امروز: پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 04 دي 1392 - 19:47

نقدی بر مجموعه داستان «من با یک پریزاد دوستم»

حمیدرضا اکبری (شروه)

من با یک پریزاد دوستم
ژیلا تقی زاده – داستان کوتاه
نشر قطره -1391
این مجموعه داستان از یازده داستان کوتاه تشکیل شده که فضای داستانی در همه ی آنها فضایی خیالی و غیرواقعی است، فضایی که بیشتر شبیه افسانه و اسطوره های کهن می باشد وما  را با قصه هایی رو برو می کند  که ژانرهایی تلفیق شده از افسانه های گذشته و وقایع امروزی است  . تلفیقی که آمیخته با سبک رئالیسم جادویی بوده و در پرداخت، نویسنده بخوبی توانسته هم زاد پنداری تکنیکی با حال ما کند، حالی که شامل فضا و مکان و… امروزی ما می باشد. اکنون قبل از هر چیزدر باب  رئالیسم جادویی باید بگویم در یک بیان  مختصر :
رئالیسم جادویی نوعی از ادبیات است که ریشه در توصیف و تحلیل مسائل فراعقلی، رویایی، اسطوره ای در قالبی رئال و واقعی دارد که خواننده را نه مانند ادبیات تخیلی همچنان در دنیایی واقعی و ملموس نگه می دارد و او را گونه ای هدایت می کند که باور دارد که اتفاقات رخ داده واقعی و ملموس است.این ترکیب شگرف واقعیت و خیال که کفه رئال آن سنگین تر است به چنان موفقیتی در میانه ی دهه ی نود دست یافت که تقریباً به نماد و سبک فرهنگ مردم لاتین تبار امریکایی بدل شد.
با اوج گیری این سبک در امریکای لاتین توجه به آن در جاهای دیگر از جمله افریقا، آسیا، آمریکای شمالی و حتی در خود اروپا اوج گرفت و به یک جریان مهم فرهنگی در دوران معاصر بدل شد.این نوع ادبیات که موفقیت اصلیش در امریکای لاتین بوده است سرشار از تمام المانهایی است که ادبیات را شکل داده است.تمایلات انسانی، خیال، اسطوره ها، طبیعت، خانواده،عشق و آزادی خواهی مضامینی هستند که به وفور در این نوع ادبی پیداست.
ترکیب جذاب تخیل و واقعیت چنان با فرهنگ غنی و ریشه دار چند نژادی آمریکای لاتین که ریشه در فرهنگ های مدیترانه ای اروپا، فرهنگ آفریقای مرکزی و شمالی، فرهنگ یهودیان مهاجر و فرهنگ سرخپوستان آزتک و مایا و جنگل نشینان آمازون دارد، در هم آمیخته که توانسته عمقی بی سابقه در این سبک ایجاد کند.در حقیقت این نوع ادبی ثمره ی هزاران انسان از سراسر جهان است که دست روزگار آنها را در هم آمیخته است تا تجربیات شورانگیزشان را به بشریت ارائه دهند.امروزه توجه به این سبک حتی به اروپا هم اثری عمیق گذارده به طوری که نویسندگان مهم این قاره هم مرتب به این سبک مراجعه و از قابلیت هایش برای ارائه ی داستان هایشان استفاده می کنند.
نویسندگان بزرگی چون ونه گات، گراس، اکو، کالوینو، گوردر و ساراماگو بسیار از این سبک بهره برده اند، اما در ادبیات معاصر خودمان استفاده ازاین سبک بسیار کم دیده شده است، سبکی که با توجه به فرهنگ غنی این سرزمین قابلیت درخشانی در جهانی کردن فرهنگ ملی مان دارد. معدود استفاده های این سبک را می توان در رمان روزگار مردم سالخورده ی  محمود دولت آبادی، عزاداران بیل مرحوم ساعدی  دید. بی شک ما می توانیم افسانه ها و اساطیر ملی و محلی خود را با داستان های واقعی و روزمره در هم آمیخته و دنیایی شگرف و زیبا برای خوانندگان خلق کنیم که آنها را علاوه بر آموختن، زندگی، شور و هیجان هم بیاورد.این شاید یکی ازراه های نجات ادبیات میهنی ماست که این روزها در عقب ماندگی تاریخی و اجتماعی عمیقی می سوزد
و اما برگردیم به مجموعه داستان که بر همین محور می چرخد؛ .به عنوان مثال: داستان دانه گمشده انار: داستان پیرمردی تنها ست که نقاشی می کشد و از راه کشیدن نقاشی امید می گیرد و نیز با نگاه کردن به کف دست مستطیل شکلش یاد  پیشگویی می افتد. پسرکی وارد زندگی اش می شود که در واقع از تخیل وی سرچشمه می گیرد و از اناری که پیرزنی به وی می دهد خارج می شود نمادگرایی و پرداخت شخصیت و فضای. ترسیم شده در این داستان، نمونه است. تقابل ناامیدی، پیری و مرگ در این داستان رئال جادویی خواننده را به خودش جذب می کند؛ بخصوص ترسیم پریشانی ذهن پیرمرد و سیر حوادث داستان نشان از تسلط نویسنده در پرداخت  به این گونه  داستان ها دارد. .
-ـ انارش تازه و سفت بود .اصلن بهش نمی اومد پاره بشه .تا اومدم کف دستمو پاک کنم دیدم روبه روم وایستاده، کوچولو و لاغر. پنج شش ساله ...ص34
در این مجموعه واژه های اساطیری به وفور به نگاه می نشینند که هرکدام به روند رو به جلو داستان کمک می کنند. همین انار را اگر بخواهیم دنبال کارگردش بگردیم به این سطور بر می خوریم که عینا می آوریم:
در قرآن از انار ۳ بار به نام میوه ی خوب و بهشتی یاد شده و یهودیان هم آن را میوه ی خدایی میدانند؛ چرا که یک انار حدود ۶۰۰ دانه دارد (به تعداد ۶۱۳ فرمان تورات) و حضرت سلیمان هم ظاهراً تاج خود را به شکل انار ساخت. انار از میوه هایی است که یهودیان در عید روش هشانا (سال نوی یهودی) استفاده می کنند. نام آن در فرانسوی و اسپانیایی granada به معنای دانه دانه (از ریشه ی لاتین granatus به معنای دانه) می باشد و در بسیاری از زبان ها نظیر انگلیسی و عبری هم ریشه با لغت “نارنجک” سلاح انفجاری می باشد (بواسطه دانه دانه و تکه تکه شدنش) . شهر گرانادای اسپانیا و کشور گرانادا هم نام خود را مدیون محبوبیت این میوه می باشند. در یونان باستان، پرسفون Persephone که شاید هم نامش را از ایران (پارس) گرفته باشد، از معروفترین اساطیر بوده و داستان وی به پیدایش فصل ها، باروری و میوه ی انار مربوط می شود.
و اما برخی از ویژگی های این دست داستان ها که  قابل طرح می باشند، بدین گونه اند: نویسندگان رئالیسم جادویی برای هر چه بیشتر شگفت زده ساختن مخاطب خود، تکنیک های مختلفی را به کار می برند. یکی از این روش ها استفاده از عنصر غلو و مبالغه است که البته نوشتن مطلب غلوآمیزی که در عین حال قابل باور هم باشد به مهارت زیادی نیاز دارد. خیلی مهم است که بخش رئال این آثار، دقیق و قابل باور باشد و اطلاعات زمانی و مکانی دروغین ندهد. از طرفی روی قسمت های تخیلی این داستان ها نباید خیلی تأکید کرد؛ زیرا تکرار زیاد خرابشان می کند. توضیح اضافی لازم نیست . می بایست سریع از آن ها گذشت تا عادی تر به نظر برسند. عنصر غلو در آثار نویسنده ای مثل گابریل گارسیا مارکز بیشتر به چشم می خورد. روش دوم آن است که نویسنده یک رویداد یا عامل غیر واقعی را با استفاده از شیوه های علمی به شکل دقیق و جزیی توضیح می دهد، به گونه ای که گاهی مخاطب فراموش می کند که این رویداد غیر واقعی است. در آثار نویسندگانی مثل بورخس و داریوسک روش دوم کارایی بیشتری داشته است.در این داستان ها معمولا ً راوی دانای کل انتخاب می شود تا عوامل غیر واقعی از دیدگاه یک شخصیت خاص روایت نشود و همه ی شخصیت ها در مشاهده ی وقایع غیر طبیعی سهیم باشند و از این طریق باورپذیری ماجرا برای خواننده بیشتر شود. رواج دیدگاه عینی و لحن بی طرف راوی منجر به تضادی با عناصر وهم و خیال و جادو در آثار رئالیسم جادویی می شود که این ویژگی به باورپذیری و جذابیت اثر می افزاید. درونمایه ی اصلی این آثار بیشتر خشونت های سیاسی، فقر، ظلم، دیکتاتوری، تبعیض نژادی و جست و جوی هویت ملی است.
باید بگویم راه های عرضه ی اسطوره در داستان متنوع می باشند .هرداستان نویس از روش خاص خود در بهره گیری از این گونه ادبی استفاده می کند. گروهی فقط اسامی اسطوره را به کار می گیرند و با استفاده از نام پهلوانان و سرزمین های اساطیری تلاش می کنند، رنگ و بویی اسطوره ای به داستان ببخشند. برخی نیز متن داستان را از نظر شکل و ساختار مثل اسطوره می نویسند و برخی فقط بخشی از اسطوره را به عنوان خمیر مایه به کار می گیرند و برخی نیز به مرزی از ابداع می رسند که زبان نماد و تمثیل اسطوره را با شیوه ی مدرن داستان نویسی تلفیق می کنند و به آفرینش مجدد اسطوره ها می پردازند و راه های دیگر... حال آنکه از منظر من این چگونگی بیان اسطوره و نحوه ی  پیوند افسانه ها با داستان است که اثر را برجسته می کند و از همین منظر است که باید بیان داشت تقی زاده نویسنده، در این مجموعه خوب توانسته عمل کند و به باز آفرینی افسانه ها اهتمام  ورزد.
 حال در چارچوب تاویل متنی این مجموعه گفته ای از گادامر که از شاگردان هایدگر می باشد نظرم را جلب کرد. وی بر این اصل پا فشاری دارد که تاویل از طریق زبان می تواند با جهان هستی رو در رو شود و بر اساس این بیان با تاویل می توان متن را از دوره ای که پدید آمده است جدا و به زمان حال هدایت کرد. گادامر مطرح  می کند، درک متن؛ به نیت و بینش نویسنده ارتباطی ندارد. از سویی دیگر هیچ گونه تاویلی قطعی نیست  و عملاً نوعی آفرینش مجدد به حساب  می آید .اریک .د.هرش در این باب می گوید : معنای نهفته در متن همان چیزی است که در درون نویسنده بوده است ودر دوران های مختلف، خواننده با عنصر دلالتگریمواحه بوده، در هر دوره یک گونه با معنای متن برخورد می کند.
 
 
از این سخنان که بگذریم ابعاد روان شناختی کار نیز بسیار جای حرف دارد مثلاً در داستان «یک دروغ، چهل دروغ» وضعیت چند بیمار روان پریش در یک تیمارستان است که یک پرستار مأمور امور بیماران است، پرستاری که فقط با عنوان پرستار عینکی توصیف می شود و گربه ای هم دارد. گربه عموماً در اسطوره های باستانی نماد امور ماورایی و یا شیاطین است.
قبل از اینکه پدرم با مادرم عروسی کنه مرده بود برای همین من و برادرهام تا به دنیا می اومدیم می مُردیم. هی مُردیم و مُردیم و مُردیم… همون برادرم که کور بود یه بته دید که هنوز درنیومده بود و زیرش خرگوشی بود که اصلاً آنجا نبود… صص20 و 21
 همین بیان داستانی  از منظر ادبیات کلامی فروید می تواند دریایی از تحلیل معنایی روان شناختی دارا باشد؛ زیرا  روان‌شناسان خصوصاً فرويد و يونگ توجهي خاص به اسطوره كردند. آنان اسطوره را بيان سمبوليك نيازها و آرزوهاي ژرف رواني در طي اعصار و قرون‌باستان دانستند. فرويد منشاء دين و اسطوره را بر پايه‌اي از جنايت نخستين، مردم‌خواري، پدركشي، آشفتگي جنسي، گناه، ترس و واخوردگي ترسيم نمود و ارزشي به‌خودي‌ خود براي آن قائل نشد، اما يونگ به‌ عكس او، شيفته  ی تصاوير اسطوره گرديد و تعابير جديدي از اساطير به دست آورد. او كهن‌الگوها و قالب ‌هاي رفتاری رايج ميان انسان‌هاي عهد باستان تا اديان الهي متأخرتر را، در تعابير روان‌شناختي خود بكار برد. يونگ زادگاه اسطوره را ناخودآگاهي مي‌دانست و معتقد بود نمادهاي جمعي كه محتويات ژرف‌ترين لايه‌هاي ناخودآگاه را تشكيل مي‌دهند، درواقع الگوهاي كهن قديم يا اسطوره‌ها هستند. داستان های دیگر این مجموعه نیز چنین هستند.
پشت کوه، جهان داشت چهل گیسو را از میخ ها باز می کرد. بعد نقاب را برداشت و پا گذاشت به فرار و هی پشت سرش را می پایید. ابرها، آن هفت عفریت از جای شان تکان خوردند… یاد پیرزن افتاد. تندتر دوید. به آن سیب سرخ نصفه فکر کرد… آنها هنوز پشت سرش بودند. هنوز طلسم را نشکسته بود.(برشی از داستان «چل گیسوی» کتاب)
.اما در آخر  حیفم آمد تحلیل دوستی را به عنوان حسن ختام نیاورم که راجع به این مجموعه گفت:
ادبیاتی که ما اون رو خوانش می کنیم نیازی به اضافه کردن چیز واقعی و قابل لمسی مثل تجربه یا درس عبرت به ما رو نداره کار ادبیات چیز دیگریست. شاید پا گذاشتن چند ثانیه ای به دنیایی دیگر که در اسطوره ها و افسانه ها هم همین اتفاق می افته و اونا صرفا برای تعریف شدن از زبون مادربزرگ پای کرسی نیستند و بعد در همین راستا این بار وقتی که افسانه با نوع نوشتار امروز روایت میشه(یکی از شاخصه های رئالیسم جادویی) چیزی که کار رو از یک افسانه ی ساده و شنیده شده فراتر می بره وجود رمزگانیه که نویسنده اینبار به قلم خودش به متن اضافه می کنه تا چیز جدیدی رو بیان کنه. چیزی که قرار نیست مثل مقاله صاف و پوست کنده یا مثل داستانهای عامیانه عبرت دو خطی برامون داشته باشه . اینکه حس کنیم چقدر توی زندگی اطراف غرق شدیم طوری که(به صورت تمثیلی) حتی اگه یه پریزاد هم به شهرمون بیاد چیزی جز کار کشیدن ازش نفهمیم. اینکه ناری بانویی سپاهی به دنیا میاره. ولی انگار این زمان در امروز مناسب اون تغییر بزرگ یا جنگ توسط اون سپاه نیست و میره تا در زمان و مکان مناسب تری بیاد ( توسط کسی به نام ماراب که اسمش این ماجرا رو تایید می کنه ) یا نجات یافتن یک گروه طلسم شده توسط کسی که صرفا یک تیپه و ما هیچ وقت فکر نمی کنم یک آدم معمولی بتونه جهان رو تغییر بده، در صورتی که خلاف این قضیه بارها در تاریخ ثابت شده ومثال های زیاد دیگه. افسانه و اسطوره و مهم تر از اون رئالیسم جادویی که از کشورهای بسته و بدون حق آزادی بیان شکل گرفته می خواد در قالب افسانه نوعی دیدگاه جدید رو پیش رومون بذاره (افروز ضیایی) شهریور 1392- بوشهر




کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • عناوین روزنامه‌های ورزشی امروز1403/02/05
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • نشست هماهنگی و برنامه ریزی دومین رویداد ملی خواهر برادری در بوشهر برگزار شد
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/05
  • احیاء یک واحد تولیدی راکد بعد از ۱۰ سال در دشتستان
  • این روغن ناجی دیابتی ها، قندخون را بطور کامل شفا می دهد
  • جزییاتی از بیماری ترانه علیدوستی و علت آن
  • حضور تیرانداز دشتستانی در مسابقه کشوری بنچ رست ۲۵ متر
  • عباس عبدی: چند بار دست در حفره حجاب کردند و گزیده شدند، اما باز هم تکرار می‌‌کنند
  • ۹۸ درصد جمعیت روستاهای بوشهر از راه آسفالته بهره‌مند شدند
  • کشف یک راه جدید برای از بین بردن بوی زیر بغل
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • روز سعدی و نکته‌ای نغز از گلستانش
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/01
  • بازنده جنگ سخت را برنده جنگ نرم نکنید
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • اسرائیل را چه باید؟
  • اولین واریزی بزرگ برای معلمان در 1403
  • .: شهرزاد آبادی حدود 4 ساعت قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 4 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 5 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 5 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 6 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 6 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 9 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 10 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...