و کمک های مالی می باشد. نهاد و ارگانی که در استان بوشهر بیشترین توجه را برای حمایت از این مقوله مهم به سمت خود جلب کرده است ،وزارت نفت و شرکت های تابع ان در استان بوشهر است که متاسفانه بی اعتنایی این نهاد عظیم  به مردم استان و مقوله ی مذکور بسیار درد اور است ،البته این طور که مشخص است علاوه بر درد اور نبودن ،برای بعضی از دوستان ،سمت  و پست اور نیزبوده است !!!

اقایان مسئول !
در ذیل به ذکر چندین سوال و چرایی در حوزه  ورزش و فوتبال و ارتباط مستقیم ان وتاثیر پذیری ان از بودجه ها و حمایت های کلان وزارتخانه نفت و دیگر ارگان های دولتی و بی اعتنایی این دستگاه ها و نهادها به استان بوشهر که سرمنشا اصلی این بی توجهی به ضعف مدیران استانی در پیگیری و خواست حق مسلم بوشهر و بوشهری است، را به اختصار بیان می کنم که امیدوارم  مورد توجه مدیران استانی قرار بگیرد و تکانی را به خود بدهند.
چرا و چرا در اقسی نقاط ایران دولت اجازه حمایت از تیم ها و باشگاها در سطوح حرفه ای و قهرمانی را دارد ،اما وقتی نوبت به استان من می رسد،دولت منع قانونی پیدا می کند...
چرا وزارت نفت در تهرانشان که بویی از نفت و گاز نبرده است ،در رشته های مختلف  تیم داری می کند و هزینه های میلیاردی را با کمال میل تقبل می کند، اما در استان من ...
چرا در شرایطی که مسئولان وزارت نفت و گاز با توجیهاتی نظیر موانع قانونی و محدودیت های مالی از حمایت ورزش در استان بوشهر طفره می روند،در اقدامی که افکار عمومی مردم بوشهر را به شدت جریحه دار کرد ،نام فاز 12 پارس جنوبی بوشهر در قالب رقابت های لیگ برتر فوتبال به عنوان اسپانسر روی پیراهن تیم نفت تهران!  نقش بست.
چرا در استان خوزستان وزارت نفت و گاز و شرکت های تابع ان در این استان بیش از 10 تیم ورزشی (صنعت نفت ابادان ،نفت اهواز ،نفت مسجد سلیمان ،ملی حفاری اهواز ،پخش و پالایش ابادان ،پتروشیمی خوزستان ،پتروشیمی بندر امام ،پتروشیمی ماهشهر ،مناطق نفت خیز جنوب ،نفت امیدیه ، گاز خوزستان و ...) را در قالب نزدیک به 30 رشته ورزشی در بالاترین سطوح قهرمانی و حرفه ای حمایت می کنند ،ولی در استان من باید قرن ها منتظر مصوبه های این چنینی نشست.
چرا معدود درخواست های پارس جنوبی برای حمایت از ورزش استان که این مهم هم اجبارا از سوی این نهاد با درخواست های مکرر مردم و رسانه ها از وزارت نفت می شود ،ماه ها و سال ها در شورای ورزش وزارت نفت مسکوت مانده است.
چرا در استان بوشهر باید به خاطر بودجه های چندصد هزار تومانی، باشگاها و تیم های ورزشی استان عطای کار کردن را باید به لقایش ببخشند.
چرا وزارت صنایع و معادن باید در نزدیک به 10 استان کشور ،مخصوصا در صنایع مرتبط با مس و فولاد در استان هایی نظیر کرمان ، خوزستان، اصفهان، هرمزگان فعالیت چشمگیری در حوزه ورزش و باشگاه داری داشته باشد ،اما در استان من ...
چرا باید وضعیت بودجه و هزینه کرد در تهران و تیم های تهرانی به گونه ای باشد که بازیکن با وجود دریافت بیش از هشتصد میلیون از قرارداد میلیاردیش ، ادعا داشته باشد که توان خرید میوه و شیرینی شب عید را ندارد ،اما در بوشهر ما استعدادهای نابی همچون گشنی ها ، طارمی ها ، سلیمانی ها بدون هیچ گونه پرداختی کسی صدایشان را نمی شنود.شاید مشکل از میوه فروش های تهرانی باشد والبته شاید ،شاید که نه ،حتما مشکل از میوه های فروش های بوشهری و برازجانی و گناوه ای است!
چرا برای دریافت مصوبه تصویب شده کمک سالیانه 5 میلیارد تومانی وزارت نفت به ورزش بوشهر ،شاهد حرکت و خواستی نیستیم.(در یکی  از دیدارهای استانی رییس دولت دهم به استان بوشهر مصوب شد از ان  زمان به بعد ،هرسال مبلغ 5 میلیارد تومان از سوی وزارت نفت به استان بوشهر اختصاص یابد.در سال اول و زمان جهانبخش استاندار وقت بوشهر 5 میلیارد تومان اختصاص یافت ،اما بعد از ان در سال های 91 و 92 به دلیل عدم پیگیری استانداری و دستگاهای مربوطه این مهم صورت نگرفت).
چرا و چرا و چرا و چراهایی دیگرکه کرارا در صحبت ها و یادداشت های سابق  خود عرض داشته ام و باز هم عرض خواهم داشت  که ذکر و قلم زدن همه ی انها ، ملزم حضور بهترین رمان نویسان گیتی است.

صحبت پایانی:
خوش به حال تهرانی که هم نفت ندارد ولی دارد ،خوش به حال تهرانی که صادرات 95 درصد نفت ایران و تولید 70 درصد گاز کشور را ندارد ولی دارد ،خوش به حال تهرانی و امثالهم که خارگ ، نیرو گاه اتمی ،پارس جنوبی ،دریا ،نخل ،شیلات ،صدرا  ندارد ولی باز هم دارند و افسوس به حال ما که همه چیز داریم ولی هیچ نداریم. /ح