می گفتند انشقاق در شورا بدعتی محتمل است ، اما کسانیکه در برهه انتخابات از " امرهم شورا بینهم" و "شاورهم فی الامر" می گفتند هم بر اساس همین فرض و تجربه ای شوم که از دوستان شورایی خود داشتند و می دانستند اند که برای نیل به اهداف خاص المنفعه خویش ناگزیربه تحقق ائتلافند ، هنوز جوهر قلم مردم بر تعرفه های رای خشک نشده ، که با قرآن هم قسم شدند که در هرچه صواب یا ناصواب با هم باشند ، هیئت رئیسه متاثر از این پیمان برای یکسال ناعادلانه شکل گرفت ، کمیسیونها نیز به ناحق تقسیم شد ، اقداماتی مغایر ضوابط قانونی و موازین اخلاقی از عدم تشکیل جلسات هیئت رئیسه گرفته تا شیوه ابلاغ دستور کار جلسات ، تا مصاحبه های منفعلانه و ناهمگون و ضعف در اداره جلسات که نشان از ناکارایی داشت ، بماند تا کار این ائتلاف 5 نفره که خود را حاکم بر همه مقدرات شورا می دانستند به آنجا رسید که بر خلاف مفاد تحلیف که بر مراعات قانون ، شرف انسانی و حفظ امانت ،عدالت ،انصاف و صلاح استوار بود و خود را ملزم و متعهد به حفظ شئونات و حیثیات دانستند ، در جریان انتخاب شهردار ، عضوی در معیار انتخاب از قسمی که با دوستان هم پیمان خود خورده و تامین نظر و منافع گروهی گفت و عضوی با رخوت امانت رای خویش را بالاجبار به عضو دیگر تفویض نمود و تصمیم ناصواب ائتلاف را گرچه با منافع و حقوق مردم معارض و ناسازگار باشد بر اراده و عقیده اصلی خود ترجیح داد.
حال آیا قرار است این تشکل 5نفره ، 4 سال دوام داشته باشد؟! و تصمیمات شورا که با سرنوشت زندگی مردم شهر و حقوق اساسی آنان عجین و گره خورده همواره تابع سلایق و علایق متهجرانه گروهی انحصار طلب که البته سرچشمه بیرونی دارد قرار گیرد.
پس نقش و وظیفه مسئولین دلسوز و بزرگان خیرخواه شهر و افکار عمومی کی و کجاست؟!
این تفکر کور در شورایی که نور امیدمردم بود بایستی برچیده ، انحصار شکسته و گروه متلاشی گردد و الاشاهد هیچ دود سفیدی که پیام آور خیر و صلاح مردم باشد ازعمارت شورا نخواهیم بود.
والعاقبه للمتقین

یک شهروند مطلع برازجانی- نام محفوظ

*انتشار این یادداشت به معنای رد یا تایید مفاد آن نیست و صرفاً جهت آغازی بر آسیب شناسی مشکلات اخیر شورای اسلامی شهر برازجان می باشد و حق پاسخگویی و توضیح برای سایر اعضای محترم شورا و یا طرفداران آنها محفوظ می باشد.